سمفوني نامعلوم

نام کامش يوهان کريسستموس ولفگانگوس تئوفيلوس موتزارت بود اما چون صدا کردن اين اسم، يک ربع طول مي کشد حالا همه او را ولفگانگ آمادئوس موتزارت مي نامند. دو بخش اول نامش نام هاي مذهبي کاتوليک بودند و در آن زمان زياد استفاده نمي شدند، قسمت چهارم نامش، تئوفيلوس، کلمه اي آلماني به معناي محبوب خداوند است و آمادئوس در حقيقت همان تئوفيلوس است به زبان لاتين. همين تئوفيلوس به زبان فرانسوي، «آمادي» ترجمه مي شود.
شنبه، 30 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سمفوني نامعلوم

 سمفوني نامعلوم
سمفوني نامعلوم


 






 
پنج سوال مهم درباره مردي که او را به عنوان نابغه موسيقي مي شناسيم؛ موتزارت
نويسنده:محمد حسين توکلي
نام کامش يوهان کريسستموس ولفگانگوس تئوفيلوس موتزارت بود اما چون صدا کردن اين اسم، يک ربع طول مي کشد حالا همه او را ولفگانگ آمادئوس موتزارت مي نامند. دو بخش اول نامش نام هاي مذهبي کاتوليک بودند و در آن زمان زياد استفاده نمي شدند، قسمت چهارم نامش، تئوفيلوس، کلمه اي آلماني به معناي محبوب خداوند است و آمادئوس در حقيقت همان تئوفيلوس است به زبان لاتين. همين تئوفيلوس به زبان فرانسوي، «آمادي» ترجمه مي شود. همان اسمي که خود موتزارت هم به آن علاقه زيادي داشت و به همين خاطر بالاي صفحات کاري اش را به نام ولفگانگ آمادي موتزارت امضا مي کرد. از همان کودکي موسيقي بخش جداناشدني زندگي اش بود. 27ژانويه سالگرد تولد يکي از تأثيرگذارترين موسيقيدان هاي تاريخ است؛ کسي که هر کدام از ما تعاريف زيادي از او شنيده ايم اما حقيقت اين است که ابهام در مورد زندگي موتزارت زياد است؛ اينکه او واقعاً يک نابغه بزرگ بوده يا يک موسيقيدان معمولي که بيش از حد بزرگ شده و اينکه تصوير آرام موتزارت واقعي است يا چهره ديوانه اي است که در فيلم آمادئوس از او نشان داده شده. ما در اين مقاله با پنج سوال به بررسي اين ابهامات پرداختيم.

آيا موسيقي او هوش را افزايش مي دهد؟
 

وقتي در سال1993رانسيس راوشر مقاله اي در مجله Nature نوشت، تصوير جديدي از تأثير موسيقي موتزارت بر روح آدميزاد نمايش داده شد. راوشر نوشته بود موسيقي موتزارت هوش را افزايش مي دهد و زماني که کسي به موسيقي هاي او گوش مي دهد از لحاظ تجسم فضا قدرمندتر از بقيه است. اين مقاله آن قدر سر و صدا کرد که پدر و مادرها تا مدت ها فرزندان شان را مجبور مي کردند براي قبول شدن در امتحانات شان به موسيقي موتزارت گوش بدهند و بچه ها در اتاق بسته به جاي درس خواندن موسيقي او را گوش مي دادند. واکنش به اين تصميم زياد بود تا جايي که تحقيق مفصلي در بخش روان شناسي دانشگاه وين انجام شد. دانشمندان نزديک به 15سال درباره اين پديده تحقيق کردند و در نهايت رسماً اعلام کردند که مقاله راوشر حقيقت ندارد و موسيقي موتزارت حداقل روي مغز بي تأثير است و پدر و مادرها بهتر است به جاي سي دي و نوارهاي موتزارت، به فرزندان شان کتاب هاي درسي شان را پس بدهند.

آيا موتزارت يک نابغه موسيقي است؟
 

موسيقي موتزارت را بايد به طور کامل از زندگي او جدا کرد. با اين حال هم در مورد زندگي او و هم در مورد کارهايش برداشت ها و خواسته هاي متفاوت و ضد و نقيض زياد است. موتزارت همان طور که هواداران زيادي دارد بدخواهان فراواني هم دارد. سال ها پيش ماريا کالاس خواننده سرشناس سوپرانوي دنيا به موسيقي موتزارت لقب «احمقانه» داد و حتي گلن گولد در مورد او گفت که خيلي ديرتر از زماني که بايد، مرده است. داستان ها ي نقل شده از زندگي او اما چيز ديگري را نشان مي دهند. در زندگي موتزارت تا نزديک سه سالگي، زماني که به کمک پدرش که ويولنيست قابلي بود اولين آهنگش را ساخت. همه چيز عادي پيش مي رفت. اما پدر که فرزندش را با اين استعداد ماورايي مي ديد تمام زندگي اش را گذاشت براي آموزش به او. آمادئوس زماني که 12ساله بود در نواختن پيانو، ويولن و ارگ براي خودش کسي شده بود. پدرش، لئوپولد برنامه منظم و دقيقي براي آموزش به او تهيه کرده بود اما مادر خانواده از اين برنامه ناراضي بود. او دوست داشت فرزندش در دوران بچگي مثل بچه هاي اطرافش خوش بگذراند. آمادئوس اما برخلاف مادر از اين کار پدر استقبال مي کرد. او بعدها نظم و تمرکزي که از پدرش به ارث برده بود را در زندگي اش به شايستگي به کار گرفت. خانواده موتزارت در طول قرن هجدهم سفرهاي زيادي داشتند که مهم ترين دليلش گذران زندگي از طريق نواختن موسيقي بود.
موتزارت زندگي کوتاهي داشت اما در همين مدت کوتاه تا مي توانست موسيقي ساخت؛ از اپرا گرفته تا سمفوني، کنسرتوي مجلسي، سونات و سرناد. 12سالش که بود اولين اپراي کاملش را نوشت ودر تمام ژانرهايي که در زمان زندگي اش مرسوم بود موسيقي خلق کرد. نمي شود به راحتي از تأثير شگرف او بر موسيقي زمان خودش گذشت. در نابغه بودن او همين بس که وقتي شش ساله بود جلوي پادشاه اتريش (مهد موسيقي اروپا) تکنوازي مي کرد!

آيا شخصيت او به لطافت موسيقي هايش بود؟
 

خيلي ها مي گويند موتزارت خرده شيشه در زندگي اش زياد داشته و اين تصوير خوش اب و رنگي که از او داريم بيشتر به دليل تلاش هاي همسرش، کنستانز وبر بوده اما هنوز هم نمي شود در مورد زندگي موتزارت به راحتي اظهار نظر کرد. تصويري که کنستانز بعد از مرگ موتزارت به همه نمايش داد، شخصيتي آرام، با روحياتي منحصر به فرد و با احساساتي ظريف بود. موتزارت سال ها بعد از مرگ، هميشه به عنوان سوژه فيلم يا کتاب مورد توجه بود و ابعاد زيادي از زندگي او نوشته شد و روي پرده رفت. هر چند واقعي يا غير واقعي بودن اين روايت ها، هنوز هم در هاله اي از ابهام است. مخالفان آقاي موسيقيدان مي گويند او مرد بسيار بداخلاقي بوده و در عين حال، ولخرج و خوشگذران. حتي در نمايشنامه پيتر شفر که بعدها سوژه فيلم آمادئوس شد، موتزارت آدمي روباه صفت و حيله گر معرفي شده بود، طوري که شبهه پيش آمده که نبوغش در ميان آهنگسازاني مانند برامس و واگنر يک جورهايي شانسي بوده. اين چهره موتزارت با چهره اي که همسرش تلاش زيادي براي نشان دادنش داشت، زمين تا آسمان فرق مي کند. حقيقت اين است که موتزارت جداي از اين تناقض ها هيچ وقت جايگاهش را چه از لحاظ محبوبيت و شهرت و چه از لحاظ کيفيت آثارش از دست نداد. هنوز هم هيچکس به درستي نمي داند حقيقت زندگي موتزارت چه بوده. آيا انسان درستکاري بود يا او را درستکار نشان داده اند؟ آيا انساني شلخته و دمدمي مزاج بوده يا اين توصيفات پاپوشي است که دشمنانش برايش دوخته اند؟ اينها سوالاتي است که شايد هيچ وقت نتوان جواب درستي به آن داد اما مي توان با قاطعيت گفت موتزارت براي هميشه موتزارت مي ماند و موسيقي هايش همين طور با گذشت سال ها از مرگش مي فروشند و سالن هاي نمايش با اجراي اپراهايش پر مي شود.

آيا موتزارت به دليل تب ناشي از سل مرد؟
 

او در آخرين سال هاي زندگي اش شخصي را ملاقات مي کند که چهره اش را پوشانده بود. مرد سياهپوش سفارش ساخت يک مرثيه را به او مي دهد. مرثيه اي براي گراميداشت همسرش که از دنيا رفته، موتزارت تا آخر عمر به اين شخص مانند فرشته مرگ نگاه مي کرد. موتزارت مي دانست خيلي زود از دنيا خواهد رفت و حتي به اين فکر رفته بود که مرثيه اي براي خودش بنويسد. هنوز هم مورخان و حتي پزشکان نتوانسته اند علت اصلي مرگ موتزارت را تشخيص بدهند. تب شديد ناشي از سل توسط بعضي از تاريخ دانان تأييد شده ولي همزمان، از مسموميت جيوه، آنفلوآنزا و تب روماتيسم حاد هم سخن گفته شده است. از آن زمان نوشته هايي برجاي مانده که نشان مي دهند پزشکان براي او حجامت تجويز کرده اند. هر چه بوده موتزارت در پنجم دسامبر سال1791در گذشت و با اينکه در زمان مرگش حدود معادل 42 هزار دلار الان در سال درآمد داشت، در گورستان مخصوص تهيدستان دفن شد. محل دقيق دفن او چندين سال بعد از مرگش گم شد، با اين حال در همان قبرستان سنگ قبري به نام او هست که نزديک ترين حدس به محل دفن اوست.

آيا داستان فيلم آمادئوس واقعي است؟
 

داستان فيلم آمادئوس براساس يکي از داستان هاي مبهم زندگي آقاي موسيقيدان شکل گرفته، داستاني که خيلي ها هنوز باورش ندارند و آن را ساخته ذهن خيال پردازان مي دانند. «آمادئوس» داستان زندگي موتزارت به روايت آنتونيو ساليه ري، آهنگساز هم دوره موتزارت است که در دربار خدمت مي کرده. در مورد آقاي ساليه ري هم حاشيه زياد وجود دارد. خيلي ها مي گويند او با موتزارت مشکل داشته به او زهر خورانده و باعث مرگ او شده است. همين سوژه (راست يا دروغش به کنار) آن قدر جذاب بود که منبع الهام تئاتر الکساندر پوشکين به نام «موتزارت و ساليه ري» شد. کمي بعدتر اپراي ديگري به همين نام از ريمسسکي کورساکف اجرا شد. نمايشنامه آمادئوس قبل از ساخته شدن فيلمش، توسط پيتر شفر نوشته شده بود. ميلوش فورمن که به خاطر ساختن فيلم ديوانه اي از قفس پريد، به اندازه کافي معروف بود نسخه اي سينمايي از آن تهيه کرد. اين فيلم از لحاظ ساختار، فيلمي با پرداخت خوب است اما بحث اصلي محتواي آن است. اوايل فيلم نمايي از يک کشيش را در حال وارد شدن به ديوانه خانه اي مي بينيم و در ادامه، اتاقي که ساليه ري پشت پيانويي مشغول نواختن موسيقي اي ناآشناست. خلوت و آرامش ساليه ري با ورود کشيش به هم مي ريزد اما سرانجام صحبتي بين اين دو پيش مي آيد که باعث مي شود ساليه ري داستاني را از ارتباط دو موزيسين روايت کند؛ يکي نابغه و ديگري در حسرت نابغه بودن. بعد از آن او چندين قطعه ساخته خودش را براي کشيش مي نوازد که کشيش نمي تواند ارتباطي با آنها برقرار کند و اعتراف مي کند آنها را نمي شناسد. بعد نوبت قطعه ديگري است که کشيش با آن شروع به همخواني مي کند. ساليه ري آهي مي کشد و مي گويد اين قطعه، کار موتزارت بود. جريان زندگي موتزارت از دريچه چشمان و احساسات ساليه ري، اين فيلم را به فيلمي جذاب تبديل کرده اما تصوير موتزارت در اين فيلم، تصويري است از يک مرد شلخته، دمدمي مزاج و خوشگذران است. اما زماني که به شرح حال زندگي موتزارت از زبان افراد ديگر و کتاب هايي که در موردش نوشته شده نگاهي مي اندازيم، هيچ نکته منفي از او پيدا نمي کنيم.
منبع: نشريه همشهري جوان، شماره ي297



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو