جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه

می‌توان گفت نخستین ستاره شناس حرفه‌ای و تمام وقت جهان تیکو براهه بود که در اواخر قرن شانزدهم میلادی آغازگر اخترشناسی نوین شد. تیکو براهه شخص تقریباً فراموش شده‌ای است. وقتی صحبت از اخترشناسان گذشته به میان می‌آید بی‌درنگ
سه‌شنبه، 4 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه
جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه

 

ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون



 

می‌توان گفت نخستین ستاره شناس حرفه‌ای و تمام وقت جهان تیکو براهه بود که در اواخر قرن شانزدهم میلادی آغازگر اخترشناسی نوین شد. تیکو براهه شخص تقریباً فراموش شده‌ای است. وقتی صحبت از اخترشناسان گذشته به میان می‌آید بی‌درنگ به یاد نیکولاس کوپرنیک، یوهانس کپلر، و گالیلئو گالیله می‌افتیم. اما در مورد تیکو براهه‌ی دانمارکی چطور؟ اغلب اخترشناسان غیر حرفه‌ای آشنایی چندانی با کارهای ارزنده‌ی وی ندارند. با وجود این، تیکو براهه در پهنه‌ی تاریخ علم، یکی از چهره‌های برجسته به شمار می‌آید. او نخستین اخترشناس تمام وقت بود و رصدخانه‌های اورانیبورگ و استیئرنبورگ را بنیان نهاد و آن‌ها را با دستگاه‌هایی که در زمان خود تازه‌ترین دستاوردهای تکنولوژی محسوب می‌شدند مجهز کرد که عبارت بودند از سُدس (سکسنانت)، ذات الحَلَق، و رُبع. تیکو براهه نخستین کسی بود که به معنای امروزیِ کلمه، شیوه‌ی منظم و دقیق رصد کردن را در نجوم به کار گرفت. او نخستین مبنای منطقی را برای تعیین فاصله‌های نسبی کیهانی عرضه کرد و نادرستیِ تصورات قدیمی در مورد دنباله دارها و فضای کیهانی را نشان داد. هم‌چنین با ترسیم دقیق مسیرهای حرکت ماه، خورشید و ستارگان، مقدمات انقلاب کوپرنیکی را فراهم آورد.
تیکو براهه که بین یازده فرزند اتو براهه از همه بزرگ‌تر بود در چهاردهم دسامبر سال 1546 میلادی در شهر نودستروپ واقع در اسکانیا که محل اقامت خانواده‌اش بود به دنیا آمد. دوران جوانی وی نسبتاً راحت گذشت. عموی او یورگن که خود فرزندی نداشت بر اساس یک توافق خانوادگی مسئولیت آموزش تیکوی جوان را بر عهده گرفت. هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که عمویش او را به دانشگاه کپنهاک و به لایپسیک فرستاد تا در رشته‌ی علوم سیاسی تحصیل کند. مرگ ناگهانی عمو در سال 1565 میلادی تیکو را آزاد ساخت تا طبق خواسته‌ی خود تحصیل کند. اما ناخوشایندترین چیز در مدرسه به کتاب‌ها مربوط نمی‌شد. در 29 دسامبر 1566 میلادی، تیکو برای حل اختلافی ناگزیر شد با یک نجیب زاده‌ی دانمارکی به دوئل بپردازد. مبارزه با شمشیر انجام گرفت و تیکو بخشی از برآمدگی بینی خود را از دست داد. بنا بر این روی زخم را با ورقه‌ای مومی با روکش طلا و نقره پوشاند. از آن پس همیشه یک قوطی مرهم مُسکّن با خود داشت و گاه به گاه از آن دارو روی زخم می‌مالید.
جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه

تحصیلات رسمی و وقوع یک خورشید گرفتگی در سال 1560 میلادی توجه تیکو را به سوی ستارگان جلب کرد. هنگام تحصیل در مدرسه با هشیاری دریافت که باید رصدهای دقیقی با استفاده از ابزاری کامل‌تر از آن‌چه مورد استفاده‌ی اخترشناسان است صورت بگیرد. در آن روزگار ابزارهایی که با چشم غیر مسلح به کار می‌رفت و تفاوت چندانی با نمونه‌های باستانی نداشت برای تعیین محل اجرام آسمانی به کار می‌رفت. رایج‌ترین ابزار، وسیله‌ی کمانی شکلی شامل تمام یا بخشی از محیط دایره و یک خط‌کش شعاعی (عُضاده) با روزنه‌ی دید در دو انتهای آن بود. رُبع دایره و سُدس ابتدایی را دریانوردان و اختر شناسان به کار می‌بردند و اساس کار این آلات همان پرگار دو شاخه‌ی معمولی بود. از این دستگاه‌ها برای اندازه‌گیری فاصله‌ی زاویه‌ای در آسمان با تعیین ارتفاع اجرام آسمانی استفاده می‌شد. ابزارهای دیگر قدری پیچیده‌تر بودند. این ابزارها از جمله عبارت بودند از حلقه‌ها و ذات الحَلَق. ذات الحَلَق دستگاه کروی شکلی بود که به شکل ماکت سه بعدیِ کره‌ی آسمان ساخته شده بود و زمین در مرکز آن قرار داشت. روی آن خطوطی به عنوان استوای آسمانی، دایره البروج و طول و عرض رسم شده بود به طوری که هر اخترشناسی می‌توانست با ذات الحلق موقعیت ستارگان و سیارات را نسبت به فضای کیهانی و نه نسبت به افق زمین بررسی کند.
این ابزارها برای اختر شناسان قرن شانزدهم کارایی خوبی داشت، ولی تیکو براهه در صدد اصلاح آن‌ها برآمد. او قانع به این نبود که از آن‌چه موجود است استفاده کند، بلکه می‌خواست ابداع‌گر باشد. وی دریافته بود که با بزرگ‌تر کردن دستگاه‌ها بر میزان دقت آن‌ها افزوده می‌شود. در دوران بعدی عمر خود، به ساختن نمونه‌های بزرگ ابزارهای خود پرداخت. در ساختن ابزارهای بزرگ، به دو نکته‌ی مهم توجه کرد: درجه‌بندی مقیاس‌های زاویه‌ای می‌بایست چنان دقیق باشد که بتوان آن را به کمان‌های یک دقیقه‌ای نیز تقسیم کرد. وی به لزوم تصحیح آثار پدیده‌ی اختلاف منظر و شکست جوی نیز پی برد. در سال 1568 میلادی در اوگسبرگ، رُبعی به شعاع چهارده کوبیت (2ر6 متر) ساخت. این ربع به قدری سنگین بود که بیست نفر لازم بود تا آن را حمل کنند. دو بازوی ربع در محل اتصال به وسیله‌ی میله‌ی بزرگی که به طور قائم در یک قاب چوبی قرار گرفته بود به هم وصل شده بود. به این ترتیب امکان نگاه کردن در امتداد بازو و حرکت دادن بدنه که به فواصل ده ثانیه‌ی کمان، درجه بندی شده بود برای اندازه گیری ارتفاع وجود داشت. از این دستگاه در هوای آزاد استفاده می‌شد، تا آن‌که در سال 1574 میلادی بر اثر توفان شکست.
تیکو براهه پس از کسب تجربیات ارزنده‌ای در ساخت و کاربرد ابزارهای نجومی، در اواخر سال 1570 میلادی به دانمارک برگشت. شب یازدهم نوامبر سال 1572 بود که زندگی‌اش دست‌خوش تحول عظیمی شد. آن شب برای تماشای آسمان، بالای کلیسای هریدشوات رفته بود و ستاره‌ای به درخشندگی ناهید را در صورت فلکی ذات الکرسی دید. اتفاقاً به تازگی کار ساختنِ یک سُدس شصت درجه‌ای از چوب گردو را تمام کرده بود که هر بازویش در حدود صد و هفتاد سانتی‌متر طول داشت. این بار تیکو براهه روزنه‌ی دید را به صورت شکافی عمودی درست کرده بود تا ستاره را دقیقاً با امتدادِ روی دستگاه میزان کند. محل این شکاف با یک اهرم دستی تنظیم می‌شد. ظرافت و دقتی که در ساخت این سُدس به کار رفته بود موجب شد که بتواند موقعیت این ستاره‌ی تازه را به دقت اندازه‌گیری کند.
ستاره‌ی جدید همان چیزی بود که امروزه اَبَرنواختر خوانده می‌شود. تیکو براهه فاصله‌ی زاویه‌ای آن را از ستاره‌های ذات الکرسی اندازه‌گیری کرد تا بتواند طول و عرض ابرنواختر را تعیین کند. با گذشت زمان متوجه شد که مختصات ابرنواختر نسبت به این ستاره‌ها تغییر نمی‌کند. تیکو براهه در اواخر سال 1573 میلادی شرحی در باره‌ی این ستاره‌ی جدید انتشار داد و ستاره‌ی مورد بحث در مارس 1574 به تدریج کم نور شد تا این که از دید چشم غیرمسلح ناپدید گردید. اَبَرنواختر تیکو براهه دو دستاورد بزرگ برای وی به همراه آورد: او نشان داد که آسمان، برخلاف تعالیم ارسطو، تغییرپذیر است. هم‌چنین نتیجه گرفت این ستاره به اندازه‌ی ستاره‌های معمولی از زمین دور است زیرا هیچ اختلاف منظر محسوسی نداشته است.
کشف ستاره‌ی جدید، شور و شوق تازه‌ای نسبت به اختر‌شناسی در تیکو براهه پدید آورد و دیگر آماده بود تا خود را یک‌سره وقف نجوم کند. شاید چون می‌دانست که دنبال کردن نجوم، زندگی گوشه‌گیرانه‌ای را به دنبال دارد با زنی معمولی، نه از طبقه‌ی اَشراف، به نام کریستین ازدواج کرد و از وی صاحب هشت فرزند شد. شهرت تیکو براهه بر اثر کشف ابرنواختر، موجبات آشنایی او با شاه دانمارک را فراهم آورد. در فوریه‌ی 1576، شاه به او گفت می‌تواند وظایف درباری خود را رها کند و در گوشه‌ی خلوتی که مناسب مقاصد اخترشناسی باشد به این کار بپردازد. تیکو براهه محل زندگی خود را به جزیره‌ی کوچک ون واقع در آب‌راه بین هلسینگر و لانتسکرونا در ناحیه‌ی اسکانیا منتقل کرد. قرار شد بعداً بودجه‌ی لازم برای ساختن یک خانه‌ی بزرگ ارسال شود و شاه به تیکو براهه اطلاع داد که آن جزیره و ساکنانش تا پایان عمر به وی تعلق خواهند داشت. در آن ایام، جزیره‌ی ون ساکنان اندکی داشت که کشاورزان اجاره‌دار بودند. وجود هشت‌صد هکتار زمین، این جزیره را به صورت محل فوق العاده مناسبی برای رصدخانه درآورده بود. تیکو براهه تصمیم گرفت در آن‌جا رصدخانه‌ی بزرگی برپا کند و نام آن را اورانیبورگ (به معنی قلعه‌ی افلاک) بگذارد.
اورانیبورگ قلعه‌ای با دیوارهای خاکستریِ قطور به سبک قرون وسطایی نبود بلکه طرحی با آمیزه‌ای از سنگ‌های دوره‌ی نوزایی داشت. کارِ تکمیل بنا تا سال 1580 میلادی طول کشید، ولی تیکو براهه از دسامبر 1576 از جایگاه‌های نیمه کاره‌ی ساختمان به رصد کردن پرداخت. مقر مرکزی ساختمان که از آجر قرمز با تزییناتی از ماسه سنگ ساخته شده بود مربعی به ابعاد شانزده متر بود و دوازده متر ارتفاع داشت. بر فراز بنای کلاه فرنگی هشت گوشه‌ی آن، گنبدی آراسته به ساعت و بادنمای طلایی رنگی به شکل اسب بالدار قرار داشت. در دو انتهای شمالی و جنوبی اورانیبورگ دو برج ویژه‌ی رصد ستارگان هر یک به قطر و بلندی شش متر بنا شده بود و سکوهایی در بالاترین بخش برج‌ها قرار داشت. بام برج‌ها به صورت مخروط‌هایی متشکل از قطعات مثلث شکل بود که با لوله به یک‌دیگر وصل بودند و امکان بلند کردن هرکدام برای مشاهده‌ی بخش‌های مختلف آسمان وجود داشت. در کناره‌ی بیرونی هرکدام از برج‌ها نیز دو برجک تک ستونی برای رصد قرار داشت که نامشان همانند برج‌ها بود و به وسیله‌ی راهروها و پلکان‌های باریکی به سکوهای برج‌های اصلی می‌پیوست.
گرداگرد اورانیبورگ به شعاع هشتاد متر پوشیده از باغچه و درختزار بود که به وسیله‌ی دیواری گلی به ارتفاع شش متر و کلفتی پنج متر در پایین، محصور می‌شد. داخل کلاه فرنگی، اتاقی هشت ضلعی با ساعت سقفی و بادنمایی متصل به بادنمای بیرونی عمارت وجود داشت. به این ترتیب وضعیت باد که احیاناً ممکن بود منشأ آسیبی به ابزار نجومی باشد زیر نظر گرفته می‌شد. زیر این قسمت، بالای اتاق‌های طبقه‌ی دوم، هشت اتاق کوچک برای کارآموزان اخترشناسی وجود داشت. طبقه‌ی هم‌کف دارای دو اتاق پذیرایی بزرگ، یک اتاق نشیمن، و یک اتاق مطالعه بود. در برج جنوبی رصدخانه، کتاب‌خانه‌ای در طبقه‌ی هم‌کف، و یک آزمایشگاه شیمی در زیرزمین قرار داشت. برج شمالی رصدخانه شامل آشپزخانه‌ای در طبقه‌ی هم‌کف بود و در زیرزمین آن چاهی وجود داشت که آب آن با تلمبه به طبقه‌های بالا فرستاده می‌شد. به تدریج ابزارهای نجومی تیکو براهه که با وسواس زیاد و صرف هزینه‌های گزاف ساخته می‌شد در اورانیبورگ جا گرفت.
جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه

در کتاب‌خانه‌ی این رصدخانه، کره‌ی آسمانی بزرگی قرار داشت به قطر یک و نیم متر و با روکشی از ورق برنجی که تیکو براهه آن را طی سفر سال 1570 خود به آوگسبورگ (در جنوب آلمان) سفارش داده بود. بنا به درخواست تیکو براهه، زرگری به نام هالن کرول که با وی آشنا بود روی این کره، دایره‌های آسمانی، استوایی و منطقه البروجی را با درجه‌بندی‌هایی بر حسب دقیقه و نیز محل چند صد ستاره را حک کرد. اتاق مطالعه‌ی اورانیبورگ دارای یکی از مهم‌ترین ابزارهای نجومی تیکو براهه، یعنی یک ربع دیواری بود. این ربع دیواری یک آلت نجومی نصف النهاری بود به این معنی که در جای خود روی دیوار جنوبی نصب شده بود و ستارگان یا خورشید هنگام عبور از مقابل آن از روزنه‌ی چهارگوشی که در دیوار وجود داشت رصد می‌شدند. این ربع با دقت ده ثانیه‌ی کمان درجه بندی شده بود. برای سهولت رصد کردن با زاویه‌های کم یا زاویه‌های زیاد، دو روزنه‌ی دید در نظر گرفته شده بود که می‌توانستند روی کمان رُبع بلغزند و راستای آن‌ها را برای قراول رفتن ستاره‌ی مورد نظر به وسیله‌ی استوانه‌ای برنجی که در روزنه‌ی چهارگوش رو به بیرون قرار می‌گرفت تنظیم می‌کردند.
تیکو براهه به داشتن چنین ابزاری می‌بالید و آن را یک نوآوری واقعی می‌دانست. پیش از براهه نیز چند ربع ساخته شده بود اما ربع تیکو براهه امتیازهای زیادی نسبت به آن‌ها داشت. وی آن را به عنوان عاملی برای رونق امور رصدخانه به کار می‌برد. رصد کننده‌ای ستاره را رصد می‌کرد و ارتفاع آن را با صدای بلند اعلام می‌داشت تا همکارش آن را ثبت کند. برای ثبت عبور ستارگان از نصف النهار محلی، رصد کننده از روزنه‌ی سمت چپ نیز نگاه می‌کرد و شروع رصد را به صدای بلند به همکار سومی اعلام می‌کرد که موظف بود زمان را از روی ساعت‌هایی که دقیقه و ثانیه را مرتبط با هم نشان می‌دادند تعیین کند. هم‌چنین پس از آن که ستاره از نصف النهار محلی می‌گذشت و به روزنه‌ی سمت راست می‌رسید زمان ثبت می‌شد. مجموعه‌ی ابزارهای نجومی واقع بر پشت بام رصدخانه منظره‌ای دیدنی داشت و تشکیل می‌شد از چند ذات الحَلَق استوایی، چهار دستگاه ربع با حلقه‌های سمتی درجه‌بندی شده برای تعیین ارتفاع و سمت ستارگان و تعیین زمان و یک قوس دوتایی برنجی و آهنی که دو رصدکننده با آن کار می‌کردند.
در سال 1584 میلادی، دیگر احساس می‌شد که اورانیبورگ بیش از حد شلوغ شده است. بنا بر این تیکو براهه رصدخانه‌ی دیگری بر فراز تپه‌ای که حدود سی متر با کناره‌ی جنوبی اورانیبورگ فاصله داشت بنا کرد. این رصدخانه، استیئرنبورگ یا قلعه‌ی ستارگان خوانده می‌شد. این بنا تشکیل می‌شد از جداره‌ی چوبی چهارگوشی به ضلع نوزده متر که پنج اتاقک رصد و یک سالن مطالعه‌ی مرکزی را دربرمی‌گرفت و بر فراز آن تندیسی برنجی از خدای مریخ نصب شده بود که به وسیله‌ی تجهیزات مکانیکی به دور خود می‌چرخید.
جزیره‌ی تنهایی نجومِ تیکو براهه

سالن مطالعه‌ی استیئرنبورگ و سه اتاق مدور کنار آن، در واقع نهان‌گاه‌های زیرزمینی برای حفاظت از ابزارهای نجومی در مقابل باد بودند. برای سهولت در بالا و پایین رفتن از کنار ابزارهای واقع در این رصدخانه، راهروهای شیب‌دار مدوری در کنار آن‌ها ساخته شده بود. بزرگ‌ترین اتاق رصد، مثل اورانیبورگ دارای گنبد و سرستون بود. این گنبد از قطعات چوبی مثلثی شکل ساخته شده بود که در هنگام لزوم می‌توانستند آن‌ها را بردارند. در این نهانگاه، بزرگ‌ترین آلت نجومی تیکو براهه قرار داشت که عبارت بود از یک ذات الحَلَق استوایی عظیم متشکل از یک حلقه‌ی آهنی بسیار بزرگ چرخان به پهنای سه متر برای تعیین میل که مجهز به دو روزنه‌ی دید بود. برای ثبات این حلقه، آن را به یک محور فولادی لوله مانند وصل کرده بودند که یک روزنه‌ی دید برنجی استوانه شکل در مرکزش قرار داشت. دو اتاق دیگر دارای سقف‌های هم‌سطح با زمین بودند. این سقف‌های دولایه با کلاف‌بندی مخصوص و چرخ‌.های جانبی برای نظاره کردن آسمان طراحی شده بودند. اتاق سمت چپ، یک ربعی به قطر سه متر داشت. در اتاق سمت راست هم یک ربعی به قطر چهار متر قرار گرفته بود. این ابزارها به همراه ربع دیواری اورانیبورگ به عنوان ابزارهای اصلی رصد عبور ستارگان از نصف النهار محلی و تعیین حرکت مداری خورشید از طریق رصد کردن ارتفاع و میل به کار می‌رفتند.
اورانیبورگ، تنها یک رصدخانه نبود بلکه یک مدرسه‌ی اختر شناسی نیز محسوب می‌شد. تیکو براهه متوجه شده بود که برای دست یافتن به مطمئن‌ترین اطلاعات بهتر است چندین نفر را به رصد کردن بگمارد و از نتایجی که به دست می‌آورند میانگین بگیرد. این کار برای همه‌ی رصدهایی که در مورد ستارگان، ماه، خورشید، و سیارات در هر دو رصدخانه انجام می‌شد ضرورت داشت. تیکو براهه با به کارگیری این مجموعه‌ی جالب ابزارهای نجومی، طی بیست سال رصد کنندگان و محاسبه‌گرانی پرورش داد. دفتر یادداشت‌های نجومی و روزنامه‌های ثبت وقایع او پُر بود از نقشه‌های حاوی اطلاعات مربوط به خورشید و ماه و ستارگان و سیارات. براهه توانست به کمک رصدهای خورشیدی، جدولی برای تصحیح پدیده‌ی شکست نور به ازای هر درجه‌ی ارتفاع تنظیم کند، و هم‌چنین با استفاده از رصدهای مربوط به ماه (فاصله‌ی آن از ستارگان ثابت، ارتفاع‌ها و میل‌های آن) بی‌هنجاری‌های حرکت مداری ماه را کشف کرد. اما چون نظریه‌ی گرانش، صد سال بعد به وسیله‌ی آیزاک نیوتون مطرح شد، تیکو براهه در آن موقع نتوانست توضیح کاملی برای این بی‌هنجاری‌ها عرضه کند.
نکته‌ی مهمی که در زمان تیکو براهه از نظرها دور مانده بود تهیه‌ی جدول مشخصات ستارگان بود. کار اصلی انجام شده در این زمینه که به دست هیپارخوس صورت گرفته بود به هزار و شش‌صد سال قبل‌تر مربوط می‌شد. تیکو براهه با استفاده از یک مقدار میانگین برای بعد ستاره‌ی آلفای صورت فلکی حمل به عنوان مبدأ، موقعیت نُه ستاره‌ی درخشان آسمان و دوازده ستاره‌ی دیگر نزدیک به دایره البروج را تعیین کرد. بین سال‌های 1578 و 1591 میلادی، از این اطلاعات برای تعیین بٌعد همه‌ی ستارگان دیگر که با چشم غیرمسلح به راحتی دیده می‌شوند استفاده کرد. تعداد این ستاره‌ها روی هم رفته به هفت‌صد و هفتاد و هفت می‌رسید.
تیکو براهه و دستیارانش علاوه بر رصد کردن ابرنواختر سال 1572 میلادی، مواضع و اختلاف منظرهای دنباله‌دارهای پدیدار شده در سال‌های 1577، 1580، 1585، 1590، 1593، و 1596 را به دقت رصد کردند. به دنبال ابرنواختر فوق که تزلزلی جدی در تصور باستانی ساختار جهان پدید آورده بود، دنباله‌دار سال 1577، تیکو براهه را با اطلاعات مربوط به فیزیک حالت جامد درگیر کرد. وی ضمن ردگیری مسیر این دنباله دار (که عمدتاً با سدس انفرادی انجام می‌گرفت) دریافت که هیچ اختلاف منظر روزانه‌ی قابل توجهی در آن دیده نمی‌شود. این وضع نشان می‌داد که مسیر دنباله‌دار در آسمان بالاتر از ماه است و در‌واقع بین مدارهای سیارات حرکت می‌کند. سایر اطلاعات به دست آمده از دنباله‌دارها، کشفیات مهم وی را تأیید کرد و او را به سوی ارائه‌ی تصویر تازه‌ای از جهان پیش راند. مطالعات تیکو براهه در مورد مسیر دنباله‌دارها ثابت کرد که نظریه‌ی ارسطو مبنی بر وجود مدارهای کروی بلوری برای سیارات نمی‌تواند درست باشد. وی هم‌چنین نشان داد که دنباله‌دارها در فضای دوردست آسمان حرکت می‌کنند و محصول جو زمین نیستند. اهمیت این کشف، در بیان نمی‌گنجد. مطرح شدن این فکر تحول شگرفی بود که برای نخستین بار با وارد کردن نواندیشی در نجوم، مایه‌ی پیش‌رفت آن شد و پیش از آن، دانش اخترشناسی ریشه‌های عمیقی در موهومات غیرعلمی داشت. تیکو براهه طی یک رشته مباحثات موفق شد نظریات روشنگرانه و بنیادی خود را درباره‌ی جهان مطرح کند. این نظریات در سراسر حیات بعدی نجوم طنین انداز شد و دورانی را آغاز کرد که سرانجام به پیروزی انقلاب کوپرنیکی انجامید. (جالب توجه است که گالیله هنوز تصور می‌کرد دنباله‌دارها بخشی از جو زمین هستند، کپلر هم نمی‌توانست از اندیشه‌ی فلک‌های هندسی توپر دست بردارد. هر دوی این‌ها، هم‌دوره‌ی تیکو براهه بودند.) با این حال، روال پیش‌رفت کند بود و اخترشناسان قدیمی‌تر هم‌چنان می‌کوشیدند تا هر گونه اطلاعات فیزیکی مغایر با تصورات باستانی را رد کنند.
تیکو براهه که یک‌سره خود را در انبوه کارهای نجومی غرق کرده بود متأسفانه مجالی برای رسیدگی به وضع جزیره‌ی ون نمی‌یافت. کارهایی چون بازسازی ساختمان‌ها را پشت گوش می‌انداخت و نسبت به بعضی از مستأجرانش با تکبر اشراف مآبانه رفتار می‌کرد. سرانجام با آن که فردریک دوم، شاه دانمارک، شکایت‌ها را نادیده می‌گرفت، رفتار تند و خشن او پس از مرگ شاه در سال 1588 میلادی گریبان‌گیر خودش شد. کریستیان اول، شاه جدید، در دربار به تخت نشست و تیکو که به خاطر اهمیت کارهایش مغرور شده بود و تاب انتقاد را نداشت از پوزش و مصالحه خودداری کرد. این گسیختگی پیوندها موجب شد که تیکو براهه از ون و از زادگاه خود رانده شود. او جزیره‌ی پرت افتاده‌ای را به جلوه‌گاه علوم دوره‌ی نوزایی (رنسانس) تبدیل کرده بود. اما تیکو براهه هم از این انزوا خسته شده بود و در پی موقعیت‌های مناسب‌تری می‌گشت. در سال 1597 میلادی، تیکو براهه به همراه خانواده‌اش و مجموعه‌ی ابزارهای نجومی خود، به جز چهارتایی که از بقیه بزرگ‌تر بودند، روانه‌ی روستوک شد به این قصد که ریاضی‌دان دربار امپراتور رودلف دوم در پراگ شود. محموله‌ی عظیم ابزارها و کتاب‌ها در ماگدبورگ انبار شد و ابزارهای باقی مانده در ون را به لوبک و از آن‌جا به هامبورگ فرستادند تا از طریق رود الب حمل شود. در این میان، تیکو در قلعه‌ی سلطنتی بناتکی اقامت گزید و در صدد بود رصدخانه و آزمایشگاهی به سبک اورانیبورگ در آن‌جا بسازد. اما دست حوادث، تیکو براهه را به پراگ کشانید. وی که نومیدانه به دنبال دستیاری می‌گشت، کسی را یافت که بعدها ادامه دهنده‌ی راه وی باشد، و او یوهانس کپلر بود. این دو با هم بیگانه نبودند. کپلر قبلاً به سال 1956 میلادی نخستین کتاب خود را درباره‌ی نظام کوپرنیکی جهان منتشر کرده بود و تیکو براهه این اثر را می‌شناخت.
تیکو براهه همواره نسبت به کپلر دل‌بستگی داشت و اکنون احساسات خود را نثار دستیار کنونی خود می‌کرد. کپلر در ژانویه‌ی سال 1600 میلادی به پراگ آمد، اما هنوز تردیدهایی در مورد شایستگی وی برای دستیابی به گنجینه‌ی نتایج حاصل از رصد ماه و سیارات وجود داشت. سرانجام قابلیت بی‌نظیر کپلر در بررسی و تفسیر این اطلاعات موجب شد به عنوان همکاری با حقوق برابر پذیرفته شود. کپلر مشتاقِ آن بود که به تمامی حاصل یک عمر کار تیکو براهه دسترسی یابد، زیرا رفته رفته نشانه‌های پیری در تیکو براهه ظاهر می‌شد و این امر می‌توانست در روال پژوهش‌ها اشکال ایجاد کند. در سیزدهم اکتبر سال 1601 میلادی، یعنی تنها یک سال بعد، تیکو براهه در سرِ میز شام دچار سکته‌ی مغزی شد که نهایتاً منجر به مرگ او شد. وی پیش از مرگ و در حالی که خانواده و نزدیکانش کنارش بودند بیست روز را در حال احتضار گذراند. تیکو براهه حاصل یک عمر رصد کردن‌های خود را به کپلر سپرد و از وی خواست که نظریه‌ی او را در مورد سیارات، مستدل و کامل کند. البته کپلر به راستی موفقیت‌های بزرگی کسب کرد و توانست قانون حرکت مداری را کشف کند. تأثیر تیکو براهه تنها در کپلر تجلی نیافت بلکه در سراسر زندگی و اندیشه‌های همه‌ی اخترشناسان بعدی نیز بازتاب داشت.
حال ببینیم بر سر اورانیبورگ و استیئرنبوگ چه آمد. جزیره‌ی ون چندین بار در سال‌های 1602، 1616، و 1645 میلادی دست به دست شد. با آجرهای اورانیبورگ بنای تازه‌ای به نام کونگس گارتن ساختند. در سال 1671 هنوز پی‌سازی‌های آن دیده می‌شد، ولی از استیئرنبورگ تنها حفره‌ای در زمین باقی ماند. در خلال قرن نوزدهم، عتیقه‌جویان، آزمایشگاه اورانیبورگ و سه حفره‌ی استیئرنبورگ را کاویدند. اورانیبورگ نخستین رصدخانه‌ی نجومی دوران نوین بود. تیکو براهه از سال 1576 به استفاده از ابزارهای نجومی واقع در آن پرداخت و بیست و یک سال بعد آن‌جا را ترک کرد. ابزار پرتوان تیکو براهه ذات الحَلَق استوایی عظیم او بود با حلقه‌هایی به پهنای سه متر برای اندازه‌گیری میل که مجهز به روزنه‌ی دید بود. او از این ابزار برای تعیین موقعیت ستارگان استفاده می‌کرد. امروزه محل اورانیبورگ با علائم ساده‌ای مشخص شده است. به سختی می‌توان تصور کرد که چهارصد و اندی سال پیش در آن محل بایر، نخستین رصدخانه‌ی علمی جهان و یکی از عظیم‌ترین مراکز تفکر آزادانه به خاطر بشریت، قرار داشته است. از آن جا که تیکو براهه، پایه‌های اخترشناسی نوین را بنا نهاده است، سهم وی در پیش‌رفت دانش بشر انکارناپذیر است. یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای تیکو براهه تنظیم مشخصات ستارگان بود که موقعیت 777 ستاره‌ی روشن در آن ثبت شده بود. این اثر در سال 1600 میلادی منتشر شد یعنی نُه سال پیش از آن که گالیله برای مشاهدات نجومی از تلسکوپ استفاده کند. بزرگ‌ترین کشف تیکو براهه مشاهده‌ی ستاره‌ی مهمان در صورت فلکی ذات الکرسی بود که در سال 1572 آن را یافت. ابرنواختر تیکو براهه چند هفته به روشنی ناهید می‌درخشید. تصویر زیر، بازمانده‌ی آن ابرنواختر را چهار‌صد و اندی سال بعد از کشف آن توسط تیکو براهه نشان می‌دهد. تیکو براهه بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان و یکی از غیر عادی‌ترین افراد جهان بود. برخی تصور می‌کنند که طبع زودرنج و سخت‌کوش او به زشتی بینی او مربوط می‌شد که سال‌ها قبل در یک نبرد تن به تن زخمی شده بود.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
دور زدن ترامپ با خودروی ریاست جمهوری در پیست!
play_arrow
دور زدن ترامپ با خودروی ریاست جمهوری در پیست!