جنازه رايکوف به تهران دعوت شد
چهارمين سالمرگ بزرگترين استعداد ياب فوتبال ايران
بد نيست اول يک معرفي کامل از او داشته باشيم تا اهالي فوتبال بدانند مردي که در سال 1347 به ايران آمد چه مرد بزرگي بوده است.زدراوکورا يکوف (zdravko rajkav)، يکي از بزرگ ترين و موثر ترين مربيان شاغل در فوتبال ما اهل يوگسلاوي سابق بود.در روز 5 دسامبر1972(آذرماه 1306)در شهرکوروگ يوگسلاوي سابق به دنيا آمد ودر 30 جولاي 2006(مرداد 1385)يعني 2 ماه بعدازجام جهاني درمکزيکوسيتي، پايتخت مکزيک درگذشت.او يک فوتباليست بزرگ درخط مياني وخط حمله تيم هاي مختلف فوتبال يوگسلاوي سابق ازجمله ووي وودنيا،اسپورت کاسانا واف.سي بيل بود و در220 بازي باشگاهي بين سال هاي 1950 تا 1966-1329 تا1345-توانست94 گل براي اين تيم ها به ثمربرساند.وي همچنين ازسال 1951تا سال 1958 ، در 28بازي که براي تيم ملي يوگسلاوي سابق انجام داد، 11 گل زرد ودرالمپيک1956 ملبورن وجام جهاني 1958 سوئد ستاره تيم ملي يوگسلاوي بود.
او در تيم هاي مختلفي هم مربيگري کرد.تيم هايي که او سکان هدايت شان را به دست گرفته بود!شامل 2تيم ملي و 4تيم باشگاهي بود.از 6دوره مربيگري رايکوف، 3دوره آن درايران بوده است.اولين تجربه مربيگري او درسال 1346درهمان تيم ابتدايي فوتبالش يعني ووي وودنيا شکل گرفت.اودراين تيم 12سال بازي کرده بود و حالا مربيگري را هم در اين تيم آغاز مي کرد.يک سال دراين تيم بود و سپس به ايران آمد وقراردادي 2 ساله با فدراسيون فوتبا ل بست تا دراين 2 سال سر مربي تيم هاي ملي جوانان وبزرگسالان ايران باشد.البته درسال هاي 47 و 48 مدير تيم هاي ملي ايران،استاد داوود نصيري بود، اما او دوهردو تيم جوانان و بزرگسالان سر مربي بود.البته با تيمي که قهرمان جام ملت هاي 1968شده بود نتايج خوبي نگرفت.در جام عمران 4 برصفربه ترکيه باخت ودرجوانان آسيابا تيم ملي پر قدرت ايران سوم شد.اما مسئولان فدراسيون بي توجه به خدمات صادقانه او براي اين دو تيم ملي در پايان سال 1969ميلادي يعني 11دي1348 عذرش را خواستند، بدون توجه به ستارگان جواني مثل ناصرحجازي،ابراهيم آشتياني ، غلامحسين مظلومي و...که اوبه تيم ملي برده بود.
تيم ملي فوتبال ايران، رايکوف را نخواست،اما پرويز خسرواني زرنگ تر ازاين حرف ها بود و رايکوف را به استقلال برد.هرچند تاج، درسال 1349با وجود حضورستارگاني مثل ناصر حجاري، فرامرزظلي، اکبر کار گرجم، پرويزقلچ خاني،فرزامي،مهدي لواساني،کارو حق ورديان، غلامحسين مظلومي، عليرضا حاج قاسم، مهدي حاج محمد، مسعود معيني، عباس ومسعود مژدهي و...تيم پرستاره اي بود اما اداره اين تيم سخت بود وهر سال ستارگان جواني مثل جواد ا...وردي،جواد قراب،منصور رشيدي،حسن روشن،سعيد مراغه چيان،اصغر حاجيلوو.....با تلاش او وارد تاج سابق شدند.رايکوف در سال 1970 ميلادي،بهار سال 49 بااستقلال قهرمان جام باشگاه هاي آسيا شد.اوبا تيم تاج درمسابقات و ليگ دوم تخت جمشيد به عنوان قهرماني رسيد.رايکوف با تيم تاج مسابقات فوتبال باشگاه هاي تهران درسال هاي 49 و50را هم فتح کرد.جام ميلزهم 2سال پياپي به استقلال رسيد.درسال هاي پاياني حضورش در تاج اختلافات داخلي باعث برهم خوردن اوضاع تيم شد.اواز تاج جدا شده وبه سپاهان رفت.درسال 56براي سپا هان کارکرد وسپس ازايران رفت.درسال 1980 رايکوف سر مربي الجزاير شد.تيمي که 2 سال بعد دوجام جهاني 82 به واسطه فعاليت هاي زير بنايي رايکوف،آلمان غربي وشيلي را برد.درسال هاي 1981و 1982 هم تيم اف.سي کورد وبا آرژانتين را هدايت کرد وسپس درحالي که تنها 55سال داشت،ديگرازفوتبال بازنشته شده بود.درزمستا ن سال 58 مسئولان باشگاه استقلال اعلام کردند که با او جلسه گذاشته موافقتش راگرفته وبه زودي به تهران دعوتش مي کنند!استقلالي ها دررقابت ورزشي با پرسپوليس که درسال 84 آلن راجرزواوفارل سر مربي سابق پرسپوليس و تيم ملي را به تهران فراخوانده بود، دست به اين اقدام عجيب زدند درآن مقطع، رايکوف 3ماه بود مرده بود!آن ها با روح رايکوف حرف زده بودند.اسکاتر بزرگ، آن پديده شناس رويايي آن روان شناس خوب، درجام جهاني 98مي گفت، به فوتبال ايران افتخار مي کند.رايکوف بزرگ در 79 سالگي مرد و باشگاه استقلال تا سال 86 تا زمان مرگش ودر تمام 31سال نخواست و نتوانست يک کارت دعوت، دو بليت هواپيما و يک تجليل ساده به فاصله رفتنش از اين تيم براي او بگيرد.4سال ازمرگ مردي مي گذرد که بزرگ ترين استعداد ياب خارجي درفوتبال مان بود.مي گويند او اطلاعات تيم ملي را دربازي هاي مقدماتي جام جهاني 1974 به رالف رازيک، سر مربي هموطن خودش که سر مربي استراليا بود فروخت!ايران در سيدني به استراليا 3 برصفرباخت.رايکوف براي شناخت خوب فرهنگ ومردم ايران به همه جاي ايران سفرکرد.حتي بدنام ترين محلات تهران را ديد و فحش هاي چار واداري را شنيد.
مي دانست مردم ما به خارجي هاي احترام مي گذارند، در عين حال براي سربه سرگذاشتنش به او ممکن است فحش هم بدهند، وقتي در يکي ازهتل هاي هند، «م .ا»يار جوان تاج به اوگفت:«سلام،موسيو......»2 او در جواب گفت،سلام بازيکن...وفحشي به تر ازفحش اوبه خودش داد!همه خنديدند«م.ا»ازشدت خجالت سرخ شد و 2 ماه بعد ازاستقلال رضايت نامه گرفت وبه تيم برادرش رفت.
منبع:مجله همشهري تماشاگر+شماره181
بد نيست اول يک معرفي کامل از او داشته باشيم تا اهالي فوتبال بدانند مردي که در سال 1347 به ايران آمد چه مرد بزرگي بوده است.زدراوکورا يکوف (zdravko rajkav)، يکي از بزرگ ترين و موثر ترين مربيان شاغل در فوتبال ما اهل يوگسلاوي سابق بود.در روز 5 دسامبر1972(آذرماه 1306)در شهرکوروگ يوگسلاوي سابق به دنيا آمد ودر 30 جولاي 2006(مرداد 1385)يعني 2 ماه بعدازجام جهاني درمکزيکوسيتي، پايتخت مکزيک درگذشت.او يک فوتباليست بزرگ درخط مياني وخط حمله تيم هاي مختلف فوتبال يوگسلاوي سابق ازجمله ووي وودنيا،اسپورت کاسانا واف.سي بيل بود و در220 بازي باشگاهي بين سال هاي 1950 تا 1966-1329 تا1345-توانست94 گل براي اين تيم ها به ثمربرساند.وي همچنين ازسال 1951تا سال 1958 ، در 28بازي که براي تيم ملي يوگسلاوي سابق انجام داد، 11 گل زرد ودرالمپيک1956 ملبورن وجام جهاني 1958 سوئد ستاره تيم ملي يوگسلاوي بود.
او در تيم هاي مختلفي هم مربيگري کرد.تيم هايي که او سکان هدايت شان را به دست گرفته بود!شامل 2تيم ملي و 4تيم باشگاهي بود.از 6دوره مربيگري رايکوف، 3دوره آن درايران بوده است.اولين تجربه مربيگري او درسال 1346درهمان تيم ابتدايي فوتبالش يعني ووي وودنيا شکل گرفت.اودراين تيم 12سال بازي کرده بود و حالا مربيگري را هم در اين تيم آغاز مي کرد.يک سال دراين تيم بود و سپس به ايران آمد وقراردادي 2 ساله با فدراسيون فوتبا ل بست تا دراين 2 سال سر مربي تيم هاي ملي جوانان وبزرگسالان ايران باشد.البته درسال هاي 47 و 48 مدير تيم هاي ملي ايران،استاد داوود نصيري بود، اما او دوهردو تيم جوانان و بزرگسالان سر مربي بود.البته با تيمي که قهرمان جام ملت هاي 1968شده بود نتايج خوبي نگرفت.در جام عمران 4 برصفربه ترکيه باخت ودرجوانان آسيابا تيم ملي پر قدرت ايران سوم شد.اما مسئولان فدراسيون بي توجه به خدمات صادقانه او براي اين دو تيم ملي در پايان سال 1969ميلادي يعني 11دي1348 عذرش را خواستند، بدون توجه به ستارگان جواني مثل ناصرحجازي،ابراهيم آشتياني ، غلامحسين مظلومي و...که اوبه تيم ملي برده بود.
تيم ملي فوتبال ايران، رايکوف را نخواست،اما پرويز خسرواني زرنگ تر ازاين حرف ها بود و رايکوف را به استقلال برد.هرچند تاج، درسال 1349با وجود حضورستارگاني مثل ناصر حجاري، فرامرزظلي، اکبر کار گرجم، پرويزقلچ خاني،فرزامي،مهدي لواساني،کارو حق ورديان، غلامحسين مظلومي، عليرضا حاج قاسم، مهدي حاج محمد، مسعود معيني، عباس ومسعود مژدهي و...تيم پرستاره اي بود اما اداره اين تيم سخت بود وهر سال ستارگان جواني مثل جواد ا...وردي،جواد قراب،منصور رشيدي،حسن روشن،سعيد مراغه چيان،اصغر حاجيلوو.....با تلاش او وارد تاج سابق شدند.رايکوف در سال 1970 ميلادي،بهار سال 49 بااستقلال قهرمان جام باشگاه هاي آسيا شد.اوبا تيم تاج درمسابقات و ليگ دوم تخت جمشيد به عنوان قهرماني رسيد.رايکوف با تيم تاج مسابقات فوتبال باشگاه هاي تهران درسال هاي 49 و50را هم فتح کرد.جام ميلزهم 2سال پياپي به استقلال رسيد.درسال هاي پاياني حضورش در تاج اختلافات داخلي باعث برهم خوردن اوضاع تيم شد.اواز تاج جدا شده وبه سپاهان رفت.درسال 56براي سپا هان کارکرد وسپس ازايران رفت.درسال 1980 رايکوف سر مربي الجزاير شد.تيمي که 2 سال بعد دوجام جهاني 82 به واسطه فعاليت هاي زير بنايي رايکوف،آلمان غربي وشيلي را برد.درسال هاي 1981و 1982 هم تيم اف.سي کورد وبا آرژانتين را هدايت کرد وسپس درحالي که تنها 55سال داشت،ديگرازفوتبال بازنشته شده بود.درزمستا ن سال 58 مسئولان باشگاه استقلال اعلام کردند که با او جلسه گذاشته موافقتش راگرفته وبه زودي به تهران دعوتش مي کنند!استقلالي ها دررقابت ورزشي با پرسپوليس که درسال 84 آلن راجرزواوفارل سر مربي سابق پرسپوليس و تيم ملي را به تهران فراخوانده بود، دست به اين اقدام عجيب زدند درآن مقطع، رايکوف 3ماه بود مرده بود!آن ها با روح رايکوف حرف زده بودند.اسکاتر بزرگ، آن پديده شناس رويايي آن روان شناس خوب، درجام جهاني 98مي گفت، به فوتبال ايران افتخار مي کند.رايکوف بزرگ در 79 سالگي مرد و باشگاه استقلال تا سال 86 تا زمان مرگش ودر تمام 31سال نخواست و نتوانست يک کارت دعوت، دو بليت هواپيما و يک تجليل ساده به فاصله رفتنش از اين تيم براي او بگيرد.4سال ازمرگ مردي مي گذرد که بزرگ ترين استعداد ياب خارجي درفوتبال مان بود.مي گويند او اطلاعات تيم ملي را دربازي هاي مقدماتي جام جهاني 1974 به رالف رازيک، سر مربي هموطن خودش که سر مربي استراليا بود فروخت!ايران در سيدني به استراليا 3 برصفرباخت.رايکوف براي شناخت خوب فرهنگ ومردم ايران به همه جاي ايران سفرکرد.حتي بدنام ترين محلات تهران را ديد و فحش هاي چار واداري را شنيد.
مي دانست مردم ما به خارجي هاي احترام مي گذارند، در عين حال براي سربه سرگذاشتنش به او ممکن است فحش هم بدهند، وقتي در يکي ازهتل هاي هند، «م .ا»يار جوان تاج به اوگفت:«سلام،موسيو......»2 او در جواب گفت،سلام بازيکن...وفحشي به تر ازفحش اوبه خودش داد!همه خنديدند«م.ا»ازشدت خجالت سرخ شد و 2 ماه بعد ازاستقلال رضايت نامه گرفت وبه تيم برادرش رفت.
منبع:مجله همشهري تماشاگر+شماره181