جهاد اقتصادی
«جهاد اقتصادی، یعنی تحرک اقتصادی باید جهادگونه باشد». (1)«ما جهاد اقتصادی را یک ضرورت برای کشور می دانیم، نه صرفاً یک اولویت، یک نیاز قطعی است».(2)
«لازم است ما در کار اقتصاد مجاهدت کنیم.»(3)
«جهاد اقتصادی، یعنی مبارزه اقتصادی». (4)
«جهاد اقتصادی، یعنی حرکت مستمرِ همه جانبه هدف دار ملت ایران، با نیت خنثی کردن و عقیم کردن تلاش خصم آلود و غرض آلود دشمن». (5)
«ملت ایران در این برهه از زمان، جهادش به طور عمده در عرصه اقتصاد است». (6)
«جهاد اقتصادی متوجه یک نکته اساسی است، در مسئله اداره کشور و مدیریت کشور؛ و آن این است که امروز دشمن برای مبارزه با اسلام و جمهوری اسلامی، بر روی مسئله اقتصاد متمرکز شده است... برای اینکه مردم را از دولت جدا کنند، از نظام جدا کنند، فاصله و شکاف ایجاد کنند، دنبال این هستند که در مسئله اقتصادی کشور مشکل ایجاد کنند. پس جهاد اقتصادی لازم است؛ یعنی همین مبارزه، همین پیکار، منتها جهادگونه، با همه توان، با همه وجود، با قصد خالص، با فهم و بصیرت اینکه داریم چه کار می کنیم. سال جهاد اقتصادی معنایش این است. بخش های اقتصادی کشور در همه قسمت های دولتی و غیردولتی اگر به توفیق الهی پای بند به این مجاهدت باشند، یک جهش به وجود خواهد آمد و همه مردم در این موفقیت سهیمند».(7)
فساد اقتصادی
«اگر در جامعه ای، پول و ثروت باشد، اما بد خرج شود، بدتر از این است که ثروت نباشد؛ چون هم محرومیت ها به جای خود باقی خواهد ماند، هم عده ای با آن ثروت های ناصحیح به دست آمده ناحق و توام با فساد، فساد را به وجود می آورند. تهی دست بودن قشرهایی از جامعه، خودش فسادآور است. فساد و اعتیاد و هرزگی های گوناگون بر اثر فقر پیش می آیند. ثروتمند شدن عده ای از راه فساد هم خودش باز مرداب فساد دیگری زیر پای مردم است. لذا با فساد باید مبارزه شود». (8)«ناامنی اقتصادی، بخش دیگری از ناامنی است. آن کسانی که محیط های اقتصادی را ناامن می کنند؛ اگر کسانی سرمایه های کوچکی دارند، اینها با کارهای غیرقانونی، با زرنگی ها، این سرمایه های کوچک و امکانات مردم را نابود می کنند و به سود خودشان مصادره می کنند. آنهایی که بالاتر از این، امکانات دولتی و عمومی را با زرنگی ها، با تسلط بر قوانین و مقررات و گریزگاه های قانونی، به نفع خودشان مصادره می کنند و هرجا که بتوانند، از سوء استفاده های شخصی نمی گذرند؛ اینها محیط های اقتصادی را ناامن می کنند. شما ببینید اگر در یک کشور وضع اقتصادی بیمار است، یکی از چند علت، وجود همین گریزگاه های از قانون است که کسانی می توانند با استفاده از اینها سوء استفاده کنند و جیب های خودشان را پر کنند و امکانات مردم و دولت را به نفع و سمت خودشان بکشانند». (9)
آسیب های فساد اقتصادی
«امروز یکی از مهم ترین مسائل ما، مبارزه با فساد است. این را باید همه مسئولان کشور بفهمند. فساد یعنی چه؟ فساد یعنی اینکه کسانی با زرنگی، با قانون دانی، با زبان چرب و نرم و با چهره حق به جانب، به جان بیت المال این ملت بیفتند و کیسه های خود را پُر کنند. این کار چند ضرر دارد:1. تهی شدن خزانه: یکی اینکه خزانه این کشور که باید صرف مردم شود - صرف ساختن پُل و راه و سد و آب رسانی و آباد کردن روستاها و سامان دادن به زندگی مردم شود - به جیب یک نفر یا یک جمع خاص می رود. وقتی شما می بینید یک نفر آدم در طول مدت کوتاهی - سه، چهار سال - ده ها میلیارد تومان از پول بیت المال را در صندوق شخصی خود قرار می دهد، معنایش چیست؟ معنایش این است، آن پولی که با آن می شد مثلاً هزار روستا را آباد کرد که مردم از زندگی لذت ببرند و مزه فقر را نچشند، مزه زندگی راحت را بچشند، یک نفر بتواند با زرنگی، با زبان چرب و نرم، با چهره حق به جانب و با استفاده از کمک افراد غافل، همه این پول ها را به چنگ آورد. بنابراین، اولین ضرر این است که بیت المالی خالی می شود و پول مردم به جیب یک شخص طماع و حریص و خودخواه و زیاده طلب می رود.
2. وسوسه شدن سرمایه داران به ورود به مناسبات نادرست اقتصادی: ضرر دوم این است: کسانی که می خواهند با پول خود در کشور فعالیت اقتصادی کنند - کارخانه تأسیس کنند، مزرعه راه بیندازند و تولید کنند- وقتی دیدند از راه های ناشمروع می شود این همه ثروت را به دست آورد، آنها هم تشویق می شوند که بروند کار نامشروع کنند. عده ای می گویند مبارزه با مفاسد اقتصادی موجب می شود که سرمایه دار، سرمایه گذاری نکند؛ اما من می گویم قضیه عکس است. اگر با فساد اقتصادی مبارزه نشود، هر سرمایه داری وسوسه و تشویق می شود که به جای وارد شدن به کار پُر دردسر تولید و مقدمات آن و راه های طولانی دیگر، برود مشغول بند و بست و کارهای فسادانگیز شود. یک فاسد، دیگران را هم به فساد می کشاند و تشویق می کند. بنابراین، ضرر دوم این است که کشور از فعالیت اقتصادی باز خواهد ماند.
3. رواج رشوه خواری: ضرر سوم این است که آدم فاسد وقتی بخواهد از بیت المال مسلمانان استفاده کند، به طور مستقیم که او را راه نمی دهند؛ مجبور است به مدیران و مسئولان و هر کسی که سر راه او قرار دارد، رشوه بدهد. هر کسی هم نمی تواند در مقابل رشوه مقاومت کند. البته بعضی افراد مقاومت می کنند، بعضی هم دانسته یا ندانسته، تسلیم می شوند. بنابراین، آدم فاسد برای رسیدن به هدف خود، با رشوه دادن و شیرینی دادن، عده ای را فاسد می کند؛ مدیران را فاسد می کند، ماموران را فاسد می کند، مامور بانک را فاسد می کند، مامور فلان وزارت خانه را فاسد می کند.
4. رواج گناه: ضرر چهارم این است که وقتی پول و لقمه حرام در بین مردم و نخبگان و زبدگان رایج شد، گناه رایج می شود ... وارد شدن در میدان فساد مالی، مقدمه ورود به میدان فساد اخلاقی و فساد جنسی و فساد شهوانی و انواع و اقسام فسادهاست.
5. تبدیل شدن مردم و مسئولان به پایگاه دشمن خارجی: ضرر پنجم اینکه وقتی مدیران و مردمی فاسد شدند، به پایگاه دشمن خارجی تبدیل می شوند. دشمن خارجی از آدم های فاسد، برای اهداف سیاسی خود در کشور، خوب استفاده می کند. مبارزه با فساد، یک جهاد همه جانبه است. من از مسئولان کشور خواهش می کنم، این جهاد عظیم را به اغراض سیاسی آلوده نکنند. اگر مسئولان کشور آن خودآگاهی لازم را داشته باشند، آن گاه می فهمند که امروز مبارزه با فساد لازم است و یک جهاد است. نشناختن موقعیت و خطر، همان ناخودآگاهی است که این خود خطر بسیار بزرگی است». (10)
سیاست های کلی امنیت اقتصادی
1. حمایت از ایجاد ارزش افزوده و سرمایه گذاری و کارآفرینی از راه های قانونی و مشروع.2. هدف از امنیت سرمایه گذاری، ایجاد رفاه عمومی و رونق اقتصادی و زمینه ساز برای عدالت اقتصادی و از بین بردن فقر در کشور است. وضع قوانین و مقررات مربوط به مالیات و دیگر اموری که به آن هدف کمک می کند، وظیفه الزامی دولت و مجلس است.
3. قوانین و سیاست های اجرایی و مقررات باید دارای سازگاری، ثبات، شفافیت و هماهنگی باشند.
4. نظارت و رسیدگی و قضاوت در مورد جرایم و مسائل اقتصادی باید دقیق و روشن و تخصصی باشد.
5. شرایط فعالیت اقتصادی (دسترسی به اطلاعات، مشارکت آزادانه اشخاص در فعالیت های اقتصادی و برخورداری از امتیازات قانونی) برای بخش های دولتی، تعاونی و خصوصی، در شرایط عادی باید یکسان و عادلانه باشد. (11)
مناسبات صلح اجتماعی و اقتصادی
فرهنگ صحیح
«مسئله فرهنگ از مسائل اقتصادی مهم تر است، از مسائل اقتصادی مهم است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقد و باور انسان ها و روحیات و خلقیات آنها در زندگی، آنهایی است که انسان را به کار وادار می کند. فرهنگ حاکم بر یک کشور، مثلاً اگر چنانچه فرهنگ مسئولیت پذیری بود، این عمل مردم را هدایت می کند. نقطه مقابل، حالت بی مسئولیتی است که انسان نسبت به حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده، نسبت به دشمن، نسبت به دوست، احساس مسئولیت نکند. مسئولیت پذیری، تزریق مسئولیت پذیری و هدیه کردن او به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم، این تقویت فرهنگ است. ایثارگری، وجدان کاری، انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اسراف، اصلاح الگوی مصرف، روحیه قناعت، استحکام در آنچه تولید می کنیم؛ اینها فرهنگ است. اینها را باید در مردم تقویت کرد». (12)«اگر ما بخواهیم توسعه اقتصادی را به معنای صحیح کلمه در جامعه راه بیندازیم، احتیاج به تلاش فرهنگی داریم». (13)
تلاش و برنامه ریزی
«عزیزان من! با تعارف که یک ملت نمی تواند آقایی خودش را حفظ کند. با تعارف که نمی شود با دشمنان غدّار و خون خوار، روبه رو شد. عمل، تلاش و برنامه ریزی لازم است». (14)عدالت خواهی
«بعضی گفتند شما که راجع به عدالت حرف می زنید، امنیت اقتصادی از بین می رود. به عکس است. اگر عدالت باشد، امنیت اقتصادی بیشتر است. دزدها و چپاول گرها هستند که از بی عدالتی سود می برند. انسانی که می خواهد سرمایه گذاری کند و طبق قانون سود ببرد، از عدالت خوشش می آید؛ عدالت، پشتوانه و پشتیبان اوست». (15)«کشور باید پیشرفت کند؛ پیشرفت در همه بخش ها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهره وری، پیشرفت در عزم و اراده ملی، پیشرفت در اتحاد ملی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستاوردهای علم و فن آوری، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در کم کردن فاصله طبقاتی، در رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در به وجود آوردن وجدان کاری در یکایک آحاد ما مردم، پیشرفت در امنیت اخلاقی، پیشرفت در آگاهی و رشد سیاسی، پیشرفت در اعتماد به نفس ملی ... پیشرفت در همه این زمینه ها لازم است؛ اما همه این پیشرفت ها باید در سایه عدالت و در کنار تأمین عدالت باشد». (16)
وجدان کاری
«وجدان کار؛ یعنی اینکه اگر کاری را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهد کردیم - چه این کار، برای شخص خودمان یا خانواده خودمان، جهت نان درآوردن باشد، و چه کاری اجتماعی و مردمی و مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعی و مسئولیت های کشوری- آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، برای آن کار، «سنگ تمام بگذاریم.» اگر ملتی دارای «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد و وقتی محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعی، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد». (17)«وجدان کاری، باید فرهنگ عمومی مردم شود. باید اگر کسی کاری انجام می دهد، فکر کند که یک نفر بالای سرش ایستاده است؛ حتی اگر تنها، در اتاقی خلوت باشد. کار باید کامل، محکم، قوی، ابتکاری و همراه با نیاز انجام گیرد». (18)
«وجدان کاری، تعبیری از قبیل وجدان سیاسی و وجدان علمی است. معنای این کلمه این است که آن کسی که مشغول کاری است، یک احساس وجدانی نسبت به کار پیدا کند و خود را در قبال آن کار، مسئول بداند. این، غیر از مسئولیت در قبال کارفرماست؛ یک چیز دیگر است. علاوه بر جنبه شرعی و جنبه انسانی و تعهد، در قبال خود کار، انسان، خودش را مسئول بداند که کار را درست، کامل، قوی و بهترین انجام دهد؛ چه بالای سر او کسی باشد و چه نباشد. این، معنای وجدان کاری است». (19)
«در اسلام که کار، عبادت و ارزش شمرده شده است، لازمه اش این است که هر کس کاری را قبول کرد و تعهد نمود، آن را به بهترین وجهی انجام دهد ... اگر کننده کار، وجدان کاری داشته باشد، آن کار به بهترین شکل انجام خواهد یافت. این، آن چیزی است که کلید مشکلات کشور است اگر شما فلان جنس را می خرید و به منزل می برید و مشاهده می کنید که بعد از مدت کوتاهی خراب شد و کاری که روی آن شده، کار درستی نبوده است؛ یعنی بی اعتمادی به کاری که انجام می شود، در صورت وجود وجدان کاری، این دیگر بر خواهد افتاد. کسی فرزند خود را به مدرسه بفرستد و نداند که او در مدرسه تبدیل به چه چیزی و چگونه عنصری خواهد شد؛ این دیگر نخواهد بود». (20)
«وقتی همه کنندگان کار، با احساس و وجدان کاری به کار پرداختند و فهمیدند در حالی که کار را می کنند، اگر صاحب کار هم نیست، اما خداوند متعال حاضر و ناظر است، کرام الکاتبین حاضرند و ملایکه مقرب الهی نگاه می کنند؛ هر دقتی که برای بهبود کار بشود، مورد تحسین کرام الکاتبین خواهد بود و در پرونده عمل کننده کار ثبت خواهد شد. این چیزها، در محاسبات بشری ما به حساب نمی آید و غالباً نمی بینیم، غفلت می کنیم و بدان توجه نداریم؛ اما در حساب خدا که این حرف ها نیست». (21)
«کاری کنیم که کار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگی و چه عمل اقتصادی و چه عمل اجتماعی و چه عمل سیاسی، برای کسی که کننده آن است، یک عمل مقدس به حساب آید. از یک کارگر ساده بگیرید، تا یک مامور ساده اداری، تا یک مدیر عالی رتبه، تا یک صاحب صنعت مهم و بزرگ در کشور، تا یک مامور عالی رتبه دولتی، تا یک معلم، تا یک دانشجو، تا یک مبلغ و روحانی، همه و همه احساس کنند این کاری که انجام می دهند، یک عبادت و یک عمل خیر و صالح است. همه باید کارشان را با جدیت و به نیکی انجام دهند. از نبی اکرم صلوات الله و سلامه علیه، نقل شده است که فرمود: «رَحِمَ اللهُ امرِاً عَمِلَ عَمَلاً فَأتقَنهُ؛ رحمت خدا بر انسانی که کاری را انجام دهد و آن را نیکو و محکم و متقن و صحیح انجام دهد.» از سرهم بندی و کار را به امان و حال خود رها کردن و به کار نپرداختن و بی اعتنایی به استحکام یک کار، به شدت پرهیز شود. این مربوط به وجدان کاری است». (22)
«وجدان کاری هم جزئی از فرهنگ عمومی است که بسیار پسندیده است. وجدان کاری، یعنی افراد یک جامعه، خود را در قبال آن کاری که پذیرفته اند، متعهد بدانند و نوعی احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرهم بندی و رفع تکلیف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند. اینها از جمله خُلقیات یک ملت است که تأثیرش در زندگی و سرنوشت آنها خیلی زیاد است». (23)
«کارگران باید با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با به کارگیری روح خلاقیت و ابتکار، با توجه به اینکه هر ضربه چکش آنها، هر پیچ و مهره قُرص کردن آنها، هر کار تمیز و خوب آنها، ضربه ای بر پیکر استکبار و خدمتی به انقلاب و ایران است، کار کنند». (24)
«امروز اگر کارگر ایرانی با همه وجود، با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با ابتکار و خلاقیت و با احساس اینکه ثوابی را به جا می آورد، کار بکند که می کند و نتیجه آن را در اختیار ملت قرار دهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم؛ یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرت هاست، خواهیم رسید، والا این طور نخواهد شد». (25)
«آحاد مردم باید کمک کنند. یک یک مردم، کنندگان واقعی کار هستند. عزیزان من! این خانه، خانه شماست. این مملکت، مملکت شماست. مملکت عظیم، بابرکت و ثروتمندی است. خیلی ثروت در این خاک نهفته است که همه اش متعلق به شما و نسل های آینده این کشور است. ثروت معنوی زیادی در این کشور وجود دارد همه اش متعلق به شماست. این همه علم، استعداد، آگاهی و اخلاقیات خوب، به برکت اسلام، فرهنگ کهن اسلامی و سوابق این ملت، در این کشور هست که متعلق به شماست. چه وقت می توانید استفاده کنید؟ وقتی که این ملت، آماده کار باشد؛ کمر بسته باشد؛ هیچ کس در کارهای خود کوتاهی نکند و بی کاری را برای خود مغتنم نشمارد. هستند کسانی که در حال خستگی از کار هم، وقتی که کاری وجود دارد، با کمال شوق کار می کنند. کسی از اینها نمی پرسد: «شما چرا کار نکردید؟» فکر مؤاخذه الهی و نیاز مردم، اینها را به کار وادار می کند. این روحیه، باید همگانی شود. این، همان «وجدان کاری» است. (26)
«یکی از کارهایی که وجدان کاری لازم دارد، تعلیم و تربیت است. معلم در کلاسِ درس مدرسه ای که تَهِ فلان شهر یا فلان گوشه دورافتاده تهران یا یک روستاست، باید آن طور درس بگوید، زحمت بکشد و تلاش کند که گویا الان بازرس در کلاس نشسته است، کار او را نگاه می کند، یا یک ساعت بعد می آید تا نتیجه آن کار را ببیند. وجدان کاری یعنی این».(27)
پی نوشت ها :
* کارشناس ارشد عرفان اسلامی، پژوهشگر و نویسنده.
1. سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران، در تاریخ 1390/11/14.
2. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، در تاریخ 1390/6/6.
3. همان.
4. سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه، در تاریخ 1390/1/18.
5. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار فعالان بخش های اقتصادی کشور، در تاریخ 1390/5/26.
6. سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه، در تاریخ 1390/1/18.
7. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور، در تاریخ 1390/5/7.
8. سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران، در تاریخ 1380/2/28.
9. سخنان مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا علیه السلام، در تاریخ 1379/1/6.
10. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم به مناسبت سال روز قیام نوزده دی 1356، در تارخی 1380/10/19.
11. نامه به سران قوای سه گانه و ابلاغ سیاست های کلی نظام از سوی مقام معظم رهبری، در تاریخ 1379/12/20.
12. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با عضای مجلس خبرگان رهبری، در تاریخ 1389/6/25.
13. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، در تاریخ 1369/9/19.
14. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار کارگران، فرهنگیان نمونه و کارکنان بنیاد مسکن، به مناسبت «روز معلم» و «روز کارگر»، در تاریخ 1374/2/13.
15. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان دستگاه قضایی، در تاریخ 1377/4/7.
16. سخنان مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1387/1/1.
17. پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت حلول سال 1373.
18. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار کارگران، فرهنگیان نمونه و کارکنان بنیاد مسکن به مناسبت «روز معلم» و «روز کارگر» در تاریخ 1374/2/13.
19. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار کارگران و معلمان، در تاریخ 1376/2/10.
20. همان.
21. همان.
22. پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت حلول سال 1374.
23. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شورای فرهنگ عمومی کشور»، در تاریخ 1374/4/9.
24. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار کارگران و معلمان، در تاریخ 1370/02/11.
25. همان.
26. سخنان مقام معظم رهبری در دیدار کارگران، فرهنگیان نمونه و کارکنان بنیاد مسکن به مناسبت «روز معلم» و «روز کارگر» در تاریخ 1374/2/14.
27. همان.