انتقام در توفان

که بود مختار؟ چه کرد مختار؟ چه شد مختار؟ این شخصیت تأثیرگذار هم مثل خیلی از شخصیت های تاریخ اسلام در لحظات سخت و عجیبی ظهور کرده وتأثیرگذار
يکشنبه، 15 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتقام در توفان

انتقام در توفان
 

نویسنده: احسان ناظم بکائی



 

مختار چه جایگاهی در تاریخ اسلام دارد؟

که بود مختار؟ چه کرد مختار؟ چه شد مختار؟ این شخصیت تأثیرگذار هم مثل خیلی از شخصیت های تاریخ اسلام در لحظات سخت و عجیبی ظهور کرده وتأثیرگذار بوده؛ اما به دلایلی چندان نمی شود به سوال هایی که درباره زندگی او مطرح می شود جواب داد. چون هم آن دوره چندان سنت تاریخ نگاری باب نشده بود، هم مخالفان اکثراً عربی او برای خراب کردنش چهره ای کذاب، خیالی و سحرگونه از او ساختند و هم موافقان اغلب شیعه و ایرانی او جایگاهی اسطوره ای و اساطیری برایش فراهم کردند. به همین دلیل تولد، زندگی و مرگ ثبت و ضبط شده دقیقی در تاریخ ندارد.

پسر کو ندارد نشان از پدر

تقریباً در هیچ کتابی حرفی از تاریخ دقیق تولدش پیدا نمی شود و فقط بعضی تاریخ نویسان پیش بینی می کنند سال تولد او سال اول هجری قمری است؛ یعنی همسن تاریخ رسمی اسلامی.
با استناد به حرف این مورخان، مختار در سال اول هجری در طائف در نزدیک مکه به دنیا آمد. پدرش ابوعبید بن مسعود از مسلمانان طائف و از قبیله بزرگ ثقفی بود. ابوعبید در زمان خلافت عمر به مدینه رفت و همراه با سعد بن ابی وقاص راهی فتح ایران شد اما در جنگ پل ( یوم الجسر) در نزدیک بصره، زیر پای فیل ارتش ساسانی رفت و کشته شد. مختار که در این جنگ 13 ساله بود هم رکاب پدر جنگید و یتیم شد.
مدتی بعد همراه با عمویش سعد که تکفل او را به عهده داشت به کوفه و توسط سعد ابی وقاص و به عنوان پادگان سپاه ساخته شده بود رفت و همان جا ماند. او همبازی عمر پسر سعد ابی وقاص و چند نفر از پسران فرماندهان سپاه اسلام بود؛ پسرانی که چند سال بعد بر سر ماجرای کربلا و عاشورای حسینی در برابر هم قرار گرفتند.
وقتی امام علی (ع) در سال 35 هجری خلیفه شد و کوفه را پایتخت کرد، در رکاب امام بود. امام علی (ع) هم سعد، عموی مختار را والی مدائن کرد. پنج سال بعد وقتی امام علی (ع) شهید شد، مختار در مدائن بود. چند ماه بعد هم که امام حسین (ع) با بدنی زخمی به مدائن رسید، مختار پیشنهاد داد که ایشان را تحویل معاویه بدهند. البته تاریخ نویسان می گویند این حرف را برای سنجش میزان ارادت عمویش به امام گفته. با این حال وظیفه دفاع از امام به مختار سپرده شد. بعد از اینکه ماجرای صلح پیش آمد و امام به مدینه رفت مختار هم قید کوفه را زد و سراغ کشاورزی رفت.

جامانده از عاشورا

وقتی در سال 60 هجری معاویه مرد و یزید جایش را گرفت، مختار به کوفه برگشت و همراه با هزاران کوفی دیگر برای امام حسین (ع) دعوتنامه فرستاد. امام حسین (ع) نیز با توجه به این نامه ها و تمام شدن حجت، مسلم بن عقیل، پسر عموی خودش را روانه کوفه کرد و بعد از مدتی هم خودش با یارانش از مکه راهی کوفه شد. فرستاد امام در خانه مختار با اهالی کوفه بیعت کرد و نامه ای مبنی بر حمایت کوفیان به امام فرستاد. یزید هم که دید خانه داماد والی اش ( نعمان بن بشیر ) پایگاه مسلم شده ( مختار با دختر نعمان ازدواج کرده بود ) نعمان را توبیخ و از کار بر کنار کرد و جایش عبیدالله بن زیاد، والی بصره را راهی کوفه کرد. در این فاصله مختار از کوفه خارج شده بود و در حال بیعت گیری از قبایل حاشیه شهر بود.
او وقتی به کوفه برگشت که مسلم شهید شده بود و کوفه در حالت حکومت نظامی قرار داشت. مختار توسط عمروبن حریث، رئیس پلیس کوفه دستگیر شد و به جرم پناه دادن به مسلم به زندان افتاد و در زمان عاشورا در زندان بود. ابن زیاد با چوبدستی آن قدر به سر و صورت مختار زد که چشم او مجروح و پلکش پاره شد.

دفاع از کعبه

بعد از واقعه کربلا، مختار با وساطت عبدالله بن عمر، شوهر خواهرش از زندان آزاد شد. عبدالله بن عمر بن خطاب که شوهر صفیه، خواهر مختار بود، روابط نزدیکی با یزید داشت. ابن زیاد بعد از آزادی مختار، سه روز به او مهلت داد که کوفه را ترک کند و او هم به مکه و بعد به طائف رفت. آن زمان حجاز زیر نظر عبدالله بن زبیر بود. ابن زبیر با استفاده از ضعف حکومت یزید و ادعای خونخواهی امام حسین (ع) ادعای خلافت داشت و بر حجاز مسلط شده بود. مختار به شرط حکومت بر عراق با آل زبیر بیعت کرد و همراه با آنها در برابر سپاه شام قرار گرفت و از حریم حرم کعبه در برابر شامیان دفاع کرد. در میانه جنگ، خبر مرگ یزید باعث شکست محاصره مکه شد.

تنها در میان توابین

با آغاز جنگ داخلی در شام بر سر جانشینی یزید، کوفه هم در اختیار زبیریان قرار گرفت و مختار به آن شهر بازگشت. مختار وقتی وارد کوفه شد که سلیمان بن صرد خزاعی در تدارک جنبش توابین بود. ابواسحاق سابقه سلیمان را نداشت و از طرفی نگاه سلیمان را هم دوست نداشت؛ نگاه بی سیاست بر مبنای شهادت و انتحار. او صبر کرد تا ببیند چه می شود. عبدالله بن یزید، حاکم زبیری کوفه هم از ترس، مختار را زندانی کرد تا خبر شکست توابین در سال 66 هجری در زندان به او برسد. توابین در عین الورده به رهبری سلیمان بن صرد با سپاه شام جنگیدند و شکست خوردند. توابین 4 هزار نفر بودند و سپاه شام 20 هزار نفر.

ای پیروز کننده، بمیران

یک سال بعد در سال 66 هجری، مختار با کمک ایرانی های کوفه که دوستداران خانواده امام علی (ع) بودند قیام کرد. مختار برای این قیام سعی کرد هم نظر مثبت امام سجاد (ع) و محمد حنفیه برادر امام حسین (ع) را به دست بیاورد هم در کوفه صاحب نفوذها را جذب کند. در مورد اول توانست حمایت ضمنی محمد حنفیه را به دست آورد و در مورد دوم هم ابراهیم بن مالک اشتر را با خود همراه کرد.
بعد از این مقدمات قرار شد شب پنجشنبه 14 ربیع الاول سال 66 قیام آغاز شود. عبدالله بن مطیع ( حاکم کوفه ) که فهمیده بود خبرهایی هست از چند شب قبل از آن کنترل را بیشتر کرد. سرانجام دو روز قبل از آن کنترل ها را بیشتر کرد. سرانجام دو روز قبل از روز موعود با درگیری ای که بین ابراهیم بن مالک اشتر و نیروهای حکومتی پیش آمد، قیام زودتر شروع شد و با فریاد یا لثارات الحسین (ع) یا منصور امت، کوفه تصرف شد. عبدالله بن مطیع بعد از سه روز محاصره مخفیانه از قصر فرار کرد.

تاوان خون خدا

بیشتر سپاهیان مختار ایرانی بودند که از رفتارهای امام علی ( ع) خاطره خوشی داشتند و در عین حال از تبعیض نژادی خاندان اموی متنفر بودند. حتی وقتی خبر تصرف کوفه توسط مختار به عبدالملک مروان رسید به او گفتند در پشت سر ما سپاهی است که همه دیلم و فارس فارسی حرف می زنند.
بعد از آن مختار حاکم کوفه شد و مردم با او بیعت کردند. اشراف و اعراب کوفه که اوضاع را بحرانی دیدند شورش کردند ولی شکست خوردند. مختار هم که تا آن موقع به دنبال جلب حمایت آنها بود، بعد از این ماجرا قید همراهی آنها را زد.
بعد از پیروزی در قیام، مختار فرمان داد مردم قاتلان امام حسین (ع) را هر طور که می دانند تعقیب و دستگیر کنند. می گفت:« دین ما اجازه نمی دهد بگذاریم کسانی که حسین را کشتند، با امنیت و آسایش زندگی کنند و اگر این طور بشود من خونخواه خانواده پیامبر نیستم بلکه همان کذاب و دروغگو هستم که دشمنان به من می گویند... برای پیدا کردن جانی های کربلا از خدا کمک می خواهم و شکرگزار هستم که الان شمشیری بالای سر آنها هستم... پس آنها را به من معرفی کنید تا دنبالشان کنم و ریشه شان را بخشکانم.» با این دستور، گردان های تعقیب کننده تشکیل و عملیات پیدا کردن جانیان کربلا شروع شد. عده زیادی از قاتلان به بصره فرار کردند. عده ای مثل شمر و سنان در میانه راه توسط نیروهای مختار کشته شدند.
در پایان سال 66 هجری عبدالملک، ابن زیاد را با سپاهی روانه عراق کرد تا ماجرای مختار را فیصله بدهد. مختار هم ابراهیم، پسر مالک اشتر نخعی را که یار غارش بود به جنگ ابن زیاد فرستاد. او در نصیبین در موصل عراق با سپاه شام که فرمانده اش عبیدالله بن زیاد بود جنگید و شکست سختی به آنها تحمیل کرد. سر ابن زیاد را هم بریدند و فرستادند برای مختار، بعد بدن نحسش را آتش زدند.
روز شکست لشکر شام و کشته شدن پسر زیاد، روز عاشورای سال 67 هجری قمری بود. درست شش سال بعد از شهادت امام حسین (ع) و در روز شهادت، عبیدالله تقاص پس داد.

بی وفایان کوفه

ابراهیم بعد از این جنگ در موصل ماند و مختار در کوفه تنها شد. از طرفی آل زبیر هم که دیدند کار مختار بالا گرفته، با کمک فراریان کوفه، سپاه بزرگی را روانه بصره کردند. فرمانده سپاه، مصعب پسر زبیر و برادر عبدالله بین زبیر بود. فراریان کوفه مصعب را قانع کردند که با شکست مختار کوفه را هم بار دیگر به قلمروی زبیریان خواهد افزود و مختار هم الان تنهاست. سرانجام سپاه مختار و مصعب در حرورا در جنوب کوفه برابر هم قرار گرفتند. در نهایت جریان درگیری به نفع زبیری ها به پایان رسید. مختار در کوفه و در رمضان سال 67 کشته شد. جالب اینجا بود که سه سال قبلش، مختار در ماجرای محاصره مکه توسط سپاه بنی امیه در کنار آل زبیر بود و فرمانده لشکر آنها. قبر او در کنار قبر مسلم است.
انتقام در توفان

تهمت به مختار

وضع کوفه در زمان مختار عوض شده بود. برده ها، صاحبانشان را اگر در کربلا نقشی داشتند، می کشتند یا حتی گاهی سوء استفاده می کردند، تا جایی که سوار کولشان می شدند. اشراف و زورگوها ذلیل شده بودند. از طرفی مختار خیلی ها را از دم تیغ گذرانده بود. هم پسران زبیر دشمنش بودند و هم بنی امیه و هم اشراف فراری کوفه. به خاطر همین سخت ترین حمله های تبلیغاتی را عیله او شروع کردند. می گفتند او ادعای پیامبری کرده. می گفتند دروغگوست، دجال است و خلاصه هر حرف بی ربطی می توانستند به او نسبت می دادند. همه اینها اما باعث نشد مختار کوتاه بیاید.

پی نوشت ها :

با نگاهی به ماهیت قیام مختار / فاضل رضوی اردکانی
تاریخ خلفا / رسول جعفریان
ایران پس از اسلام /عبدالحسین زرین کوب
زندگانی علی بن الحسین (ع) و قیام امام حسین (ع) / سید جعفر شهیدی
لهوف / سید بن طاووس

منبع: نشریه همشهری آیه شماره 3




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار