نگاهى گذرا بر الآراء الفقهية
نویسنده : محمدرضا خادميان
الآراء الفقهية; آيت اللّه شيخ هادى نجفى; 3جلد (مجموعاً 1384 صفحه), قم: مهر قائم, 1387 . اشاره كتاب قيّم و گرانسنگ المتاجر موسوم به مكاسب تأليف ارزشمند و پرمحتواى شيخ مرتضى انصارى ـ عليه الرحمة ـ است كه از بدو ظهور در حوزه هاى علميه, بر تارك مجالس علمى درخشيد و از سطور وزين آن, دستمايه هاى اجتهاد جوشيد; كتابى كه مخالف و محالف را بر آن داشت تا اذعان به والايى رتبه اش كنند و به ديده تواضع و احترام به آن بنگرند. مكاسب كتابى اجتهادى است كه از سطر سطر اوراقش, رايحه تحقيق و تدقيق به مشام علم دوستان مى رسد و چه شايسته گفته اند: (انّه كتاب به يختبر بلوغ الفقهاء والمجتهدين الى درجة الاجتهاد)1 مكاسب از ديرباز محل تحشيه و تعليقه و دروس بزرگان فقه اماميه بوده است. يكى از آثارى كه با محوريت مكاسب به عرصه فقه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ راه پيدا كرده است, الآراء الفقهية اثر فقيه فاضل, آيت اللّه شيخ هادى نجفى ـ دام توفيقه ـ است.
معرفى اجمالى كتاب الآراء الفقهية در سه مجلّد (مجموعاً 1384 صفحه) و قطع وزيرى در سال 1387 ش (چاپ اول) توسط انتشارات (مهر قائم) منتشر شد. اين اثر فقهى, مجموعه ديدگاه هاى فقهى و اجتهادى مؤلف محترم درباره مكاسب محرمه است. اين اثر ارزنده كه در مدرسه صدر اصفهان در محضر جمعى از طلاب مستعد افاضه شده, تنها دربردارنده يك قسم از اقسام سه گانه مكاسب است. اميدواريم همان طورى كه صاحب اثر وعده داده اند, در آينده اى نزديك شاهد تكميل و عرضه اقسام باقى مانده باشيم. ان شاء اللّه تعالى. شيوه تنظيم از آنجا كه اين اثر فقهى درس خارج مؤلف محترم است, شيوه تنظيم كتاب نيز براساس شيوه ارائه مطالب در حضور شاگردان سامان يافته است. بحث و بررسى هاى فقهى در قالب پنج مرحله ذيل دنبال شده است: 1. بررسى معناى لغوى; 2. بررسى معناى اصطلاحى; 3. ذكر اقوال علما در مسئله موردنظر; 4. بررسى ادله شرعيه و دامنه دلالت و حجيت آنها; 5. گزينش و اثبات قول مختار. شيوه تبويب كتاب همان طور كه قبلاً گذشت, الآراء الفقهية در سه مجلد به قرار ذيل سامان يافته است: الف) جلد اول ـ الاولة العامة فى المكاسب (من الآيات والروايات). ـ النوع الاول: الاكتاسب بالأعيان النجسة (المعاوضة على بول غير مأكول اللحم, بيع العذرة النجسة, الدم, المنى, الميتة, الخنزير البرّى, الكلب البرّى, الخمر وكل ّ سكر مايع والفقاع, الاعيان المنتجبة). ـ النوع الثانى: مايحرم لتحريم ما يقصد به و هو على ثلاثة اقسام (مالا يقصد من وجوده على هيئته الخاصة الاّ الحرام, ما يقصد منه المتعاملان المنفعة المحرمة, ما يحرم لتحريم ما يقصد منه شأناً). ـ النوع الثالث: ما ليس فيه منفعة محلّلة معتّدبها. ـ
النوع الرابع: الاكتساب بما هو حرام فى نفسه (الاحتكار, البذاء, تدليس الماشطة, تزيين الرجل بما يحرم عليه, التثبيب بالمرأة الاجنبية, التصوير, التطفيف والنجس, التنجيم). ب) جلد دوم ـ تتمة النوع الرابع (حفظ كتب الضلال, حرمة حلق اللحية, الربا, الرشوة, السب ّ, السحر, الشعوذة, الغش, الغناء, الغيبة, خاتمة: حقوق الاخوان). ج) جلد سوم ـ تتمة النوع الرابع (القمار, القيادة, القيافة, الكذب, الكهانة, اللهو, مدح من يستحق الذم ّ أو… عكسه, معونة الظالمين, النجش, النميمة, النياحة, الولاية من قبل الجائر, هجاء المؤمن, الهجر, هجران المؤمن). ـ النوع الخامس: ممّا يحرم التكسب به (اخذ الاجرة على الواجب). ـ خاتمة (بيع المصحف, جوائز السلطان وعمّاله, ما يأخذه الجائر من الخراج والمقاسمة والزكاة). ويژگى ها و نقاط قوّت اثر از ويژگى هاى ممتاز و درخور تجليل الآراء الفقهية به موارد ذيل مى توان اشاره كرد: 1. بررسى مسائل مستحدثه همواره فقه شيعه در طول مديريت فقهى خود به مسائل مستحدثه, نگاهى فعّال و پويا داشته و دارد و از هرگونه انفعال و ركود به دور بوده است. اثر حاضر از پرداختن به مسائل نوپيدا غافل نبوده. به خوبى به آن پرداخته است; مسائل مهم و مورد ابتلايى كه هر روزه جامعه اسلامى با آن دست به گريبان بوده, غفلت از آنها نارواست; براى نمونه مسائل مستحدثه ذيل را در اين اثر فقهى مى توان يافت: 1. العملية الجراحية البلاستيكية; 2. تغيير الجنسية; 3. الاستنساخ البشرى; 4. اخذ منى الزوج أو تقوية فى الخارج ثم ّ تزريقه فى رحم زوجته; 5. بيع الكحول الطبيعة والصناعية; 6. الترقيع وزرع الاعضاء والتشريح; 7. التصفيق فى المجالس المنسوية الى اهل بيت(عليهم السلام).
2. بررسى مسائل عنوان نشده در مكاسب گاهى پختگى ابحاث فقهى اقتضا مى كند يك مسئله با درنظر گرفتن لوازم و مسائل ديگر كه در همان راستا هستند, مطرح شود; البته بدون اين امر مهم, بحث يا ناقص مى ماند و يا از بداهت لازم محروم مى گردد. ييكى ديگر از ويژگى هاى قابل توجه الآراء الفقهية دقت و اهتمام به مسائلى است كه جناب شيخ اعظم(عليه الرحمة) در مكاسب ـ بنابر جهاتى ـ بدان ها نپرداخته است. اثر حاضر به دور از هرگونه شتاب زدگى و با حوصله علمى لازم, مسائل متعرض نشده توسط شيخ انصارى (عليه الرحمة) را به نظاره فقهى نشسته است; مسائلى همانند: الربا, حلق اللحية والضرائب و مانند آن. 3. وسعت دامنه تحقيق از عوامل ارزش بخش در يك اثر علمى, مى توان به عامل تحقيق و تدقيق اشاره كرد. هر اندازه در اثرى جاى اين عامل مهّم, خالى باشد, از تأثير مطلوب آن كاسته خواهد شد و هر اندازه آًحكام و آًتقان بيشترى در تحقيق داشته باشد, بر تأثير آن افزوده خواهد شد; براى مثال آثارى همانند جواهر الكلام و مفتاح الكرامة آن گاه كه درصدد اثبات و نفى يك فرع فقهى برمى آيند, آن چنان تتبعات و تحقيقات دامنه دارى از كتب فقها ارائه مى دهند كه موجب شگفتى خواننده از اين استيعاب مى شوند. الآراء الفقهية اثرى قابل توجه در زمينه رصد و حكايت اقوال فقهاست. گاهى در يك فرع فقهى قريب به سى اثر فقهى تتبع شده است;2 به طورى كه ناخودآگاه, آثار گرانسنگى همچون جواهر الكلام و مفتاح الكرامة را از اين جهت تداعى مى كند. نكته ديگرى كه در همين زمينه بايد يادآور شد كوشش مؤلف محترم در تحقيق بعضى آثار منسوب به ائمه اطهار(عليهم السلام) است; براى نمونه ايشان در ادله عامه مكاسب محرمه, در دليل روايى, روايتى از امام رضا(ع) به نقل از الفقه الرضوى نقل مى نمايند; آن گاه در صحت نسبت اين كتاب به حضرت, هشت قول را بازگويى و نهايتاً با ارائه دلايل و شواهدى صحت انتساب اين كتاب را به امام رضا(ع) نفى مى نمايند.3 در پايان اين بخش لازم است به چند حسن درخور تجليل اين كتاب اشاره كرد: 1. رعايت نظم منطقى موضوعات: در مكاسب مرحوم شيخ انصارى(ع) هرچند بحث (احتكار و تسعير) آمده است, اما در آخر بحث بيع وارد شده است; با اين حال مؤلف محترم با رعايت نظم منطقى و ترتيب حروف هجاء, نوع رابع مكاسب محرمه را با بحث احتكار آغاز كرده است. 2. صفحه پردازى, تايپ مناسب و فهرست تفصيلى.
3. برخوردارى كتاب از نثر روان و سليس. كاستى هاى كتاب كمتر مؤلف و مصنفى يافت مى شود كه بعد از انتشار اثرش دريغ فرصت از دست رفته را نخورد و نگويد اى كاش فلان مطلب را مى نوشتم يا نمى نوشتم و يا فلان مطلب را بهتر و طور ديگرى مى پروراندم و اى كاش… و اى كاش هاى ديگر. هرچند الآراء الفقهية اثرى درخور توجه از فقيهى فاضل است كه خود ميراث دار خاندان علم و مجاهده است4 ـ وبر لاحقان و سابقان آن درود الهى فزون باد ـ و داراى نقاط قوت و برجستگى هاى مثبت مى باشد, لكن دچار كاستى هايى است كه اصلاحش دور از صواب نيست. بديهى است اين نوشتار بررسى بنايى اثر حاضر نيست, اما چند كاستى براساس مبناى مؤلف محترم را يادآور مى شويم: 1. نهاية الاحكام نام يكى از آثار فقيه پرآوازه, علامه حلى(عليه الرحمة) است نه نهاية الأحكام كه در بعضى موارد مشاهده مى شود; البته ممكن است مربوط به اغلاط چاپى باشد.5 2. باتوجه به آنكه چاپ اول اين مجموعه فقهى در سال 1387 ش. رقم خورده است, متوقع بود بعضى از تعابير به روز باشد. در چند جاى اين اثر فقهى, مؤلف محترم از استاد خود اين چنين ياد مى كنند: (وقال شيخنا الاستاد ـ مدظله ـ)و در ادامه طالبى از ارشاد الطالب آيت اللّه العظمى ميرزا جواد تبريزى(عليه الرحمة) نقل مى نمايند كه ايشان در زمان چاپ قطعاً رحيل كوى دوست بوده اند; لذا تعبير (رحمة اللّه عليه) و مانند آن, شايسته بود. بگذريم از اينكه هنگام نقل كلمات محققان معمولاً به نام صاحب قول اشاره مى كنند, ولى در مورد ايشان با اينكه جاى توهّم بود, ولى بسيار نادر به نام ايشان تصريح كرده اند;7 زيرا ارشاد الطالب مشترك لفظى است و اثر ديگرى به نام ارشاد الطالب الى حقائق المكاسب از مرحوم آيةاللّه پايانى(عليه الرحمة) به يادگار مانده است; البته رفع اين توهم منوط به فهرست منابع آخر جلد سوم است. 3. در بررسى هاى لغوى ـ همان طور كه شيوه مؤلف محترم است ـ در بعضى از موارد, كمبودهايى مشاهده مى شود; بدين صورت كه يا اصلاً آن لغت مربوط معنا نشده و يا ضعيف و كم تتبّع است.
معرفى اجمالى كتاب الآراء الفقهية در سه مجلّد (مجموعاً 1384 صفحه) و قطع وزيرى در سال 1387 ش (چاپ اول) توسط انتشارات (مهر قائم) منتشر شد. اين اثر فقهى, مجموعه ديدگاه هاى فقهى و اجتهادى مؤلف محترم درباره مكاسب محرمه است. اين اثر ارزنده كه در مدرسه صدر اصفهان در محضر جمعى از طلاب مستعد افاضه شده, تنها دربردارنده يك قسم از اقسام سه گانه مكاسب است. اميدواريم همان طورى كه صاحب اثر وعده داده اند, در آينده اى نزديك شاهد تكميل و عرضه اقسام باقى مانده باشيم. ان شاء اللّه تعالى. شيوه تنظيم از آنجا كه اين اثر فقهى درس خارج مؤلف محترم است, شيوه تنظيم كتاب نيز براساس شيوه ارائه مطالب در حضور شاگردان سامان يافته است. بحث و بررسى هاى فقهى در قالب پنج مرحله ذيل دنبال شده است: 1. بررسى معناى لغوى; 2. بررسى معناى اصطلاحى; 3. ذكر اقوال علما در مسئله موردنظر; 4. بررسى ادله شرعيه و دامنه دلالت و حجيت آنها; 5. گزينش و اثبات قول مختار. شيوه تبويب كتاب همان طور كه قبلاً گذشت, الآراء الفقهية در سه مجلد به قرار ذيل سامان يافته است: الف) جلد اول ـ الاولة العامة فى المكاسب (من الآيات والروايات). ـ النوع الاول: الاكتاسب بالأعيان النجسة (المعاوضة على بول غير مأكول اللحم, بيع العذرة النجسة, الدم, المنى, الميتة, الخنزير البرّى, الكلب البرّى, الخمر وكل ّ سكر مايع والفقاع, الاعيان المنتجبة). ـ النوع الثانى: مايحرم لتحريم ما يقصد به و هو على ثلاثة اقسام (مالا يقصد من وجوده على هيئته الخاصة الاّ الحرام, ما يقصد منه المتعاملان المنفعة المحرمة, ما يحرم لتحريم ما يقصد منه شأناً). ـ النوع الثالث: ما ليس فيه منفعة محلّلة معتّدبها. ـ
النوع الرابع: الاكتساب بما هو حرام فى نفسه (الاحتكار, البذاء, تدليس الماشطة, تزيين الرجل بما يحرم عليه, التثبيب بالمرأة الاجنبية, التصوير, التطفيف والنجس, التنجيم). ب) جلد دوم ـ تتمة النوع الرابع (حفظ كتب الضلال, حرمة حلق اللحية, الربا, الرشوة, السب ّ, السحر, الشعوذة, الغش, الغناء, الغيبة, خاتمة: حقوق الاخوان). ج) جلد سوم ـ تتمة النوع الرابع (القمار, القيادة, القيافة, الكذب, الكهانة, اللهو, مدح من يستحق الذم ّ أو… عكسه, معونة الظالمين, النجش, النميمة, النياحة, الولاية من قبل الجائر, هجاء المؤمن, الهجر, هجران المؤمن). ـ النوع الخامس: ممّا يحرم التكسب به (اخذ الاجرة على الواجب). ـ خاتمة (بيع المصحف, جوائز السلطان وعمّاله, ما يأخذه الجائر من الخراج والمقاسمة والزكاة). ويژگى ها و نقاط قوّت اثر از ويژگى هاى ممتاز و درخور تجليل الآراء الفقهية به موارد ذيل مى توان اشاره كرد: 1. بررسى مسائل مستحدثه همواره فقه شيعه در طول مديريت فقهى خود به مسائل مستحدثه, نگاهى فعّال و پويا داشته و دارد و از هرگونه انفعال و ركود به دور بوده است. اثر حاضر از پرداختن به مسائل نوپيدا غافل نبوده. به خوبى به آن پرداخته است; مسائل مهم و مورد ابتلايى كه هر روزه جامعه اسلامى با آن دست به گريبان بوده, غفلت از آنها نارواست; براى نمونه مسائل مستحدثه ذيل را در اين اثر فقهى مى توان يافت: 1. العملية الجراحية البلاستيكية; 2. تغيير الجنسية; 3. الاستنساخ البشرى; 4. اخذ منى الزوج أو تقوية فى الخارج ثم ّ تزريقه فى رحم زوجته; 5. بيع الكحول الطبيعة والصناعية; 6. الترقيع وزرع الاعضاء والتشريح; 7. التصفيق فى المجالس المنسوية الى اهل بيت(عليهم السلام).
2. بررسى مسائل عنوان نشده در مكاسب گاهى پختگى ابحاث فقهى اقتضا مى كند يك مسئله با درنظر گرفتن لوازم و مسائل ديگر كه در همان راستا هستند, مطرح شود; البته بدون اين امر مهم, بحث يا ناقص مى ماند و يا از بداهت لازم محروم مى گردد. ييكى ديگر از ويژگى هاى قابل توجه الآراء الفقهية دقت و اهتمام به مسائلى است كه جناب شيخ اعظم(عليه الرحمة) در مكاسب ـ بنابر جهاتى ـ بدان ها نپرداخته است. اثر حاضر به دور از هرگونه شتاب زدگى و با حوصله علمى لازم, مسائل متعرض نشده توسط شيخ انصارى (عليه الرحمة) را به نظاره فقهى نشسته است; مسائلى همانند: الربا, حلق اللحية والضرائب و مانند آن. 3. وسعت دامنه تحقيق از عوامل ارزش بخش در يك اثر علمى, مى توان به عامل تحقيق و تدقيق اشاره كرد. هر اندازه در اثرى جاى اين عامل مهّم, خالى باشد, از تأثير مطلوب آن كاسته خواهد شد و هر اندازه آًحكام و آًتقان بيشترى در تحقيق داشته باشد, بر تأثير آن افزوده خواهد شد; براى مثال آثارى همانند جواهر الكلام و مفتاح الكرامة آن گاه كه درصدد اثبات و نفى يك فرع فقهى برمى آيند, آن چنان تتبعات و تحقيقات دامنه دارى از كتب فقها ارائه مى دهند كه موجب شگفتى خواننده از اين استيعاب مى شوند. الآراء الفقهية اثرى قابل توجه در زمينه رصد و حكايت اقوال فقهاست. گاهى در يك فرع فقهى قريب به سى اثر فقهى تتبع شده است;2 به طورى كه ناخودآگاه, آثار گرانسنگى همچون جواهر الكلام و مفتاح الكرامة را از اين جهت تداعى مى كند. نكته ديگرى كه در همين زمينه بايد يادآور شد كوشش مؤلف محترم در تحقيق بعضى آثار منسوب به ائمه اطهار(عليهم السلام) است; براى نمونه ايشان در ادله عامه مكاسب محرمه, در دليل روايى, روايتى از امام رضا(ع) به نقل از الفقه الرضوى نقل مى نمايند; آن گاه در صحت نسبت اين كتاب به حضرت, هشت قول را بازگويى و نهايتاً با ارائه دلايل و شواهدى صحت انتساب اين كتاب را به امام رضا(ع) نفى مى نمايند.3 در پايان اين بخش لازم است به چند حسن درخور تجليل اين كتاب اشاره كرد: 1. رعايت نظم منطقى موضوعات: در مكاسب مرحوم شيخ انصارى(ع) هرچند بحث (احتكار و تسعير) آمده است, اما در آخر بحث بيع وارد شده است; با اين حال مؤلف محترم با رعايت نظم منطقى و ترتيب حروف هجاء, نوع رابع مكاسب محرمه را با بحث احتكار آغاز كرده است. 2. صفحه پردازى, تايپ مناسب و فهرست تفصيلى.
3. برخوردارى كتاب از نثر روان و سليس. كاستى هاى كتاب كمتر مؤلف و مصنفى يافت مى شود كه بعد از انتشار اثرش دريغ فرصت از دست رفته را نخورد و نگويد اى كاش فلان مطلب را مى نوشتم يا نمى نوشتم و يا فلان مطلب را بهتر و طور ديگرى مى پروراندم و اى كاش… و اى كاش هاى ديگر. هرچند الآراء الفقهية اثرى درخور توجه از فقيهى فاضل است كه خود ميراث دار خاندان علم و مجاهده است4 ـ وبر لاحقان و سابقان آن درود الهى فزون باد ـ و داراى نقاط قوت و برجستگى هاى مثبت مى باشد, لكن دچار كاستى هايى است كه اصلاحش دور از صواب نيست. بديهى است اين نوشتار بررسى بنايى اثر حاضر نيست, اما چند كاستى براساس مبناى مؤلف محترم را يادآور مى شويم: 1. نهاية الاحكام نام يكى از آثار فقيه پرآوازه, علامه حلى(عليه الرحمة) است نه نهاية الأحكام كه در بعضى موارد مشاهده مى شود; البته ممكن است مربوط به اغلاط چاپى باشد.5 2. باتوجه به آنكه چاپ اول اين مجموعه فقهى در سال 1387 ش. رقم خورده است, متوقع بود بعضى از تعابير به روز باشد. در چند جاى اين اثر فقهى, مؤلف محترم از استاد خود اين چنين ياد مى كنند: (وقال شيخنا الاستاد ـ مدظله ـ)و در ادامه طالبى از ارشاد الطالب آيت اللّه العظمى ميرزا جواد تبريزى(عليه الرحمة) نقل مى نمايند كه ايشان در زمان چاپ قطعاً رحيل كوى دوست بوده اند; لذا تعبير (رحمة اللّه عليه) و مانند آن, شايسته بود. بگذريم از اينكه هنگام نقل كلمات محققان معمولاً به نام صاحب قول اشاره مى كنند, ولى در مورد ايشان با اينكه جاى توهّم بود, ولى بسيار نادر به نام ايشان تصريح كرده اند;7 زيرا ارشاد الطالب مشترك لفظى است و اثر ديگرى به نام ارشاد الطالب الى حقائق المكاسب از مرحوم آيةاللّه پايانى(عليه الرحمة) به يادگار مانده است; البته رفع اين توهم منوط به فهرست منابع آخر جلد سوم است. 3. در بررسى هاى لغوى ـ همان طور كه شيوه مؤلف محترم است ـ در بعضى از موارد, كمبودهايى مشاهده مى شود; بدين صورت كه يا اصلاً آن لغت مربوط معنا نشده و يا ضعيف و كم تتبّع است.
پي نوشت ها :
1. المكاسب; تصحيح و تعليقه آيت اللّه پايانى; مقدمه جلد اول.
2. براى نمونه ر. ك به: آراء الفقهيّة, ج 3, ص 111.
3. همان, ج 1, ص 26.
4. ايشان از خاندان اصيل و ريشه دار (اصفهانى نجفى) هستند. بزرگانى همانند آيت اللّه محمدتقى اصفهانى مشهور به آقانجفى (صاحب هداية المسترشدين) و حاج آقا نور اصفهانى و آقامحمدباقر اصفهانى مجتهد و مصلح شهير اصفهان از اين خاندان هستند كه جملگى از نسل علاّمه شيخ جعفر كاشف الغطاء ـ عليهم الرحمة ـ محسوب مى شوند.
5. الآراء الفقهية, ج 2, ص 261. 6. همان, ج 2, ص 141. 7. همان, ص 282.