درگفت و گوی پیش روی حضرت آیت الله عباس محفوظی، از اساطین حوزه علمیه قم، مباحث ارزشمندی را پیرامون لزوم ترجیح کالاهای داخلی بر کالاهای وارد شده از بلاد کفر ارایه داده اند. ایشان، هم چنین، با یادآوری خاطراتی از اساتید بزرگوار خود، توضیح می دهند که سیره سلف صالح براستفاده از محصولات و تولیدات اسلامی بوده است و ایشان نه تنها لباس تهیه شده توسط مسلمانان را می پوشیدند؛ بلکه حتی از قلم و کاغذ تهیه شده از بلاد مسلمین استفاده می کردند.
حضرت استاد؛ ممنون از فرصتی که در اختیار مجله خردنامه همشهری قراردادید. با توجه به نام گذاری امسال از جانب مقام معظم رهبری به سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نظر خود را در ارتباط با تولید ملی بیان فرمایید.
دین اسلام جامع تمام کمالات برای فرد و اجتماع درعرصه های مختلف است. یکی از جوانب مهم دین اسلام اهمیت دادن به مسئله معاش و معیشت دنیوی فرداست. به عنوان نمونه اقتصاد کار و کارگر از جمله اموری است که دراسلام به آن اهمیت بسیار داده شده است. به طور کلی می توان گفت که اسلام، به هرطریق مشروع و معقولی که ممکن باشد، تحقق آن دسته از اهداف اقتصادی دنیوی فرد را که زمینه ساز انجام مسائل خواسته شده اخروی از او است مد نظر دارد. مقوله تولید ملی، که مقام معظم رهبری دام ظله العالی امسان به آن اشاره داشتند از جمله مسائل این گونه ای است؛ یعنی دررابطه با معیشت فرد و اجتماع قراردارد.
البته باید توجه بنماییم که اصطلاح "ملی" منسوب به ملت است و معنای ملت در فرمایش ایشان در زمان ما، با "ملت" در عرف گذشتگان فرق دارد. عرف قدمای اسلام ملت را درمعنای وسیع تر از یک کشور خاص به کار می بردند و استعمال شرعی این لفظ هم در نصوص دینی فراتر از یک محدوده مشخص از اقلیم اسلام است؛ حتی تا همین اواخر هم اصطلاح ملت را در همان مورد خاص سابق به کار می بردند. مثلاً حاج آقا رضا واعظ همدانی را خطابه ای است به نام "هدیه النمله الی رئیس المله". این رسال ده ها سال قبل تر درهند چاپ شده است.(1) مقصود از رئیس ملت در نام کتاب ایشان، میرزای شیرازی؛ عالم بزرگ عهد قاجار؛ است. ریاست دینی ایشان منحصر بر شیعیان ایران نبود و مقصود از رئیس ملت همان رئیس شیعیان زمانه ایشان است. هم چنانکه استاد اساتید ما، مرحوم علامه میرزای نائینی، وقتی در زمان مشروطه کتاب "تنبیه الامه و تنزیه المله"(2) را می نگارد اصطلاح ملت را در غیر مراد امروزی ما به کار می برد. منظور مرحوم علامه نائینی از این عنوان آگاه کردن امت اسلامی نسبت به حسن مشروطه است. مفهوم ملت در زمانه ما، بر اثر این مرز کشی هایی که بین کشورهای اسلامی شده است، با ملت سابق فرق دارد. مقصود رهبر معظم انقلاب نیزاز تولید ملی، تولید در عرصه کشور است؛ هر چند اصل تولید داخلی مسلمانان، در هر کشوری که باشند، امری نیکو و پسندیده است.
در فرهنگ اسلامی به خودکفایی و عدم وابستگی به اغیار به خصوص کفار تأکید بسیاری شده است و مسلمانان از وابستگی های مضر بر حذر داشته شده اند؛ چرا که وقتی توانایی تولید کالاها و احتیاجات داخلی را داشته باشیم، جدای از حسن شرعی مسئله، دلیلی برای استفاده از کالای کفار و وارد کردن کالا از کشورهای کافر را نداریم؛ البته از قاعده نفی سبیل نمی توان حرام بودن واردات کالاهایی را که قدرت بر تولید داخلی آنها داریم استفاده کنیم؛ ولی در اصل این قضیه، که تولید داخلی چه از لحاظ فعلی و چه از جهت فاعلی امری مرغوب و مستحسن است، جای شک نیست.
نکته دیگر آنکه استفاده از کالاهای غربی ها و کفار حتی اگر بدون اثر پذیرفتن از فرهنگ آنها هم باشد امرخوبی نیست. در حدیث است که "من تشبه بقوم فهو منهم" (اگر کسی شبیه به قومی شد از آنها خواهد بود). معنای این حدیث البته صیروت انسان، مثلا، از اسلام به کفر نیست؛ مگر این تشبه در بحث اعتقادات باطله باشد. اما در سطوح دیگر هم این تشبه درست نیست. به عنوان مثال چقدر ناپسند است که چادر بانوان مسلمان را کره ای ها، که بت پرستان هستند، تهیه کنند. متأسفانه در برخی از کشورهای اسلامی بعضاً حتی در خوراک خود نیز وابسته به غرب هستند. این مسئله در تمام جوانب زندگی این مسلمانان اثر خواهد گذاشت.
با لحاظ آنچه گفته شد شایسته است مسئولین مملکت، در تبعیت از مقام معظم رهبری، در زمینه تقویت تولید ملی و کاستن از واردات بی رویه، و بعضاً مضر، اقدام کنند. در این صورت است که حکومت اسلامی ما روز به روز نماد زیباتری از تحقق اداره یک جامعه را بر اساس احکام اسلامی ارایه خواهد داد. این امر علاوه بر حسن ذاتی، که اشاره رفت، باعث کوتاه شدن دست بیگانگان از کشور ما و نقش برآب شدن توطئه های آنان در زمینه های تحریمی نیزخواهد شد.
یکی از اصلی ترین اقدامات گاندی در زمینه مبارزه با استعمار انگلیس این بود که رو به مصرف تولیدات وطنی آورد. با اینکه صنعت نساجی انگلیس در آن زمان از هند بسیار قوی تر و پیشرفته تر بود؛ ولی گاندی کرباس هندی می پوشید و مردم هم از وی تبیعت می کردند. این کار وی به انگلیس فشار فراوانی آورد.
پرواضح است که مردم در بحث تولید ملی باید همکاری نمایند و روحیه تقدم مصرف اجناس و کالاهای خارجی بر کالاهای تولید داخل را از بین ببرند. این روحیه از سیاست های طاغوتی پهلوی است و باید مردم آن را در خود بمیرانند.
اساتید و مشایخ بنده در قم و نجف مانند آیت العظمی بروجردی، امام راحل (ره)، آیت الله گلپایگانی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ عبدالحسین حلی، شیخ محمد تقی بهجت و دیگر بزرگانی که زمان شان را درک کردیم یا نزدیک به زمان ما بودند مثل علامه بلاغی نجفی و شیخ علی زاهد قمی و شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز مقید بودند از محصولات و تولیدات اسلامی استفاده کنند و لباس مسلمانان را بپوشند. حتی از قلم و کاغذ تهیه شده از بلاد مسلمین استفاده می کردند. خلاصه کلام این که اجازه ورود فرهنگ غربی ها را با ورود کالاهای شان بنابر عادت عملی خود، تا جایی که میسوربود، نمی دادند. قبل از این بزرگواران نیز در روزگار مشروطه و ما قبل آن می بینیم که براین قضیه تولید ملی و حمایت از آن تأکید زیادی می شود.
همین قضیه نهضت تنباکو را مشاهده کنید. مردم با تبعیت از علما ضربه محکمی به استعمار خارجی و استبداد داخلی زدند. هدف از این قرارداد تنباکو فقط امور اقتصادی نبود. هزار برنامه دیگر برای خود طراحی کرده بودند تا کشور مفلوک ایران را بیش تر به خاک سیاه ننشانند و با حکم، و نه فتوای میرزای شیرازی، آب رفته به جوی باز آمد و شکست سنگینی به انگلیس وارد شد.
چند سال بعد نیز داستان "شرکت اسلامیه" اصفهان پدید آمد. انجمن ترقی با همکاری عده ای از تجارو علما شرکتی را در جهت تقویت صنعت منسوجات داخلی تأسیس کردند و حتی برخی علما فتوا به وجوب استفاده از محصولات این شرکت و حرمت استفاده از صنایع خارجی دادند.
این شرکت شعبه هایی را درشهرهای مختلف تأسیس کرد و از این طریق نفوذ برخی کالاهای غربی به ایران گرفته شد. علمای نجف نیز وقتی این قضیه را مشاهده کردند به پشتیبانی از آن برخواستند. از مشهورترین مراجع و علمای آن عصر که از این شرکت و در واقع از تولید ملی حمایت کردند می توان مرحوم آخوند خراسانی، میرزا حسین خلیلی تهرانی، محدث نوری، شیخ عبدالله مازندرانی، سید اسماعیل صدر عاملی اصفهانی، سید محمد کاظم یزدی و... را نام برد. این شرکت بعدها دامنه فعالیت خود را در امور اقتصادی و تولیدی گسترش داد و به غیر از منسوجات و پوشیدنی ها نیز پرداخت. چند سال بعد که مشروطه شد و روسیه قصد داشت ایران را اشغال کند علمای نجف، و در رأس آنها مرحوم آخوند خراسانی، مردم را مدام ترغیب به استفاده از تولیدات داخلی مسلمین می نمود و با اینکه از وی می خواستند فتوای تحریم استفاده از کالاهای روس را اعلام کند ایشان این کار را نکرد، بلکه مرام را سفارش می نمود و می فرمود بدون تحریم کردن هم می توان از آن کالاها استفاده نکرد. به علاوه این تحریم برخوی روس مستکبر می افزاید و مثل مار زخمی می شود؛ یعنی این که می توان به مقابله مسالمت آمیز روی آورد و بدون راه های حاد اقتصادی سایر جنبه های زندگی مسلمین را تقویت کرد و از وابسته بودن به غربی ها، که خیر ما را نمی خواهند، دوری کرد. چنان که گفته شد اگر این وابستگی اقتصادی مذموم نیز نبود بازهم چیزی را که می توان خود تولید کرد چرا باید دیگران تولید کنند؟ باید جهات کامل مقدمی و مؤخری تولیدات داخلی را به وسیله دانشمندان بومی تعریف کرد و استغنای از اغیار را به دست آورد. به قول عارف سنایی:
چوعلمت هست خدمت کن چو دانایان که زشت آید/گرفته چینیان احرام و مکی خفته دربطحا.
گسترش استفاده از تولیدات ملی با همکاری و همدلی مسئولین و مردم و برنامه ریزی دقیق قابلیت تحقق دارد. درباره کار و سرمایه ایرانی هم مطالب بالا صدق می کند. اصل کار و سرمایه اسلامی ارزش مندتر از کار و سرمایه غیراسلامی است؛ ولی چون در زمانه حاضر امکان تحقق کلی مقاصد شریعت مدارانه در تمام بلاد اسلامی نیست از باب "المیسور لایسقط بالمعسور" و "ما لایدرک کله لا یترک کله" (و به قول شاعر که آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید) هم که شده باید از کار و سرمایه ایرانی حمایت کرد.
حضرت استاد؛ ممنون از فرصتی که در اختیار مجله خردنامه همشهری قراردادید. با توجه به نام گذاری امسال از جانب مقام معظم رهبری به سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نظر خود را در ارتباط با تولید ملی بیان فرمایید.
دین اسلام جامع تمام کمالات برای فرد و اجتماع درعرصه های مختلف است. یکی از جوانب مهم دین اسلام اهمیت دادن به مسئله معاش و معیشت دنیوی فرداست. به عنوان نمونه اقتصاد کار و کارگر از جمله اموری است که دراسلام به آن اهمیت بسیار داده شده است. به طور کلی می توان گفت که اسلام، به هرطریق مشروع و معقولی که ممکن باشد، تحقق آن دسته از اهداف اقتصادی دنیوی فرد را که زمینه ساز انجام مسائل خواسته شده اخروی از او است مد نظر دارد. مقوله تولید ملی، که مقام معظم رهبری دام ظله العالی امسان به آن اشاره داشتند از جمله مسائل این گونه ای است؛ یعنی دررابطه با معیشت فرد و اجتماع قراردارد.
البته باید توجه بنماییم که اصطلاح "ملی" منسوب به ملت است و معنای ملت در فرمایش ایشان در زمان ما، با "ملت" در عرف گذشتگان فرق دارد. عرف قدمای اسلام ملت را درمعنای وسیع تر از یک کشور خاص به کار می بردند و استعمال شرعی این لفظ هم در نصوص دینی فراتر از یک محدوده مشخص از اقلیم اسلام است؛ حتی تا همین اواخر هم اصطلاح ملت را در همان مورد خاص سابق به کار می بردند. مثلاً حاج آقا رضا واعظ همدانی را خطابه ای است به نام "هدیه النمله الی رئیس المله". این رسال ده ها سال قبل تر درهند چاپ شده است.(1) مقصود از رئیس ملت در نام کتاب ایشان، میرزای شیرازی؛ عالم بزرگ عهد قاجار؛ است. ریاست دینی ایشان منحصر بر شیعیان ایران نبود و مقصود از رئیس ملت همان رئیس شیعیان زمانه ایشان است. هم چنانکه استاد اساتید ما، مرحوم علامه میرزای نائینی، وقتی در زمان مشروطه کتاب "تنبیه الامه و تنزیه المله"(2) را می نگارد اصطلاح ملت را در غیر مراد امروزی ما به کار می برد. منظور مرحوم علامه نائینی از این عنوان آگاه کردن امت اسلامی نسبت به حسن مشروطه است. مفهوم ملت در زمانه ما، بر اثر این مرز کشی هایی که بین کشورهای اسلامی شده است، با ملت سابق فرق دارد. مقصود رهبر معظم انقلاب نیزاز تولید ملی، تولید در عرصه کشور است؛ هر چند اصل تولید داخلی مسلمانان، در هر کشوری که باشند، امری نیکو و پسندیده است.
در فرهنگ اسلامی به خودکفایی و عدم وابستگی به اغیار به خصوص کفار تأکید بسیاری شده است و مسلمانان از وابستگی های مضر بر حذر داشته شده اند؛ چرا که وقتی توانایی تولید کالاها و احتیاجات داخلی را داشته باشیم، جدای از حسن شرعی مسئله، دلیلی برای استفاده از کالای کفار و وارد کردن کالا از کشورهای کافر را نداریم؛ البته از قاعده نفی سبیل نمی توان حرام بودن واردات کالاهایی را که قدرت بر تولید داخلی آنها داریم استفاده کنیم؛ ولی در اصل این قضیه، که تولید داخلی چه از لحاظ فعلی و چه از جهت فاعلی امری مرغوب و مستحسن است، جای شک نیست.
واردات کالا از کشورهای غربی جوانب فرهنگی نیز دارد؛ دیدگاه حضرتعالی در این ارتباط چیست؟
علاوه بر این واردات بی رویه خارجی باعث ورود فرهنگ غربیان و کفار می شود که قطعاً مطلوب نیست. ما کامل ترین دین را داریم و بهترین فرهنگ اصیل اسلامی انسانی برای ما ترسیم شده است. شایسته نیست و نباید فرهنگ منحط و انسان مدار فرنگی ها را بپذیریم.نکته دیگر آنکه استفاده از کالاهای غربی ها و کفار حتی اگر بدون اثر پذیرفتن از فرهنگ آنها هم باشد امرخوبی نیست. در حدیث است که "من تشبه بقوم فهو منهم" (اگر کسی شبیه به قومی شد از آنها خواهد بود). معنای این حدیث البته صیروت انسان، مثلا، از اسلام به کفر نیست؛ مگر این تشبه در بحث اعتقادات باطله باشد. اما در سطوح دیگر هم این تشبه درست نیست. به عنوان مثال چقدر ناپسند است که چادر بانوان مسلمان را کره ای ها، که بت پرستان هستند، تهیه کنند. متأسفانه در برخی از کشورهای اسلامی بعضاً حتی در خوراک خود نیز وابسته به غرب هستند. این مسئله در تمام جوانب زندگی این مسلمانان اثر خواهد گذاشت.
با لحاظ آنچه گفته شد شایسته است مسئولین مملکت، در تبعیت از مقام معظم رهبری، در زمینه تقویت تولید ملی و کاستن از واردات بی رویه، و بعضاً مضر، اقدام کنند. در این صورت است که حکومت اسلامی ما روز به روز نماد زیباتری از تحقق اداره یک جامعه را بر اساس احکام اسلامی ارایه خواهد داد. این امر علاوه بر حسن ذاتی، که اشاره رفت، باعث کوتاه شدن دست بیگانگان از کشور ما و نقش برآب شدن توطئه های آنان در زمینه های تحریمی نیزخواهد شد.
یکی از اصلی ترین اقدامات گاندی در زمینه مبارزه با استعمار انگلیس این بود که رو به مصرف تولیدات وطنی آورد. با اینکه صنعت نساجی انگلیس در آن زمان از هند بسیار قوی تر و پیشرفته تر بود؛ ولی گاندی کرباس هندی می پوشید و مردم هم از وی تبیعت می کردند. این کار وی به انگلیس فشار فراوانی آورد.
پرواضح است که مردم در بحث تولید ملی باید همکاری نمایند و روحیه تقدم مصرف اجناس و کالاهای خارجی بر کالاهای تولید داخل را از بین ببرند. این روحیه از سیاست های طاغوتی پهلوی است و باید مردم آن را در خود بمیرانند.
حضرت استاد؛ جنابعالی افتخار درک محضر اساتید مهمی را داشته اید. نگاه ایشان به استفاده از کالاهای تهیه شده در بلاد غیر اسلامی چگونه بود؟
سیره سلف صالح ما نیز از این بوده است که از مصرف گرایی افراطی بپرهیزند و تولیدات داخلی را مصرف نمایند. این سلف صالح در نهایت درجه زهد بودند و در این باب هم چون ابوذر به عنوان مصداق بارز زهد ذکر می شود ولی سلمان از وی زاهدتر بوده است. رضوان الله علیهما).اساتید و مشایخ بنده در قم و نجف مانند آیت العظمی بروجردی، امام راحل (ره)، آیت الله گلپایگانی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ عبدالحسین حلی، شیخ محمد تقی بهجت و دیگر بزرگانی که زمان شان را درک کردیم یا نزدیک به زمان ما بودند مثل علامه بلاغی نجفی و شیخ علی زاهد قمی و شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز مقید بودند از محصولات و تولیدات اسلامی استفاده کنند و لباس مسلمانان را بپوشند. حتی از قلم و کاغذ تهیه شده از بلاد مسلمین استفاده می کردند. خلاصه کلام این که اجازه ورود فرهنگ غربی ها را با ورود کالاهای شان بنابر عادت عملی خود، تا جایی که میسوربود، نمی دادند. قبل از این بزرگواران نیز در روزگار مشروطه و ما قبل آن می بینیم که براین قضیه تولید ملی و حمایت از آن تأکید زیادی می شود.
همین قضیه نهضت تنباکو را مشاهده کنید. مردم با تبعیت از علما ضربه محکمی به استعمار خارجی و استبداد داخلی زدند. هدف از این قرارداد تنباکو فقط امور اقتصادی نبود. هزار برنامه دیگر برای خود طراحی کرده بودند تا کشور مفلوک ایران را بیش تر به خاک سیاه ننشانند و با حکم، و نه فتوای میرزای شیرازی، آب رفته به جوی باز آمد و شکست سنگینی به انگلیس وارد شد.
چند سال بعد نیز داستان "شرکت اسلامیه" اصفهان پدید آمد. انجمن ترقی با همکاری عده ای از تجارو علما شرکتی را در جهت تقویت صنعت منسوجات داخلی تأسیس کردند و حتی برخی علما فتوا به وجوب استفاده از محصولات این شرکت و حرمت استفاده از صنایع خارجی دادند.
این شرکت شعبه هایی را درشهرهای مختلف تأسیس کرد و از این طریق نفوذ برخی کالاهای غربی به ایران گرفته شد. علمای نجف نیز وقتی این قضیه را مشاهده کردند به پشتیبانی از آن برخواستند. از مشهورترین مراجع و علمای آن عصر که از این شرکت و در واقع از تولید ملی حمایت کردند می توان مرحوم آخوند خراسانی، میرزا حسین خلیلی تهرانی، محدث نوری، شیخ عبدالله مازندرانی، سید اسماعیل صدر عاملی اصفهانی، سید محمد کاظم یزدی و... را نام برد. این شرکت بعدها دامنه فعالیت خود را در امور اقتصادی و تولیدی گسترش داد و به غیر از منسوجات و پوشیدنی ها نیز پرداخت. چند سال بعد که مشروطه شد و روسیه قصد داشت ایران را اشغال کند علمای نجف، و در رأس آنها مرحوم آخوند خراسانی، مردم را مدام ترغیب به استفاده از تولیدات داخلی مسلمین می نمود و با اینکه از وی می خواستند فتوای تحریم استفاده از کالاهای روس را اعلام کند ایشان این کار را نکرد، بلکه مرام را سفارش می نمود و می فرمود بدون تحریم کردن هم می توان از آن کالاها استفاده نکرد. به علاوه این تحریم برخوی روس مستکبر می افزاید و مثل مار زخمی می شود؛ یعنی این که می توان به مقابله مسالمت آمیز روی آورد و بدون راه های حاد اقتصادی سایر جنبه های زندگی مسلمین را تقویت کرد و از وابسته بودن به غربی ها، که خیر ما را نمی خواهند، دوری کرد. چنان که گفته شد اگر این وابستگی اقتصادی مذموم نیز نبود بازهم چیزی را که می توان خود تولید کرد چرا باید دیگران تولید کنند؟ باید جهات کامل مقدمی و مؤخری تولیدات داخلی را به وسیله دانشمندان بومی تعریف کرد و استغنای از اغیار را به دست آورد. به قول عارف سنایی:
چوعلمت هست خدمت کن چو دانایان که زشت آید/گرفته چینیان احرام و مکی خفته دربطحا.
گسترش استفاده از تولیدات ملی با همکاری و همدلی مسئولین و مردم و برنامه ریزی دقیق قابلیت تحقق دارد. درباره کار و سرمایه ایرانی هم مطالب بالا صدق می کند. اصل کار و سرمایه اسلامی ارزش مندتر از کار و سرمایه غیراسلامی است؛ ولی چون در زمانه حاضر امکان تحقق کلی مقاصد شریعت مدارانه در تمام بلاد اسلامی نیست از باب "المیسور لایسقط بالمعسور" و "ما لایدرک کله لا یترک کله" (و به قول شاعر که آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید) هم که شده باید از کار و سرمایه ایرانی حمایت کرد.
دیدگاه حضرتعالی درارتباط با حمایت از کار و سرمایه ایرانی چیست؟
البته در زمینه کارنیز مثل زمینه تولید نقش مردم و مسئولین در همراهی با این فکر اهمیت بسیار زیادی دارد؛ ولی دراین زمینه سرمایه ایرانی نقش مسئولین بیشتر است و باید درجهت پشتیبانی از سرمایه ایرانی، چه سرمایه های مادی مثل نفت و معادن و... و چه سرمایه های انسانی مثل نیروی متعهد جوان برنامه ریزی ها و تمهیدات مناسبی رابه کار برند. ان شاءالله امدادات خداوند سبحان و دعای خیرحضرت بقیه الله (علیه السلام و ارواحنا فداه) در موفقیت جامعه ایرانی همراه مردم خواهد بود.پینوشتها:
1- همدانی، محمد رضا، هدیه ی النمله ی الی مجدد المله، بمبئی، 1914م.
2- محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله. تصحیح سید جواد ورعی. چاپ اول. قم: بوستان کتاب، 1382.
/ج