نویسنده: اسقف اسپرت
مترجم: کامبیز گوتن
مترجم: کامبیز گوتن
اشاره:
تامس اسپرَت Thomas Sprat ( 1713- 1635)، اسقف راچستر Rochester و رئیس مذهبی وِست مینستر Westminster، نخستین تاریخ رویال سوسایتی Royal Society را که به سال 1662 به وجود آمده بود نوشت. کتاب او (تاریخ انجمن سلطنتی لندن، برای پیشبرد دانش طبیعی) به سال 1667 به چاپ رسید. اسپرت پس از بحث کوتاهی درباره فلسفه قدیم و جدید و روزهای اولیه شکل گیری انجمن، به شرح صلاحیت اعضاء و جذبه های کلی رویال سوسایتی می پردازد که در زیر آمده است.***
در خصوص صلاحیّت اعضای این انجمن، باید توجه داشت که آنان مردانی هستند که مذاهب و ملیّت ها و حرفه های مختلف که با آزادی و میل خویش به انجمن پیوسته اند.
رعایت این نوع پیوند برای همه الزامی است، والا بر خلاف وعده عمل کردن برایشان کسر شأن خواهد بود. زیرا آنها علناً قول داده و اعلام می دارند که قصدشان ریختن یک بنیان فلسفی انگلیسی، اسکاتلندی، ایرلندی، لهستانی، یا پروتستانی نیست؛ بلکه یک فلسفه ای که شامل حال تمامی بشر می گردد.
***
ولی با این که تعداد زیادی از اعضای انجمن به حرفه های ویژه ای مشغول اند، مع هذا افراد اصیل، آزاد و غیر وابسته شمارشان به مراتب بیشتر است. از همین رو جلوی دو نوع فساد گرفته شده که گریبانگیر امر آموزش و تحقیق بوده ولی رهایی از آن هرگز میسّر نمی شده است: یکی سوء استفاده از علم برای کسب منفعت آنی و سریع؛ و دیگری این که فیلسوفان همیشه جزو سروران بوده اند و افراد دانشمند؛ برخی جزو بزرگانِ پر هیبت، دیگران همگی جزو سالکان مطیع؛ و نه به عنوان نظاره گران برابر و مستقل.
***
[منتقدان معترض اند که «شمار افراد حکیم و با درایت چنان اندک است» که انجمن را نتوان با آنان پر کرد. اسپرت در جواب به این اعتراض می گوید] این نوع وسواس و خرده سنجی در عصری که ما در آن زندگی می کنیم به هیچ وجه مورد ندارد. زیرا حوزه آزمایش و تحقیق چنان وسیع و پراکنده است که حتی در این مملکت نیز اگر یک یا دو انجمن دیگر نظیر همین تشکیل شود باز از مردان شایسته ای که بتوانند چنین کارهایی را انجام دهند کم نخواهیم داشت. در هر گوشه کناری می بینیم کسانی را که با دلگرمی به کار تحقیق مشغول اند: و ما به افراد کم نظیر و آزاده همه روز و در همه جا بر می خوریم که کارهایی می کنند و آن چیزی را می سازند که نه تنها حاصل دست های فیلسوفان سواد آموخته حرفه ای است، بلکه حاصل کارگاه های صنعتگران نیز؛ حاصل سفرهای تجارت پیشه گان، حاصل شخم زنی های دهقانان، حاصل ورزش ها، استخرهای ماهی، پارک ها و باغ های آزاد مردان؛.... آنچه موجب تعجبم می گردد این است که می بینم انسان ها چیزها را غامض و پیچیده تر از آنچه هست می پندارند و این موضوعی است که در اکثر موارد دیده می شود؛ بخصوص در این مورد که از همه مشهودتر است. انسان ها اکثراً تصور می کردند که کسی حق ندارد در امور مختلف دخالت کند مگر آن که طی سالیان دراز تجربه اندوخته باشد؛ یعنی عادات و حرکات و ظاهر یک فیلسوف را پیدا کرده باشد، در حالی که تجربه، برعکس، نشان می دهد که بیشتر چیزها از طریقه آزاد حاصل می شوند تا رسمی. این خطا با تصور باطلی که نسبت به سربازانمان در آغاز جنگهای داخلی داشتیم قابل مقایسه است. هیچ سربازی مستحق عنوان سربازی شمرده نمی شد، مگر آن که زخم های خود را نشان می داد و از دلاوری هایش در عرصه نبرد با دشمن بلند بلند سخن می گفت: در حالی که تمامی کار جنگ را در اصل آزادگان محلی، شهروندان کم تجربه، و فرماندهانی به نتیجه می رساندند که هرگز پیش از آن جنگی ندیده بودند. ولی درست این یکی از بالاترین محاسن انجمن ماست که صاحبنظران مختلفی در رشته های گوناگون عضو آن هستند. به طوریکه همواره شاهدان صدیقی وجود خواهند داشت. که نظاره کنند و نگذارند خودخواهی بر آن شود که گزارش دروغین دهد، یا تب ابداع سبب گردد که فریبی بسرعت میدان یابد؛ چه خود این ناظران در انجام آزمایش دست نداشته، بلکه فقط در بازرسی کردن. بنابراین حتی وقتی حقیقتی کشف می گردد در ابزار آن شتاب نشان داده نشده و احتیاط رعایت می گردد. مسئولیّت تمامی تحقیق به انسان های واحد یا یک گروه همفکر واگذار نمی شود؛ نه به فیلسوفان و نه به مردان مذهبیِ سرسپرده فقط.
***
با این کار آنها دیوار حایل را شکسته و دری ورودی تعبیه کرده اند که صاحبنظران همه رشته های علمی بتوانند وارد شده و به تحقیق بپردازند. چیزی که به علت واهمه از مشکلات و مسئولیت سنگین برایشان قبلاً امکان نداشت. بدین ترتیب آنها انجمنی را درست کرده اند تا فلسفه ای را دنبال کنند که به درد همه اقشار جامعه می خورد و نه فقط به درد یک عده فارغ التحصیل بازنشسته، انجمنی که به یک شهر شبیه است با انواع انسانها و با گرایش های مختلف، با روپوش، با شمشیر، با مغازه، با میدان، با کاخ، و با دریای متنوع، که همه یاری به هم می کنند.
***
در اینجا لازم می بینم اشاره ای نیز به تشویق هایی کنم که اعضای انجمن در خارج و در داخل دریافت نموده اند...
قدر مسلم این است که روح جستجوگرانه، و این علاقه به دانش ملموس در تمامی کشورهای گرداگرد ما مستولی است و غالب. درست است سهولت کار در همه جا یکی نیست. برخی به همکاری دیگران نیاز دارند؛ برخی در مضیقه ی مالی هستند؛ بعضی وسیله به اندازه ی کافی ندارند؛ و بعضی به حمایت حکّام محتاج اند، با وجود این، توانایی های متعدد دیگری که دارند به آنها اجازه می دهد که همچنان به پژوهش های عملی ادامه دهند. بسیاری از این پژوهش ها در سراسر اروپا به این انجمن گزارش شده است تا بررسی، تأیید و یا تصحیح شود.
کشوری که وضع مشابهی نظیر انگلستان دارد فرانسه است؛ از نقطه نظر شور و علاقه به آزمایش و اشاعه دادن امور آزمایشی نیز به انگلستان شبیه است. در آن سرزمین رویال سوسایتی یک نوع تماس دائمی را با اصحاب هنر و صاحبنظران همه فنون حفظ کرده است؛ و آنها هر نوع کمکی را که خواسته ایم چه در فکر و چه در عمل از ما دریغ نکرده اند. از اطباء؛ جراحان، کالبدشناسان آنها کمک های ذی قیمتی در خصوص یافتن طریق معالجه شده؛ از سیاحان آنان ثمره های مسافرت هایشان؛ از ریاضی دانانشان طرق مختلف حلّ مسایل، از شیمی دانانشان ترکیبات جدید، و از بسیاری از پژوهشگران کم نظیر آنان گزارش های مفیدی در خصوص میوه ها، ابریشم، شراب، نان، گیاهان، نمک و دیگر فراورده های سرزمینشان. خلاصه آن که تماس ما با آکادمی فرانسه در پاریس بر اساس علاقه متقابل پیوسته اندامه یافته است...
در ایتالیا، رویال سوسایتی از نقطه نظر تبادل نتایج آزمایش ها، با کمک یکی از اعضایش که مقیم آنجاست و سفیر شاه نیز محسوب می شود، مقام و موقعیت شامخی دارد در آنجا اطلاعات با ارزشی رد و بدل می گردد و بسیاری از اندیشمندانشان در این امر مهم شرکت دارند، بخصوص پرنس لئوپولدو Leopoldo برادر دوک بزرگ تُسکانی Tuscany که حامی و مشوق فیلسوفان ساعی و کنجکاو فلورانس است و تحت نظر او است که نتایج تحقیقاتشان تحت عنوان گزارش های آزمایشات دوکی یا امیری Ducal Experiments در اختیار ما قرار می گیرد. این ارتباط رویال سوسایتی را از این جهت ذکر می کنم که آن کشور به هنرهای ممالک واقع در این سوی کوه های شان عادت چندانی ندارند و بدان ارج زیادی هم نمی نهند.
در آلمان، و سرزمین های همسایه ی و نزدیک آن، رویال سوسایتی از احترام والایی برخوردار است. شواهد زیادی را می توان ارائه داد. از جمله کتاب هایی که اخیراً در کشور به چاپ رسیده است و نسخه هایی برای ما ارسال شده که نظر بدهیم؛ همچنین با ارسال ادوات مکانیکی جدیدشان؛ ملت آلمان استعداد شگرفی نشان می دهد و همچنین در خصوص این نوع کارهای فلسفی، ملت آلمان استعداد شگرفی نشان می دهد و همچنین در خصوص هنرهای دستی فوق العاده دقت نظر داشته و بسیار صادق و بی ریا می باشند؛ آنها از جهاتی چنان به انگلیسی ها شباهت دارند که به نظر می رسد جوهر و ترکیب فکری خودمان را از آنها اخذ نموده و این که با آنان همنژادیم.
در هلند و سرزمین های اطراف به یمن دوستی و ارتباط با دانشوران مهمّشان منجمله هوگنیوس Hugenius از رابطه خوبی برخورداریم. هوگنیوس در خصوص علوم نظری و ریاضیات عملی زحمات زیادی کشیده و موفقیت های با ارزشی کسب نموده است، بخصوص در مورد حرکات پاندولی و کاربردشان در ساعت ها و تعیین و اندازه گیری دقیق زمان که موارد استفاده از آن حد و اندازه ندارد. این نوع کشفیّات با کمک این انجمن و نظریات اصلاحی آن کاربرد هر چه بیشتر پیدا کرده است. نامه نگاری با او و بسیاری دیگر از محققان هنوز هم ادامه دارد؛ هر چند رابطه ی دو کشور انگلیس و هلند بحرانی است، ولی بنیانگذار بزرگ و رئیس کشورشان اجازه داده است که مبادلات علمی همچنان ادامه یابد، آن هم در موقعی که تجارت و داد و ستدهای نوع دیگر همه تحریم شده اند. لذا می توانیم حدس بزنیم وقتی جنگ تمام شده و صلح برقرار بشود نتایج این نوع پژوهش ها در زمینه های فنون مربوط به معرفت مدنی بهتر به چشم بیاید.
جای هیچ گونه تعجب نخواهد بود اگر ادعا کنیم در دوره ای اندک به یمن ارتباط رویال سوسایتی با فنون خارجی و تحقیقات متنوع از زمانی که فنون خارجی به جزیره ی ما راه یافته است به موفقیت های شایانی دست یافته ایم...
لازم نیست فهرست کاملی از نام ها در اینجا ارائه شود، چون این حمل بر کبر و تظاهر خواهد شد، بخصوص وقتی می بینیم با سپاسگزاری، جزییات در دفتر رسمی انجمن ثبت است. ولی فکر می کنیم بی مورد نباشد به یک نمونه اشاره کنم که مشت نمونه ی خروار است. وقتی دوک بر انزویک و لونن بورگ در جلسه هفتگی انجمن معرفش شده و به عنوان عضو پذیرفته می شود، بنا به رسم همیشگی، شخصی که سمت مترجم را داشت بر آن می شود که دوک را از نتیجه ی بحث جلسه مطلع کند. ولی عالیجناب به آنها می گوید که لازم نیست آقایان زحمت به خود بدهند و چه او زبان انگلیسی را از طریق مطالعه ی کتاب های فلسفی ما آموخته و آن را خوب می فهمد...
حال موقع آن رسیده که بگویم این انجمن در کشور خودمان چقدر حمایت و تشویق شده است. به خواننده عزیز اطمینان می دهم که اصول اولیه ی رویال سوسایتی مورد تأیید عموم واقع شده و محتاط ترین مردانِ حرفه ها و صاحبنظران مختلف نهایت حرمت را چه در آغاز کار و چه در نیل به موفقیت های بعدی نشان داده اند.
بسیاری از بازرگانان ثروتمند و شهروندان خوشنام در جلسات ما حضور یافته و با حسن نیت کامل و تلاش و کوشش رایگان به محققان دلگرمی بخشیده و مسئولیت های فرعی را عهده دار شده اند، مثل کمک در نامه نگاری، تسهیل در امور تحقیقی، تبادل سریع نظریات، و جمع آوری پول لازم و تقبل هزینه ها. ذکر سخاوت تحسین انگیز سرجان کاتلر Sir John Cutler برای تشکیل کانون سخنرانی درباره علم مکانیک کاملاً بجاست و این کاری است که برای اولین بار صورت گرفته.
***
از میان نجبا و اشراف، آزاده ترین و والا مقام ترینشان پذیرفته اند که دست هایشان را به کار اندازند، کشفیّات خود را در اختیار دیگران گذارند، شک و تردیدهای خود را ابراز نمایند و هزینه آزمایشات را از جیب خود بپردازند. و در این امر چنان اتفاق عقیده با هم دارند که نجیب زادگان سرزمین های سه گانه با هم یکی شده اند. در جلسات خود جهت تصویب قوانین از هم جدا هستند؛ در عادات و شیوه های زندگی با هم متفاوت اند؛ در خلقیات خود نیز چندان با یکدیگر سازگار نیستند. ولی در رویال سوسایتی، ساکاتلندی، ایرلندی و انگلیسی، این نجیب زادگان با هم ملاقات کرده و بی این که تعصب نسبت به زادگاه های خودشان نشان دهند به گفتگو می نشینند. بی شک از این جاست که می توان فواید سیاسی و همچنین فلسفی زیادی را حاصل کرد...
از وزرای ما در داخل و سفرای ما در خارج تنها شمار بسیار معدودی عضو انجمن نیستند، بخصوص سفیران که در کشورهای خارج زحمت زیاد می کشند تا ارتباط برقرار ساخته و حتی مأموریت های محرمانه ای را انجام دهند که در سطح کشوری است، چیزی که می تواند برایشان مخاطره آمیز باشد.
از امرا و فرماندهان لشکری نیز کم نیستند کسانی که عصویت رویال سوسایتی را پذیرفته و برای تحقیقاتی که در آن می شود ارج قائل اند...
از میان روحانیون ما، بزرگ ترین و محترم ترینشان در جهت اعتلای انجمن با شوق تمام از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. و این تهمت ناروا را که علم طبیعی دشمن معنویت است و شناخت الهی، رد نموده اند. با حمایت و کوشش مستمر خود؛ این پندار باطل را که فیلسوفان باید افراد بی دینی باشند از اذهان مردم زدوده اند؛ آنها نشان داده اند که در احتراممان به قدرت متعال خداوندی، باید همان شیوه ی حرمتی را که به شاهان زمینی داریم رعایت کنیم. زیرا هر قدر دامنه نفوذ و سیطره آنان بیشتر باشد همان قدر هم خادمان و مسئولان امور حرمتشان بالا می رود، بنابراین عظمت جلال خداوندی موقعی بهتر از همه ستوده می گردد که به طبیعت احترام لازم را نهاده و آن را مورد بررسی و مشاهده قرار دهیم، طبیعتی که خادم نزدیک خداست و موجب لذت و خشنودی او.
در خاتمه به طور سریع هم که شده، باید اشاره کنم وقتی به هنگام تشکیل این انجمن از شاه و خانواده سلطنتی تقاضای کمک و حمایت شد، اعلیحضرت پس از ابراز خشنودی اظهار فرمودند که باید به اهمیت و مشکلات کاری که در پیش گرفته شده توجه داشت و به بانیان رویال سوسایتی اطمینان دادند که از هیچ حمایت و امکانی دریغ نخواهند ورزید. از آن زمان به بعد امور بسیاری را جهت تحقیق به انجمن سپرده شد: از نوادر و علمای خارجی دعوت به عمل آمد که در خصوص نتایج تحقیقات اظهار نظر کنند، خود اعلیحضرت در بسیاری از موارد حضور داشته و با دست های خود کمک کرده اند که آزمایش های آنان در باغ ها و پارک ها و رودها به مورد اجرا گذارده شود.
پی نوشت ها :
*- Thomas Spart: History of the Royal Society of London (London: S. Chapman; 1722), pp. 62- 3, 67, 71- 3, 76, 124- 33.
منبع: لوفان باومر، فرانکلین؛ (1913)، جریان های اصلی اندیشه غربی، کامبیز گوتن، تهران: حکمت، چاپ سوم.