امان از زبان تو

اين که عامل برتري انسان بر تمام موجودات، منطق و تفکر اوست، بر هيچ کس پوشيده نيست و نماد اين قدرت و برتري، زبان آدمي مي باشد. حرف زدن و صحبت کردن، يکي از مشخصه هاي ما انسان هاست که مي توانيم با همديگر ارتباط برقرار کنيم و اين ويژگي در هيچ يک از موجودات ديگر وجود ندارد؛ نعمتي که بيش تر ما انسان ها از آن برخورداريم، اما مانند بسياري از نعمت هاي ديگر که در اختيار داريم و قدر نمي دانيم، از اين موهبت الهي نيز آن چنان که بايد و
سه‌شنبه، 26 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امان از زبان تو

 امان از زبان تو
امان از زبان تو


 

نويسنده: اعظم دانشجو




 
اين که عامل برتري انسان بر تمام موجودات، منطق و تفکر اوست، بر هيچ کس پوشيده نيست و نماد اين قدرت و برتري، زبان آدمي مي باشد. حرف زدن و صحبت کردن، يکي از مشخصه هاي ما انسان هاست که مي توانيم با همديگر ارتباط برقرار کنيم و اين ويژگي در هيچ يک از موجودات ديگر وجود ندارد؛ نعمتي که بيش تر ما انسان ها از آن برخورداريم، اما مانند بسياري از نعمت هاي ديگر که در اختيار داريم و قدر نمي دانيم، از اين موهبت الهي نيز آن چنان که بايد و شايد، استفاده نمي کنيم. گاهي با زبان مان چنان اطرافيان مان را از خود مي رنجانيم که بعدها با هيچ هديه و کلامي نمي توانيم آن را جبران کنيم. گاهي براي رسيدن به اهداف مان، از زبان، هر استفاده ي مربوط و نامربوطي مي کنيم و بعد خيلي راحت مي گوييم «اي کاش چنين حرفي را نمي زدم.»
تا به حال راجع به حرف زدن فکر کرده ايد؟ زماني چنان بي پروا، هر آن چه را دوست داريد، بر زبان مي رانيد و گاهي براي کلمه به کلمه ي حرف هاي تان، فکر کرده و از قبل پيش بيني مي کنيد. با خودتان مي گوييد؛ «اگر اين را بگويم، چه جوابي خواهم شنيد؟» ،«اگر اين طور گفت، آن وقت من هم مي دانم چه جوابي بدهم» و...
اما اجراي طرح هاي از پيش تعيين شده، حرف هايي که از قبل در ذهن تان ساخته بوديد را به کلي فراموش مي کنيد و يا طرف مقابل تان، هر حرفي مي زند جز آن چه که شما پيش بيني کرده بوديد و به اين ترتيب، تمام نقشه ها، نقش بر آب مي شود.
اين شيوه ي معمول است که ما از آن استفاده مي کنيم اما چه قدر از اين روش جواب گرفته ايم؟ يک پيشنهاد ساده و راحت، اين است که از زبان درون تان استفاده کنيد حرف دل تان را بگوييد، از الهامات دروني تان کمک بگيريد و وقتي درون تان با شما حرف مي زند، او را مجبور به سکوت نکنيد. خودتان باشيد و زبان تان را مجبور نکنيد که حرف هاي از پيش تعيين شده اي را که شما مي خواهيد، بزند.
البته هر گوينده، دست کم يک شنونده مي خواهد. حتي اگر گوينده و شنونده ي حرف ها، فقط خودتان هستيد، سعي کنيد با ذهني خالي و بدون قضاوت، حرف هاي خودتان را بشنويد و اگر مخاطب کسي هم قرار گرفتيد، سعي کنيد بدون موضع گيري و پيش داوري، فقط و فقط با گوش دل تان، آن ها را بشنويد.
وقتي با دل تان حرف بزنيد و همين طور با دل تان بشنويد، آن وقت ديگر تحت تأثير صورت ظاهري الفاظ قرار نمي گيريد، بلکه احساسات پشت کلمات را نيز درک خواهيد کرد.
در گفت و گوي تان، لحني محرمانه، گرم و محبت آميز داشته باشيد و تا جايي که مي توانيد، از حالت دفاعي، عصبانيت و آشفتگي پرهيز کنيد.
وقتي از صميم قلب و با گوش دل، حرف هاي طرف مقابل را مي شنويد، به او فرصت مي دهيد که سفره ي دلش را باز کند و زماني که او از ته دل صحبت مي کند، شما تشويق مي شويد به شنيدن و به قول معروف«هر آن چه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند»
اما در اين صحبت ها و گوش کردن ها، فقط يک شرط اساسي وجود دارد و آن، اعتماد دو طرف به همديگر است.
منبع: نشريه شادکامي و موفقيت-ش67.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.