آشنايي با اجزاي Web Marketing
Web Marketing مجموعه اي از فعاليت هاي بسيار گوناگون است. ما در اين مقاله به بررسي کلي اجزاي مختلف Web Marketing مي پردازيم. Web Marketing تنها يک چيز نيست بلکه مجموعه اي از فعاليت هاي بسيار متنوع و گوناگون را در بر مي گيرد. Web Marketing مثل يک کيف گلف پر از چوب هاي مختلف است.
شما بايد چگونگي استفاده از هر يک از اين چوب ها را فرا بگيريد و سپس تصميم بگيريد که بايد از کدام چوب براي سوراخ هاي مختلفي که در طول بازي با آن ها برخورد مي کنيد بهره برداري نمائيد.
چوب هاي موجود در کيف Web Marketing شما، از بهينه سازي موتورهاي جست و جو و شبکه هاي اجتماعي تا blog marketing را در بر مي گيرد. ما در اين مقاله به بررسي جزئيات اين موارد خواهيم پرداخت و نگاهي به تمام اجزاي مختلف Web Marketing خواهيم کرد. اين مقاله يک برداشت کلي و عمومي از تمام جنبه ها و اجزاي مختلف Web Marketing در اختيار شما مي گذارد.
اين نکته که هر فردي به يک سايت وب نياز ندارد درست است و فرض من اين است که اين روزها به جاي آن، مردم از يک وبلاگ يا صفحه فيس بوک استفاده مي کنند. اما امکان اين هست که شما يک سايت وب داشته باشيد يا بخواهيد يک سايت راه اندازي کنيد تا به عنوان يک هاب براي تمام فعاليت هاي آنلاين تان، از جمله Marketing عمل کند. هر کار ديگري که انجام دهيد؛ بلاگ، صفحات Facebook/MySpace، فيدهاي توئيتر، ويدئوهاي You Tube همه و همه بر اساس کاري که بر روي وب سايت تان انجام مي دهيد، بنا مي شوند.
همه آن ها اجزاي متمم و تابعي از حضور وب سايت شما به شمار مي روند. بدين ترتيب، وب سايت شما مهم ترين کاري که به صورت آنلاين انجام مي دهيد، محسوب مي شود.
اين نکته براي بازارياب ها نيز مصداق دارد: وب سايت شما، بر استيل و روش تمام فعاليت هاي بازار يابي تان حکمراني مي کند. همه چيز بر اساس وب سايت شما بنا و به آن ختم مي شود.
وب سايت شما، چهره آنلاين کمپاني، سازمان، مارک تجاري يا محصول تان است و بايد نشان دهنده چيزي که هستيد، کاري که انجام مي دهيد و چگونگي انجام آن کار را به نمايش بگذارد زيرا مشتريان شما را از دريچه وب سايت نگاه مي کنند و در اغلب موارد از همين طريق با شما ارتباط برقرار مي نمايند.
يک وب سايت بد مشتريان را از مارک تجاري يا کمپاني شما دلزده و روي گردان مي کند در حالي که يک وب سايت قابل توجه و خوب، مشتريان جديد و متعهدي به وجود مي آورد. اين چيزي است که نمي توانيد از آن صرف نظر کنيد.
در نتيجه ساخت يک وب سايت مؤثر و کارآمد يک عامل کليدي است. هم محتوا و هم طراحي سايت بايد در کسب محبوبيت يا پشتيباني از مارک تجاري يا محصولات تجاري شما عمل کند. علاوه بر اين، هم محتوا و هم طراحي بايد با ساير فعاليت هاي بازاريابي شما سازگار باشد.
مشتريان شما وقتي از وب سايت تان بازديد مي کنند بايد به همان تجربه اي که هنگام مشاهده تبليغات و آگهي هاي شما يا از خواندن يک نامه مستقيم کسب مي کنند دست پيدا کنند. همه چيز بايد در يک کنسرت هماهنگ کار کند، در حالي که بايد از طبيعت ويژه هر رسانه نيز بهره برداري کنيد. اگر قصد داريد کالاي خود را بر روي وب سايت به فروش برسانيد کل فرآيند تنها بر روي سايت وب بايد از مارک تجاري و محصولات تان پشتيباني کنيد بلکه مجبوريد فروش کالا را از طريق صفحات مخصوص سفارش، يک سبد خريد و سيستم checkout تسهيل کنيد. اگر کسب و کار شما فروش کالا به شکل آنلاين است اين تمهيدات مي تواند سود بيشتري براي شما به ارمغان آورد.
براي دست يافتن به يک موقعيت بالاتر در صفحات نتايج موتورهاي جست و جو، بايد سايت تان را براي گوگل و ساير موتورهاي جست و جو بهينه کنيد. به اين کار search engine optimization يا SEO گفته مي شود و يک عامل عمده در طراحي وب سايت و ايجاد محتوا براي آن به شمار مي رود.
اين بدان معنا است که شما بايد به شکلي سايت و محتواي آن را طراحي کنيد که موتورهاي جست و جو آن را جذاب تشخيص دهند. هر چه سايت شما بهتر بهينه سازي شده باشد، در نتايج موتورهاي جست و جو رتبه بالاتري کسب خواهد کرد.
اين نکته که وقتي کاربران گوگل يک عنوان مرتب با فعاليت تجاري شما را جست و جو مي کنند چرا بايد سايت شما را در نتايج جست و جو خود مشاهده کنند تا اين حد مهم است؟ دليل اين موضوع ساده است: سايت شما هر چه رتبه بالاتري کسب کند بيش تر بر روي آن کليک مي شود. اين بدان خاطر است که اغلب جست و جو کننده ها فقط به اولين سايت هايي که در نتايج جست و جو مي بينند مراجعه مي کنند.
در واقع اگر مي خواهيد بر روي سايت شما کليک شود، سايت تان بايد در اولين صفحه نتايج جست و جو ظاهر شود و خيلي بهتر خواهد بود اگر به بالاي صفحه اول نزديک تر باشد. Search engine marketing روش موثري است زيرا ترجمه عبارات پرس و جو به نيازها و اهداف مشتريان کار نسبتاً ساده اي است. مشتريان اساساً چيزي را که به دنبال آن هستند در جست و جوهاي خود ذکر مي کنند و چيزي را پنهان نمي کنند و جايي براي حدس و گمان باقي نمي گذارند.
نکته خوبي که در مورد Search engine marketing وجود دارد اين است که تقريبا رايگان است؛ شما مجبور نيستيد (و در واقع نمي توانيد) براي کسب جايگاه در صفحه نتايج اغلب موتورهاي جست و جو پولي پرداخت کنيد. جايگاه شما در صفحه نتايج کاملا ارگانيک است؛ نتايجي که به دست مي آوريد نتيجه مستقيم ارتباط محتواي سايت با پرس و جوي انجام شده است. هر چقدر سايت شما با پرس و جو مطابقت بيش تر داشته باشد، رتبه آن در نتايج جست و جو بالاتر خواهد بود و بازديد کنندگان بيش تري به سايت شما هدايت مي شوند.
کار به همين سادگي و به همين سختي است. به دليل اين که شما نمي توانيد راه خود به بالاي ليست نتايج جست و جو را خريداري کنيد، مجبور هستيد رتبه خود را با کار سخت، هوشمندانه و حرفه اي به دست آوريد. اين براي فعاليت هاي تجاري کوچک تر خبر خوبي است زيرا تمام پولي که يک کمپاني بزرگ خرج مي کند در مقابل سايتي که SEO بهتري دارد رنگ مي بازد.
البته، يک کمپاني بزرگ مي تواند پول زيادي خرج سرويس هاي SEO کند اما يک رقيب کوچک تر مي تواند با انجام SEO موثر تر به همان نتايج دست پيدا نمايد. اين يکي از نمونه هايي است که نشان مي دهد بودجه بيش تر نمي تواند تضمين کننده نتايج بهتر باشد.
به دليل اين که اغلب کمپاني ها بازديد کننده هاي زيادي را از طريق موتورهاي جست و جو عمده کسب مي کنند و به دليل اين که اين، يک فعاليت نسبتاً کم هزينه است، Search engine marketing يک بخش عمده و با اهميت در اکثر طرح هاي Web marketing به شمار مي رود. اين بخش همچنين يک بخش در حال پيشرفت است زيرا شما براي حفظ رتبه بالاتر در موتور جست و جو دائما بايد سايت خود را بهينه سازي کنيد. اين کار باعث مي شود تا Search engine marketing کمي زمان بر شود اما نتايجي که به دست مي آيد ارزش صرف زمان را دارد.
به همين دليل، اغلب بازارياب ها چنين تبليغاتي را به عنوان بخشي از Search engine marketing در نظر مي گيرند. اين يک جزء بسيار مهم در اغلب طرح هاي Web Marketing به شمار مي رود.
براي تبليغ بر روي Yahoo!,Google,Bing و ساير موتورهاي جست و جو عمده، شما نوعا يک تبليغ pay-per-cick(PPC)ايجاد مي کنيد. نام گذاري PPC بر اين اساس صورت گرفته که وقتي آگهي توسط کاربر کليک مي شود شما پول پرداخت مي کنيد و براي جايگاهي که در موتور جست و جو داريد پولي پرداخت نمي کنيد. نتايج اين نوع تبليغات برخلاف اغلب تبليغاتي که در دنيا آفلاين صورت مي گيرد صحيح تر است.
تبليغات PCC با روشي که شما بايد به کليد واژه هايي که مردم جست و جو مي کند متکي باشيد تفاوت دارد. اگر شما يک high bidder باشيد، تبليغات شما براي آن کليد واژه خاص دائما در صفحه نتايج جست و جو نمايش داده مي شود و اگر از چنين موقعيتي برخوردار نباشيد تبليغات شما يا اصلا نمايش داده نمي شود و يا در رتبه هاي پايين تر به نمايش در مي آيد. اين نوع keyword bidding، تبليغات PPC را براي کساني که به تبليغات سنتي cost-per-thousand(CPM) عادت کرده اند، چالش برانگيز مي کند.
شما نه تنها مجبورهستيد متن آگهي را بنويسيد (به متن زياد احتياج نداريد زيرا متن PCC نوعا بسيار کوتاه است) بلکه بايد کليد واژه هاي مناسب و مدار bid بر روي هر يک را نيز مشخص کنيد. کار دشواري به نظر مي رسد اما اين روشي است که بازي آگهي و تبليغات بر روي وب انجام مي شود.
به جاي اين کار، روش ديگري هم که از طريق آن بازي تبليغات بر روي وب انجام مي گيرد وجود دارد. تبليغات سنتي تري هم هست که نوعا به شکل بنرهاي گرافيکي که در بالا يا کناره هاي برخي از سايت هاي وب مشاهده مي شود صورت مي گيرد. پرداخت پول براي اين تبليغات عموما براساس يک CPM انجام مي گيرد، اگر چه برخي از تبليغات به شکل بنر به عنوان بخشي از يک برنامه PPC هم فروخته مي شود. هر يک از اين روش ها را تبليغاتي زيادي شکي نيست که شما بايد نوعي از تبليغات آنلاين را به عنوان بخشي از Web Marketing خود در نظر بگيريد.
از سوي ديگرemail marketing هم تهاجمي و هم نوعا مؤثرتر است. اين، نوعي تبليغات "يورشي" است؛ شما از طريق اي- ميل مستقيما به جعبه دريافت مشتري يورش مي بريد. ناديده گرفتن يک اي- ميل دشوارتر از ناديده گرفتن يک صفحه وب است.
به همين دليل، email marketing کمپاني هاي بسياري را جلب مي کند خصوصا در عمليات فروش مستقيم. Email marketing در مقايسه با ساير بخش هاي marketing مزاياي متعددي شامل موارد زير دارد:
هزينه آن اندک است: ارسال 100000 اي-ميل در مقايسه با صدها هزار دلاري که بايد صرف فرستادن تعداد مشابهي نامه کاغذي شود تقريبا هيچ هزينه اي ندارد.
سريع است: در مقايسه با روزها يا هفته هايي که ممکن است رساندن يک پيشنهاد به دست مشتري با استفاده از رسانه هاي سنتي طول بکشد شما مي توانيد در عرض چند ثانيه يک اي-ميل را به دست يک مشتري برسانيد.
به سادگي قابل رديابي است: همه کاري که بايد انجام دهيد ايجاد يک صفحه landing براي URL اي-ميل و سپس رديابي ترافيک ورودي به آن صفحه است.
از پيش فعال است: در مقايسه با Search engine marketing که صبر مي کند تا يک کاربر شما را پيدا کند، شما پيام تان را به سمت محل استقرار کاربر "هل" مي دهيد.
هدف دار است: شما مي توانيد اي-ميل را به مشتريان خاصي در بانک اطلاعاتي کمپاني ارسال کنيد.
Email marketing واقعي را با عموزاده نفرين شده آن يعني اسپم يا junk mail اشتباه نگيريد. Email marketing يک opt-in marketing است؛ يعني گيرندگان بايد به طور فعال با دريافت پيام هاي
email marketing شما موافقت کنند. اما از سوي ديگر اسپم هيچ نيازي به تائيد اوليه گيرنده ندارد زيرا تقريبا تمام نمونه هاي آن، يک نوع تهاجم ناخواسته محسوب مي شود. مردم اسپم را ناديده مي گيرند، بسياري از آ ن ها در واقع به دنبال پيام هاي اي- ميل opt-in از طرف کمپاني ها و شرکت هاي مورد علاقه خود هستند.
بنابراين شما چگونه بايد از email marketing بهره برداري کنيد؟ اين کار به خود کمپاني بستگي دارد. برخي از کمپاني ها اي-ميل هاي منظمي که محصولات جديد با خبرهاي مهم ديگري دارند اي - ميل ارسال مي کنند.
به عنوان مثال، خود من شخصا به دنبال اي-ميل هاي هفتگي از Ticketmaster که برگزاري شوهاي آينده يا ورود هنرمنداني که قرار است به شهري که در آن ساکن هستم بيايند را اعلا مي کند هستم. ساير افرادي که مي شناسم دوست دارند اي-ميل هاي منظمي را از خطوط هواپيمايي يا هتل هاي زنجيره اي مورد علاقه شان که مطالبي در مورد طرح هاي مسافرتي و پيشنهادهاي جالب توجه دارد دريافت کنند.
اگر شما اي-ميل هايي حاوي اطلاعاتي که مستقيما به علائق مشتري شما ارتباط دارد ارسال کنيد، پيشنهادهاي عالي دريافت مي کنيد و يک بخش مهم از طرح Web Marketing را به درستي به اجرا مي گذاريد.
Web Marketing، Blog Marketingاست وب سايت فقط يک نوع حضور آنلاين است. بسياري از کمپاني ها بلاگ هاي خودشان را ميزباني مي کنند که از آن براي اطلاع رساني در مورد محصولات جديد و ساير موارد بهره برداري مي نمايند. شما مي توانيد از يک بلاگ براي ايجاد يک ارتباط مستقيم تر با اکثر مشتريان هميشگي و متعهد خود استفاده کنيد. در اين نمونه، شما از پست هاي بلاگ براي هدايت خوانندگان به پشت صحنه چگونگي کارکرد کمپاني تان و شناساندن کارمندان کمپاني به آنان استفاده مي کنيد. اين يک روش عالي براي قرار دادن يک چهره انساني بر تصوير يک هويت بي چهره است.
شما مي توانيد بلاگ را به عنوان بخشي از سايت عادي تان يا به عنوان يک حضور freestanding معرفي کنيد. کليد اين کار، روزآمد کردن دائم و منظم بلاگ است زيرا مشتريان بايد دليل مناسبي براي برگشتن به وبلاگ داشته باشند که اگر دائما همان پست هاي قديمي را ببينند اين کار را انجام نخواهند داد.
اين به معناي صرف زمان براي حفظ وبلاگ و ارسال پست هاي جديد به آن است.
ساير بلاگ ها نيز کانال جديدي براي کمپاني شما عرضه مي کنند. بلاگ متعددي وجود دارد که مورد يک موضوع يا در يک منطقه خاص به شکل de facto عمل مي کنند و خوانندگان اين بلاگ ها وقتي قصد تصميم گيري دارند به آن ها مراجعه مي نمايند. اگر بتوانيد موافقت اين بلاگرها را هم جلب کنيد، مشتريان جديدي به مشتريان تان اضافه خواهد شد.
اين کار به معناي اضافه کردن بلاگرهاي کليدي و تاثير گذاري به مجموعه روابط عمومي تان است. شما بايد به طور فعال پشتيباني بلاگرهاي تاثير گذار را به مجموعه روابط عمومي تان است. شما بايد به طور فعال پشتيباني بلاگرهاي تاثير گذار را جلب کنيد. در برخي از موارد، شما مي توانيد محصولي را به شکل رايگان در اختيارشان بگذاريد تا در مورد آن بنويسند. چه آن ها واقعا در مورد محصول شما بنويسند و يا در وبلاگ شان فقط با نظر مثبت به آن اشاره کنند، ديگران به حصول شما جلب خواهند شد.
البته شبکه هاي اجتماعي، جديدترين و عالي ترين چيزهاي آنلاين هستند. (لااقل الان چنين وضعيتي دارند من مطمئنم به زودي چيزهاي بهتر و بزرگ تري از راه خواهد رسيد). يک شبکه اجتماعي سرويس يا وب سايتي است که به کاربران اجازه مي دهد انواع گوناگون محتوا را با يکديگر به اشتراک بگذارند. کاربران، گروه "دوستان" يا "دنبال کنندگان" ي را که با آن ها ارتباط دارند ايجاد مي کنند و اين ارتباط نوعا به شکل پيام هاي کوتاه يا از طريق به روز کردن status صورت مي گيرد.
امروزه فيس بوک سرآمد سايت هاي شبکه اجتماعي است؛ و يک کمپاني يا سازمان مي تواند صفحه مخصوص به خودش را در فيس بوک ايجاد کند تا مشتريان متعهد به عنوان طرف داران (fans) به آن صفحه بپيوندند. شما سپس مي توانيد با پست status updates بر روي صفحه فيس بوک، مشتريان تان را با محصولات جديد و ساير فعاليت هاي کمپاني آشنا کنيد. توئيتر نيز يک سايت بزرگ است اگرچه بيش تر يک سرويس ميکروبلاگ است تا يک شبکه اجتماعي.
اين بدان معنا است که شما مثل فيس بوک واقعا صفحه اي براي کمپاني نداريد؛ همه کاري که انجام مي دهيد، پست آپ ديت هاي کوتاه (140 کاراکتر) يا tweet که سپس توسط مشترياني که دنبال شما را انتخاب مي کنند دريافت مي شود. شما از اين توئيت ها براي update نگه داشتن مشتريان در مورد کارهايي که انجام مي دهيد و چيزهايي که ارائه مي کنيد بهره برداري مي نمائيد.
يک سايت بزرگ شبکه اجتماعي ديگر MySpace است، اگرچه الان اهميت آن به اندازه قبل نيست مگر اين که در حوزه سرگرمي فعاليت کنيد. براي گروه هاي موسيقي ، کمدين ها، هنرپيشه ها و ساير افرادي که در زمينه سرگرمي کار مي کنند MySpaceمکان مناسبي است (حتي گروه هاي موسيقي مي توانند کارهاي شان را مستقيما). بسته به نوع فعاليت شما MySpace ممکن است براي فعاليت web marketingتان سودمند باشد يا نباشد.
بازي هاي ويدئويي متعددي هم وجود دارد که دنياهاي مجازي آنلاين خودشان را ايجاد مي کنند. بازي Second Life به خودشان اقتصاد مجازي مخصوص به خود را دارد. شما مي توانيد در Second Life فروشگاهي ست آپ کنيد تا محصولات تان را تبليغ نمائيد يا حتي به فروش برسانيد. ممکن است عجيب به نظر برسد اما اين نوع واقعيت، چيزي بيش از يک نسخه گرافيکي از ارتقاي گفتگو (يا چت)قديمي است؛ اين يک محمل حياتي و ارزشمند براي بسياري از فعاليت هاي تجاري به شمار مي رود.
رسانه هاي اجتماعي ديگري هم وجود دارد که به کاربران اجازه مي دهد چيزهاي مورد علاقه شان را از طريق bookmark يا reference ها به طور آنلاين به اشتراک بگذارند. اين سرويس هاي social bookmarking مثل Digg و Delicious روشي عالي براي ترغيب مشتريان به توسعه کلمات در وب است زيرا يک کاربر خشنود و راضي مي تواند صدها bookmark را بر روي سايت يا بلاگ شما ايجاد کند.
هر چند کليد اصلي هر نوع شبکه اجتماعي، چه فيس بوک و توئيتر باشد چه Second Life، مشارکت است. اين سايت ها واقعا چيزي بيش از جوامع بزرگ آنلاين نيستند و اگر مي خواهيد از آن ها استفاده کنيد بايد مشارکت فعالي در آن ها داشته باشيد. شما نمي توانيد يک صفحه استاتيک بر روي اين سايت ها بگذاريد و فکر کنيد کار به پايان رسيده؛ شما مجبور هستيد دائما updateها و ساير اطلاعات ديگر را به اعضاي جامعه پست کنيد. شما همچنين بايد با بازديد از صفحه ديگران و پست مطلب، با سايرين تعامل کنيد.
مردم شما را در اين شبکه هاي اجتماعي دنبال مي کنند؛ اما فقط وقتي که شما هم آن ها را دنبال کنيد. اين يک تعامل دوطرفه است، درست مثل زندگي در يک جامعه واقعي.
در واقع، بسياري از افرادي که از رسانه هاي قديمي استفاده مي کنند در حال حاضر ترجيح مي دهند به شکل آنلاين با ديگران ارتباط داشته باشند. به جاي ارسال روزنامه و اخبار از طريق نامه سنتي، شما نسخه مجازي (که رسانه هاي مرتبط نيز به آن ضميمه شده است) را از طريق اي-ميل براي آن ها ارسال مي کنيد. اين کار بسيار سريع تر و البته کم هزينه تر است. خيلي از کمپاني به اين نتيجه رسيده اند که پشتيباني انواع و اقسام رسانه هاي جديد کار ارائه مواد marking در نشست هاي خبري را سايت وب ساده تر از فراهم نمودن اين مواد از طريق روش هاي سنتي است. بنا به اين دلايل، شما واقعا بايد به PR آنلاين به چشم يک فعاليت جديد در کيف Markingخود بنگريد.
و برخلاف PRسنتي، اين چيزي است که شما مي توانيد روي آن حساب کنيد؛ در حالي که ممکن است در يک مجله سنتي هرگز متوجه اشاره يا توجه يک خواننده نشويد؛ ردگيري بازديد کنندگان سايت و نکاتي که باعث بذل توجه آن ها شده بسيار ساده است.
افراد قديمي PR عادت کرده اند ممکن است اين رويکرد جديد را نپسندند، اما اين روش نوين، PR را همانند سايرفعاليت هاي web marketing به شکل بخشي از برنامه شما تعريف مي کند.
بازاريابي صوتي يا audio marketingبه صورت podcasting صورت مي گيرد که broadcastهاي صوتي کوتاهي هستند که مي توانند از سايت شما با يک تامين کننده ثالث مثل Apple iTunes Store جريان پيدا کنند يا دانلود شوند. Podcast را مثل راديوي کوچک شخصي تان تصور کنيد که مي توانيد از آن براي پيشرفت کمپاني يا محصولات تان بهره برداري کنيد.
بازاريابي ويدئويي يا video marketing نيز به شکل ويدئوهاي ديجيتال انجام مي گيرد. البته شما با You Tube که بزرگ ترين جامعه به اشتراک گذاري ويدئو است آشنا هستيد. در حالي که You Tubeمحلي براي ارائه ويدئوي کاربران به هر شکل و در هر سازي به شمار مي رود، در عين حال مکاني براي بازارياب هاي حرفه اي هم هست که از طريق آن ويدئوهايي را براي ارتقاي محصولات و مارک هاي تجاري خود به سايرين عرضه مي کنند. بسياري از کمپاني ها ويدئوهايي توليد مي کنند که ارزش واقعي کمپاني يا محصولات را در معرض ديد بيننده قرار مي دهد و او را براي آگاهي از اطلاعات بيش تر و تکميلي به کليک کردن بر روي سايت هاي آنان ترغيب مي نمايد.
البته شما نيز مي توانيد ويدئو و پادکست را در سايت وب خود بگنجانيد. بسياري از کمپاني ها و سازمان ها به ايجاد ويدئوبلاگ هايي که درآن رئيس يا ساير نمايندگان و مسئولان کمپاني براي آگاه سازي بازديد کنندگان، معرفي محصولات يا پيشرفت هاي صنعت مرتبط با کارشان توضيحاتي را به آنان ارائه مي کنند علاقه دارند خيلي از افراد به جاي خواندن متن، ديدن را ترجيح مي دهند و به همين دليل، در نظر گرفتن ويدئو به عنوان بخشي از استراتژي web marketingبسيار مهم است.
اين به خاطر دسترسي بيش تر و بيش تر کاربران به اينترنت از طريق گوشي هاي هوشمند است. من در موردApple iPhone , Google Nexus One و در مورد هر تلفني که اتصال به اينترنت و مرورگر موبايل را عرضه مي کند حرف مي زنم. اتصال به وب از طريق تلفن سيار شکل کاملا جديدي به کار ها مي دهد؛ نه تنها شما نياز به بازنگري مجدد در طراحي صفحات وب داريد (به منظور ارائه نسخه هاي که با نمايش گرهاي موبايل خوب کار کند و ظاهر مناسبي در آن ها داشته باشيد) بلکه بايد چگونگي اتصال به اين کاربران سيار را نيز در نظر بگيريد.
Mobile Marketingخصوصا براي فعاليت هاي تجاري محلي اهميت زيادي دارد. افراد در حالي که بيرون از خانه يا محل کارشان هستند از تلفن هاي خود استفاده مي کنند و شما بايد درست در معرض ديد اين کاربران سيار قرار بگيريد و آنان را مستقيما به فروشگاه محلي تان هدايت کنيد. اين البته به معناي SEO موبايل براي ارتقاي رتبه بندي در جست و جو هاي سيار است اما در عين حال به معناي خريد تبليغات موبايل براي نمايش بر روي اين ابزار نيز هست. کاري که شما بر روي اينترنت مبتني بر کامپيوتر انجام مي دهيد اگر نياز به تجديد نظر اساسي و ريشه اي نداشته باشد به احتمال بسيار زياد به بازنگري جديد براي استفاده ميليون ها کاربر سيار نياز دارد.
به عبارت ديگر، mobile marketing يک چوب گلف ديگر است که شما در کيف web marketing به آن نياز داريد. آن کيف با افزايش موقعيت هاي آنلاين، بزرگ و بزرگ تر مي شود و شما به توسعه مهارت هاي جديد نياز داريد تا همگام با جديدترين پيشرفت هاي web marketing حرکت کنيد.
web marketingهمچنين شامل mobile marketing به افرادي که از طريق iPhone يا ساير ابزار سيار به اينترنت دسترسي دارند مي شود.
براي اجراي يک طرح بازاريابي بايد چند مشتري وجو داشته باشد؟وقتي مي خواهيد تمام اجزاي ممکن web marketingتان را کنار هم قرار دهيد احتمالا از خودتان سوال مي کنيد چه کسي همه اين چيزها را در اختيار دارد؟ آيا من بايد خودم به تنهايي همه اين کارها را انجام دهم؟
البته پاسخ اين سوال نه، يا شايد بله باشد. اين کار به سايز سازمان، پرسنل بازاريابي و بودجه شما بستگي دارد. در يک کمپاني يا سازمان کوچک، احتمالا تمام يا بخشي از اين کارها توسط يک فرد واحد انجام مي گيرد. بسياري از اين فعاليت ها فقط وقت کمي از کار روزانه شما را به خود اختصاص مي دهد. ساير فعاليت ها مثل website SEO با تواتر کم تري انجام مي شود و مي تواند وقتي شما زمان کافي داريد به انجام برسد. البته اگر در يک سازمان بزرگ کار مي کنيد، بايد اين فعاليت ها را در بين چندين نفر تقسيم کنيد. يک نفر را براي انجام تبليغات، فرد ديگري را براي پست بلاگ و update فيس بوک، و فرد ديگري را براي انجام کارهاي مربوط به ارسال اي-ميل اختصاص دهيد. به هر يک از اين افراد اجازه دهيد بر يک تخصص واحد متمرکز شوند تا بدين ترتيب همه را به انجام همه کار وادار نکنيد .
فقط اطمينان پيدا کنيد که يک نفر تمام اين فعاليتها را هماهنگ کند.
منبع: بزرگراه رايانه - شماره 138.
شما بايد چگونگي استفاده از هر يک از اين چوب ها را فرا بگيريد و سپس تصميم بگيريد که بايد از کدام چوب براي سوراخ هاي مختلفي که در طول بازي با آن ها برخورد مي کنيد بهره برداري نمائيد.
چوب هاي موجود در کيف Web Marketing شما، از بهينه سازي موتورهاي جست و جو و شبکه هاي اجتماعي تا blog marketing را در بر مي گيرد. ما در اين مقاله به بررسي جزئيات اين موارد خواهيم پرداخت و نگاهي به تمام اجزاي مختلف Web Marketing خواهيم کرد. اين مقاله يک برداشت کلي و عمومي از تمام جنبه ها و اجزاي مختلف Web Marketing در اختيار شما مي گذارد.
Web Marketing حضور آن لاين شما است
اين نکته که هر فردي به يک سايت وب نياز ندارد درست است و فرض من اين است که اين روزها به جاي آن، مردم از يک وبلاگ يا صفحه فيس بوک استفاده مي کنند. اما امکان اين هست که شما يک سايت وب داشته باشيد يا بخواهيد يک سايت راه اندازي کنيد تا به عنوان يک هاب براي تمام فعاليت هاي آنلاين تان، از جمله Marketing عمل کند. هر کار ديگري که انجام دهيد؛ بلاگ، صفحات Facebook/MySpace، فيدهاي توئيتر، ويدئوهاي You Tube همه و همه بر اساس کاري که بر روي وب سايت تان انجام مي دهيد، بنا مي شوند.
همه آن ها اجزاي متمم و تابعي از حضور وب سايت شما به شمار مي روند. بدين ترتيب، وب سايت شما مهم ترين کاري که به صورت آنلاين انجام مي دهيد، محسوب مي شود.
اين نکته براي بازارياب ها نيز مصداق دارد: وب سايت شما، بر استيل و روش تمام فعاليت هاي بازار يابي تان حکمراني مي کند. همه چيز بر اساس وب سايت شما بنا و به آن ختم مي شود.
وب سايت شما، چهره آنلاين کمپاني، سازمان، مارک تجاري يا محصول تان است و بايد نشان دهنده چيزي که هستيد، کاري که انجام مي دهيد و چگونگي انجام آن کار را به نمايش بگذارد زيرا مشتريان شما را از دريچه وب سايت نگاه مي کنند و در اغلب موارد از همين طريق با شما ارتباط برقرار مي نمايند.
يک وب سايت بد مشتريان را از مارک تجاري يا کمپاني شما دلزده و روي گردان مي کند در حالي که يک وب سايت قابل توجه و خوب، مشتريان جديد و متعهدي به وجود مي آورد. اين چيزي است که نمي توانيد از آن صرف نظر کنيد.
در نتيجه ساخت يک وب سايت مؤثر و کارآمد يک عامل کليدي است. هم محتوا و هم طراحي سايت بايد در کسب محبوبيت يا پشتيباني از مارک تجاري يا محصولات تجاري شما عمل کند. علاوه بر اين، هم محتوا و هم طراحي بايد با ساير فعاليت هاي بازاريابي شما سازگار باشد.
مشتريان شما وقتي از وب سايت تان بازديد مي کنند بايد به همان تجربه اي که هنگام مشاهده تبليغات و آگهي هاي شما يا از خواندن يک نامه مستقيم کسب مي کنند دست پيدا کنند. همه چيز بايد در يک کنسرت هماهنگ کار کند، در حالي که بايد از طبيعت ويژه هر رسانه نيز بهره برداري کنيد. اگر قصد داريد کالاي خود را بر روي وب سايت به فروش برسانيد کل فرآيند تنها بر روي سايت وب بايد از مارک تجاري و محصولات تان پشتيباني کنيد بلکه مجبوريد فروش کالا را از طريق صفحات مخصوص سفارش، يک سبد خريد و سيستم checkout تسهيل کنيد. اگر کسب و کار شما فروش کالا به شکل آنلاين است اين تمهيدات مي تواند سود بيشتري براي شما به ارمغان آورد.
Web Marketing، به معناي Search Engine Marketing است
براي دست يافتن به يک موقعيت بالاتر در صفحات نتايج موتورهاي جست و جو، بايد سايت تان را براي گوگل و ساير موتورهاي جست و جو بهينه کنيد. به اين کار search engine optimization يا SEO گفته مي شود و يک عامل عمده در طراحي وب سايت و ايجاد محتوا براي آن به شمار مي رود.
اين بدان معنا است که شما بايد به شکلي سايت و محتواي آن را طراحي کنيد که موتورهاي جست و جو آن را جذاب تشخيص دهند. هر چه سايت شما بهتر بهينه سازي شده باشد، در نتايج موتورهاي جست و جو رتبه بالاتري کسب خواهد کرد.
اين نکته که وقتي کاربران گوگل يک عنوان مرتب با فعاليت تجاري شما را جست و جو مي کنند چرا بايد سايت شما را در نتايج جست و جو خود مشاهده کنند تا اين حد مهم است؟ دليل اين موضوع ساده است: سايت شما هر چه رتبه بالاتري کسب کند بيش تر بر روي آن کليک مي شود. اين بدان خاطر است که اغلب جست و جو کننده ها فقط به اولين سايت هايي که در نتايج جست و جو مي بينند مراجعه مي کنند.
در واقع اگر مي خواهيد بر روي سايت شما کليک شود، سايت تان بايد در اولين صفحه نتايج جست و جو ظاهر شود و خيلي بهتر خواهد بود اگر به بالاي صفحه اول نزديک تر باشد. Search engine marketing روش موثري است زيرا ترجمه عبارات پرس و جو به نيازها و اهداف مشتريان کار نسبتاً ساده اي است. مشتريان اساساً چيزي را که به دنبال آن هستند در جست و جوهاي خود ذکر مي کنند و چيزي را پنهان نمي کنند و جايي براي حدس و گمان باقي نمي گذارند.
نکته خوبي که در مورد Search engine marketing وجود دارد اين است که تقريبا رايگان است؛ شما مجبور نيستيد (و در واقع نمي توانيد) براي کسب جايگاه در صفحه نتايج اغلب موتورهاي جست و جو پولي پرداخت کنيد. جايگاه شما در صفحه نتايج کاملا ارگانيک است؛ نتايجي که به دست مي آوريد نتيجه مستقيم ارتباط محتواي سايت با پرس و جوي انجام شده است. هر چقدر سايت شما با پرس و جو مطابقت بيش تر داشته باشد، رتبه آن در نتايج جست و جو بالاتر خواهد بود و بازديد کنندگان بيش تري به سايت شما هدايت مي شوند.
کار به همين سادگي و به همين سختي است. به دليل اين که شما نمي توانيد راه خود به بالاي ليست نتايج جست و جو را خريداري کنيد، مجبور هستيد رتبه خود را با کار سخت، هوشمندانه و حرفه اي به دست آوريد. اين براي فعاليت هاي تجاري کوچک تر خبر خوبي است زيرا تمام پولي که يک کمپاني بزرگ خرج مي کند در مقابل سايتي که SEO بهتري دارد رنگ مي بازد.
البته، يک کمپاني بزرگ مي تواند پول زيادي خرج سرويس هاي SEO کند اما يک رقيب کوچک تر مي تواند با انجام SEO موثر تر به همان نتايج دست پيدا نمايد. اين يکي از نمونه هايي است که نشان مي دهد بودجه بيش تر نمي تواند تضمين کننده نتايج بهتر باشد.
به دليل اين که اغلب کمپاني ها بازديد کننده هاي زيادي را از طريق موتورهاي جست و جو عمده کسب مي کنند و به دليل اين که اين، يک فعاليت نسبتاً کم هزينه است، Search engine marketing يک بخش عمده و با اهميت در اکثر طرح هاي Web marketing به شمار مي رود. اين بخش همچنين يک بخش در حال پيشرفت است زيرا شما براي حفظ رتبه بالاتر در موتور جست و جو دائما بايد سايت خود را بهينه سازي کنيد. اين کار باعث مي شود تا Search engine marketing کمي زمان بر شود اما نتايجي که به دست مي آيد ارزش صرف زمان را دارد.
Web Marketing ، تبليغات آنلاين است
به همين دليل، اغلب بازارياب ها چنين تبليغاتي را به عنوان بخشي از Search engine marketing در نظر مي گيرند. اين يک جزء بسيار مهم در اغلب طرح هاي Web Marketing به شمار مي رود.
براي تبليغ بر روي Yahoo!,Google,Bing و ساير موتورهاي جست و جو عمده، شما نوعا يک تبليغ pay-per-cick(PPC)ايجاد مي کنيد. نام گذاري PPC بر اين اساس صورت گرفته که وقتي آگهي توسط کاربر کليک مي شود شما پول پرداخت مي کنيد و براي جايگاهي که در موتور جست و جو داريد پولي پرداخت نمي کنيد. نتايج اين نوع تبليغات برخلاف اغلب تبليغاتي که در دنيا آفلاين صورت مي گيرد صحيح تر است.
تبليغات PCC با روشي که شما بايد به کليد واژه هايي که مردم جست و جو مي کند متکي باشيد تفاوت دارد. اگر شما يک high bidder باشيد، تبليغات شما براي آن کليد واژه خاص دائما در صفحه نتايج جست و جو نمايش داده مي شود و اگر از چنين موقعيتي برخوردار نباشيد تبليغات شما يا اصلا نمايش داده نمي شود و يا در رتبه هاي پايين تر به نمايش در مي آيد. اين نوع keyword bidding، تبليغات PPC را براي کساني که به تبليغات سنتي cost-per-thousand(CPM) عادت کرده اند، چالش برانگيز مي کند.
شما نه تنها مجبورهستيد متن آگهي را بنويسيد (به متن زياد احتياج نداريد زيرا متن PCC نوعا بسيار کوتاه است) بلکه بايد کليد واژه هاي مناسب و مدار bid بر روي هر يک را نيز مشخص کنيد. کار دشواري به نظر مي رسد اما اين روشي است که بازي آگهي و تبليغات بر روي وب انجام مي شود.
به جاي اين کار، روش ديگري هم که از طريق آن بازي تبليغات بر روي وب انجام مي گيرد وجود دارد. تبليغات سنتي تري هم هست که نوعا به شکل بنرهاي گرافيکي که در بالا يا کناره هاي برخي از سايت هاي وب مشاهده مي شود صورت مي گيرد. پرداخت پول براي اين تبليغات عموما براساس يک CPM انجام مي گيرد، اگر چه برخي از تبليغات به شکل بنر به عنوان بخشي از يک برنامه PPC هم فروخته مي شود. هر يک از اين روش ها را تبليغاتي زيادي شکي نيست که شما بايد نوعي از تبليغات آنلاين را به عنوان بخشي از Web Marketing خود در نظر بگيريد.
Web Marketing، Email Marketing است
از سوي ديگرemail marketing هم تهاجمي و هم نوعا مؤثرتر است. اين، نوعي تبليغات "يورشي" است؛ شما از طريق اي- ميل مستقيما به جعبه دريافت مشتري يورش مي بريد. ناديده گرفتن يک اي- ميل دشوارتر از ناديده گرفتن يک صفحه وب است.
به همين دليل، email marketing کمپاني هاي بسياري را جلب مي کند خصوصا در عمليات فروش مستقيم. Email marketing در مقايسه با ساير بخش هاي marketing مزاياي متعددي شامل موارد زير دارد:
هزينه آن اندک است: ارسال 100000 اي-ميل در مقايسه با صدها هزار دلاري که بايد صرف فرستادن تعداد مشابهي نامه کاغذي شود تقريبا هيچ هزينه اي ندارد.
سريع است: در مقايسه با روزها يا هفته هايي که ممکن است رساندن يک پيشنهاد به دست مشتري با استفاده از رسانه هاي سنتي طول بکشد شما مي توانيد در عرض چند ثانيه يک اي-ميل را به دست يک مشتري برسانيد.
به سادگي قابل رديابي است: همه کاري که بايد انجام دهيد ايجاد يک صفحه landing براي URL اي-ميل و سپس رديابي ترافيک ورودي به آن صفحه است.
از پيش فعال است: در مقايسه با Search engine marketing که صبر مي کند تا يک کاربر شما را پيدا کند، شما پيام تان را به سمت محل استقرار کاربر "هل" مي دهيد.
هدف دار است: شما مي توانيد اي-ميل را به مشتريان خاصي در بانک اطلاعاتي کمپاني ارسال کنيد.
Email marketing واقعي را با عموزاده نفرين شده آن يعني اسپم يا junk mail اشتباه نگيريد. Email marketing يک opt-in marketing است؛ يعني گيرندگان بايد به طور فعال با دريافت پيام هاي
email marketing شما موافقت کنند. اما از سوي ديگر اسپم هيچ نيازي به تائيد اوليه گيرنده ندارد زيرا تقريبا تمام نمونه هاي آن، يک نوع تهاجم ناخواسته محسوب مي شود. مردم اسپم را ناديده مي گيرند، بسياري از آ ن ها در واقع به دنبال پيام هاي اي- ميل opt-in از طرف کمپاني ها و شرکت هاي مورد علاقه خود هستند.
بنابراين شما چگونه بايد از email marketing بهره برداري کنيد؟ اين کار به خود کمپاني بستگي دارد. برخي از کمپاني ها اي-ميل هاي منظمي که محصولات جديد با خبرهاي مهم ديگري دارند اي - ميل ارسال مي کنند.
به عنوان مثال، خود من شخصا به دنبال اي-ميل هاي هفتگي از Ticketmaster که برگزاري شوهاي آينده يا ورود هنرمنداني که قرار است به شهري که در آن ساکن هستم بيايند را اعلا مي کند هستم. ساير افرادي که مي شناسم دوست دارند اي-ميل هاي منظمي را از خطوط هواپيمايي يا هتل هاي زنجيره اي مورد علاقه شان که مطالبي در مورد طرح هاي مسافرتي و پيشنهادهاي جالب توجه دارد دريافت کنند.
اگر شما اي-ميل هايي حاوي اطلاعاتي که مستقيما به علائق مشتري شما ارتباط دارد ارسال کنيد، پيشنهادهاي عالي دريافت مي کنيد و يک بخش مهم از طرح Web Marketing را به درستي به اجرا مي گذاريد.
Web Marketing، Blog Marketingاست وب سايت فقط يک نوع حضور آنلاين است. بسياري از کمپاني ها بلاگ هاي خودشان را ميزباني مي کنند که از آن براي اطلاع رساني در مورد محصولات جديد و ساير موارد بهره برداري مي نمايند. شما مي توانيد از يک بلاگ براي ايجاد يک ارتباط مستقيم تر با اکثر مشتريان هميشگي و متعهد خود استفاده کنيد. در اين نمونه، شما از پست هاي بلاگ براي هدايت خوانندگان به پشت صحنه چگونگي کارکرد کمپاني تان و شناساندن کارمندان کمپاني به آنان استفاده مي کنيد. اين يک روش عالي براي قرار دادن يک چهره انساني بر تصوير يک هويت بي چهره است.
شما مي توانيد بلاگ را به عنوان بخشي از سايت عادي تان يا به عنوان يک حضور freestanding معرفي کنيد. کليد اين کار، روزآمد کردن دائم و منظم بلاگ است زيرا مشتريان بايد دليل مناسبي براي برگشتن به وبلاگ داشته باشند که اگر دائما همان پست هاي قديمي را ببينند اين کار را انجام نخواهند داد.
اين به معناي صرف زمان براي حفظ وبلاگ و ارسال پست هاي جديد به آن است.
ساير بلاگ ها نيز کانال جديدي براي کمپاني شما عرضه مي کنند. بلاگ متعددي وجود دارد که مورد يک موضوع يا در يک منطقه خاص به شکل de facto عمل مي کنند و خوانندگان اين بلاگ ها وقتي قصد تصميم گيري دارند به آن ها مراجعه مي نمايند. اگر بتوانيد موافقت اين بلاگرها را هم جلب کنيد، مشتريان جديدي به مشتريان تان اضافه خواهد شد.
اين کار به معناي اضافه کردن بلاگرهاي کليدي و تاثير گذاري به مجموعه روابط عمومي تان است. شما بايد به طور فعال پشتيباني بلاگرهاي تاثير گذار را به مجموعه روابط عمومي تان است. شما بايد به طور فعال پشتيباني بلاگرهاي تاثير گذار را جلب کنيد. در برخي از موارد، شما مي توانيد محصولي را به شکل رايگان در اختيارشان بگذاريد تا در مورد آن بنويسند. چه آن ها واقعا در مورد محصول شما بنويسند و يا در وبلاگ شان فقط با نظر مثبت به آن اشاره کنند، ديگران به حصول شما جلب خواهند شد.
Web Marketing Social Media Marketing است
البته شبکه هاي اجتماعي، جديدترين و عالي ترين چيزهاي آنلاين هستند. (لااقل الان چنين وضعيتي دارند من مطمئنم به زودي چيزهاي بهتر و بزرگ تري از راه خواهد رسيد). يک شبکه اجتماعي سرويس يا وب سايتي است که به کاربران اجازه مي دهد انواع گوناگون محتوا را با يکديگر به اشتراک بگذارند. کاربران، گروه "دوستان" يا "دنبال کنندگان" ي را که با آن ها ارتباط دارند ايجاد مي کنند و اين ارتباط نوعا به شکل پيام هاي کوتاه يا از طريق به روز کردن status صورت مي گيرد.
امروزه فيس بوک سرآمد سايت هاي شبکه اجتماعي است؛ و يک کمپاني يا سازمان مي تواند صفحه مخصوص به خودش را در فيس بوک ايجاد کند تا مشتريان متعهد به عنوان طرف داران (fans) به آن صفحه بپيوندند. شما سپس مي توانيد با پست status updates بر روي صفحه فيس بوک، مشتريان تان را با محصولات جديد و ساير فعاليت هاي کمپاني آشنا کنيد. توئيتر نيز يک سايت بزرگ است اگرچه بيش تر يک سرويس ميکروبلاگ است تا يک شبکه اجتماعي.
اين بدان معنا است که شما مثل فيس بوک واقعا صفحه اي براي کمپاني نداريد؛ همه کاري که انجام مي دهيد، پست آپ ديت هاي کوتاه (140 کاراکتر) يا tweet که سپس توسط مشترياني که دنبال شما را انتخاب مي کنند دريافت مي شود. شما از اين توئيت ها براي update نگه داشتن مشتريان در مورد کارهايي که انجام مي دهيد و چيزهايي که ارائه مي کنيد بهره برداري مي نمائيد.
يک سايت بزرگ شبکه اجتماعي ديگر MySpace است، اگرچه الان اهميت آن به اندازه قبل نيست مگر اين که در حوزه سرگرمي فعاليت کنيد. براي گروه هاي موسيقي ، کمدين ها، هنرپيشه ها و ساير افرادي که در زمينه سرگرمي کار مي کنند MySpaceمکان مناسبي است (حتي گروه هاي موسيقي مي توانند کارهاي شان را مستقيما). بسته به نوع فعاليت شما MySpace ممکن است براي فعاليت web marketingتان سودمند باشد يا نباشد.
بازي هاي ويدئويي متعددي هم وجود دارد که دنياهاي مجازي آنلاين خودشان را ايجاد مي کنند. بازي Second Life به خودشان اقتصاد مجازي مخصوص به خود را دارد. شما مي توانيد در Second Life فروشگاهي ست آپ کنيد تا محصولات تان را تبليغ نمائيد يا حتي به فروش برسانيد. ممکن است عجيب به نظر برسد اما اين نوع واقعيت، چيزي بيش از يک نسخه گرافيکي از ارتقاي گفتگو (يا چت)قديمي است؛ اين يک محمل حياتي و ارزشمند براي بسياري از فعاليت هاي تجاري به شمار مي رود.
رسانه هاي اجتماعي ديگري هم وجود دارد که به کاربران اجازه مي دهد چيزهاي مورد علاقه شان را از طريق bookmark يا reference ها به طور آنلاين به اشتراک بگذارند. اين سرويس هاي social bookmarking مثل Digg و Delicious روشي عالي براي ترغيب مشتريان به توسعه کلمات در وب است زيرا يک کاربر خشنود و راضي مي تواند صدها bookmark را بر روي سايت يا بلاگ شما ايجاد کند.
هر چند کليد اصلي هر نوع شبکه اجتماعي، چه فيس بوک و توئيتر باشد چه Second Life، مشارکت است. اين سايت ها واقعا چيزي بيش از جوامع بزرگ آنلاين نيستند و اگر مي خواهيد از آن ها استفاده کنيد بايد مشارکت فعالي در آن ها داشته باشيد. شما نمي توانيد يک صفحه استاتيک بر روي اين سايت ها بگذاريد و فکر کنيد کار به پايان رسيده؛ شما مجبور هستيد دائما updateها و ساير اطلاعات ديگر را به اعضاي جامعه پست کنيد. شما همچنين بايد با بازديد از صفحه ديگران و پست مطلب، با سايرين تعامل کنيد.
مردم شما را در اين شبکه هاي اجتماعي دنبال مي کنند؛ اما فقط وقتي که شما هم آن ها را دنبال کنيد. اين يک تعامل دوطرفه است، درست مثل زندگي در يک جامعه واقعي.
web marketingروابط عمومي آنلاين است
در واقع، بسياري از افرادي که از رسانه هاي قديمي استفاده مي کنند در حال حاضر ترجيح مي دهند به شکل آنلاين با ديگران ارتباط داشته باشند. به جاي ارسال روزنامه و اخبار از طريق نامه سنتي، شما نسخه مجازي (که رسانه هاي مرتبط نيز به آن ضميمه شده است) را از طريق اي-ميل براي آن ها ارسال مي کنيد. اين کار بسيار سريع تر و البته کم هزينه تر است. خيلي از کمپاني به اين نتيجه رسيده اند که پشتيباني انواع و اقسام رسانه هاي جديد کار ارائه مواد marking در نشست هاي خبري را سايت وب ساده تر از فراهم نمودن اين مواد از طريق روش هاي سنتي است. بنا به اين دلايل، شما واقعا بايد به PR آنلاين به چشم يک فعاليت جديد در کيف Markingخود بنگريد.
و برخلاف PRسنتي، اين چيزي است که شما مي توانيد روي آن حساب کنيد؛ در حالي که ممکن است در يک مجله سنتي هرگز متوجه اشاره يا توجه يک خواننده نشويد؛ ردگيري بازديد کنندگان سايت و نکاتي که باعث بذل توجه آن ها شده بسيار ساده است.
افراد قديمي PR عادت کرده اند ممکن است اين رويکرد جديد را نپسندند، اما اين روش نوين، PR را همانند سايرفعاليت هاي web marketing به شکل بخشي از برنامه شما تعريف مي کند.
web marketing Multi Marketing است
بازاريابي صوتي يا audio marketingبه صورت podcasting صورت مي گيرد که broadcastهاي صوتي کوتاهي هستند که مي توانند از سايت شما با يک تامين کننده ثالث مثل Apple iTunes Store جريان پيدا کنند يا دانلود شوند. Podcast را مثل راديوي کوچک شخصي تان تصور کنيد که مي توانيد از آن براي پيشرفت کمپاني يا محصولات تان بهره برداري کنيد.
بازاريابي ويدئويي يا video marketing نيز به شکل ويدئوهاي ديجيتال انجام مي گيرد. البته شما با You Tube که بزرگ ترين جامعه به اشتراک گذاري ويدئو است آشنا هستيد. در حالي که You Tubeمحلي براي ارائه ويدئوي کاربران به هر شکل و در هر سازي به شمار مي رود، در عين حال مکاني براي بازارياب هاي حرفه اي هم هست که از طريق آن ويدئوهايي را براي ارتقاي محصولات و مارک هاي تجاري خود به سايرين عرضه مي کنند. بسياري از کمپاني ها ويدئوهايي توليد مي کنند که ارزش واقعي کمپاني يا محصولات را در معرض ديد بيننده قرار مي دهد و او را براي آگاهي از اطلاعات بيش تر و تکميلي به کليک کردن بر روي سايت هاي آنان ترغيب مي نمايد.
البته شما نيز مي توانيد ويدئو و پادکست را در سايت وب خود بگنجانيد. بسياري از کمپاني ها و سازمان ها به ايجاد ويدئوبلاگ هايي که درآن رئيس يا ساير نمايندگان و مسئولان کمپاني براي آگاه سازي بازديد کنندگان، معرفي محصولات يا پيشرفت هاي صنعت مرتبط با کارشان توضيحاتي را به آنان ارائه مي کنند علاقه دارند خيلي از افراد به جاي خواندن متن، ديدن را ترجيح مي دهند و به همين دليل، در نظر گرفتن ويدئو به عنوان بخشي از استراتژي web marketingبسيار مهم است.
web marketing Mobihe Marketing است
اين به خاطر دسترسي بيش تر و بيش تر کاربران به اينترنت از طريق گوشي هاي هوشمند است. من در موردApple iPhone , Google Nexus One و در مورد هر تلفني که اتصال به اينترنت و مرورگر موبايل را عرضه مي کند حرف مي زنم. اتصال به وب از طريق تلفن سيار شکل کاملا جديدي به کار ها مي دهد؛ نه تنها شما نياز به بازنگري مجدد در طراحي صفحات وب داريد (به منظور ارائه نسخه هاي که با نمايش گرهاي موبايل خوب کار کند و ظاهر مناسبي در آن ها داشته باشيد) بلکه بايد چگونگي اتصال به اين کاربران سيار را نيز در نظر بگيريد.
Mobile Marketingخصوصا براي فعاليت هاي تجاري محلي اهميت زيادي دارد. افراد در حالي که بيرون از خانه يا محل کارشان هستند از تلفن هاي خود استفاده مي کنند و شما بايد درست در معرض ديد اين کاربران سيار قرار بگيريد و آنان را مستقيما به فروشگاه محلي تان هدايت کنيد. اين البته به معناي SEO موبايل براي ارتقاي رتبه بندي در جست و جو هاي سيار است اما در عين حال به معناي خريد تبليغات موبايل براي نمايش بر روي اين ابزار نيز هست. کاري که شما بر روي اينترنت مبتني بر کامپيوتر انجام مي دهيد اگر نياز به تجديد نظر اساسي و ريشه اي نداشته باشد به احتمال بسيار زياد به بازنگري جديد براي استفاده ميليون ها کاربر سيار نياز دارد.
به عبارت ديگر، mobile marketing يک چوب گلف ديگر است که شما در کيف web marketing به آن نياز داريد. آن کيف با افزايش موقعيت هاي آنلاين، بزرگ و بزرگ تر مي شود و شما به توسعه مهارت هاي جديد نياز داريد تا همگام با جديدترين پيشرفت هاي web marketing حرکت کنيد.
نتيجه گيري
web marketingهمچنين شامل mobile marketing به افرادي که از طريق iPhone يا ساير ابزار سيار به اينترنت دسترسي دارند مي شود.
براي اجراي يک طرح بازاريابي بايد چند مشتري وجو داشته باشد؟وقتي مي خواهيد تمام اجزاي ممکن web marketingتان را کنار هم قرار دهيد احتمالا از خودتان سوال مي کنيد چه کسي همه اين چيزها را در اختيار دارد؟ آيا من بايد خودم به تنهايي همه اين کارها را انجام دهم؟
البته پاسخ اين سوال نه، يا شايد بله باشد. اين کار به سايز سازمان، پرسنل بازاريابي و بودجه شما بستگي دارد. در يک کمپاني يا سازمان کوچک، احتمالا تمام يا بخشي از اين کارها توسط يک فرد واحد انجام مي گيرد. بسياري از اين فعاليت ها فقط وقت کمي از کار روزانه شما را به خود اختصاص مي دهد. ساير فعاليت ها مثل website SEO با تواتر کم تري انجام مي شود و مي تواند وقتي شما زمان کافي داريد به انجام برسد. البته اگر در يک سازمان بزرگ کار مي کنيد، بايد اين فعاليت ها را در بين چندين نفر تقسيم کنيد. يک نفر را براي انجام تبليغات، فرد ديگري را براي پست بلاگ و update فيس بوک، و فرد ديگري را براي انجام کارهاي مربوط به ارسال اي-ميل اختصاص دهيد. به هر يک از اين افراد اجازه دهيد بر يک تخصص واحد متمرکز شوند تا بدين ترتيب همه را به انجام همه کار وادار نکنيد .
فقط اطمينان پيدا کنيد که يک نفر تمام اين فعاليتها را هماهنگ کند.
منبع: بزرگراه رايانه - شماره 138.
