زبان عاطفه عاشورا
نويسنده: عطيه کشتکاران
رفتار ملايم اهل بيت (ع) در کربلا با دوستان تاريخ ساز شد
امت پيامبر (ص) به قيامي خاطره انگيز نياز داشت که تا قيام قيامت سينه به سينه نقل شود و هر روز که مي گذرد تازه تر و با زباني معاصر ارزش هاي انساني را گوشزد کند. عاشورا در ترکيبي از ستيز و عاطفه زبان تازه اي آفريد که مخاطبش مردمان همه قرون و اعصار مختلف بودند.
اينکه سيدالشهدا (ع) در ميدان جنگ در شديدترين مقاومت ها و ظلم ستيزي ها به عواطف انساني کمال اهتمام را مي ورزد و در کشاکش مقابله با ظلم در يک روز، دوازده بار از جنگ به خيمه برمي گردد به اين دليل است که عاشورا بايد الگويي تکامل گرايي تاريخي باشد؛ مثلاً حتي يک بار هم نقل نشده که سيدالشهدا (ع) در عاشورا با خشونت به زن ها گفته باشد ساکت شوند. اينکه حتي وقتي به دشمن مي رسيده اند و جاي ترحم وجود داشته بلافاصله ترحم مي کرده اند. اينها همه نشانه آن است که مبناي زبان ايشان، زبان سخن گفتن با عاطفه تاريخ است. اصلاً حضرت با زبان عاطفه با تاريخ سخن مي گفتند.
وقتي قمربني هاشم (ع) بر شط وارد شدند تشنه بودند؛ چرا آب نخوردند تا بهتر بجنگند؟ اينکه منطق ايشان به همان اندازه که برابر دشمن شديد است در برابر دوست رئوف و دلبسته است. اين منطق سخن گفتن با تاريخ است. گريه کردن هاي سيدالشهدا (ع) در عاشورا و ابراز عاطفه هاي شديد ايشان مثلاً به حضرت علي اکبر (ع) يا قاسم بن الحسن (ع) به همين علت است. در عين اينکه اين اظهار عاطفه ها يک لحظه هم او را در سختگيري و مقاومت در برابر دشمن سست نمي کند، ابراز عطش مي کند اما هيچگاه تسليم نمي شود. (2)حضرت زينب (س) نيز در کشاکشي زيبا از عقل و احساس حماسه آفريدند. از يک سو براي مجروحين پرستاري دلسوز بودند و از سوي ديگر آنجا که پاي دفاع از هدف قيام و دين الهي به ميان مي آيد، خطابه اي غرا در ميان بهت وحيرت دشمنان تشنه به خون ايراد فرمودند. چه مي شود که بانويي چنين داغديده خم به ابرو نمي آورد و بدون اندک سستي و ترديدي از امام شهيدش دفاع مي کند و ذلت و حقارت دشمن را به رخش مي کشد و تمام مصائبي که به چشم ديده و چشيده را جز زيبايي توصيف نمي کند؟
ابعاد عاطفي عاشورا زباني همه فهم دارد که هر کس در هر برش تاريخ و با هر نژادي که باشد پيام آن را به دل و جان مي شنود. در عين حال اين اوج احساسات و رقت قلب چيزي از صلابت و استواري حماسه آفرينان اين واقعه بزرگ در راه حق نمي کاهد. حادثه عاشورا يک حرکت تاريخي است که در اوج اقتدار و عزت با زبان عاطفه و گرايش به عدل و رحم سخن مي گويد. هر کس با هر ظرفيت روحي که باشد، بهره اي از اين الگوي عظيم مسلماني و ارزش هاي انساني مي برد و سهمي در زنده نگه داشتن ياد و خاطره اين حماسه خواهد داشت و پيام عدالت طلبي و ذلت ناپذيري را به نسل بعد از خود منتقل خواهد کرد.
چنين است که امام خميني (ره) مي فرمايند: «محرم ماه نهضت بزرگ سيد شهيدان و سرور اولياي خداست که با قيام خود در مقابل طاغوت، تعليم سازندگي و کوبندگي به بشر داد و راه فناي ظالم و شکست ستمکار را فدايي دادن و فدايي شدن دانست؛ و اين خود سرلوحه تعليمات اسلام است براي ملت ها تا آخر دهر.» (3)
پي نوشت ها :
1- «لم اخرج اشرا و لا بطرا ولامفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي». همانا من به منظور تباهگري و خودخواهي و فساد و ستمگري حرکت نکرده ام، تنها براي اصلاح امت جدم رسول خدا قيام نموده ام. بحارالانوار، ج44، ص329.
2- سخن گفتن سيدالشهدا (ع) با عاطفه تاريخ، استاد سيدمنيرالدين حسيني الهاشمي، سايت دفتر فرهنگستان علوم اسلامي قم
3- صحيفه نور جلد 12، ص 11