يادداشتي بر فيمنامه «بتمن آغاز مي شود»

فيلم جديد كريستوفر نولان نگاهي به ريشه هاي بتمن افسانه اي دارد و چگونگي تبديل شدن وي به شواليه سياه را مورد بررسي قرار مي دهد. بروس وين در پي قتل والدينش غمگين و نااميد به دنيايي سفر مي كند كه در آنجا مفهوم مبارزه با بي عدالتي را بياموزد و سپس به زادگاهش گوتام بازمي گردد. نتيجه سفر ماجراجويانه وي تولد شخصيتي به نام بتمن است؛ مردي نقابدار كه از قدرت، هوش و تكنولوژي والايش در جهت مبارزه با نيروهاي شيطاني كه شهر را تهديد مي كنند، استفاده مي كند. اگر تأكيد فيلمنامه نويس براي به كار گيري ژانر سينمايي سايكو-درام و استفاده از جمع كثير هنرپيشگان اسكاري را كنار بگذاريم، فيلم بتمن آغاز مي شود.
سه‌شنبه، 15 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يادداشتي بر فيمنامه «بتمن آغاز مي شود»

 يادداشتي بر فيمنامه «بتمن آغاز مي شود)
يادداشتي بر فيمنامه «بتمن آغاز مي شود)

روايتي جديد از زندگي شواليه سياه پوش

 

 

فيلم جديد كريستوفر نولان نگاهي به ريشه هاي بتمن افسانه اي دارد و چگونگي تبديل شدن وي به شواليه سياه را مورد بررسي قرار مي دهد. بروس وين در پي قتل والدينش غمگين و نااميد به دنيايي سفر مي كند كه در آنجا مفهوم مبارزه با بي عدالتي را بياموزد و سپس به زادگاهش گوتام بازمي گردد. نتيجه سفر ماجراجويانه وي تولد شخصيتي به نام بتمن است؛ مردي نقابدار كه از قدرت، هوش و تكنولوژي والايش در جهت مبارزه با نيروهاي شيطاني كه شهر را تهديد مي كنند، استفاده مي كند.
اگر تأكيد فيلمنامه نويس براي به كار گيري ژانر سينمايي سايكو-درام و استفاده از جمع كثير هنرپيشگان اسكاري را كنار بگذاريم، فيلم بتمن آغاز مي شود. شرح حال مردي است كه لباس يك پستاندار پرنده را به تن كرده و به مدد ابزاري كه در دست دارد به مبارزه با جنايتكاران مي پردازد.
اگر چنين سوژه اي نمي تواند مورد علاقه شما باشد، بايد بگوييم كه فيم بتمن آغاز مي شود بي ترديد فيلم مطلوب شما نخواهد بود. اما اگر به چنين مقدمه اي اهميت نمي دهيد و كنجكاو هستيد كه دريابيد جديدترين فيلمي كه براساس شخصيت محبوب فرهنگ معاصر ساخته شد چگونه است، بي ترديد خوشحال مي شويد كه دريابيد اين اثر بهترين روايتي است كه تا به حال از اين شخصيت ارائه شده است. بتمن آغاز مي شود به گونه اي است كه تمامي فيلم هاي قبلي اش را در غبار رها كرده و به فيلم هاي خوش ساختي چون مرد عنكبوتي و سوپر مي پيوندد؛ فيلم هايي كه طليعه دارد سينماي برگرفته از كتاب هاي كميك هستند. اين اثر علاوه بر اين نمايانگر آينده درخشاني است كه براي شواليه سياه پوش سينما مي توان متصور شد.
فيلم هاي بتمن و بتمن باز مي گردد ساخته تيم برتون تلاش هاي بي ثمري بودند كه در زمينه طراحي دكور صورت گرفتند و كيك شيطاني و عظيم يك عروسي را ترسيم كردند. اين دو اثر در برگيرنده شخصيت هاي منفي بودند كه بيش از قهرمان فيلم احساس هم ذات پنداري مخاطب را تحريك كرده و چه بسا جذاب تر از شخصيت بتمن بودند.
فيلم هاي بتمن براي هميشه و بتمن ورابين به كارگرداني جوئل شوماخر حتي آثار نازل تري بودند. اين فيلم ها تنها دربرگيرنده طراحي لباس و صحنه هاي اكنشي بودند كه از هوشمندي و ذكاوت خاص بي بهره بود.
همان گونه كه پيش بيني مي شود اين آثار از اقبال چنداني در جلب مخاطب برخوردار نبودند از همين رو شركت فيلم سازي برادران وارتر مدتي صبر كرد تا سري جديدي از اين مجموعه را كليد بزند. گام اين شركت سفر به گذشته و ترميم دوران جاني شخصيت محوري بود. در فيلم بتمن آغاز مي شود شخصيت بروس وين (با بازي كريستين بيل) غمگين از قتل والدينش توسط يك سارق تصميم مي گيرد كه به مرد خفاش تبديل شود.
اگر نگاه دقيق تري داشته باشيد، درمي يابيد كه تمامي فيلم هاي نولان داستان هايي پر از جرم و جنايت هستند كه از حضور قهرمان هايي با مشكلات روحي سود مي جويند. اگر به اين فرمول يك نقاب تيز اضافه كنيد درمي يابيد كه دقيقاً به بتمن رسيده ايد.
نولان در ساخت اين اثر از كمك هاي دوست نويسنده اش ديويد گوير بهره مند بود. اين نويسنده كه در زمره طرفداران كتاب هاي كميك جاي دارد، دوران آزمون و خطاي خود را با كار بر روي پروژه هاي تيغ سپري كرد و اينك مي توان او را به عنوان يكي از افراد حرفه اي در زمينه نگارش فيلمنامه براساس كتاب هاي كميك معرفي كرد.
بروس وين لباس متمن را به تن نمي كند، بلكه اين بتمن است كه لباس مبدل بروس وين را به تن كرده است. اين شخصيت غمگين و عزادار از تراژدي مرگ خانواده اش به منطقه رمزآميز شرق مي رود تا راهي را براي آغاز مأموريت خود بيابد. وين در آنجا با ليگ سايه ها آشنا مي شود. اين گروه كه توسط رازال گول (با بازي كن واتانيبل) و دستيارش دوكارد( با بازي ليام نسون) هدايت مي شوند، دربرگيرنده افرادي است كه به مبارزه با بي عدالتي مي پردازند. نحوه آموزش تيم، شگفت انگيز است اما متدهاي آنها افراطي است. وين درمي يابد كه هدف نهايي ليگ از بين بردن بزرگ ترين شهر در جهان است كه همانا زادگاه او گوتام است. ليگ هدف خود از اين امر را مجازات تمدن غرب مي داند كه سالهاي سال موجبات شكل گيري جرم و جنايت را فراهم كرده است. اين گونه است كه ويل ليگ را ترك كرده و به گوتام باز مي گردد تا در آنجا به همراه دوست وفادار خود آلفرد (با بازي مايكل كين)، استاد ساخت ابزارهاي گوناگون لوسيس فاكس (با بازي مورگان فريمن) و تنها پليس درستكار گوتام جيم گوردن (با بازي گري اولدمن) وسايل لازم براي به كارگيري مهارت هاي جديدش را بسازد.
گام بعدي او، از بين بردن جرم و جنايت در خيابان هاي گوتام است كه توسط افراد جنايتكار و سودجو به وقوع مي پيوندند.
فريمن و كين در اين فيلم افرادي شاد و سرزنده معرفي مي شوند و اين امر در مورد بيل نيز صدق مي كند. هر زمان كه بتمن احساس مي كند بايد توجه مردم را از فعاليت هاي جرم ستيز خود منحرف كند، در قالب پسر ميليونر در ميان مردم ظاهر مي شد و كارهاي سخاوتمندانه، ناخوش آيند و گهگاه احمقانه انجام مي دهد.
كريستين بيل به مدد صداي رساي و جذابيت هاي دروني اش نقش بتمن را از آن خود مي كند و اگر در بازي وي مشكلي نيز مشاهده مي شود ريشه در لباسي دارد كه او به تن كرده و فعاليتش را مختل مي كند. داستان عاشقانه اي كه در اين فيلم در جريان است به رابطه ميان وين و دوست دوران كودكي اش، راشل ديويس (با بازي كيتي هولمز) باز مي گردد. اين وجه عاشقانه فيلم بد از كار درنيامده، اما مي توانست بهتر از اين باشد.
 

نگاهي به فيلمنامه «بتمن آغاز مي شود»
 

يك تريلر روان شناسانه
نوشته كلينت موريس
به محض اين كه دوستان دريافتند كه من فيلمنماه ديويد گپر را مطالعه كرده ام، تماس گرفتند و از چگونگي فيلمنامه بتمن آغاز مي شود جويا شدند. آن چه كه در ذيل آمده بررسي فيلمنامه اين اثر است، اما زماني كه بحث نقد فيلمنامه مطرح مي شود، بسياري اعتقاد دارند كه اين امر بسيار تخصصي است. اما من در پاسخ به آنها مي گويم: فكر نمي كنيد زمان آن رسيده كه كمي عميق تر به فيلم ها و فيلمنامه هاي آنها نگاه كنيم. بنابراين برداشت هايم را در مورد فيلم بتمن آغاز مي شود، محصول شركت فيلم سازي برادران وارنر در اختيارتان مي گذارم.

طرح داستان
 

ممكن است عده اي سخن از يك داستان بكر به ميان بياورند و من بايد بگويم كه فيلم بتمن آغاز مي شود را مي توان به عنوان فيلم احتمالي بتمن سال يك به شمار آورد كه هرگز ساخته نشد. اين امر مي تواند صحت داشته باشد اما آن چه كه مخاطب را به مشاهده يك فيلم ترغيب مي كند داستان پسين است كه چشم هاي مخاطب را به پرده سينما خيره مي كند. همه ما صحنه هاي فلاش بك دونيرو را در فيلم پدرخوانده دو به خاطر داريم كه نقاط قوت فيلم به شمار مي آمد. گوير نيز در فيلم بتمن آغاز مي شود چنين صحنه هايي را به كار گرفته است. ترسيم بروس در سنين كودكي و زماني كه شاهد مرگ والدينش است بسيار جالب است . فيلمنامه تمايل بيشتري به روايت شرح حال مردي دارد كه بعد ها لباس مرد خفاشي را به تن مي كند و شخصيت شواليه سياه پوش برايش در مرحله دوم قرار دارد.
وين يك مرد جوان است كه راهش را به سوي سال هاي جواني با مشت و لگد هموار مي كند و از اين نظر شباهت بسياري به راسل كرو دارد. شخصيت محوري اين فيلم مردي است كه نفرت قاتلان والدينش را در دل دارد. اگر بخواهيم صادقانه سخن بگوييم، بايد بپذيريم كه فيلمنامه گوير تا نيمه هاي فيلم هيچ گنه شباهتي به فيلم هاي بتمن ندارد، چرا كه در اين ميان هيچ گونه اشاره اي به شواليه سياه پوش نمي شود. اما اگر شما پيگير باشيد، در مي يابيد كه با طرح هر پاراگراف حضور اين شخصيت پررنگ تر مي شود. وين سرانجام راهي را براي فرار از خشم و عصبانيت خود مي يابد و به عنوان مردي با هويت پنهان به مبارزه با جنايتكاران شهر گوتام مي پردازد. سرانجام او مي آموزد كه چگونه بايد شيطان درون خود را مهار كند.

ضرباهنگ غالب فيلم
 

اولين سريع ترين پاسخي كه به اين سؤال در ذهن متبادر مي شود، تاريكي است. اما معمولاً فيلم هاي تيم برتون با اين ويژگي توصيف مي شوند. شايد بهتر باشد كه بگوييم اين فيلم در ژانر تريلر روان شناسانه جاي دارد. اين فيلم داستان مردي خشمگين است كه بايد راه خود و علاوه بر آن هدفي براي حركت در اين مسير بيابد. شباهت هاي ميان اين اثر و فيلم هانتينگ خوب وجود دارد. فيلمنامه بتمن آغاز مي شود به گونه اي است كه شما با تك تك شخصيت ها آشنا مي شويد و مي توان گفت كه پردازش شخصيت ها بر روي كاغذ به خوبي شكل گرفته است. شخصيت بتمن نيز در اين فيلم وجهي انسان گونه دارد. اين در حالي است كه در فيلم هاي گذشته اين گونه نبود.

آيا تفسيري كه از شخصيت هاي ارائه شده واقع گرايانه است؟
 

اگر قبول كنيم كه ما در مورد كتاب هاي كميك سخن مي گوييم، بايد بپذيريم كه اين اتفاق افتاده است و مي توان نتيجه گرفت كه گوير در زمره طرفداران بزرگ كتابهاي كميك جاي دارد. او به خوبي مي داند كه در ذهن شخصيت هاي كتاب چه مي گذرد و با در نظر گرفتن دنيايي كه مرد خفاشي در آن زندگي مي كند نحوه شكل گرفتن اولين ماجراجويي وي را ترسيم مي كند. كساني كه به تازگي به تماشاي فيلم هاي بتمن نشسته اند احساس مي كنند كه دلقك والدين بتمن را به قتل رسانده است، چرا كه تيم برتون در فيلمش چنين مطلبي را عنوان مي كند، اما اين مسئله صحت ندارد و ما به اين نتيجه مي رسيم كه فردي به نام چيل چنين اقدامي را انجام داده است.

ضد قهرمان هاي داستان
 

ضد قهرمان هاي اين داستان با آن چه كه شما انتظارش را داريد تفاوت بسياري دارند و آنها را مي توان مقواهايي به شمار آورد كه سر و صدا دارند. هر دو شخصيت رازال گول و مترسك به خوبي به رشته تحرير درآمده اند. آنها آدم هاي واقعي هستند نه اسباب بازي هايي مانند آقاي فريزر. هر دو اين شخصيت ها از پشتوانه اطلاعاتي خوبي برخوردارند و به خوبي به مخاطب معرفي مي شوند. حضور مترسك در اين اثر پر رنگ تر از حضور راز است اما ضد قهرمان دوم در نماهاي پاياني فيلم، صحنه هاي بيشتري را به خود اختصاص داده است.

شخصيت هاي مكمل
 

گردون، شخصيت شگفت انگيزي است. او يك مرد محترم و نجيب زاده است كه مخاطبان بي ترديد دوستش خواهند داشت. او از اولين كساني است كه باور دارد محوريت بتمن براساس انجام كارهاي خوب است و شما به هنگام مشاهده فيلم تمايل داريد كه از جايتان بلند شويد، به درون پرده سينما برويد و به سبب دل و جرئتي كه دارد، تحسينش كنيد. راشل دوست دوران كودكي وين و دي اي كه بعد ها به دستيار بتمن تبديل مي شود، شخصيت هايي هستند كه به خوبي به رشته تحرير درآمده اند. از اين نظر مي گويم كه پردازش اين شخصيت ها شگفت انگيز بوده كه در فيلم هاي ديگر چنين شخصيتي تنها به عنوان شخصيت مورد علاقه فوق قهرمان فيلم معرفي مي شود. اما در اين فيلم او داستاني دارد كه به آن پرداخته مي شود. اميدوارم كه كيتي هولمز بتواند از عهده اين نقش برآيد. آلفرد نيز شخصيت تأثيرگذاري است و ارتباط ميان وين و خانه اربابي اش را حفظ مي كند. او را مي توان يك فرد كهنسال معرفي كرد كه حس هم دردي مخاطب را برمي انگيزد. نمي توانم منتظر بمانم و ببينم كه مايكل كين چگونه به اين شخصيت جان مي بخشد. در اين ميان حتي نقش دوكارد فاكس و يارلي به خوبي به رشته تحرير درآمده اند و نشان مي دهد كه چرا هنرپيشگاني به اين عظمت براي حضور كوتاه در فيلم بتمن آغاز مي شود و احياي شخصيت هاي اين فيلم تمايل نشان مي دهند.

چاشني در فيلمنامه
 

برجي از گفت و گوهاي فيلم غم انگيز هستند و برخي ديگر از يك طنز سياه سود مي جويند. اما بايد به اين نكته نيز اشاره كنم كه هيچ كدام از اين عوامل تحميلي نيستند، چرا كه اگر اين گونه بود، ديگر مجالي براي صحنه هاي اكشن و ماجراجويي كه بخش ديگري از فيلم را تشكيل مي دهد،‌ باقي نمي ماند. اين فيلم به مراتب تاريك تر از فيلم مرد عنكبوتي به كارگرداني سام ريمي است. اما بايد بگويم زماني كه بحث تلفيق درام و صحنه هاي فرح بخش مطرح مي شود اين دو فيلم به هم شبيه هستند.

صحنه هاي اكشن
 

همان گونه كه در گذشته نيز اشاره كردم، نيمه دوم فيلم سرشار از صحنه هاي اكشن است. از لحظه اي كه بتمن بر روي پرده ظاهر مي شود، مجموعه اي از تعقيب و گريزها و مبارزه با مشت و پا آغاز مي شود. حالا كه صحبت از تعقيب و گريز ها به ميان آمد، بايد شما را به مشاهده تعقيب و گريز خودرو ها در ميانه فيلم دعوت كنم. اين صحنه شگفت انگيز است و پيش بيني مي كنم كه به يكي از زيباترين صحنه هاي اكشن سينما تبديل شود. صحنه پاياني فيلم نيز كه از مونوريل سود مي جويد، بي ترديد در زمره صحنه هاي اكشن خود فيلم به شمار مي آيد. تصور مي كنم كه سه چهارم بودجه فيلم بر روي اين دو سكانس هزينه شود.

آيا نشانه اي از فيلم هاي قبلي در اين فيلم هست؟
 

نه در فيلم بتمن آغاز مي شود هيچ اشاره اي به فيلم هاي گذشته صورت نمي گيرد و خوشبختانه اين حرف به اين مفهوم خواهد بود كه ديگر ناگزير به شنيدن موسيقي پرنس نخواهيم بود. در حقيقت اين اثر به منزله آغازي دوباره براي مجموعه بتمن خواهد است.

نظر من درباره فيلم هاي بتمني كه در گذشته ساخته شده بودند
 

تاحدودي از مشاهده فيلم بتمن نخست لذت بردم. اين فيلم به همان ميزان كه وقت كشي مي كرد، سرگرم كننده بود و همان گونه كه عجيب و غريب مي نمود، تأثيرگذار بود. بازي كيتون و نيكلسون را دوست داشتم، اما به نظر من شخصيت دلقك مخاطب را خشمگين مي كرد. در مورد دنباله اين اثر نيز بايد بگويم كه حضور ميشل فايفر در نقش زن گربه اي مطلوب بود و يكي از نقاط قوت فيلم بتمن بازمي گردد به شمار مي رفت. فيلم بتمن براي هميشه نيز بد نبود اما گفت و گوهاي آن كسل كننده بود. اما درمورد فيلم بتمن و رابين بايد بگويم كه نمي توانستم چشم هايم را باز نگه دارم. در حقيقت پس از ديدن اين فيلم تصميم گرفتم كه هرگز به مشاهده فيلمي از مجموعه آثار بتمن ننشينم.

اظهار نظرهاي پاياني
 

اين اثر بهترين فيلم بتمني است كه تا به حال ساخته شده است و در اين مورد هيچ گونه ترديدي وجود ندارد، البته در اين بين فيلمنامه مشكلاتي نيز دارد و نمي توان گفت كه تمامي اجزا در جايگاه خود قرار گرفته اند و عملكرد مناسبي دارند، اما زماني كه يك فيلم عطش ديدن دنبال آن را در دلتان زنده نگه مي كند. درمي يابيد كه همه چيز به خوبي پيش رفته است و شما از نسخه نخست رضايت داريد. صفحات پاياني فيلمنامه كه دربرگيرنده فصل پاياني فيلم است، با مهارت بسياري به رشته تحرير درآمده و نيازهاي مخاطب را پاسخ مي گويد. با توجه به اين كه من چندين سال به كريستين بيل در ارتباط بوده ام، مطلع هستم كه او تا چه ميزان به شخصيت بتمن علاقه دارد و تصور مي كنم يكي از دلايلي كه او تمامي تلاشش را براي ارائه يك فيلم خوب به كار گرفته نيز در همين امر خلاصه مي شود. همان ميزان كه ما به فوق قهرمان ها علاقه داريم، كريستين بيل نيز به آنها علاقه مند است و مي توان نتيجه گرفت كه اگر او براي سخت اين فيلم تلاش نمي كرد، نتيجه كار به اين خوبي درنمي آمد. در اين ميان كمي نيز به ساير هنرپيشگان فيلم فكر كنيد. اولدمن،‌ هولمز، واتانيبل، نيسون، فريمن و كين. اگر آنها واقعاً باور نداشتند كه نقششان در اين فيلم تأثيرگذار است، چرا ايفاي نقش فوق قهرمان هاي كوچك فيلم را پذيرفتند.
منبع: فيلم نگار شماره 36



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.