مسیر عشق حقیقی

براي کنترل عشق غير منطقي و طغيان گر، بايد از عواملي که اين عشق را تشديد مي کند، پرهيز کرد؛ يکي از اين عوامل تخيل است. تخيلاتي که فکر و وجود انسان را تسخير کرده و فکر انسان را درباره او و فکر کردن به زندگي مشترک با معشوق مشغول مي کند و در نتيجه، سبب برقراري رابطه با او مي گردد. اين تخيلات پوشالي و کاذب، راهي است براي طغيان نفس و نهايتاً مشکلات عديده اي که دامن طرفين را خواهد گرفت.
سه‌شنبه، 12 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مسیر عشق حقیقی

مسیر عشق حقیقی
مسیر عشق حقیقی


 

نويسنده: مسلم داودي نژاد




 

چگونگي کنترل و مهار عشق و علاقه کاذب و فريبنده
 

براي کنترل عشق غير منطقي و طغيان گر، بايد از عواملي که اين عشق را تشديد مي کند، پرهيز کرد؛ يکي از اين عوامل تخيل است. تخيلاتي که فکر و وجود انسان را تسخير کرده و فکر انسان را درباره او و فکر کردن به زندگي مشترک با معشوق مشغول مي کند و در نتيجه، سبب برقراري رابطه با او مي گردد. اين تخيلات پوشالي و کاذب، راهي است براي طغيان نفس و نهايتاً مشکلات عديده اي که دامن طرفين را خواهد گرفت.
بهترين راه براي سامان دادن به عشق و کنترل هاي عشق هاي هيجاني، جهت دادن نيروهاي ذهني از سمت عشق به سمت و سوي امور مهم و وظايف زندگي است؛ يعني به جاي اينکه دائماً به تخيل و هدردادن قواي فکري، ذهني و روحي خود مشغول باشيم، به اموري مثل برنامه ريزي درسي و کسب مهارت در زندگي روزمره متمرکز مي شويم. براي اين کار، البته مراجعه به مشاور و استفاده از راهکارهاي خبرگان، سودمند و کارگشاست.
مهارت هاي رويارويي با سوء استفاده هاي ناشي از عشق دروغين

1. مهارت «نه» گفتن
 

افرادي که نمي توانند به ديگران «نه» بگويند، معمولاً مورد سوء استفاده قرار مي گيرند. آمارها حاکي از آن است بسياري از افراد نه به ميل خود، بلکه به واسطه ي ميل ديگران وارد رفتارهاي پرخطر مي شوند. پس نهايتاً تصميم گيري با ماست. ما بايد ياد بگيريم که مسئوليت رفتارهايمان را بپذيريم.
دختر و پسر عزيزم! آدم هايي که توانايي نه گفتن ندارند، هميشه بازيچه و ابزار دست ديگران مي شوند. بايد باور کنيد شأن و منزلت شما خيلي بيشتر از آن است که تحت تأثير محيط قرار بگيريد. راستي، مي دانيد جان و زيبايي شما گوهر با ارزشي است که بايد ديدبان خوبي براي آن باشيد و مراقبتش کنيد؟!

2. مهارت تفکر انتقادي
 

انسان هايي که تفکر انتقادي دارند، قادرند معايب و محاسن يک موقعيت را ببينند به عبارت ديگر، فقط به واسطه ديدن چند حسن ظاهري، وارد موقعيت دشوار نشوند. پس به راحتي گرفتار عشق هاي دروغين نمي شوند.
دو نکته جادويي براي محافظت از خود
* دخترم، مواظب گوش هايت باش؛ چون گوش ما هميشه به ما راست نمي گويد. گوش هاي ما کاري مي کنند که ما آرام آرام آسيب جدي ببينيم.
* پسرم، مواظب چشمانت باش؛ چون گاهي يک نگاه، يک عمر مصيبت و بدبختي به دنبال دارد. اگر کسي را با نگاه آلوده ديدي، بدان که او ديگر حرمتش براي همسري و نگاه عاشقانه ي معنوي و واقعي شکسته شده و
برکتي براي زندگي تو نخواهد داشت. پس نگاهت را مهار کن که اين، بهترين سرمايه است. به قول حافظ:

خوشا دلي که مدام از پي نظر نرود
به هر درش که بخوانند، بي خبر نرود

ويژگي هاي افراد با هويت
 

يک انسان با هويت، داراي اين خصوصيات است:
1. سيستم ارزشي او شکل گرفته باشد (ارزشهاي مذهبي، اخلاقي، علمي، خانوادگي، هنري و ... در او مستقر شده است).
2. زندگي او داراي اهداف معلوم و معين است؛ از اين رو به پوچي، گذران عمر نمي کند.
3. الگويي مشخص و روشن براي دوست يابي دارد.
4. نيازي به تأييد گروه همسالان ندارد و همواره مستغني است.
5. از درون کنترل مي شود و نياز کم تري به کنترل بيروني دارد.
6. به ندرت دچار سردرگمي و پريشان خاطري مي شود؛ بنابراين درست تصميم مي گيرد و کمتر آسيب مي بيند.
7. رفتارهاي جنسي آنها تعريف شده و داراي چارچوب است.
8. رابطه ي آنها در تعامل با خانواده تحت الشعاع احساسات و تمايلات افراطي شان قرار نمي گيرد.

چگونگي رسيدن در مسير عشق واقعي
 

براي رسيدن به عشق واقعي، بايد با شناخت، مسير کامل را پيمود.
راهکارهاي زير براي اين منظور مفيد است:
1. تفکر و انديشيدن در صفات خداوند؛
2. انجام واجبات و ترک محرمات؛ که اين بزرگترين و اصلي ترين رمز توفيق در طي طريق و رسيدن به محبوب و نشانه ي عشق واقعي به خداست.
3. زيارت و توسل به ائمه هدا و معصومين(ع).
4.مطالعه ي کتابهاي اعتقادي، جهت شناخت اوصاف و صفات خداوند؛
5. سخن گفتن با خدا در قالب ادعيه و مناجات هايي که از اهل بيت(ع) رسيده و حتي به صورت خلوت گزيني و درد دلهاي عاشقانه با او؛
6. مراقبه و دريافت حضور دائمي خدا در امور روزمره ي زندگي؛ طوري که هيچ کاري را بدون خواست و جلب توجه او انجام ندهيم.
7. مطالعه ي زندگي و شرح حال عرفا و سالکان طريق و علمايي که ساليان سال، عمر خويش را در اين مسير سپري نموده اند.
8. هديه دادن اعمال خير؛ مثل نماز، روزه، صدقه و ديگر اعمال مستحبي به اولياي الهي و استمداد جستن از آنها به ياري خدا.
راهکارهاي کسب تقواي الهي و دوري از گناه و شهوت
براي رسيدن به تقواي الهي و دوري از گناه، به ويژه شهوات نفساني، چندراهکار عمده پيشنهاد مي گردد:
ازدواج کردن؛ خدا در قرآن مي فرمايد: (و أنحکوا الأيامي منکم و الصّالحين من عبادکم و إمائکم إن يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله واسعٌ عليمٌ)(1) «و افراد بي همسر و شايستگان از بندگانتان و
کنيزانتان را به ازدواج (يکديگر) در آوريد» و نيز در آيه ي بعد مي فرمايد:
(وليستعفف الذين لا يجدون نکاحاً حتي يغنيهم الله من فضله ...)(2) «و کساني که (وسايل) ازدواج نمي يابند، بايد خويشتن داري کنند تا خدا از بخشش خود آنان را توانگر سازد.»
کنترل چشم؛ يکي ديگر از ابزارهايي که انسان را به ورطه ي گناه مي کشاند، «نگاه آلوده است که در روايات آمده، نگاه آلوده تيري مسموم است از تيرهاي شيطان». پرهيز از چشم چراني و حاضر نشدن در مجالس و محل هايي که نامحرمان حضور بيشتري دارند و تماشا نکردن فيلم ها و عکس هاي مبتذل، چشم انسان را از اين آلودگي مصون مي سازد و زمينه ي انحرافات بعدي را از بين مي برد. خداوند در سوره نور مي فرمايد:
(قل للمؤمنين يغضّوا من أبصارهم و يحفظوا فروجهم ذلک أزکي لهم إنّا لله خبيرٌ بما يصنعون * و قل للمؤمنات يغضضن ... إلّا ما ظهر منها ... )(3)
«(اي پيامبر) به مردان مؤمن بگو: چشمهايشان را از نگاه هاي حرام فرو بندند و دامانشان را (در امور جنسي) حفظ کنند.» حافظ چه خوش ادعايي کرده که:

منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

کنترل گوش؛ از آنجا که شنيدن خاطرات گناه ديگران، مطمئناً ما را در آن گناه شريک مي کند و شنيدن حرفهاي محرک تخيلات جنسي را در انسان افزايش مي دهد و زمينه ي ابتلاي انسان به گناه را فراهم مي کند؛
از اين رو بايد مواظب ورودي سمع و حس شنيداري خود باشيم تا آن را به گناه و معصيت آلوده نکنيم.
کنترل زبان؛ زباني که به راحتي از کلمات محرک استفاده مي کند، زباني که به راحتي با نامحرم به گفت و گو و معاشقه هاي ناروا مي پردازد، به طور قطع، زمينه ي گمراهي و انحرافات جنسي و شهواني را فراهم مي سازد.
کنترل فکر؛ اين مرحله از همه بخشهاي ديگر مهمتر است؛ اگر فکر از تخيلات و تصاوير نامربوط کنترل شود، به طور يقين، شهوت کنترل شده، و به گناه آلوده نخواهد شد.
دوري از ناپاکان؛ برخي افراد نا اهل و منحرف در لباس دوست ظاهر مي شوند و انسان را از مسير صحيح خارج مي کنند. و چه خوش سروده اند که «يار بد، بدتر بود از مار بد»؛ چرا که دوست و همراه و همنشين ناباب، ريشه ي ايمان و جان خداجوي انسان را نشانه رفته است.
در روايات نيز آمده است: «إيّاکم و مصاحبه الشّرير؛ بر حذر باشيد از همنشين بد» که نشان دهنده ي اهميت آن و تأثير آن در جلوگيري از انحرافات نفساني است.
روزه؛ روزه گرفتن در فرو نشاندن آتش شهوت بسيار مؤثر است.
دوري از تخيلات شيطاني؛ در اين زمينه به اين نکات توجه کنيد:
- هنگام خواب وضو گرفته، قبل از خواب با قرائت قرآن و يا دعا و مطالعه ي کتابي سودمند در بستر، زمينه ي افکار آلوده را از بين ببريم.
- تا خسته نشده ايم به بستر نرويم.
- در محلي که تنها هستيم نخوابيم يا اوقات خود را با تخيلات نامربوط سپري نکنيم.
- ورزش و عضويت در تيم هاي ورزشي را جدي بگيريم.
- از غذاهاي محرک بپرهيزيم.
- لباس هاي تنگ و چسبان و تحريک کننده نپوشيم.
- همواره خود را به کاري مفيد مشغول کنيم.
- به ائمه معصومين(ع) و امام زمان(عج) حداقل روزي 5 دقيقه توسل جوييم.
 

راهکارهايي براي کسب تقوا
 

1. عبادت؛ مانند: نماز، روزه، کمک به بينوايان، خدمت به خلق و ديگر عباداتي که انسان را به مقام قرب حق تعالي نايل مي سازد.
2. مطالعه ي احوال اقوام گذشته و عبرت گرفتن از آنها آنچنان که قرآن فرمود: (فاعتبروا يا اولي الأبصار)(4).
3. يادآوري نعمت هاي الهي و انجام وظايف و مسئوليتهاي انساني - اسلامي.
4. توجه و تفکر در آيات الهي، به ويژه آيات قيامت و معاد.
5. توجه، باور و يقين قلبي به مواردي که در قرآن درباره ي رعايت تقوا آمده است، مثل:
الف) خدا با متقين است، (بقره، آيه ي 194).
ب) خدا پرهيزکاران را دوست دارد، (آل عمران، آيه ي 76).
ج) متقيان از نعمت هاي بهشتي برخوردارند، (حجر، آيه ي 45).
د) تقوا عامل فلاح، رستگاري و سعادت است، (بقره، آيه ي 189).
ه) تقوا عامل وسعت و زياد شدن رزق مي باشد، (بقره، آيه ي 189).

راههاي کنترل فکر و ذهن از گناه
 

1. تنهايي ممنوع (تنهايي و خلوت، يعني بيشترين زمينه ي حضور شيطان).
2. بيکاري ممنوع (بيکاري، يعني بستر و زمينه ي فکر شيطاني).
3. تا خسته نشده ايد، خواب ممنوع (لحظه هاي قبل از خواب، يعني حضور افکار شيطاني، پس زمان قبل از خواب را مديريت کنيد).
4. براي قبل از خواب مطالعه درسي و غير درسي جذاب و نيز دعاهاي وارد شده مثل ذکر صلوات، بهترين عامل کنترل کننده افکار است و مطالعه ي کتب (آموزنده)، عامل ايجاد خستگي براي خواب است.
5. شمارش اعداد معکوس (بستگي به ميزان هوشتان، يک عدد عجيب را در ذهن بياوريد و دست کم 100 شماره برعکس بشماريد).
6. افزايش فعاليت روزانه و تلاش جسمي جهت آرامش و مهار قواي جسمي و جنسي و نهايتاً آرامش روحي.
7. ورزش کردن، خصوصاً ورزش شنا که در کنترل خشم، افسردگي و فکر بسيار مؤثر است.
8. توسل به امام زمان(عج) و ائمه معصومين(ع).
9. گفتن ذکر «استغفر الله ربّي و اتوب اليه» هفتاد مرتبه در روز.
10. کنترل چشم و گوش و عدم گفت و گو در مورد مسائل محرک جنسي.
11. گفتن ذکر معنوي يونسيه (لا اله الاّ انت سبحانک إنّي کنت من الظّالمين).
آيا علاقه شديد نسبت به يک نفر که شهواني و جنسي نيست، اشکال دارد؟
اگر جواني به دلايلي، گرفتار عشق هاي مجازي شد و در وجود خود احساس تمايل به گناه کرد، بايد با ابزارهايي مثل کنترل عقلاني و گرايشهاي ديني،
خود را از مهلکه ي گرفتاري در دام هاي شيطاني و آلوده شدن به گناهان هوس آلود نجات دهد و اين علاقه و عشق دروني را جهت دهي و مديريت کند.
در تفسير کنترل عقلاني و معرفتي عشق و کشش هاي دروني، حکما گفته اند: شدت و ضعف محبت، متناسب است با ميزان درک کمال محبوب؛ به اين معنا که هرچه معرفت عقلي و آگاهي انسان به خوبي ها و کمالات محبوب بيشتر شود، محبت عقلاني به او نيز بيشتر مي شود. گاهي مي بينيم که برخي افراد به يکديگر علاقه مند مي شوند، در حالي که هيچ شناختي نسبت به هم ندارند. اين واقعيت چطور با آن قاعده بالا سازگار است؟ پاسخ اين است که برخي افراد، به ويژه جوانان در ملاقات اول و اولين رويارويي، از محبوب خود يک شخصيت ايده آل و در غايت کمالات در ذهن خود تصور مي کنند و هر روز کمالاتي را براي او فرض مي کنند؛ و به گونه اي که اين تصويرسازي، زمينه ي تشديد عشق و محبت مي شود. اين محبت بي حد و حصر زمينه اي مي شود تا هيچ گاه عيب هاي طرف مقابل را نبيند و يا کاستي هاي او را ناديده بگيرد. اين نديدن و ناديدن ممکن است او را به سر حد غفلت و فراموشي برساند. بدون ترديد اين يک اتفاق بسيار وحشتناک است که تصورش براي خيلي ها ممکن نيست.
* يک داستان واقعي
دختر دانشجويي نوزده ساله براي مشاوره به من مراجعه کرده بود و مي گفت: من عاشق و شيفته شده ام!
گفتم: عاشق چه کسي؟
گفت: عاشق شوهر خاله ام! و اين صرفاً يک عشق نيست، بلکه به بحث ازدواج
هم کشيده شده است. به خانمش که خاله من است گفته: خواستي از زندگي من بيرون برو، خواستي هم بمان. من مي خواهم برايت هوو بياورم! فقط به او نگفته که آن شخص من هستم.
گفتم: چند سالش است؟ گفت: حدود شصت سال دارد! گفتم: حتماً خيلي پولدار است؟
گفت: نه، راننده است؛ در ضمن پيش شما نيامده ام به من بگوييد «استغفر الله» و از اين حرف ها، بلکه آمده ام که به من بگوييد با مادرم چه کنم؟ مادري که شنيده شوهر خواهرش مي خواهد دوباره زن بگيرد، بسيار مضطرب و عصباني شده است. حالا اگر بفهمد دختر خودش يک پاي اين ماجراست، حتماً دق خواهد کرد. حالا مانده ام چه کنم؛ با اين وصف وارد اين ماجرا شوم يا نه؟! علاقه و عشقم يک طرف، وضعيت مادر هم طرف ديگر، متحير و سرگردان بين دو راهي مانده ام.
گفتم: قبول داري خيلي عجيب است؟ دختري نوزده ساله با مردي حدود شصت ساله؟ آخر چطور ممکن است چنين اتفاقي بيفتد؟!
او ادامه داد: راستش را بخواهيد، نمي دانم چه شد، ولي يک چيزي را خيلي خوب مي دانم؛ مسافرت مي رفتيم، خيلي با شوهر خاله ام راحت بودم، مثل پدرم بود؛ واليبال بازي مي کرديم، توپ را به سر و کله ي من مي زد و بعد از مدتي طولاني، دختر گلم، دختر گلم تبديل به «همسرگلم» شد!
اين ماجراي واقعي و باور نکردني اين سؤال را ايجاد مي کند که چرا بعضي خانواده ها باور ندارند که پسر عمو و دختر عمو، پسر خاله و دختر خاله و امثال شوهر خواهر و يا زن برادر نامحرم هستند. متأسفانه به خاطر اين که طرف مقابل را در حد معصوم مي دانند، گرفتار وابستگي هايي مي شوند که گاهي به
اين ماجراها و هزار ماجراي ريز و درشت ديگر کشيده مي شود که از گفتنش معذوريم و در واقع هم اتفاق افتاده و مي افتد.

يک سؤال، يک راه حل
 

سؤال: من علاقه ي شديدي به جنس مخالف دارم اما دوستم که هم جنس او هستم عاشق من - شده است، هر دو از اين احساس ناراحتيم. چگونه اين وضعيت را درمان کنيم؟
اگر به لحاظ شناختي دقت کنيم، شايد زمينه براي حل مشکل راحت تر باشد؛ بنابراين در اين زمينه يک راه حل شناختي و يک راه حل رفتاري پيشنهاد مي شود.
راه حل اول؛ براي خروج از عشق هاي مجازي، بايد شخصيت محبوب و معشوق خود را از زير ذره بين عقل و ترازوي وجدان بگذاريد و ببينيد آيا واقعاً کسي که شيفته ي او شده ايد، همه کمالات را دارد و او آن قدر شايسته و مبرّا از هر عيبي است و آيا ارزش اين همه عشق را دارد؟ به سخن ديگر، چنين افرادي اگر به حقيقت نزديک شوند و از خيالات موهوم فاصله بگيرند، بخش عمده اي از مشکل شان حل نشدني است و آنان را به اعتدال نزديک تر خواهد ساخت.
راه حل دوم؛ نيازهاي عاطفي و جنسي، دو عاملي هستند که انسان را به سوي دوست داشتن و عشق ورزيدن به ديگران سوق مي دهند. پس بايد ببينيم محبت، ريشه ي عاطفي دارد يا ريشه ي جنسي؛ هر يک پاسخ خاص خود را مي طلبد. اگر مبتني بر نياز عاطفي باشد، شخص بايد اين خلأ را از طريق امور معنوي و پيوند با خانواده، پر کند و به ياري و کمک پدر و مادر و ديگر افراد خانواده، محبت آنها را به خود جلب کرده، خلأهاي عاطفي خود را سامان دهد.
دوستان و هم سالان نيز اگر در محبت و دوستي به افراط کشيده نشوند، مي توانند بخشي از مشکل را حل کنند. اگر مسئله جنسي است و معشوق از جنس موافق است، انسان بايد در مورد عاقبت اخروي و دنيوي اين عشق، خوب فکر و مطالعه کند و با مراقبت و کمک از کارشناسان حاذق و متدين، ريشه هاي اين علاقه ي افراطي را بخشکاند، اما اگر اين عشق نسبت به جنس مخالف بود، اين راه ها پيشنهاد مي گردد:
1. انسان تا حد امکان مسأله را با خانواده در ميان بگذارد تا با مشورت و راهکارهاي آنان، زمينه را براي آشنايي و خواستگاري فراهم کنند و اگر سوء استفاده يا فريبي در کار باشد، زود مسئله روشن شود. البته مشورت با ديگران و توکل و استمداد الهي در اين مرحله مهم است و به حل مشکل بسيار کمک مي کند.
2. پس از صبر و بردباري و خويشتن داري و با توکل بر خدا تصميم بگيرد که او را به فراموشي بسپارد و ذهن و فکر خود را به او مشغول نسازد، البته بهتر است از يک مشاور خوب در اين زمينه استفاده شود.
3. ايجاد پيوند و رابطه ي قلبي عميق با خالق زيبايي ها، مي تواند خلأ عاطفي موجود را برطرف کند. دوستان معنوي و اساتيد آشنا با مسائل مذهبي و معنوي بسيار چاره ساز و مفيدند.
4. با برنامه ريزي دقيق و منظم، بخشي از وقت خود را به مطالعه و ورزش، کار و تلاش و رفاقت و مجالست با دوستان مذهبي و شرکت در مجالس اهل بيت(ع) - که زمينه ي تذکر و توجه است - بگذراند و از بيکاري و امور بيهوده و خلوت گزيني بپرهيزد.
5. در نظر خود، بين عشق حقيقي که مربوط به خداست و عشق مجازي، مقايسه کند و به عاقبت آن بينديشد. دور انديشي و بررسي نتايج شوم
اين گونه علاقه هاي نفساني، مي تواند شخص را نسبت به هيجان هاي عاشقانه سرد و بي تفاوت کند.
کنترل روابط دختر و پسر توسط خانواده ها
خانواده مي تواند در کنترل و هدايت ارتباط دختر و پسر نقش تعيين کننده اي داشته باشد. اين کنترل مي تواند از طريق زير باشد:
1. بايد ميان والدين و فرزندان، روابط صميمي حاکم باشد تا فرزندان بتوانند در يک محيط سالم و قابل اعتماد، به راحتي مشکلات خود را با والدين در ميان بگذارند.
2. والدين بايد شرايط نسل جديد و واقعيت ها را درک کنند و سعه ي صدر داشته باشند تا با هوشياري و گفت و گوي منطقي با آنان، براي حل مشکل شان اقدام کنند.
3. پدران بزرگوار بايد توجه داشته باشند که اگر بخشي از نياز عاطفي دخترشان توسط آنها حل شود، تحمل آنان در مقابل ابراز محبت جنس مخالف، نامحرم خيلي بالاتر خواهد رفت و به مصونيت از احساسات و عواطف زودگذر نزديک تر خواهند شد.
4. دختران و پسران مسلمان و پاک، بايد بياموزند که در اولين برخورد تأثيرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر، مادر و يا با يک مشاور آگاه و دين دار(5)، مطرح کنند؛ تا بتوانند از تجربه هاي علمي و عملي آنان بهره برده،
قبل از اين که دچار آسيب هاي جدي شوند، تصميم عاقلانه اي بگيرند.
اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرت هاي مهم روزانه ي خود را با افراد مجرب مطرح کنند و والدين و مشاوران نيز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفيد و سازنده اي ايفا کنند، مي توان اميدوار بود که جلوي بسياري از روابط پنهاني و ناسالم که احتمال دارد بعد از برخورد نخستين شکل بگيرد، گرفته شود.

پي نوشت ها :
 

1- نور، آيه 32.
2- نور، آيه 33.
3- نور، آيات 30 و 31.
4- حشر، آيه 2.
5- روان شناسي که دين دار نباشد، جز نسخ هاي غربي - که بر اساس فرهنگ غرب تدوين شده - راهکار ديگري ندارد. پس به ناچار همان را براي فرزندان ما تجويز مي کند؛ راهکاريي چون DSM-IV که گاهي براي درمان افسردگي فرزندمان ارتباط با جنس مخالف و گاهي براي جلوگيري از فلان مشکل خود ارضايي توصيه مي کند و هم جنس بازي را يک امر طبيعي مي داند.
 

مسلم داودي نژاد/ رازهای ارتباط با جنس مخا لف/انتشارات مهر فاطمه /قم: چاپ اول 1390



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.