بررسی رابطه بین شادکامی و مذهب در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز

مذهب و شادی

به راستی انسان از آغاز ظهور و گذران حیات در جستجوی چه چیزی است؟ آنچه که مسلم است، حیات انسان هنگامی ریشه دار می شود و معنا پیدا می کند که فصلی به نام هدف در
دوشنبه، 6 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مذهب و شادی
بررسی رابطه بین شادکامی و مذهب در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز

نویسنده: دکتر ابوالقاسم خوش کنش (1)؛ دکتر جمشید جراره (2)؛ حسین کشاورز (3)



 

مقدمه:

بگو: به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند، زیرا این دو از هر چه می اندوزند بهتر است. (4)
به راستی انسان از آغاز ظهور و گذران حیات در جستجوی چه چیزی است؟ آنچه که مسلم است، حیات انسان هنگامی ریشه دار می شود و معنا پیدا می کند که فصلی به نام هدف در کتاب زندگیش نوشته شود و زندگی هدفمند بیابد، یعنی یک زندگی مطلوب که دارای کارکردی مهم تر از اندوختن ثروت و ارزشهای مادی است. پژوهشهای به عمل آمده نشان داده است که همه افراد در جستجوی وضعیتی هستند که از آن رضایت حاصل کنند و لذت ببرند. وجود عدم رضایت و بی لذتی به مفهوم غم و اندوه و بی انگیزگی است و تنها شادی است که در درون خود رضایت و لذت دارد. شادی به عنوان مهم ترین جزء یک زندگی مطلوب است و بالاتر از ثروت، سلامتی یا فعالیت جنسی درجه بندی می شود (آرجیل (5)، 2001).
شاد کامی در چه چیزهایی وجود دارد؟
شرکت در قرعه کشی و بدست آوردن ثروت شادی می آورد، همچنین روشن شده که سر و صداهای لذت بخش و رویدادهای هیجان آور اجتماعی قادر است، ایجاد خوشحالی کند و در سطح اختصاصی تر کار کردن و یا وجود آرامش و انجام فعالیتهای انفرادی همچون ازدواج، ورزش، مطالعه، ممکن است شادی به وجود آورد. حتی می توان به نقش مذهب در ایجاد شادکامی اشاره نمود، خداوند سبحان در کتاب آسمانی خود قرآن نگاه جامع و همه جانبه ای به مسأله شادی دارد، می فرماید "بگو: به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند، زیرا این دو از هر چه می اندوزند بهتر است" (6) در این آیه شریفه و "آیات دیگر" (7) خداوند نتیجه فضل و رحمت خود را برای بندگانش شادمانی می داند و در جای دیگر شادمانی را نتیجه کسب پیروزی افراد در امور تلقی می فرماید، اما شادی حاصل از رحمت خود را بهتر می داند و آنرا می پسندد، معنای چنین سخنی این است که شکر گزاری برای شناخت رحمت و فضل بیش از حد و عبادت او شادکامی متناسب با شناخت این رحمت به وجود می آورد. به هر صورت اکنون مطالعات زیادی راجع به سلامت ذهنی که همان شادکامی است صورت گرفته و با مفهوم عام سلامتی که چیز دیگری است و معمولا، متغیرهای عینی نظیر درآمد و بهداشت را در بر دارد، متفاوت است (آرجیل، 2001). مطالعات به عمل آمده نشان می دهد که مفهوم شادکامی مبهم و اسرار آمیز نیست و مردم به خوبی می دانند که شادی چیست، شادی برای آنها عبارت است از خوشحالی و سرور، داشتن احساس وجد و لذت بردن از اوقات، کار کردن برای مردم به خاطر عواقب آن، اوقات فراغت مناسب با توجه به نحوه گذران آن که نکته مهمی است. طبقه اجتماعی و تحصیلات نیز می توانند زمینه ای از رضایتمندی را در افراد به وجود آورند و منجر به شادکامی شوند، همچنین ارتباط با افراد شادکام شاید در ایجاد یا افزایش میزان شادکامی بی تأثیر نباشد. شادکامی فرایندی است که آثار جسمی و روانی زیادی را به جا می گذارد و به عنوان یک ویژگی همراه با انرژی سازنده که توانایی های فراوانی در انسان ایجاد می کند نگریسته می شود.
بنابراین مهارت یافتن در استفاده از امکانات مناسب و شادکام کننده و دوری از موانعی که بر سر راه آن است توصیه ای جدی و جهانی است، زیرا شادکامی علاوه بر آن که خود یک نتیجه است، استعدادی ایجاد می کند که بار آورنده سایر نتایج مثبت است.

نظریه های عمومی در مورد شادکامی

افراد نظریه های متفاوتی در مورد شادکامی دارند، پژوهشهایی که انجام شده است نشان می دهد که نظریه های ذیل به طور جدی مطرح شده اند:
- شادکامی تا حدودی ذاتی است.
- ثروت و دارایی به طور کلی باعث شادکامی مردم نمی شود.
- کسانی که به مراکز مذهبی همچون کلسا می روند، بیشتر عمر می کنند و در مجموع شادتر هستند.
- وجود فرزند یا فرزندان تأثیر گسترده ای بر شادکامی ندارد.
- افراد مسن شادتر از جوان ها هستند.
- برنده شدن در قرعه کشی و بخت آزمائی تعداد زیادی از مردم را چندان شاد نمی کند.
حال با توجه به این نظریه ها، واقعا راز و رمز شادکامی در چه چیزهایی است؟ و چه اصولی انسان را متعهد به شادکامی می کند؟ بررسی نوشتارها درباره موضوع نشان می دهد که این موهبت الهی در زمینه های مختلفی مورد پژوهش واقع شده و تأثیر متغیرهای گوناگون در آن ارزیابی شده است. متغیرهای مهم در روابط انسانی مطلوب و شادکام کننده از یک سو عبارت است از مذهب و جهت گیری آن. این نکته که تعریف مذهب چیست و چه مقتضیاتی در سرنوشت انسان وارد می کند موجب می شود که مبانی اعتقادی محکمی در مورد زندگی این دنیا و دنیای دیگر ایجاد شود و جایگاه این اعتقادات در پرورش احساسهای مربوط به عواطف مثبت مشخص گردد.
آثار پژوهشی دیگر نشان داده است که کلیه مفاهیم شادکامی با هسته مرکزی موجودیت انسان به نام «خود» در ارتباط است. خود واسطه روانی ای که رفتار را تعیین کند یا موجب آن باشد نیست. بلکه، خود مجموعه ای از فرایندها و ساختارهای شناختی است که به فکر و ادراک مربوط می شود. ما معیارهای درونی اولیه خود را از رفتار الگوها، معمولاً والدین مان و دیگر افراد مهمی که در زندگی ما هستند یاد می گیریم. زمانی که معیار یا سبک رفتار یک الگو را پذیرفتیم، فرایند همیشگی مقایسه رفتار خودمان با آن معیار را آغاز می کنیم. این که ما معیارهای رفتارمان را تا چه اندازه درست برآورد کرده باشیم، احساس کارائی شخصی ما را تعیین می کند که منظور از آن احساسهای شایستگی، کفایت، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است. افراد قابلیتهایی را در خود پرورش می دهند تا آینده ای مطلوب را تحقق بخشند و از آینده های نامطلوب جلوگیری کنند و موفقیتی را رقم بزنند که انگیزه لازم برای ایجاد رضایتمندی در خود را به وجود آورند. البته در بروز هر گونه شرایطی که مربوط به سرنوشت انسان به صورت کلی است. تبیین و درک چگونگی «خود» به عهده علوم مختلف از جمله روان شناسی و جامعه شناسی گذاشته شده است. وسعت پیچیدگیهای انسان به جایی رسیده است که تبدیل به یک بحران عظیم گردیده و «خود» به عنوان یک متخصص نگران در مقابل خویش به قضاوت نشسته و در پی شناسایی ابزاری است تا بتواند ریشه این بحران بزرگ را کشف و علاج نماید.
انسان در این راه به هر امکانی که بتواند گره ای از این پیچیدگی ها باز کند متوسل می شود. اما این پیچیدگی ها در اصل بخشی از ناکامیهایی است که در اثر حل نشدن مسائل وی ایجاد شده است، مسائلی که باعث اشتغالات مکرر ذهنی او شده و برایش خستگی و احساس سر در گمی به وجود آورده است. بشر به دنبال اراده ای است که بتواند به او مهارت پایداری در برابر این پیچیدگیها، حل مسئله و آرامش ورزی را آموزش دهد. این اراده در نوشتارهای افلاطون و به خصوص ارسطو تحت عنوان زندگی متفکرانه و ارزشمند در قالب یک دیدگاه متعالی به نام الهیات شادکامی معرفی شده است. ارسطو (8) این دیدگاه را به عنوان بخش اصلی اخلاق در نوشته خود به نام اخلاق نیکو ماخوس (9) آورده است (ریچاردسون (10)، 2002). با توجه به این سابقه تاریخی، هی بورن (11) (2002) علم مربوط به ارزش شناسی (12) شادکامی (13) را مهم دانسته و آنرا همچون نوری می داند که در طبیعت بشر رفاه طلب ریخته شده است. وی در عین حال معتقد است که بدنه منسجمی برای ادبیات شادکامی وجود ندارد و صرفاً بیان می دارد که حکمتی عملی تحت عنوان شادکامی در اصل وابسته به حداقل سه موضوع ذهنی جدا از یکدیگر است:
حکمت زندگی رضایت بخش.
حکمت خوشی پرستی و شادکامی.
حکمت حالت عاطفی.
اما ضرورت دارد که به تعاریف گوناگون شادکامی پرداخته شود و از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. این ضرورت در فصل دوم ارائه خواهد شد.

بیان مسئله

افراد برای ایجاد سطح سازگاری بهینه خود با موقعیت های زندگی به اصولی نیازمندند که به توازن آنها با محیط بهنجار این موقعیت ها کمک مؤثری نماید. بررسیها نشان می دهد که این اصول دارای ادبیاتی است که آشنایی با آنها ممکن است چهره روابط بین انسانی و اجتماعی را از شکل جاری تغییر دهد و تصویری متعالی و فرارونده به آن ببخشد. بدنه این ادبیات را در اصل، یکی از رشته های بدیع روان شناسی به نام روان شناسی مثبت (14) تشکیل می دهد که در یکی دو دهه اخیر پا به عرضه وجود نهاده و افق تازه ای را پیش روی روان شناسان و پژوهشگران گشوده است. در این نوع روان شناسی به جای تأکید بر شناسائی کمبودهای روانی و کاستیهای رفتاری و ترمیم و درمان آنها به شناخت و ارتقاء وجوه مثبت و نقاط قوت انسان توجه و تأکید می شود. این رشته جدید، طیف وسیعی از مفاهیم روان شناختی را به صورت اصول کاربردی مطرح می نماید از جمله اصل یا مفهوم شادکامی.
گرچه این مفهوم برای جوامع و اقوام مختلف تازگی ندارد و از دیر باز مورد نظر فیلسوفان و اندیشمندان بوده، لیکن مطالعه علمی آن در سالهای اخیر، آن هم توسط روان شناسان آغاز شده است.
شادکامی همچنان که بیان شد تعاریف و مفاهیم متعدد فلسفی، اجتماعی و انسانی دارد که به طور کلی ناشی از چگونگی داوری درباره نحوه گذران زندگی است. این نوع داوری از بیرون به فرد تحمیل نمی شود. بلکه حالتی است درونی که از هیجانهای مثبت تأثیر می پذیرد (مایرز و دینر (15)، 1995). بر این اساس شادکامی بر نگرش و ادراکات شخصی مبتنی است و به حالتی اشارت دارد که مطبوع و دلپذیر است و از تجربه هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشأت می گیرد (هیلز (16) و آرجیل، 2001).
طبعاً چنین حالت خوش آیندی با فقدان افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و سایر هیجانهای منفی همراه است. شواهد موجود گویای آنند که احساس شادکامی مولد انرژی، شور و نشاط و حرکت و پویائی است و همچون سپری می تواند آدمی را در برابر استرسها و مشکلات محافظت نموده و سلامت جسمی و روانی او را تضمین کند. اگرچه شناسایی عوامل مرتبط با شادکامی کار چندان ساده ای نیست اما مایرز (1993) و مایرز و دینر (1995) تا حدودی این عوامل را در جدول شماره 1-1 معرفی کردند.
جدول 1-1- ارتباط شادکامی

 

محققان دریافته اند که شادکامی گرایش دارد به:

شادکامی تا حدی مربوط به عوامل ذیل است

- داشتن عزت نفس بالا
- خوشبین بودن و پیشرفت
- داشتن دوستان صمیمی و ازدواج رضایتبخش
- دارا بودن کار و اوقات فراغتی که در آن مهارتها مورد استفاده واقع شوند.
- دارا بودن یک وفاداری مذهبی معنادار

سن
نژاد
جنسیت ( زنان غالباً افسرده اند، اما غالباً شادکام نیز می باشند.)
والدگری (دارا بودن یا نبودن فرزندان)


منبع: تلخیص شده از مایرز (1993) و مایرز و دینر (1995)
همچنین در مورد خوشی و لذت صرف باید گفت که نه تنها همیشه به شادکامی منجر نمی شوند، بلکه ممکن است آسیب زا نیز باشند. به عنوان مثال، خوشی یا لذت ناشی از مصرف سیگار و یا مواد دیگر که ممکن است در دراز مدت به تغییر حالات روانی و بیماریهای جسمی مبدل گردد. بر همین اساس، گرچه پدیده هایی مانند انتقام جویی، دزدی و یا تجاوز به حقوق دیگران در کوتاه مدت با رضایت خاطر همراهند، لیکن در نهایت ممکن است افراد درگیر و گرفتار را با پیامدهای نامطلوب روانی، اجتماعی و حتی بدبختی و فلاکت مواجه سازند.
بنابراین، به نظر می رسد که شادکامی با عوامل گوناگون فردی، تربیتی، اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی ارتباط داشته باشد.
همچنین در برخی از کشورها، پژوهشگران برای پاسخگویی به پرسشهای متعدد مرتبط با شادکامی دست به مطالعات و بررسیهای گسترده ای زده اند. با توجه به جدول شماره 1-1 و نیز نتایج سایر پژوهشها می توان بیان داشت که شادکامی با پیشایندهای مذهبی و مؤلفه های آن همچون جهت گیری مذهبی، مناسک گرائی، تعارض مذهبی و کامجوئی، پیوند نزدیک دارد. اما این پیوند چگونه است و به چه نتایجی می انجامد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

به نظر می رسد آنانکه شادکام هستند به تدریج شادکامتر و آنها که غمگین اند مدام غمگین تر می شوند. به منظور بررسی و جلوگیری از خسارت و آسیبی که در این زمینه گریبانگیر انسان می شود، اکنون سؤال این است که ماهیت شادکامی چیست و منابع و کارکردهای آن کدامند؟ برای پاسخ به این سؤالات پژوهشهای متعددی در سراسر دنیا صورت گرفته است و نتایجی که بدست آمده از چند نظر قابل ملاحظه است.
نخست آنکه پدیده شادکامی موجب تحریک فیزیکی، شناختی و رفتاری و افزایش قابلیتها و ظرفیتهای متعددی می گردد به عنوان مثال انسان را با کار و فعالیت درگیر می سازد و اشتیاق به جنب و جوش و هدف گرایی را تقویت می کند که این امر باعث افزایش شادکامی بیشتر گردیده و از لذت گرایی های بیهوده جلوگیری می نماید.
دوم آنکه، افراد شادکام به لحاظ ساختهای روانی تمایل پیدا می کنند شادکامی خود را با سایرین تقسیم کنند و همین امر کمک به برقراری روابط اجتماعی ثمربخش می نماید. در این مورد می توان به موضوع ازدواج اشاره نمود که گرایش به ازدواج در شرایطی بیشتر می گردد که فرد احساس شادکامی را در وجودش جریان دهد و امر مهمتر این که شادکامی به عنوان محرکی شایسته برای ایجاد ثبات هیجانی به شمار می رود و درآمدهای عاطفی و احساسی مناسبی را پایه ریزی می کند که به پایداری ازدواج و خانواده استمرار می بخشد.
سوم، استقامت در برابر سختیها سبب افزایش سطح انرژی گردیده و بازده این انرژری دارای ارتباطی تولیدی با شادکامی می شود، یعنی سختیهای رسیدن به اهدافی همچون ادامه تحصیل و یادگیری حرفه ها با سازه ای به نام امید که از فرآورده های شادکامی است پیوسند می خورد و تبدیل به آسانی می شود و فعالیت شادکام ساز ظاهر می گردد. موفقیت در این امور نیرویی ایجاد می کند که سبب بروز عزت نفس همچنین و استقلال شخصیتی می شود.
برقراری مراودات شخصیتی و اجتماعی و تشکیل دوستیهای مفید قطعاً در شرایطی تحقق می یابد که فرغ خاطر، خوشحالی، خوش بینی، و امنیت روانی وجود داشته باشد، در غیر این صورت، توجه به محیط و انتخاب محرکهای آن بی اهمیت می شود و فرد در لاک خویش فرو می رود و اوقات بسیاری را از دست می دهد و شاید یکی از دلایل عمده از دست رفتن مدیریت زمان و هدر دادن وقت پدیده ناشادکامی باشد.
به هر صورت با در نظر گرفتن این که جامعه کنونی ما در مرحله خودسازی و سازندگی به سر می برد، شایسته است که به نقط مثبت و قابلیتهای نوجوانان و جوانان که قشر قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور را تشکیل می دهند توجهی خاص معطوف گردد. طبعاً برای آنکه بتوان بهتر استعدادها و ظرفیتهای این قشر تازه نفس را هدایت کرد، باید در وهله ی نخست به شناخت دقیق آنها مبادرت ورزید، به هیجانات مختلفشان توجه نمود و عواطف مثبت و مطلوب آنها را که نقش فراوانی در انگیزه بخشی و تقویت اراده آنان دارد، باز شناخت و موانع بازدارنده از فرهیختگی را از بین برده و از رفتارهای بی خاصیت جلوگییری به عمل آورد. جهت نیل به این مطلب باید با توجه به ظرفیتها، از واکنشهای روانی، شناختی و شخصیتی و اعتقادی آنها به صورت علمی اطلاع یافت. این امر ضرورت انجام برخی از پژوهشهای بنیادی - کاربردی را برای ما روشن و موجه می سازد. در نهایت، به دست آوردن این اطلاعات کمک مؤثری در شناخت و اهمیت شادکامی و تصمیم گیری افراد جهت فرهنگ سازی و جریان دادن این موهبت الهی در جامعه می نماید.

اهداف پژوهش

در این پژوهش با توجه به کثرت متغیرها، دو دسته هدف پیگیری می شود:
الف: اهداف بنیادی و نظری
ب: اهداف کاربردی
الف) اهداف بنیادی و نظری: عبارتند از تصویرسازی از خلقیات مبنایی همچون شادکامی و خاستگاههای آن، تبیین نظری چگونگی ایجاد شدن و زمینه های افزایش دهنده آن و تأثیرگذاری این پدیده بر فعالیتهای مختلف اجتماعی، روانی و شناختی و شخصیتی و اعتقادی افراد و توجه به اهمیت و نقش آن به عنوان یک فرایند طبیعی و کارساز در پیشگیری از آسیبهای ناشی از استرس و سایر عوامل مخرب.

ب) اهداف کاربردی:

تعیین روابط بین پیشایندهای مذهبی (شامل: ارتباط با خالق، تعارض مذهبی، مناسک - گرائی و کامجوئی) و احساس شادکامی

فرضیه های پژوهش

فرضیه های این پژوهش بشرح ذیل می باشند.
بخش نخست به فرضیه های کلی، بخش دوم به فرضیه های مرتبط با دانشجویان پسر و بخش سوم به فرضیه های مربوط به دانشجویان دختر، اختصاص دارد.
فرضیه های کلی پژوهش عبارتند از:
1- بین ارتباط با خالق و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
2- بین مناسک گرائی (ارزنده سازی) و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
3- بین تعارض مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه منفی وجود دارد.
4- بین کامجوئی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه منفی وجود دارد.
5- پیشایندهای مذهبی با احساس شادکامی دانشجویان رابطه چندگانه دارند.
1-9- بین ارتباط با خالق (مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
1-10- بین مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
1-11- بین تعارض مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه منفی وجود دارد.
1-12- بین کامجوئی (مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه منفی وجود دارد.
1-13- پیشایندهای مذهبی با احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه چندگانه دارند.
2-9- بین ارتباط با خالق (مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت وجود دارد.
2-10- بین مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت وجود دارد.
2-11- بین تعارض مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه منفی وجود دارد.
2-12- بین کامجوئی (مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه منفی وجود دارد.
2-13- پیشایندهای مذهبی با احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه چند گانه دارند.

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

الف. پیشایندهای مذهبی

این پیشایندها، عبارت از مجموعه اعتقادات فرد نسبت به خداوند و جهان هستی و عالم پس از مرگ است. در طی این اعتقادات او دارای روش و نگاه خاصی به امور است و هیچ چیز را عبث تلقی نمی کند و روابط خویش را با پدیده ها دارای هدف دانسته و در تبیین مسائل و روابط با سایرین از روش آموخته شده خود در این زمینه تبعیت می کند، بدین ترتیب اعتقادات فرد به صورت فلسفی، نظری و عملی در حیات و امور اجتماعی و ارتباطیش ظاهر می شود (هالامی (17)؛ آرجیل، 1997).

تعریف عملیاتی

در این پژوهش، این پیشایندها توسط مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1383) مورد ارزیابی قرار می گیرند.

شادکامی

شادکامی یکی از خلقیات اساسی در زندگی فرد است و نقش مهمی در چارچوب حیات روانی و اجتماعی او بازی می کند. شادکامی عبارت از چگونگی داوری فرد درباره نحوه گذران زندگی است، این نوع داوری متأثر از ادراکات شخصی فرد و تجربه احساسات و عواطف مثبت است که بر سبک تبیین، قضاوت و تصمیم گیری او اثر می گذارد. عواملی که شادکامی را به وجود می آورند شامل احساس رضایتمندی از زندگی و فقدان عواطف منفی همچون افسردگی و لذت بردن از وقایع می باشد و یکی از علل تأثیر گذار در برقراری اصول بهداشت روانی و خوشبختی است و بر فضای شناختی و رشد آن اثر می گذارد. شادکامی یکی از ابعاد اصلی تجربه بوده و معمولاً در پی ایجاد پاسخهای مطلوب است که کارکرد مناسبی به جای می گذارند. (سلیگمن، 2002).

تعریف عملیاتی

در این پژوهش، احساس شادکامی به وسیله مقایس شادکامی آکسفورد (به نقل از هیلز و آرجیل، 2001) مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد.

روش پژوهش

پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در این پژوهش سازمان نایافتگی مذهبی، جهت گیری مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجوئی ذهبی، به عنوان متغیرهای پیش بینی در تبیین شادکامی در دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار بدین ترتیب بود که پس از انتخاب تصادفی نمونه مورد نظر به صورت تصادفی ساده از دانشجویان دختر و پسر، کلیه آزمودنی ها با پرسشنامه جهت گیری مذهبی و شادکامی مورد سنجش قرار گرفتند، نمره های به دست آمده از پرسشنامه احساس شادکامی به عنوان متغیر ملاک یا متغیر وابسته به کار برده شد.

جامعه آماری و روش نمونه گیری

الف- جامعه آماری

جامعه آماری در این پژوهش کامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال تحصیلی 85 - 84 به تحصیل اشتغال داشتند. براین اساس کلیه دانشجویان دختر و پسر به استثنای دانشجویان ورودی سال 1384 (دانشجویان ورودی این سال دارای هیجان احتمالی ورود به دانشگاه بودند) که به عنوان جامعه هدف در نظر گرفته شدند. با توجه به فهرست تهیه شده از سوی مرکز کامپیوتر دانشگاه شهید چمران اهوار از دانجشویانی که محل تحصیل آنها دانشکده های اقماری شهرهای دزفول، شوشتر، ملاثانی و خرمشهر بود، استفاده نشد.

ب- حجم نمونه

در این پژوهش دو نمونه، شامل: نمونه اصلی و نمونه اعتباریابی انتخاب شدند. نمونه اصلی این تحقیق شامل 569 دانشجو بود که در دانشکده های مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز به تحصیل اشتغال داشتند. تعداد 356 نفر دانشجوی دختر و 213 نفر دانشجوی پسر، صرفنظر از دانشجویان ورودی 1384 در نظر گرفته شدند.
همچنین به منظور رفع مشکل افت آزمودنی ها، اسامی 589 نفر از کل فهرست دانشجویان استخراج شد. با وجود این تنها تعداد 20 عدد از پرسشنامه های مربوطه تکمیل و عودت داده نشد. نرخ برگشت پرسشنامه های نمونه اصلی 96/7% بود.
در ضمن علاوه بر نمونه اصلی، به منظور اعتباریابی ابزار اندازه گیری که قبلاً بر روی جامعه مورد نظر یا جامعه های مشابه اعتباریابی نشده بودند، تعداد 200 نفر شامل 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسر به صورت تصادفی برای اعتباریابی این آزمون ها انتخاب شدند، که تمام آنها با پژوهشگر همکاری نمودند و پرسشنامه های مربوطه را تکمیل کردند و برگشت دادند. نرخ برگشت پرسشنامه های مربوط به نمونه اعتباریابی 100% بود.

روش نمونه گیری

در بین روشهای مختلف نمونه گیری،روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. روش تصادفی طبقه ای (18) مطلوبترین راه حل است زیرا این نوع نمونه برداری در سطحی شروع می شود که در طی آن فهرستی کامل، شامل همه واحدهایی که جامعه را در آن سطح تشکیل می دهد، ایجاد می گردد تا تغییرات آن ها در درون گروهها کمتر شود.

روش جمع آوری اطلاعات

پس از تهیه فهرست اسامی دانشجویان، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، اسامی دو گروه از دانشجویان از فهرست اصلی استخراج شد که 589 نفر برای نمونه اصلی و 200 نفر برای نمونه اعتباریابی در نظر گرفته شد.

روش اجرا

پس از مشخص شدن اعضای نمونه و هماهنگی های لازم، طبق برنامه ریزی قبلی اجرای آزمایشی روی نمونه کوچکی از آزمودنی ها صورت گرفت.

ابزارهای تحقیق

مجموع اطلاعات مربوط به این تحقیق به وسیله آزمون های کتبی که توسط خود آزمودنی ها تکمیل می گردید، جمع آوری شد. برای اعتباریابی آزمودنهایی که قبل از آن روی جامعه آماری مورد نظر یا جوامع مشابه آن اعتباریابی نشده بودند، از روش اعتباریابی سازه (19) استفاده گردید.

آزمون جهت گیری مذهبی

این آزمون توسط بهرامی احسان (1380) تهیه شده است. آزمون جهت گیری مذهبی با بهره گیری از آموزه های اسلام، هم اینک آماده بهره برداری است. کوشش 3 ساله برای تهیه مواد، ارزیابی، روایی و اعتبار آن، نسخه قابل بهره برداری از این آزمون را فراهم ساخته است. اگر چه انتخاب راهبرد پژوهشی و آزمون سازی و نوع تعریفی که از دین داری می شود، عمیقاً ماهیت آزمون را تحت تأثیر قرار خواهد داد، برای تهیه این آزمون، تعریفی از دین داری بر گزیده شده است که به صورت طبیعی قادر به ارزیابی همه ابعاد این موضوع نیست و به همین دلیل تأکید می گردد که آزمون موجود در کنار سایر آزمونهای ساخته شده توسط محققین دیگر، می تواند کوششی برای نزدیک شدن به مفهوم مذهب، ایمان مذهبی و یا نهایتاً جهت گیری مذهبی باشد. تعریف بنیادین جهت گیری برای آزمون موجود عبارت است از : نظام تفسیری که چگونگی رابطه انسان را با خود، با انسانهای دیگر و با کل پدیده های جهان هستی با محوریت خداوند و با تکیه بر آموزه های اسلام تنظیم می کند. بدیهی است که می توان تعاریف دیگری نیز در نظر داشت و یا اساساً در بحث آزمون سازی الگوی دیگری نیز در نظر گرفت و یا اساساً در بحث آزمون سازی به الگوی دیگری متکی بود. اما این پژوهش با پذیرفتن این تعریف و نهایتاً ارائه الگوی متناسب با آن کار خود را پی گرفته است.
آزمون حاضر دارای 64 گویه است که مراحل ساخت، ویرایش و نهایتاً تحلیل آن به صورت زیر بوده است:
- آماده سازی فرمهای اولیه سؤال با توجه به مبانی، متون و آموزه های اسلامی. این فرمها در طی سه سال گذشته بیشتر از سه بار بررسی و تجدید نظر شده است.
- ارزیابی محتوای مواد، به منظور بررسی روایی محتوایی طی دو مرحله نظرات روحانیون در خصوص مواد بررسی و ارزیابی شده است. در بخش پایانی کار، ارزیابی مواد آزمون به صورت پرسش نامه در اختیار روحانیون قرار گرفته و به صورت کمی نظرات آنان تحلیل شده است (بهرامی احسان، 1380).
- اجرای آزمایشی آزمون در طی بیش از 15 اقدام پژوهشی انجام شده است. در این پژوهشها صرفنظر از بررسی رابطه بین نتایج آزمون با متغیرهای مختلف، چگونگی روایی صوری آزمون، فهم پذیری و رسایی مواد مورد بررسی قرار گرفته است.
- اجرای ملی آزمون و بررسی نتایج آن در 15 استان و شهر و با مطالعه نتایج به دست آمده از 2846 نفر در دامنه سنی 17 تا 84 ساله و در دو جنس زن و مرد (بهرامی احسان، 1380).
- بررسی روایی سازه آزمون از طریق تحلیل عاملی و دستیابی به ساختار عاملی آزمون. در این آزمون چهار عامل اساسی به دست آمده است که هر یک به صورت متمایز عاملی مرتبط به جهت گیری مذهبی را می سنجد . تفسیر عوامل در صفحات آتی ارائه خواهد شد.
6- ارزیابی روایی واگرا و هم گرایی آزمون با استفاده از نتایج آزمون در گروههای با نشانه های مذهبی بیشتر یا علائم و نشانه های کمتر. استفاده از دختران طلبه حوزه ی علمیه الزهراء، دانشجویان دانشکده هنر، روحانیون، دانشجویان دانشکده الهیات و نظایر آن در این خصوص سامان یافته است. شواهد موجود حکایت از آن دارد که آزمون قادر است تا گروههای پیش گفته را به صورت معنی داری از یکدیگر متمایز سازد (بهرامی احسان، 1380).
از جمله یافته های همبستگی بالای آزمون جهت گیری مذهبی با آزمون مقیاس عمل به دستورات دینی (معبد) - (گلزاری، 1378) است. این آزمون با هدف ارزیابی رفتارها و روابط مذهبی تهیه شده است. تعداد آزمودنی ها در تحقیق گلزاری 80 نفر بوده است (به نقل از بهرامی احسان، 1380).
جداول الف: مقادیر همبستگی بین مقیاس جهت گیری مذهبی و آزمون و پاره آزمون های معبد در تحقیق بهرامی احسان (1380).

 

                 آزمون
آزمون

مقیاس معبد

زیرمقیاس انگیزش در روابط مذهبی

زیرمقیاس واجبات

زیرمقیاس مستحبات

زیرمقیاس
جهت گیری مذهبی

703 / 0
0001 / 0

714 / 0
0001 / 0

731 / 0
0001 / 0

319 / 0
004 / 0

زیرمقیاس
سازمان نایافتگی

094 / 0-
408 / 0

090/ 0-
427 / 0

045 / 0-
691 / 0

129 / 0-
256 / 0

زیرمقیاس
ارزنده سازی مذهبی

730 / 0
0001 / 0

993 / 0
0001 / 0

899 / 0
0001 / 0

736 / 0
0001 / 0

زیرمقیاس
کامجویی

435 / 0-
0001 / 0

451 / 0-
0001 / 0

356 / 0-
001 / 0

248 / 0-
027 / 0


همان گونه که مشاهده می شود، رابطه بین یافته ها کاملاً در جهت تأیید دو آزمون بوده و علی رغم آن که از جهت مبانی و روش کار این دو آزمون از یکدیگر متفاوتند، اما همبستگی بین دو آزمون نشان دهنده روایی ملاکی و روایی همگراست. در سایر زمینه ها نیز می توان شواهد دقیقتری را به دست آورد.
به عنوان مثال، همبستگی بین مناسک گرایی از مقیاس جهت گیری مذهبی و زیر مقیاس واجبات از مقیاس معبد (0/0001> p و 0/899= r) کاملاً بالا و این رابطه در زیر مقیاس انگیزش و روابط مذهبی (0/0001> p و 0/993= r) در حدی فوق العاده یکدیگر را تأیید می کنند.
7- میزان پایائی این آزمون نیز با استفاده از روش های مختلفی بررسی شده است.
الف- نتایج آلفای کرونباخ نشان دهنده مقادیر قابل توجه و نیز قابل قبول زیر مقیاس های آزمون جهت گیری مذهبی است. مقادیر آلفا برای هر یک از مقیاس ها عبارتند از:
جدول ب: مقادیر آلفای کرونباخ مربوط به هر یک از پاره تستها در تحقیق بهرامی احسان (1380)

عامل

اول
(جهت گیری مذهبی)

دوم
(سازمان نایافتگی)

سوم
(ارزنده سازی)

چهارم
(کامجوئی)

مقدار آلفا

928 / 0

864 / 0

792 / 0

572 / 0


همه مقادیر قابل قبول و به ویژه مقادیر آلفا برای عامل اول و دوم کاملاً بالا و قابل توجه است.
ب- نتایج به دست آمده از روش دو نیمه سازی نیز نشان دهنده اعتبار قابل توجه آزمون است. نتایج نشان می دهد که دو نیمه آزمون دارای همبستگی بالا و قابل توجه است (0/88=r).
8- با توجه به نتایج تحلیل های انجام شده نهایتاً 64 گویه در آزمون باقیمانده است. این 64 سؤال در تحلیل عاملی 4 عامل را برجسته ساخته اند که با توجه به معنای مندرج در گویه های هر عامل می توان برای هر یک از آنان نام مناسبی را برگزید. ابتدا توزیع گویه ها را ذیل عوامل ملاحظه و سپس، عامل استخراج شده نامگذاری می گردد.

عامل اول

این عامل از گویه هایی تشکیل شده است که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم رابطه عمیق و قلبی با خدا، رابطه با مردم براساس آموزه های دینی اتخاذ و انجام رفتارهای توصیه شده دینی، عاقبت گرایی و توجه به آخرت را در بر می گیرد. این عامل را می توان مذهب گرایی یا جهت گیری مذهبی نامگذاری کرد. این عامل دارای 28 ماده است.

عامل دوم

این عامل از گویه ها و ماده هایی تشکیل شده است که ویژگی عمومی آن تردید، دودلی، ریا، ناخوشی از زندگی و حیات و پریشانی خاطر است. این عامل دارای 19 ماده است که تحلیل مرتبه دوم خود سه ساختار را به دست داده، اما در تحلیل مرتبه نخست در ذیل عامل دوم متشکل شده است با توجه به ویژگی های گفته شده مواد، این عامل با عنوان استقرار نایافتگی یا سازمان نایافتگی نامگذاری شده است.

عامل سوم

این عامل از 9 ماده تشکیل شده است و در تحلیل عاملی مرتبه دوم دو عامل را در خود منعکس می سازد. معنای عمومی مواد موجود در این گویه های غالباً با ارزیابی مثبت و همراه با قیدهای جدی در مناسک مذهبی و ارزنده سازی مذهبی است. عامل دوم مرتبه دوم در این عامل سؤالات دیگری است که همراه با 5 گویه دیگر نهایتاً عامل سوم را متشکل کرده اند. در این عامل ارزیابی انعطاف ناپذیر از مذهب و رفتارهای مذهبی شکل گرفته است. با توجه به این ویژگی ارزنده سازی مذهبی و یا مناسک گرایی را می توان به عنوان نام این عامل پیشنهاد کرد (بهرامی احسان، 1380).

عامل چهارم

این عامل دارای 8 ماده است و در تحلیل عاملی مرتبه دوم، خود از سه عامل مرتبه دوم، متشکل شده است. معنای عمومی و غالب در این عامل مضامینی نظیر لذت طلبی و ترجیح آن، عدم اعتقاد عمومی به مذهب، تفسیر شخصی از دستورات مذهبی و لذت جویی است. با توجه به این موارد، نام پیشنهادی برای این عامل را می توان کامجویی در نظر گرفت (بهرامی احسان، 1380).
در تحقیق حاضر برای محاسبه پایانی مقیاس جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی مذهبی از روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده شده که به ترتیب برای مقیاس جهت گیری مذهبی برابر با 0/93 و 0/91، مقیاس سازمان نایافتگی مذهبی برابر با 0/86 و 0/86، مقیاس ارزنده سازی مذهبی برابر با 0/78 و 0/75 و مقیاس کامجویی مذهبی برابر با 0/55 و 0/46 می باشد.
(جدول 3 را ملاحظه نمائید).
جدول ج: ضرایب پایانی مقیاس جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی مذهبی در تحقیق حاضر

 

مقیاس

گروه

ضرایب پایانی

آلفای کرونباخ

تنصیف

جهت گیری مذهبی

کلّ دانشجویان

93 / 0

91 / 0

دانشجویان دختر

89 / 0

85 / 0

دانشجویان پسر

95 / 0

93 / 0

سازمان نایافتگی مذهبی

کلّ دانشجویان

86 / 0

86 / 0

دانشجویان دختر

86 / 0

85 / 0

دانشجویان پسر

84 / 0

87 / 0

ارزنده سازی مذهبی

کلّ دانشجویان

78 / 0

75 / 0

دانشجویان دختر

75 / 0

70 / 0

دانشجویان پسر

81 / 0

80 / 0

کامجویی مذهبی

کلّ دانشجویان

55 / 0

46 / 0

دانشجویان دختر

48 / 0

37 / 0

دانشجویان پسر

59 / 0

52 / 0


همان طوری که در جدول ج نشان داده شده است ضرایب پایانی مقیاسهای مذکرو بجز مقیاس کامجویی مذهبی بین 0/70 تا 0/95 نوسان دارد که بیانگر ضرایب مطلوب مقیاس های یاد شده می باشد.

مقیاس شادکامی

برای اندازه گیری شادکامی روش های گوناگون به کار برده شده است. این روشها طیف گسترده ای از قضاوت دوستان و آموزگاران تا پرسشنامه خود سنجی دارند. برخی از ابزارهای پرسشنامه که برای اندازه گیری شادکامی به کار می روند. عبارتند از: پرسشنامه حالات شخصی (20) که توسط بربنر و مارتین (21) (1995) تهیه شده، پرسشنامه شخصیتی آیزنگ (22)، پرسشنامه شخصیتی نئو (23) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد. در میان این پرسشنامه ها پرسشنامه شادکامی آکسفورد جایگاه ویژه ای دارد و در پژوهشهای چندی به کار رفته است. این ابزار در سال 1989 توسط آرجیل و لو تهیه شده است. چون آزمون بک (24) یکی از موفق ترین مقیاس های افسردگی بوده است، آرجیل پس از رایزنی با بک بر آن شد تا جملات مقیاس افسردگی بک را معکوس کند. برای نمونه نخستین ماده مقیاس بک پس از معکوس شدن به شکل زیر در می آید: احساس خوشحالی نمی کنم، تا حدی احساس خوشحالی می کنم، بسیار خوشحالم و فوق العاده خوشحالم. بدین ترتیب 21 ماده تهیه شد. سپس 11 ماده به آنها افزوده شد تا سایر جنبه های شادکامی را در برگیرند. سپس این مقیاس 32 ماده ای روی 8 دانشجو اجرا شد و از دانشجویان خواسته شد تا گزینه ها را مرتب کنند و درباره روایی صوری پرسشها نیز قضاوت کنند. این امر سبب تغییر برخی موارد آزمون و حذف سه ماده نیز گردید. بنابراین فرم نهایی پرسشنامه 29 ماده دارد. پس از انتشار این پرسشنامه پژوهشهای زیادی درباره آن انجام شد. آرجیل و همکاران ضریب آلفای 0/90 را با 347 آزمودنی، فارنهام و بروینگ (1990) آلفای 0/87 را با 180 آزمودنی و نور (25) (1993) با فرم کوتاهتری از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آلفای 0/84 را با 180 آزمودنی به دست آورده اند. در بررسی فرانسیس (1998)آلفای کرونباخ 0/92 به دست آمده است. همچنین فرانسیس در یک بررسی میان فرهنگی در کشورهای انگلیس، آمریکا، استرالیا و کانادا به ترتیب ضرایب آلفای 0/89، 0/90، 0/89 و 0/89 را گزارش کرده است. سایر پژوهشها نیز گویای آن هستند که پایانی بازآرمایی (26) این پرسشنامه در سطحی پذیرفتنی است. در بررسی های چندی پایانی بازآزمایی 0/81 پس از 4 ماه، 0/67 پس از 5 ماه و 0/53 پس از 6 ماه گزارش شده است. نور (1993) با فرمی کوتاهتر پایانی 0/71 را پس از 8 ماه گزارش کرده است. والیانت (27) (1993) ضمن به دست آوردن پایانی بازآزمایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد روشن ساخت که میزان آن از پایانی پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس افسردگی بک نیز بیشتر است.
برای بررسی روایی این پرسشنامه با استفاده از قضاوت دوستان دو بررسی انجام شده است. آرجیل، مارتین و کروسلند (1989) از دانشجویان خواسته اند تا دوستانشان را بر اساس یک مقیاس ده درجه ای از شادکامی درجه بندی کنند. همبستگی میان درجه بندی شادکامی دوستان و پرسشامه شادکامی آکسفورد، 0/43 بود. بررسی والیانت (1993) نیز همبستگی 0/64 و 0/49 را میان درجه بندی دوستان نمره پرسشنامه شادکامی آکسفورد گزارش کرده است. در تحقیق حاضر نیز از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) استفاده شد. این پرسشنامه 29 ماده چهار گزینه ای دارد که گزینه های آن به ترتیب از 0 تا 3 نمره گذاری می شوند و جمع نمرات مواد 29 گانه، نمره کل مقیاس را تشکیل می دهد. نمره کل آزمودنی ها از 0 تا 87 در نوسان است. همان طور که پیش از این توضیح داده شد آلفای کرونباخ این مقیاس 0/90 و پایانی بازآرمایی آن پس از 7 هفته، 0/87 بوده است. همبستگی آن با درجه بندی دوستان 0/43 بود در این پژوهش از فرم فارسی پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است.
برای اجرای پژوهش نخست پرسشنامه شادکامی آکسفورد به فارسی ترجمه شد و درستی برگردان آن توسط 8 متخصص (روانشناس و روان پزشک) تأیید گردید. سپس آزمون به صورت مقدماتی روی 10 دانشجو اجرا شد. از دانشجویان خواسته شده تا اشکالات احتمالی آن را مشخص کنند آنگاه بر پایه پیشنهادهای دانشجویان برخی از مواد تصحیح شدند و فرم نهایی روی 101 دانشجوی کارشناسی اجرا گردید. براساس راهنمای پرسشنامه از آزمودنیها خواسته شد تا جمله ها هر یک از مواد آزمون را به ترتیب به دقت بخوانند و جمله ای را که بهتر از همه احساس آنها را در روزهای اخیر مشخص می کند، انتخاب کنند. همچنین از دانشجویان خواسته شد تا درباره جملات مواد آزمون زیاد فکر نکنند و نخستین حدس خود را به عنوان پاسخ بر گزینند و اگر درباره چند جمله مردد بودند، همه آنها را علامت بزنند. پس از گردآوری پرسشنامه ها داده های پژوهش به کمک روشهای آماری توصیفی و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند (علی پور و نور بالا، 1378).
در تحقیق حاضر برای محاسبه پایانی از روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده شده که برای کل مقیاس برابر با 0/92 و 0/92 می باشد (جدول 4 را ملاحظه نمائید).
جدول د: ضرایب پایانی مقیاس شادکامی در تحقیق حاضر

 

مقیاس

گروه

ضرایب پایانی

آلفای کرونباخ

تنصیف

شادکامی

کلّ دانشجویان

92 / 0

92 / 0

دانشجویان دختر

92 / 0

87 / 0

دانشجویان پسر

92 / 0

87 / 0


همان طوری که در جدول نشان داده شده است ضرایب پایانی مقیاس شادکامی بین 0/87 تا 0/92 نوسان دارد که بیانگر ضرایب مطلوب مقیاس مذکور می باشد.
هدف از این پژوهش بررسی روابط سازمان نایافتگی مذهبی، جهت گیری مذهبی، ارزنده سازی مذهبی، کامجویی مذهبی ، با احساس شادکامی دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه شهید چمران اهوار می باشد.
جدول ه: میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره متغیرهای جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی، کامجویی برای کل نمونه

شاخص آماری

میانگین

انحراف معیار

حداقل نمره

حداکثر نمره

تعداد

متغیرها

گروه

ارتباط با خالق (جهت گیری مذهبی)

دانشجویان دختر

69 / 99

26 / 9

72 / 52

00 / 112

356

دانشجویان پسر

54 / 93

14 / 14

00 / 43

00 / 112

213

کلّ دانشجویان

39 / 97

83 / 11

00 / 43

00 / 112

569

مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی)

دانشجویان دختر

89 / 19

31 / 5

00 / 1

00 / 32

356

دانشجویان پسر

90 / 17

46 / 6

00 / 3

00 / 34

213

کلّ دانشجویان

15 / 19

84 / 5

00 / 1

00 / 34

569

تعارض مذهبی (سازمان نایافتگی مذهبی)

دانشجویان دختر

07 / 29

45 / 12

00 / 2

00 /67

356

دانشجویان پسر

80 / 29

46 / 11

00 / 0

00 / 65

213

کلّ دانشجویان

34 / 29

08 / 12

00 / 0

00 / 67

569

کامجویی

دانشجویان دختر

18 / 14

43 / 4

00 / 4

00 / 26

356

دانشجویان پسر

16 / 16

31 / 5

00 / 3

00 / 29

213

کلّ دانشجویان

92 / 14

87 / 4

00 / 3

00 / 29

569


همان طوری در جدول الف ملاحظه می شود میانگین و انحراف معیار متغیر جهت گیری مذهبی برای کل دانشجویان به ترتیب 97/39 و 11/83، دانشجویان دختر 99/69 و 9/26 و دانشجویان پسر 93/54 و 14/41، در متغیر ارزنده سازی میانگین و انحراف معیار برای کل دانشجویان به ترتیب 19/15 و 5/84، دانشجویان دختر 19/89 و 5/31 و دانشجویان پسر 17/90 و 6/46، در متغیر سازمان نایافتگی میانگین و انحراف معیار برای کل دانشجویان به ترتیب 29/34 و 12/08، دانشجویان دختر 29/07 و 12/45 و دانشجویان پسر 29/80 و 11/46 و در متغیر کامجویی میانگین و انحراف معیار برای کل دانشجویان به ترتیب 14/92 و 4/87، دانشجویان دختر 14/17 و 4/43 و دانشجویان پسر 16/16 و 5/31 می باشد.

یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش:

این پژوهش شامل فرضیه های زیر است که هر فرضیه همراه با نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آن در این بخش ارائه می گردد.
فرضیه 1: بین ارتباط با خالق (جهت گیری مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 2: بین ارتباط با خالق (جهت گیری مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 3: بین ارتباط با خالق (جهت گیری مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 4: بین مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 5: بین مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 6: بین مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی) و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 7: بین تعارض مذهبی (سازمان نایافتگی) و احساس شادکامی دانشجویان رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه 8: بین تعارض (سازمان نایافتگی) و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه 9: بین سازمان نایافتگی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه 10: بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 11: بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه 12: بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت وجود دارد.
نتایج بررسی فرضیه های فوق در جدول ه ارائه شده است.
جدول و: ضرایب همبستگی ساده مؤلفه های مذهب (جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی) و احساس شادکامی دانشجویان (دختر و پسر)

 

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

        شاخص های آماری
آزمودنی

ضریب همبستگی(r )

سطح معنی داری(p )

تعداد نمونه (n )

احساس شادکامی

ارتباط با خالق (جهت گیری مذهبی)

کلّ دانشجویان

32 / 0

0001 / 0

569

دانشجویان دختر

31 / 0

0001 / 0

356

دانشجویان پسر

33 / 0

0001 / 0

213

مناسک گرائی (ارزنده سازی مذهبی)

کلّ دانشجویان

28 / 0

0001 / 0

569

دانشجویان دختر

21 / 0

0001 / 0

356

دانشجویان پسر

35 / 0

0001 / 0

213

تعارض مذهبی (سازمان نایافتگی مذهبی)

کلّ دانشجویان

67 / 0-

0001 / 0

569

دانشجویان دختر

70 / 0-

0001 / 0

356

دانشجویان پسر

62 / 0-

0001 / 0

213

کامجویی

کلّ دانشجویان

06 / 0

069 / 0

569

دانشجویان دختر

13 / 0

006 / 0

356

دانشجویان پسر

00 / 0

499 / 0

213

همان طوری که در جدول ب ارائه شده است بین جهت گیری مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود (0/0001> P و 0/32 = r).
در نتیجه فرضیه 1 تأیید می گردد. یعنی با افزایش جهت گیری مذهبی دانشجویان، احساس شادکامی آنان نیز افزایش پیدا کرده است. بین جهت گیری مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0/0001> P و 0/31 = r). بنابراین فرضیه 2 تأیید می گردد. بین جهت گیری مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت معنی داری مشاهده گردید (0/0001> P و 0/33 = r). بنابراین فرضیه 3 تأیید می گردد.
همچنین بین ارزنده سازی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معنی داری مشاهده شد (0/0001> P و 0/28 = r). در نتیجه فرضیه 4 تأیید می گردد. یعنی با افزایش ارزنده سازی مذهبی دانشجویان، احساس شادکامی آنان نیز افزایش پیدا کرده است. بین ارزنده سازی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود (0/0001> P و 0/21 = r). بنابراین فرضیه 5 تأیید می گردد. بین ارزنده سازی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0/0001> P و 0/35 = r). بنابراین فرضیه 6 تأیید می گردد.
بین سازمان نایافتگی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه منفی معنی داری مشاهده گردید (0/0001> P و 0/67- = r). در نتیجه فرضیه 7 تأیید می گردد. به عبارت دیگر، با افزایش سازمان نایافتگی مذهبی دانشجویان، احساس شادکامی آنان کاهش یافته است. بین سازمان نایافتگی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه منفی معنی داری وجود دارد (0/0001> P و 0/70- = r). بنابراین فرضیه 8 تأیید می گردد. بین سازمان نایافتگی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه منفی معنی داری مشاهده می شود (0/0001> P و 0/62- = r). بنابراین فرضیه 9 تأیید می گردد.
بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معنی داری مشاهده نشد (0/069> P و 0/06 = r). بنابراین فرضیه 10 تأیید نمی گردد. بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان دختر رابطه مثبت معنی داری مشاهده شد (0/006> P و 0/13 = r). بنابراین فرضیه 11 تأیید می گردد. به عبارت دیگر، با افزایش کامجویی دانشجویان دختر، احساس شادکامی آنان نیز افزایش یافته است. بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان پسر رابطه مثبت معنی داری مشاهده نمی شود (0/499> P و 0/00 = r). بنابراین فرضیه 12 تأیید نمی گردد.
جدول ز

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

همبستگی چندگانه MR

ضریب تعیین RS

نسبت F
احتمال  P

مقدار ثابت (a )

احساس شادکامی

1- جهت گیری مذهبی

32 / 0

10 / 0

49 / 64F=
0001 / 0P<

23 / 7

احساس شادکامی

2- سازمان نایافتگی مذهبی

68 / 0

46 / 0

34 / 238F=
0001 / 0P<

24 / 50

احساس شادکامی

3- ارزنده سازی مذهبی

68 / 0

46 / 0

162F=
0001 / 0P<

58 / 51

احساس شادکامی

4- کامجویی مذهبی

72 / 0

51 / 0

67 / 148F=
0001 / 0P<

47 / 35

همانطور که در جدول از مشخص شده طبق نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون با روش ورود مکرر، ضریب همبستگی چند متغیری برای ترکیب خطی متغیرهای پیش بین (پیشایندهای مذهبی،جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی) با احساس شادکامی دانش جویان برابر با 0/72= MR و 0/15=rs می باشد که در سطح 0/0001> p معنی دار است. همچنین با توجه به مقدار ضریب rs مشخص شده که 51% واریانس احساس شادکامی دانشجویان توسط متغیرهای پیش بین قابل تبیین می باشد.
جدول ح

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

همبستگی چندگانه MR

ضریب تعیین RS

نسبت F
احتمال  P

مقدار ثابت (a )

احساس شادکامی

1- سازمان نایافتگی مذهبی

70 / 0

49 / 0

76 / 333F=
0001 / 0P<

64 / 63

احساس شادکامی

2- کامجویی مذهبی

72 / 0

52 / 0

65 / 189F=
0001 / 0P<

43 / 56

احساس شادکامی

3- ارزنده سازی مذهبی

74 / 0

54 / 0

57 / 137F=
0001 / 0P<

45 / 45

احساس شادکامی

4- جهت گیری مذهبی

74 / 0

55 / 0

14 / 105F=
0001 / 0P<

14 / 34


همانگونه که در جدول ح مشاهده می شود از بین پیشایندهای مذهبی: جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهب، ارزنده سازی مذهبی، کامجویی به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیرهای سازمان نایافتگی مذهبی، کامجویی،ارزنده سازی مذهبی، جهت گیری مذهبی به ترتیب پیش بینی کننده برای احساس شادکامی دانشجویان دختر می باشند.
جدول ط

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

همبستگی چندگانه MR

ضریب تعیین RS

نسبت F
احتمال  P

مقدار ثابت (a )

احساس شادکامی

1- سازمان نایافتگی مذهبی

62 / 0

38 / 0

63 / 130F=
0001 / 0P<

32 / 61

احساس شادکامی

2- ارزنده سازی مذهبی

64 / 0

41 / 0

15 / 61F=
0001 / 0P<

43 / 53

احساس شادکامی

3- کامجویی مذهبی

68 / 0

47 / 0

15 / 61F=
0001 / 0P<

16 / 39


با توجه به جدول ط مشاهده می شود که از میان پیشایندهای مذهبی: جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیرهای سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کامجویی به ترتیب پیش بینی کننده برای احساس شادکامی دانشجویان پسر می باشند و متغیر جهت گیری مذهبی در پیش بینی کنندگی نقشی را ایفا نمی کند.
فرضیه اول تا سوم

بین جهت گیری مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان (دختر – پسر) رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2 نتایج به دست آمده از این تحقیق با یافته های پژوهش های قبلی از جمله، موبرگ و تاوس، 1965؛ شیور و همکاران، 1980؛ ویتر و همکاران، 1985؛ هادوای 1978؛ الیسون و همکاران، 1989؛ پولوما و پندلتون، 1991؛ گریلی، 1975، همخوانی دارد.

p

r

نتیجه

0001 / 0

32 / 0

فرضیه فوق الذکر تایید گردید.

- جهت گیری مذهبی یا ارتباط با خالق یکی از راههای مهم ایجاد شادکامی و خوشبختی درونی است و قادر است که روابط شادمانه جدیدی را در افراد به وجود آورد و آن را تداوم بخشد. دلیل این مسئله ممکن است این باشد که رابطه با خالق داشتن بتواند به هیجانات سرایت کند و عشق خاصی را ایجاد کند و پذیرندگی مثبت به وجود آورد. بنابراین رابطه با خالق منشاء تمام امور خیریه و شادکام ساز است و باعث بروز روابط صمیمانه فرد با دیگران و خود می شود (السیون و همکاران، 1989).
ماهیت رابطه با خالق (جهت گیری مذهبی) بشرح ذیل است:
1- داشتن رابطه با مردم براساس آموزه های دینی
2- انجام رفتارهای توصیه شده دینی
3- توجه به آخرت و عاقبت گرائی
این مطالب در پیوند با یکدیگر باعث به وجود آمدن رابطه عمیق و قلبی با خداوند می شود (بهرامی احسان، 1383).
تحقیقات نشان داده است که جهت گیری مذهبی و رابطه با خداوند در افراد منجر به سلامت روانی و نتایج مثبت در زندگی می گردد.
بنابراین وجود رابطه با خالق دارای پیامدهای زیادی است از جمله ایجاد رضایتمندی و شادکامی در افراد.
فرضیه چهارم تا ششم

بین ارزنده سازی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان (دختر – پسر) رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2 نتایج به دست آمده از این تحقیق با یافته های پژوهش های قبلی از جمله، الیسون و همکاران، 1989؛ هالامی، آرجیل 1997؛ فازل و یانگ 1988؛ شواب و پترسون، 1990 به نقل از هالامی و آرجیل 1997؛ ویتر و همکاران، 1985 به نقل از هالامی و آرجیل، 1997 همخوانی دارد.

p

r

نتیجه

0001 / 0

28 / 0

فرضیه فوق الذکر تایید گردید.


- در تمام فرهنگها، مدلهای مشابه ای از اعتقادات انعطاف ناپذیر که در طی آن افراد به اصول مذهبی پای بند می باشند و نسبت به آن تعصبمی ورزند وجود دارد. منظور از اصول مذهبی، دستوراتی است که در ادیان الهی برای پیروان هر مذهب از سوی خداوند ارائه شده است. بررسی علل این اعتقادات می تواند به شرح ذیل در نظر گرفته شود:
1- هر مذهبی یک سیستم اعتقادی منسجم ایجاد می کند و زندگی و آینده معناداری را برای پیروانش ترسیم می نماید
2- انجام خدمات مذهبی و پیرو مذهب خاص بودن ایجاد حمایت اجتماعی و گروهی می کند
3- گرایش به مذهب، شادکامی و آرامش ایجاد می کند.
4- هیچگونه رقابتی بین مذاهب و مکانهای آنها اعم از کلیسا و غیره وجود ندارد (برون و مو کرجی، 2003).
بنابراین به نظر می رسد ارزنده ساختن مذهب روشی را به افراد می آموزد که در واقع نوعی تربیت و پرورش دینی محسوب گردیده، و ضمناً یک تقویت کننده نیز می باشد.
فرضیه هفتم تا نهم

بین سازمان نایافتگی مذهبی و احساس شادکامی دانشجویان (دختر – پسر) رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2 نتایج به دست آمده از این تحقیق با یافته های پژوهش های قبلی از جمله، راتر و دیگران، 1972؛ به نقل از شولتز، ترجمه سیدمحمدی، 1382؛ اسکینر، 1993؛ هالامی و آرجیل، 1997؛ آرجیل، 1996 به نقل از هالامی و آرجیل، 1997؛ بهرامی احسان، 1383 همخوانی دارد.

p

r

نتیجه

0001 / 0

67 / 0-

فرضیه فوق الذکر تایید گردید.


- تعارض مذهبی (سازمان نایافتگی) با روح مذهبی گرائی و ویژگی های آن در تعارض است. تعارض مذهبی یا سازمان نایافتگی شامل: عدم ثبات در داشتن اعتقاد، هویت نایافتگی مذهبی و اینکه فرد کیست و چرا باید به مذهب روی آورد و بدان معتقد شود، نارضایتی از مذهبی و به طور کلی ناخشنودی از آن، که همگی مبتنی بر موضع گیری های نسنجیده می گردد و باعث بروز حس تنهایی و رهایی از وسیله نجات می شود. تعارض مذهبی یا سازمان نایافتگی منعکس کننده حالت های تردید، دو دلی و عدم ساخت یافتگی مذهبی است (بهرامی احسان، 1383).
در نهایت کلیه ویژگی های رفتاری فرد که در تعارض مذهبی (سازمان نایافتگی) به چشم می خورد بیانگر اجتناب، ناآرامی و بریدن از خداوند و اجتناب از مبانی اعتقاد مذهبی است که با احساس شادکامی نیز در تعارض است. افزایش نمره فرد در این عامل همزمان می تواند با کاعش نسبی در ارزنده سازی مذهبی و نیز کاهش احتمالی شدید در جهت گیری مذهبی باشد. همچنین افزایش نمره در این عامل با انواع مشکلات روان شناختی همراه است که کاملاً مخالف شادکامی و رضایت مندی است (بهرامی احسان، 1383).
فرضیه دهم تا دوازدهم

بین کامجویی و احساس شادکامی دانشجویان (دختر – پسر) رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2 نتایج به دست آمده از این تحقیق با یافته های پژوهش های قبلی از جمله، بهرامی احسان، 1383، پارگامنت، 2000، به نقل از بهرامی احسان، 1383؛ فازل و یانگ، 1988؛ پولنر، 1989؛ شیمس و جکسون نقل در هالامی و آرجیل، 1997 همخوانی دارد.

p

r

نتیجه

0001 / 0

06 / 0

فرضیه فوق الذکر تایید نگردید.


- کامجوئی با توجه به ویژگیهایی که در خود دارد کاملاً با ساختار جهت گیری مذهبی در تعارض می باشد و همچنین با تعاریف مربوط به معنای عمیق شادکامی مباینت دارد. کامجوئی دارای ماهیتی بدین شرح است: نفی عاقبت، عبور از مرزهای مذهب، تمایل به ارضای آنی نیازها. افزایش نمرات فرد در این عامل با کاهش نمرات او در جهت گیری مذهبی همراه است و به لحاظ ماهیتی شباهت هایی با سازمان نایافتگی مذهبی دارد (بهرامی احسان، 1383). وجود رابطه معنی دار بین کامجوئی و احساس شادکامی در دانشجویان دختر می تواند به دلیل این باشد که ارضای آنی نیازهای آنان مسیری را جهت شادکامی موقتی اشان فراهم می سازد که این ویژگی احتمالاً مربوط به فقدان فضای شادکام ساز واقعی برای آنها می باشد و این گونه تلق می شود که وجود حداقل شادی به هر صورتی که هست، بهتر از نبودن آن است. اکنون با توجه به این نکات روشن می شود که ارتباط بین کامجوئی و شادکامی ارتباطی سطحی و خام است و قادر نیست روابط شادکامانه اساسی و خوشبختی درونی را در افراد تبیین نماید و یا این که شادکامی واقعی را از غیر آن به دقت تفکیک کند، و نکته آخر این که به نظر می رسد، دختران از مرزهای مذهب عبور می کنند و کمتر به نتیجه منفی اعمال خود در آینده ای که مذهب ترسیم می کند، می اندیشند.

پیشنهادات

- با توجه به اهمیت موضوع شادکامی و اثرات آن در پیشرفت و تعالی فردی و اجتماعی، لازم است، در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول شادکامی و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود و به عنوان یک حرکت ملی به آن نگریسته شود، - با در نظر گرفتن اینکه احساس شادکامی درونی و بیرونی از طریق متغیرهای گوناگون از جمله متغیر مذهبی، حاصل می شود لازم است توجه خانواده ها، مدارس و مراکز آموزش عالی، مراکز حمایت اجتماعی و انجمنهای مختلف را به این امر جلب نمائیم.
- تدوین دروسی از سطح دبستان تا دانشگاه که احساس شادکامی را تعریف، دسته بندی، ماهیت شناسی، نموده و راههای گسترش و منابع جدید آن را شناسایی نمایند.
- بیمارستانها و مراکز درمانی می توانند با توجه به اثرات شادکامی در ایجاد سلامتی جسمی و روانی، از آن به عنوان پیشقراول درمانی استفاده نموده و محیط خود را آکنده از شرایط شادکام کننده نمایند. که این امر مستلزم توجه نظری و عملی به مذهب و آموزه های آن دارد.
- به منظور دستیابی به نتایج معتبرتر بهتر است پژوهشهایی صورت گیرد که در طی آن اثرات مذهب بر شادکامی در خانواده، آموزش و پرورش، آموزش عالی، اقتصاد و امور تولیدی و مراکز بهداشتی و سلامتی مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
- با توجه به استفاده از ابزارهای چندگانه برای سنجش شادکامی، بهتر است از روش تحلیل عوامل برای شناسایی مفهوم عمیق مذهب در رابطه با شادکامی استفاده شود.
- یکی از راههای مهم در شناسایی عوامل شادکام کننده واقعی استفاده از روش تحلیل محتوا است که باید به اصولی به آن پرداخته و حتی به مراکز تصمیم گیرنده آموزش داده شود.
- از آنجا که پرسشنامه های شادکامی می توانند تا حدودی بار فرهنگی نیز به خود بگیرند؛ بهتر است در صدد تدوین پرسشنامه های دیگری علاوه بر موارد موجود بود تا به نیازهای فرهنگی پاسخ داده شود.
- انجام پژوهشهای مقایسه ای در مورد اثرات احساس شادکامی می توانند اهمیت این احساس را آشکار سازند.
- با انجام پژوهش هایی ارتباط بین احساس شادکامی با بیکاری، کم کاری، تغییر شغل، مشکلات رشدی، سوء تغذیه، اعتیاد و به خصوص نحوه گذران اوقات فراغت مورد بررسی قرار گیرد.
- با انجام پژوهشهایی احساس شادکامی بین خرده فرهنگها و اقلیتهای فرهنگی ذهبی موجود در جامعه ایرانی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
منابع:
1. بهرامی احسان، هادی (1381). رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود. مجله روانشناسی 24، سال ششم شماره 4. صص؛ 346 - 336.
2. بهرامی احسان، هادی (1383). «ابعاد رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهت گیری مذهبی. مجله روانشناسی و علوم تربیتی، سال سی و چهارم شماره 2. صص؛ 63 - 42.
3. بندر ریگی، محمد (1374). المنجد جلد اول، تهران: انتشارات ایران.
4. حق شناس، حسن (1378). هنجاریابی آزمون شخصیتی نئو - پی آی، فرم تجدید نظر شده. مجله اندیشه و رفتار، بهار 1378، شماره 4. صص؛ 46 - 38
5. حقیقی، جمال؛ عطاری، یوسفعلی؛ رحیمی، سید علی سینا و سلیمانی نیا، لیلا (1378). رابطه سرسختی و مؤلفه های آن با سلامت روانی در دانشجویان پسر دوره ی کارشناسی دانشگاه. مجله ی علوم تربیتی و روانشناسی، دوره ی سوم، سال ششم، شماره های 3 و 4. صص 17 - 1.
6. عابدی، محمدرضا (1381) «بررسی و مقایسه اثر بخشی روشهای مشاوره شغلی به سبک نظریه یادگیری اجتماعی سازگاری شغلی و مدل شناختی رفتاری شادمانی فوردایس بر کاهش فرسودگی شغلی مشاوران آموزش و پرورش شهر اصفهان» پایان نامه دکترا رشته مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی.
7. علی پور، احمد؛ نوربالا، احمد علی؛ اژه ای، جواد؛ مطیعیان، حسین (1379)
«شادکامی و عملکرد ایمنی بدن» مجله روانشناسی 15، سال چهارم شماره 3 صص؛ 233 - 219
8. علی پور، احمد؛ نوربالا، علی (1378). بررسی مقدماتی پایائی و روائی پرسشنامه شادکامی اکسفورد در دانشجویان دانشگاههای تهران، مجله اندیشه و رفتار سال پنجم شماره 1 و 2. صص؛ 65 - 55
9. موحد، احمد (1380). رابطه علی بین نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهوار. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
منابع لاتین
10. Alanlewis، C.، Maltby J.، Day. L.، (2005). Religious Orientation، religious coping and happiness among UK adults. Personality and Individual Differences 38، 1193 - 1202.
11. Altman، I.، and Wohlwill، J.F (eds) (1983). Behavior and the Natural Environment. New York: Plenum.
12. Altobello، R.J (1997); Five ancient theories of happiness، University of New York us New York. AAT9720073.
13. Argyle، M. (1998). The Social Psychology of Work (2nd edn). Harmond worth: Penguin.
14. Argyle، M. (2001). The psychology of happiness (2nd). Great Britain: Routledge.
15. Averill، J.R.، & More T.، A (2000). Happiness in M. Lewis & J.، Haviland (eds) hand book of Emotion. New York: Gilford، pp. 663 - 674.
16. Baron، A.R. & Byrne، D. (1997). Social Psychology. (8th ed). Massachusetts: Allyn and Bacon.
17. Bar-on، R.، parker، J.، D.، A. (2000). Happiness in M. Lewis & Haviland(eds)، Handbook of Emotion. New York: Gilford،pp. 663 - 674.
18. Beit-Hallahmi، B.، & Argyle، M. (1997). The Psychology of Religion Behavior، Belief and Experience. London: Routledge.
19. Bendelow، G.، & Argyle، M.(1997). The psychology of religious behavior، belif and experience، London: Rout ledge.
20. Berlyne، D.E.، (1964) Novelty New Society، 87، 23 - 24.
Bernard.، Larry; Hatchison.، 21.steven.، Lavin.، Alexander.، Pennigton.، Palmeda. (1996) Ego-Strength، hardiness، self-esteem،self-effitcacy، optimism and mal adjustment. Assessment; Jan Vol. 3(2) 115-(3).
22. Bless، H.، Clore، G.L.، Schwartz. n.، Golisano، V.، Rabe، C.، & Wolk.M. (1996). Mood and the use of scripts: dose a happy mood really lead mindlessness? Journal of Personality and Social Psychology، 71، 665 - 679.
23. Brebner، J. (1995). Happiness and personality. Personality & individual differences،25،279 - 296.
24. Brickman، P.، Coates، D.، & Janoff - Bulman. R. (1978). Lottery winners and
accident victims: is happiness relative? Journal of Personality and social Psychology، 36. 017 - 927.
25. Brown، L.، B.، (1988). The Psychology of religious belief. London: Academic press.
26. Brown. J.d. & Mc Gill.K.L. (1989). The cost of good fortune: when positive life events produce negative health influence. Journal of Personality and Social Psychology، 57,113-1110.
27. Campbell، A. (1981). the Sense of well-Being in America. New York: Mc Grow-Hill.
28. Cantor. N.، & Sanderson، C.A. (1999). Life task satisfaction and well-being. In D. Kahneman، E. Diener، & N. Schwarz (Eds). Understanding Quality of life. Russell sage، pp. 230 - 243.
29. Carr،A.(2004). Positive Psychology. Hove and New York: Brunner - Routledge.
30. Chang، E.C.، Maydeu-Olivares، A.، & D'Zurilla، T.T.(1997). Optimism and Pessimism as partially constructs: relationship to positive and negative affectivity and psychological well-being. Personality and Individual Differences، 23، 433 - 440.
31. Copmton، W.C.، Smith، M.L.، Cornish، K.A.، & Qualls، D.L.(1996). Factor structure of mental health measures. Journal of Personality and Social Psychology، 71، 406 - 413.
32. DeNeve، K.M.، & Cooper، H. (1998) The happy personality: a meta- analysis of 137 personality traits and subjective well-being. Psychological Bulletin.
33. Dull، V.T.، and Skokan، L.A. (1995). A cognitive model of religion، s influence on health. Journal of Social Issues، 51، 49 - 64.
34. llison، C.G. (1991). Religious involvement and subjective well-being. Journal of Health and social Behavior، 32، 80 - 99.
35. Ellison، C.G. (1993). Religious involvement and self-perception among black. Journal of Americans. Social Forces، 71 - 1027 - 1055.
36. Fazel، M.K. and Young، D.M. (1998). life quality of Tibetans and Hindus: A function of religion. Journal for the Scientific Study of Religion، 27، 229 - 242.
37. Genia، V.، & Shaw، D.G. (1991). Religion، intrinsic - extrinsic orientation and depression. Review of religious Research، 32، 274 - 28.
38. Hills، P.، and Argyle، M.(1998). Musical and Religious experience ad their relationship to happiness. Personality and individual differences. 25، 91 - 102.
39. Schwab، R.، & Petersen، K.U. (1990). Religiousness: Its relation to loneliness neuroticism and subjective well-being. Journal for the Scientific Study of Religion، 29، 335 - 345.
Abstract
The aim of the curr ent research was "the study of the relatonships between of the happiness feeling and religion in Shahid Chamran University student" in Ahwaz. Main sample was 569 students whom were selected by stratified random sampling and 200 students for construct validity and reliability. In order to assess the design، instruments were used as religion and Oxford happiness inventory.
The following statistical methods were employed for the data analysis: pearson's correlation coefficient، and multiple regression. The results of this research showed a significant correlation between the religion subscales (except، kamjuee) and happiness.
Key words: Religion subscales: jahatgirie mazhabi، sazeman nayaftegie mazhabi، arzande sazie mazhabi، kamjuee mazhabi، happiness students.

پی نوشت ها :

1. عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی.
2. عضو هیأت علمی گروه روان شناسی بالینی دانشگاه سمنان.
3. دانشجوی دکتری مشاوره.
4. یونس (10)، آیه 58.
5. Argyle.
6. یونس (10)، آیه 58.
7. روم (30)، آیه 4 و آل عمران (3)، آیه 120 و آل عمران (3)، آیه 188.
8. Aristotle.
9. Nicomachean ethics.
10. Richardson.
11. Hayborn.
12. axiology.
13. happiness.
14. Postitve Psychology.
15. Myers & Diener.
16. Hills.
17. Hallahmi.
18. stratified random sampling.
19. Construct Validity.
20. Personal States Questionnaire.
21. Berbner & Martine.
22. Eysenk personality Inventory.
23. NEO personality Inventory.
24. Beck.
25. Noor 6.
26. Test - retest - reliability.
27. Vailiant.

منبع: عباس نژاد، محسن؛ سیدی، حسین؛ رستمی، محمدحسن؛ (1387)، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی(2) (جلد اول مجموعه مقالات)، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، چاپ اول..

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط