موفقيت در کار و زندگي با برقراري ارتباط مؤثر
نويسنده: دکتر رضا جماليان
به منظور برقراري رابطه ي صميمانه و نزديک با ديگران، راه کار هاي مختلفي وجود دارد از جمله اين که با ديگري، در يک يا چند مورد، ديدگاهي نزديک يا مشابه داشته باشيد. رسيدن به اين هدف، بسيار آسان است؛ کافي ست دو روحيه ي انعطاف داشته باشيد و بتوانيد براي مدت کوتاهي، از دنيايي که براي خود ساخته ايد، خارج شويد و به جهاني پا بگذاريد که ديگري يا ديگران، در آن زندگي مي کنند. يکي از بزرگ ترين اشتباهات ما، اين است که تصور مي کنيم بقيه ي مردم هم همان طور به جهان نگاه مي کنند که ما مي نگريم. در ارتباطات اجتماعي، هيچ روش واحدي براي درست نگريستن به جهان و اجتماع وجود ندارد. هر چند شما همواره مي بينيد در مغازه ها يا فروشگاه ها شعار«حق هميشه با مشتري است» نوشته شده اما در حقيقت اين جمله، بيش تر يک خوش آمد گويي به مشتريان است اگر در روابط اجتماعي و خانوادگي، فردي خود را محق کامل و ديگري را دچار اشتباه واضح تصور کند. هرگز مذاکره يا مشاوره، معني و مفهوم پيدا نمي کند.
•با يک يا چند نفر، در روند همکاري و تشريک مساعي براي رسيدن به يک هدف مشترک، قرار داشته باشيد.
•در يک حالت روحي- رواني و يا به اصطلاح طول موجي باشيد که طرف مقابل تان هم در آن حالت يا وضعيت قرار داشته باشيد.
•آهنگ و نحوه ي صحبت کردن تان با مخاطب، در يک سطح يا نزديک به هم بوده باشد.
•شما و مخاطب تان تا آن جا که مقدور است، دنيا و شرايط محيطي را به صورت مشابه يا نزديک به يکديگر بنگريد.
•يک مورد مشترک( زبان، مليت، مذهب، علايق ورزشي و...)بين تان وجود داشته باشد.
•از ذهنيتي مشابه يا نزديک به يکديگر برخوردار باشيد.
هدف از تفاهم، اين است که دو نفر به ديدگاه و نتيجه ي مشترکي برسند، نه اين که يکي بخواهد به ديگري ثابت کند که حق با او بوده و هست!
•اگر شما در مذاکره قابل انعطاف باشيد، خيلي راحت تر مي توانيد در ارتباط شغلي، زندگي و...به تفاهم برسيد. اگر در يک مذاکره به اين نتيجه رسيديد که تفاهم، به علت پا فشاري شما روي ديدگاه هاي تان به خطر مي افتد، به انعطاف پذيري بيش تري فکر کنيد. هدف مذاکره تنها بحث کردن نيست، بلکه رسيدن به ديدگاه مشترک يا نزديک به يکديگر مي باشد.
•زماني که دو نفر در يک موضوع يا مطلب به تفاهم برسند، در بسياري از افکار و رفتارهاي ديگر هم به سادگي به تفاهم مي رسند. بر عکس، دو نفري که در وضعيت سوءتفاهم يا لجاجت و دشمني قرار گرفته اند، حتي حرف ها و عقايد ساده و بديهي يکديگر را نقد کرده يا مورد مخالفت قرار مي دهند، هر چند صحت و حقانيت آن ها براي شان واضح و روشن بوده باشد.
•براي اين که در ايجاد و استمرار حس تفاهم مهارت پيدا کنيد، بايد اين قابليت را داشته باشيد که نسبت به مطالب و اطلاعاتي که ديگران در اختيار شما مي گذارند، حساس، بينا و دقيق شويد و سريع و متناسب با اطلاعات کسب شده، اقدامات عملي خودتان را با نهايت انعطاف پذيري، در راستاي هم نوايي و برقراري ارتباط نزديک با آنان به کار بريد.
•در گذر زمان، با فراگيري زبان بدن، مي توانيد با دقت در حرکات بدن، ژست ها و نحوه ي صحبت کردن ديگران، بيش تر از حرف هاي آنان پي به نيات و عقايدشان ببريد. اين کار، مهارت با ارزشي که بر اثر دقت و تيزبيني، در کنار مطالعه به دست مي آيد.
1)تأثير کلمات، عبارات و مطالب بيان شده: 7درصد
2)زبان بدن(حرکات بدن، دست ها، چشم ها و..): 55درصد
3) آهنگ، ظرافت و طنين بيان شده: 38 درصد
در بانک ها، فروشگاه ها، دفاتر فروش بليط هواپيما، ادارات، شرکت ها و...در حالي که مديران و تصميم گيران سالمند، در دفترهاي شان بسيار جدي بوده و دور از چشم مشتريان و به اصطلاح ارباب رجوع قرار دارند، در خط اول ارتباط با مراجعان، افرادي جوان، مؤدب، شاداب، با حوصله، برازنده و با لحن صدايي زيبا و آرام بخش را قرار مي دهند.
در هر فرد، يک حس برتر وجود دارد که بيش تر از اين کانال حسي، براي ارتباط با ديگران و يا جهان خارج استفاده مي کند. پيدا کردن اين حس برتر، به صورتي ساده در زماني که او در پايان يک مکالمه ي تلفني با شما خداحافظي مي کند، به اين صورت قابل تشخيص است. براي مثال:
•اگر او در زمان خداحافظي بگويد« بهت زنگ مي زنم» حس برتر و محبوب او، حس شنوايي ست.
•اگر بگويد«بعداً تو را مي بينم»حس برتر او، بينايي ست.
•اگر در زمان خداحافظي بگويد« بعداً با تو تماس مي گيرم» حس برتر او، لمسي ست.
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتر او بينايي ست، مي توانيد از چنين عبارتي استفاده کنيد:
«..من آينده ي روشني را مي بينم، افق هاي شفاف و چشم اندازهاي زيبايي در برابر ما قرار دارد، به صورت زيباتري به دنيا نگاه کنيم.»
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتر او لمسي ست، به کار بردن عبارات زير، سودمند تر است:
«...ما نبايد زياد به گذشته فکر کنيم، بهتر است سردي هاي گذشته ي زندگي يا کار را با حرارت، ظرافت و لطافت آينده، جايگزين کنيم.»
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتري او چشايي ست، اين عبارت مفيدتر است:
«در گذشته تمام افراد جامعه، تلخي هايي وجود دارد که با شيريني آينده عوض مي شود، ما نبايد زود عصبي و نااميد شويم چون تمام اين تحولات، شيريني زندگي هستند.»
منبع: نشريه شادکامي و موفقيت-ش67.
تفاهم
•با يک يا چند نفر، در روند همکاري و تشريک مساعي براي رسيدن به يک هدف مشترک، قرار داشته باشيد.
•در يک حالت روحي- رواني و يا به اصطلاح طول موجي باشيد که طرف مقابل تان هم در آن حالت يا وضعيت قرار داشته باشيد.
•آهنگ و نحوه ي صحبت کردن تان با مخاطب، در يک سطح يا نزديک به هم بوده باشد.
•شما و مخاطب تان تا آن جا که مقدور است، دنيا و شرايط محيطي را به صورت مشابه يا نزديک به يکديگر بنگريد.
•يک مورد مشترک( زبان، مليت، مذهب، علايق ورزشي و...)بين تان وجود داشته باشد.
•از ذهنيتي مشابه يا نزديک به يکديگر برخوردار باشيد.
هدف از تفاهم، اين است که دو نفر به ديدگاه و نتيجه ي مشترکي برسند، نه اين که يکي بخواهد به ديگري ثابت کند که حق با او بوده و هست!
راه کارهاي رسيدن به تفاهم:
•اگر شما در مذاکره قابل انعطاف باشيد، خيلي راحت تر مي توانيد در ارتباط شغلي، زندگي و...به تفاهم برسيد. اگر در يک مذاکره به اين نتيجه رسيديد که تفاهم، به علت پا فشاري شما روي ديدگاه هاي تان به خطر مي افتد، به انعطاف پذيري بيش تري فکر کنيد. هدف مذاکره تنها بحث کردن نيست، بلکه رسيدن به ديدگاه مشترک يا نزديک به يکديگر مي باشد.
•زماني که دو نفر در يک موضوع يا مطلب به تفاهم برسند، در بسياري از افکار و رفتارهاي ديگر هم به سادگي به تفاهم مي رسند. بر عکس، دو نفري که در وضعيت سوءتفاهم يا لجاجت و دشمني قرار گرفته اند، حتي حرف ها و عقايد ساده و بديهي يکديگر را نقد کرده يا مورد مخالفت قرار مي دهند، هر چند صحت و حقانيت آن ها براي شان واضح و روشن بوده باشد.
•براي اين که در ايجاد و استمرار حس تفاهم مهارت پيدا کنيد، بايد اين قابليت را داشته باشيد که نسبت به مطالب و اطلاعاتي که ديگران در اختيار شما مي گذارند، حساس، بينا و دقيق شويد و سريع و متناسب با اطلاعات کسب شده، اقدامات عملي خودتان را با نهايت انعطاف پذيري، در راستاي هم نوايي و برقراري ارتباط نزديک با آنان به کار بريد.
•در گذر زمان، با فراگيري زبان بدن، مي توانيد با دقت در حرکات بدن، ژست ها و نحوه ي صحبت کردن ديگران، بيش تر از حرف هاي آنان پي به نيات و عقايدشان ببريد. اين کار، مهارت با ارزشي که بر اثر دقت و تيزبيني، در کنار مطالعه به دست مي آيد.
تجزيه و تحليل عوامل تأثير گذار در ارتباط مؤثر
1)تأثير کلمات، عبارات و مطالب بيان شده: 7درصد
2)زبان بدن(حرکات بدن، دست ها، چشم ها و..): 55درصد
3) آهنگ، ظرافت و طنين بيان شده: 38 درصد
در بانک ها، فروشگاه ها، دفاتر فروش بليط هواپيما، ادارات، شرکت ها و...در حالي که مديران و تصميم گيران سالمند، در دفترهاي شان بسيار جدي بوده و دور از چشم مشتريان و به اصطلاح ارباب رجوع قرار دارند، در خط اول ارتباط با مراجعان، افرادي جوان، مؤدب، شاداب، با حوصله، برازنده و با لحن صدايي زيبا و آرام بخش را قرار مي دهند.
هم نوايي و استفاده از حس برتر مخاطب
در هر فرد، يک حس برتر وجود دارد که بيش تر از اين کانال حسي، براي ارتباط با ديگران و يا جهان خارج استفاده مي کند. پيدا کردن اين حس برتر، به صورتي ساده در زماني که او در پايان يک مکالمه ي تلفني با شما خداحافظي مي کند، به اين صورت قابل تشخيص است. براي مثال:
•اگر او در زمان خداحافظي بگويد« بهت زنگ مي زنم» حس برتر و محبوب او، حس شنوايي ست.
•اگر بگويد«بعداً تو را مي بينم»حس برتر او، بينايي ست.
•اگر در زمان خداحافظي بگويد« بعداً با تو تماس مي گيرم» حس برتر او، لمسي ست.
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتر او بينايي ست، مي توانيد از چنين عبارتي استفاده کنيد:
«..من آينده ي روشني را مي بينم، افق هاي شفاف و چشم اندازهاي زيبايي در برابر ما قرار دارد، به صورت زيباتري به دنيا نگاه کنيم.»
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتر او لمسي ست، به کار بردن عبارات زير، سودمند تر است:
«...ما نبايد زياد به گذشته فکر کنيم، بهتر است سردي هاي گذشته ي زندگي يا کار را با حرارت، ظرافت و لطافت آينده، جايگزين کنيم.»
در زمان صحبت کردن با فردي که حس برتري او چشايي ست، اين عبارت مفيدتر است:
«در گذشته تمام افراد جامعه، تلخي هايي وجود دارد که با شيريني آينده عوض مي شود، ما نبايد زود عصبي و نااميد شويم چون تمام اين تحولات، شيريني زندگي هستند.»
منبع: نشريه شادکامي و موفقيت-ش67.