نگاهي به باغ هاي قديمي پايتخت
«چنارستان» و«شهر باغ ها» دو نام آشناي طهران از ديرباز تا پنجاه، شصت سال پيش بودند و هنوز هم برخي از خيابان هاي پايتخت کشورمان، نام باغ ها را بر خود دارند و به همان نام هاي قديمي آن ها را مي شناسيم. کوچه باغ انگوري در خيابان خيام، پايين دست ميدان محمديه (اعدام) خيابان لاله زار، محله اناري در محدوده طرح نواب قرار داشت و خيابان مختاري نيز باقي مانده اي است از پارک و باغ محمد کريم خان مختار السلطنه و فرزندش رکن الدين مختار (مختاري). تا سه دهه پيش در محدوده طرشت و در قسمت شمال غربي طهران، توتستان هاي بسياري پيدا مي شدند و هنوز هم «کوچه باغ»هاي کمي در اين محدوده – در بالا دست اتوبان شيخ فضل الله- باقي مانده اند و همه باغ هاي ونک طعمه کلنگ شده اند و تا منتها اليه کوهپايه سلسله جبال البرز در شمال تهران، ديگر باغي باقي نمانده و بلند مرتبه سازي حتي در اراضي احتسابيه و قريه قديمي جوز درختک (آجودانيه) چنان سرعت گرفته است که بعيد نيست تا چند سال ديگر، چشم انداز تهران، کله قند برفي البرز نباشد و به جاي آن، قوطي کبريت هاي روي هم گذاشته شده به نام آپارتمان به ما خواهند گفت: البرز را فراموش کنيد، ما جاي درختان، رودخانه هاي فصلي، برف هاي باقي مانده اوايل تابستان و... را گرفته ايم و باغ هاي قديمي را فقط در ميان اوراق کتاب ها جست و جو کنيد. براي آن تجديد خاطره کنيم سري مي زنيم به برخي از باغ ها، پارک ها و باغچه هاي طهران از جنوبي ترين منطقه تا شمال تهران و ييلاقات شميران. علت العمل ويراني باغ هاي تهران را بايد در عوامل: از بين رفتن حدود به علت تخريب دروازه ها و پر کردن خندق ها در اوايل قرن حاضر، توسعه شبکه آبرساني از سال 1334 به بعد؛ توسعه استفاده از نيروي برق و روشنايي، مهاجرت بي رويه و انفجار جمعيت طي پنج دهه گذشته عموماً و سه دهه گذشته خصوصاً ايجاد جاذبه هاي بسياري از جمله درماني و وجود بيمارستان هاي مجهز به نسبت بسياري از شهرهاي بزرگ همچون شيراز، اهواز، تبريز، کرمان و...
باغ ظهيرالدوله
باغ بزرگ ظهيرالدوله در شمال خيابان منوچهري در خيابان فردوسي، باغ علا الدوله در محل فعلي کوچه روزنامه کيهان، باغ ولي آباد در خيابان هدايت که متعلق به محدوده ولي خان تنکابني بود، باغ علي خان امين حضور در حوالي سه راه امين حضور، باغ آقا رضا اقبال السلطنه، آجودان باشي (کوچه برلن فعلي) باغ پسته بک (کوچه ميرزا ممود وزير در خيابان پانزده خرداد شرق- باغ اقدسيه، باغ ميرزا هاشم ( در خيابان جمهوري، ميدان بهارستان) باغ سپهسالار وجيه الله ميرزا ( که هنوز هم آن را به همين نام در خيابان شاه آباد مي شناسيم- باغ جنت گلشن- خيابان منتهي سرپل اميربهادر- باغ شاه (پادگان حرفعلي) باغ شعاع السلطنه ملک منصور ميرزا ( محله باستيون در ميدان حسين آباد به سمت غرب تا حوالي ميدان حر) و صدها باغ و باغچه ديگر، تهران و ييلاق هاي اطراف آن را تشکيل مي دادند.
باغ نگارستان
از جمله بهترين باغ هاي طهران، آن هم در محدوده قديمي شهر، باغ نگارستان بود که در اين محل مرحوم قائم مقام فراهاني به شهادت رسيد و محدوده فعلي وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان برنامه و بودجه سابق و ساختمان هاي منتهي به خيابان صفي عليشاه و همچنين خيابان دانش سرا، بخشي از اين باغ اند. در نزديکي اين باغ، پارک امين الدوله، متعلق به ميرزا علي خان امين الدوله قرار داشت که محله اعيان نشين «دولت» را تشکيل مي داد. اراضي ميدان دروازه شميران و خيابان فخرآباد، بخشي از اين باغ بزرگ بود.
پارک مختار السلطنه
محمد کريم خان مختارالسلطنه حاکم قصي القلب طهران که هنرش آويختن قصاب به چنگک و به «صلابه کشيدن» او بود و نانوا را در تنور انداخت تا نان شهر را تأمين کند، در محدوده پايين دست پل امير بهادر تا حوالي ميدان راه آهن صاحب باغ و پارکي بود که انواع گياهان را در آن پرورش مي داد. اين آدم عجيب و غريب که در عين بي رحمي، بسيار منظم و مبادي آداب بود، يکي از مردان تأثير گذار موسيقي ملي ما در عصر حاضر است و مي توانست ويولون را در حد اساتيد به نام اين ساز، همچون حسين ياحقي و استاد ابوالحسن صبا بنوازد. رکن الدين مختار در محوطه اين باغ وسيع بسياري از گياهان خارجي را به بهترين شکل پرورش مي داد و امروز از آن باغ وسيع و زيبا، فقط يک نام باقي مانده است؛ خيابان مختاري.
باغ امين السلطنه
در کمرکش خيابان لاله زار کوچه اي به نام «اتحاديه» قرار دارد که در انتهاي آن، باغي نسبتاً وسيع هنوز هم باقي مانده است. اين باغ، بخشي از باغ بزرگ ميرزا علي اصغرخان امين السلطنه (اتابک اعظم) بود که بعد از ترور او در مقابل مجلس، توسط ورثه او تکه تکه شد و به فروش رسيد و بخشي از باغ بعدها توسط رحيم اتحاديه خريداري و نگهداري مي شد. در ميان اين باغ، خانه اتابک هنوز باقي مانده و سريال «دايي جان ناپلئون» در اين محل فيلمبرداري شده است.
باغ اميريه و منيريه
باغ دويست هزار متري اميريه متعلق به کامران ميرزا نايب السلطنه و مادرش منيرالسلطنه بود که پل امير بهادر تا بالا دست ميدان منيريه را در برمي گرفت و هنوز نام قديم خود را داراست. کامران ميرزا که بعد از اميرکبير لقب آن بزرگ مرد (اميرکبير) را از سوي پدرش دريافت داشته بود، نام اين باغ را از لقب به ناحق گرفته اش، گرفت و قسمت شمالي آن را به نام مادرش باغ «منيريه» ناميد. محدوده واقعي اين باغ در شمال خيابان امام خميني (ره)- که امروز به نام دانشگاه افسري امام علي (ع) آن را مي شناسيم – در غرب خيابان ولي عصر (عج) در جنوب خيابان سرگردبشيري- ارامنه اسبق و بوعلي سابق- و در شرق تا نزديکي هاي خيابان وحدت اسلامي (شاپور سابق) بود.
باغ مشيرالدوله: ملک قاتل امير
باغ مشيرالدوله در محدوده خيابان مجاهدين اسلام (ژاله سابق) تا خيابان شريف رضي و (نخشب سابق) و باغ گلشن و دلگشا قرار داشت که متعلق به سردار ايرواني بود و بعدها به صرف علي خان فراشباش حاجي الدوله (قاتل شادروان ميرزا تقي خان اميرکبير) در آمد. اين باغ طي دو مرحله توسط ميرزا حسين خريداري و عمارت و مسجد سپهسالار در آن ساخته شد و بعد از فوت او، مسجد مذکور توسط برادرش يحيي خان تکميل شد.
باغ نظاميه: کافه لقانطه
در محدوده ميدان بهارستان فعلي تا چهارراه سرچشمه باغي به نام نظاميه متعلق به ميرزا کاظم خان نظام الملک وجود داشت. اين باغ صله خيانت بود و به عنوان پاداش به ميرزا آقا خان نوري، صدراعظم خيانت پيشه و وابسته به بيگانگان از سوي ناصرالدين شاه داده شد و او آن را به فرزندش کاظم که لقب نظام الملک را دريافت داشته بود، واگذار کرد و نامش را «باغ نظاميه» گذارد. در اين باغ، کافه معروف لقانطه توسط غلامحسين خان لقانطه به سبک جديد و اروپايي ساخته شد و در حال حاضر فقط نامي از آن روي در کوچه منشعب از ميدان بهارستان و چهار راه سرچشمه باقي مانده است.
باغ لاله زار
محدوده باغ لاله زار در شمال خيابان جمهوري اسلامي، در شرق خيابان اکباتان، در غرب خيابان فعلي لاله زار و جنوب ميدان امام خميني (ره) (توپخانه) بود که سبب ساز لطافت هواي تهران شده بود. دکتر پولاک – پزشک مخصوص ناصرالدين شاه- در خاطراتش تصريح مي کند که هواي تهران در فصل بهار چنان لطيف بود که در جوار اين باغ، در فضاي آزاد، عمل جراحي انجام مي داد. اين باغ محل پذيرايي سفيران خارجي بود، و در بخشي از آن اولين باغ وحش تهران را ايجاد کردند.
باغ ايلخاني
در ضلع غربي خيابان فردوسي فعلي از محدوده خيابان سوم سرهنگ سخايي تا خيابان جمهوري اسلامي باغي وجود داشت که متعلق به الله قلي خان ايلخان قاجار بود. او فرزند عزت نسا خانم، عمه محمد شاه قاجار بود که بعدها به حباله نکاح مرشد محمد شاه، حاج ميرزا آقاسي ايرواني در آمد. در محدوده اين باغ که همجوار با ميدان مشتق يا باغ ملي بود، در حال حاضر بانک مسکن- سالن اپراي سابق که در دوره پهلوي اول ساخته شد- مجموعه بانک ملي و بيمارستان اين بانک و فروشگاه فردوسي اسبق و شهر و روستاي سابق ساخته شد.
چهارباغ
طبق نوشته سفير عثماني در روزگار صفوي، در محدوده ميدان ارک تا حوالي ابتداي بازار عباس، تقريباً کوچه منوچهر خاني دوم در خيابان خيام، باغي به نام چهارباغ که داراي چهار رديف درختان چنار بوده است، وجود داشته است. اين درختان از قنات «مهرگرد» سيراب مي شده اند و هنوز هم مظهر اين قنات، در زير عمارت معروف شمس العماره در مقابل کوچه مروي، آب روشني را به سمت جنوب آن روانه مي سازد. اين باغ در دوره کريم خان زند دستخوش تغيير و تحول شد و با ساخت و سازها و همچنين شکل گيري قسمت غربي بازار تهران و سنگلخ از بين رفت.
باغ فردوس و فرودگاه مهرآباد
باغ فردوس شميران متعلق به دوستعلي خان معيرالمالک بود که در ميان بخشي از محله سنگلخ ميان بازارچه قوام الدوله تا حوالي امامزاده سيد ناصرالدين (ع) نيز باغ وسيعي داشت و همچنين باغ حسين آباد را نيز در غرب طهران به عنوان مهريه همسرش عصمت الدوله به نام مهرآباد، در اختيار داشت که امروز در محل فرودگاه مهرآباد است.
پارک مسعوديه؛ بناي ظلم
در محدوده خيابان اکباتان، هنوز هم عمارت مسعوديه باقي است و به رغم آن که از ابتداي قرن حاضر بارها ميان وزارت خانه ها و سازمان هاي دولتي دست به دست شده است، اين بناي ظلم، توسط شاهزاده جبار و ستمگر قاجاري، مسعود ميرزا ظل السلطان ساخته شد و گويا بخشي از آن متعلق به «بانو عظمي» خواهر وي بود که به طرز مرموز و مشکوکي از بين رفت. اين ملک در سال 1302 توسط رضا خان سردار سپه ظاهراً خريداري شد و در اختيار وزارت معارف و صنايع مستظرفه قرار گرفت و مدت ها نيز در اختيار وزارت فرهنگ- آموزش و پرورش بعدي- بود و در حال حاضر بعد از چند بار دست به دست شدن، گويا در اختيار بخش خصوصي براي بهره برداري بهينه قرار گرفته است.
موخره
باغ هاي فرح خزان تهران که تا پنج دهه پيش هم با اندکي فاصله گيري از شهر، وجود خارجي داشتند، امروز محل ساخت و ساز قرار گرفته اند و تهران را در عرض و طول به بيش از هشتصد کيلومتر و در ارتفاع به سه چهار برابر آن، رساندند و امروز تهران، ريه هايش در فصول سرد سال، به علت وارونگي هوا، که حاصل استفاده ميليون ها نفر از خودروهاي غيراستاندارد و سوخت بي کيفيت است، مسموم است و تردد در شهر، آن هم در اين روزها، اگر باد نوزد و باران نبارد، بس خطرناک است.
تا دير نشده بايد به فکر باغ هاي باقي مانده شهر از شمال تا جنوب اش باشيم. امروز هواي تهران به علت شکل جغرافيايي خاص تهران و وجود سلسله جبال البرز در شمال آن، ساکن و بدون حرکت است و برج نشينان با خطر بيشتري روبه رو هستند.
تهران، بيش از پارکينگ خودرو و ساختمان به درخت نياز دارد که تا از ما حصل مدرنيزم شهري و توسعه، به شکلي مناسب با ذهنيت و روحياتي سالم بهره مند شويم.
منبع: ماهنامه همشهري ماه شماره 94.