اي كاش من هم مجرد بودم!

البته همه اش هم بد نيست. خوبي هايي هم دارد كه خب،‌از حق نگذريم كم هم نيستن. اما ... چطور بگويم؟ گاهي آدم دچار تنهايي و بغض مي شود و بعد مي نشيند روي يك صندلي ( ترجيحاً‌ نئوني ) و فكر مي كند به گذشته ها . اصلاً‌ فكر كردن به گذشته جزء لاينفک زندگيست . آدم توي هر دوره اي از زندگي به گذشته ها فكر مي كند. وقتي جوان مي شوي،‌اغلب از يادآوري دوران كودكي هم دچار بغض مي شوي و هم حسرت. پير هم كه مي شوي يادآوري دوران جواني بدجور حالت را مي مي گيرد!‌
سه‌شنبه، 15 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي كاش من هم مجرد بودم!

اي كاش من هم مجرد بودم!
اي كاش من هم مجرد بودم!


 






 
البته همه اش هم بد نيست. خوبي هايي هم دارد كه خب،‌از حق نگذريم كم هم نيستن. اما ... چطور بگويم؟ گاهي آدم دچار تنهايي و بغض مي شود و بعد مي نشيند روي يك صندلي ( ترجيحاً‌ نئوني ) و فكر مي كند به گذشته ها . اصلاً‌ فكر كردن به گذشته جزء لاينفک زندگيست . آدم توي هر دوره اي از زندگي به گذشته ها فكر مي كند. وقتي جوان مي شوي،‌اغلب از يادآوري دوران كودكي هم دچار بغض مي شوي و هم حسرت. پير هم كه مي شوي يادآوري دوران جواني بدجور حالت را مي مي گيرد!‌
خب،‌من هم گاهي،‌فقط گاهي از يادآوري دوران تجرد حالم مي گيرد. مثل همين حالا كه نشسته ام روي صندلي و فكر مي كنم به گذشته. يادش به خير،‌چقدر وقت آزاد داشتم . با بروبچه ها مي رفتيم پارك،‌ سينما،‌ صفا سيتي !‌
مي رفتيم انجمن هاي ادبي شعر مي خوانديم ،‌ شعر نقد مي كرديم . مي رفتيم كلاس هاي مختلف كامپيوتر،‌ زبان،‌نقاشي،‌مليله دوزي. اما حالا چي ؟ تا مي خواهي پاهايت را دراز كني و كتاب بخواني،‌ يكهو تلفن زنگ مي زند و يا مادر خودت دلش برايت تنگ شده يا خواهرهاي همسرت!‌ بعد بايد تا شب توي آشپزخانه،‌كنار اجاق گاز بايستي و موهايت بوي قورمه سبزي بگيرند. وقتي با هزار جور تبصره و تلاش توي كلاسي ثبت نام مي كني،‌ مدام نگاهت به عقربه ي ساعت است و هميشه اولين نفري هستي كه كلاس را ترك مي كني. درست وقتي كه همكلاسي ها دارند با هم گل مي گويند و گل مي شنوند،‌ تو به فكر شام هستي و اجاره خانه!
آن وقت دوشنبه كه مي شود وقتي ستون « دنياي مجردها» را توي مجله ي جوانان مي خواني،‌ آه مي كشي و ياد روزهايي مي افتي كه تنها معضل زندگيت جوش در آوردن بود!‌ و اينكه چه رنگ و مدل مويي مد شده؟! جمع هاي دوستانه،‌ سفرهاي مجردي،‌ شب تا سحر بيدار ماندن،‌ مطالعه كردن يا شعر گفتن و رويا بافي،‌صبح ها تا لنگ ظهر خوابيدن و غصه ي شام و ناهار و ميهمان نداشتن‌! چه حالي داشت!‌چيزي به نام اجاره خانه،‌ قسط وام و قبض آب و برق و تلفن اصلاً به ذهنت آشنا نبود. يادش به خير! قرار بود ستون « دنياي متاهل ها » را بنويسم.اما راستش هر بارخواستم شروع كنم،‌ اشكهايم جاري شدند و بغضم تركيد!‌ ياد ناكامي هايم افتادم. و اينكه حتي ديگر وقت نمي كنم سري به « در حلقه رندان» بزنم. اينكه از صبح تا شب بايد بپزم،‌ بشورم،‌ بسابم و بروبم. دريغ از ورق زدن يك برگ از كتاب مورد علاقه ام. مي دانيد. ماههاست كه كتاب « مرشد و مارگاريتا» روي ميز تحريرم خاك مي خورد. رمان پيچيده اي ست كه خواندنش دقت مي خواهد و حوصله. اما كو دقت؟ كجاست حوصله؟ من فقط وقت مي کنم مجله جوانان و برخي مجله هاي آشپي را ورق بزنم و با خواهرهاي خودم يا همسرم بروم خريد ملافه براي روتختي و باقالي براي پلو!
دوستي مي گفت: من اگر ازدواج كنم، ديگر شب شعر و اينها را مي خواهم چكار؟!
خيلي دلم مي خواهد بعد از ازدواج حالش را بپرسم!
راستش از روزي كه ازدواج كرده ام نه مي توانم شعر بنويسم و نه داستان آخر شعر گفتن حس مي خواهد،‌جوشش مي خواهد. ما كه نه حس داريم و نه جوشش!
راستش از خير نوشتن ستون متاهل ها گذشتم. ما كه همين صفحه ي « به دنبال نخود سياه » را هم با هزار مكافات وگرفتاري سياه مي كنيم. خدائيش اگر اين صفحه هم نبود كه تا به حال مهر تعطيلي خورده بود بر زندگي ادبي مان و كلاً‌ اسممان پاك مي شد از صفحه ي روزگار! اما متاهل بودن خوبي هاي بسياري هم دارد. مثل معنا يافتن زندگي و اينكه وجودت و بود و نبودت مهم مي شود. و اينكه ازدواج نيمي از ايمان است و جلوي بسياري از گناهان را مي گيرد. ازدواج،‌عشق را وارد زندگي آدم مي كند كه خيلي شيرين است و به خاطرش تمام اين منم ها وخودخواهي ها را فراموش مي كني. اصلاً‌ نيم من مي كند آدم را. وظايفي كه در دوران تجرد تقريبا ً‌ناشناخته اند،‌ در دنياي تاهل تعريف مي شوند. ديگر تنها مسئول زندگي خودت نيستي،‌ آدمهاي ديگري هم به تو وصل و مربوط مي شوند. ديگر نمي تواني صرفاً‌ به كارهاي مورد علاقه ات بپردازي،‌ گاهي هم بايد كارهايي را كه دوست نداري انجام دهي. گاهي بايد پا روي دلت بگذاري،‌روي احساساتت. گاهي احساسات همسر‌، يا فرزندت برايت پررنگ تر و مهم تر از احساسات خودت مي شوند.
و همانطور كه گفتم خودخواهي جاي خودش را به ديگر خواهي مي دهد و تو مسئول و عضو جامعه ي كوچكي مي شوي كه خانواده نام دارد و خيلي چيزهاي ديگر.
اما خب چه كنم كه تا دست به خودكار مي برم فيل ام ياد هندوستان مي كند و بغضم مي گيرد. ايكاش من هم مجرد بودم!
آه،‌كجايي تجرد كه يادت بخير!
منبع: جوانان امروز شماره 2089



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
خالد قدومی: باکسی که دنبال ترور است نمیشود مذاکره کرد
play_arrow
خالد قدومی: باکسی که دنبال ترور است نمیشود مذاکره کرد
شورای امنیت سازمان ملل به یک ناظر منفعل و بی‌قدرت تبدیل شده
play_arrow
شورای امنیت سازمان ملل به یک ناظر منفعل و بی‌قدرت تبدیل شده
یک سال حبس برای خرید، فروش، حمل و نگهداری مواد مخدر در کشور عراق
play_arrow
یک سال حبس برای خرید، فروش، حمل و نگهداری مواد مخدر در کشور عراق
ملی‌پوش سنگ‌نوردی: من به‌خاطر مردمم و شهیدانی که برای کشور خون دادند ماندم
play_arrow
ملی‌پوش سنگ‌نوردی: من به‌خاطر مردمم و شهیدانی که برای کشور خون دادند ماندم
منهدم شدن خودروهای زرهی ارتش رژیم صهیونیستی در کرانه باختری
play_arrow
منهدم شدن خودروهای زرهی ارتش رژیم صهیونیستی در کرانه باختری
حزب‌الله: مقر تیپ گولانی را هدف قرار دادیم
play_arrow
حزب‌الله: مقر تیپ گولانی را هدف قرار دادیم
ژاپنی‌ها در این مکان عمومی اصلاً حرف نمی‌زنند!
play_arrow
ژاپنی‌ها در این مکان عمومی اصلاً حرف نمی‌زنند!
پاداش کشورهای مختلف برای مدال‌آوران المپیک
play_arrow
پاداش کشورهای مختلف برای مدال‌آوران المپیک
زیباترین تکنیک در مسابقات تکواندو المپیک 2024
play_arrow
زیباترین تکنیک در مسابقات تکواندو المپیک 2024
نماز روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان
نماز روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان
نماز روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
نماز روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
آرین سلیمی و مهران برخورداری روی دوش مردم در بدو ورود به کشور
play_arrow
آرین سلیمی و مهران برخورداری روی دوش مردم در بدو ورود به کشور
کشف بقایای اسکلتی یک مرد و زن و گنجینه‌ همراه آن‌ها متعلق به ۲ هزار سال پیش
play_arrow
کشف بقایای اسکلتی یک مرد و زن و گنجینه‌ همراه آن‌ها متعلق به ۲ هزار سال پیش
نجف و شور اربعین حسینی
play_arrow
نجف و شور اربعین حسینی
زیارت کربلا در بیان امام صادق (ع)
play_arrow
زیارت کربلا در بیان امام صادق (ع)