چرا مشروطیت و کدامین مشروطه؟

نهضت مشروطیت، حرکتی بزرگ و مبتنی بر آرمان‏های دینی و ملی ایرانیان بود که توسط علما رهبری و با حمایت مردم به انجام رسید. آشنایی با دیدگاههای رهبران مشروطه ما را به مبانی مشروطه ایرانی آگاه می‏سازد. در اینجا متن نامه حاج‏آقا
شنبه، 15 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا مشروطیت و کدامین مشروطه؟
چرا مشروطیت و کدامین مشروطه؟

پژوهشگر: عبدالراجی نورالله بن محمدباقر




 
نهضت مشروطیت، حرکتی بزرگ و مبتنی بر آرمان‏های دینی و ملی ایرانیان بود که توسط علما رهبری و با حمایت مردم به انجام رسید. آشنایی با دیدگاههای رهبران مشروطه ما را به مبانی مشروطه ایرانی آگاه می‏سازد. در اینجا متن نامه حاج‏آقا نورالله نجفی‏اصفهانی را به حجهْ‌الاسلام میرزا ابراهیم شیرازی مجتهد بزرگ شیراز با هم می‏خوانیم. این نامه ضمن روشن نمودن مواضع حاج‏آقا نورالله نسبت به مشروطیت و اوضاع ایران تلاش آن روح آزاده در تشویق دیگر علما به حمایت از مشروطیت را نیز آشکار می‏سازد.
«رقیمه حضرت مستطاب حجت‏الاسلام بندگان حاجی آقا نورالله ثقهْ‌الاسلام سلمه‏الله تعالی»
به بندگان حضرت مستطاب حجت‏الاسلام آقا میرزا ابراهیم مجتهد شیرازی سلمه‏الله تعالی
به عرض می‏رساند مدتی بود گزارش حالات شرافت دلالات حضرتعالی را به توسط مرقومات اطلاعی نداشتم. ولی از هر عابر و وافدما خطرت من نحوکم نسمهْالا تمسکت به اذبالهااین ایام که محترم رقیمه کریمه به توسط جناب مستطاب آقای حاجی شیخ علی بابا سلمه‏الله زیارت شد. ایشان را خواستم و خصوصیات حالات را پرسیدم و خیلی از مراحم کامله امتناناتی داشتند. اما غریب آن است این وقایع حادثه را می‏گفتند ابدا آنجا آثاری ظاهر نشده. و با وجود مثل حضرتعالی بزرگواری اهالی فارس که اول مصدر غیرت و فتوت شدند و بر عامه اسلامیان معنی مردانگی و ثبات را خاطرنشان کردند و به واسطه تظلمات و پاداری آنها مردم دارالخلافه به شور شورا افتادند و این نور نعمت شریعت و تمدن و ملت پرستی و دین داری و معدلت و مساوات و اتحاد دولت و ملت و اتحاد کلمه آفاق را روشن کرد و بر اقطار ایران که ظلمات جهل بصائر و ابصار را پوشانده بود، مبرهن و آشکارا نموده که غیر از ظلم و نفاق چیزی دیگر هست که نامش عدل و انفاق باشد. و بعد از آنکه دیگر اثری از اسلام و اسلامیان و دین و ایمان و عجم و ایران نمانده. و روح خلایق که ثروت و صنعت و امنیت باشد هم از میان رفته و خلق گدا و فانی و مصرف شده و دول خارجه این ساعت و لقمه لمحه را نزدیک بود فرو برند. و اسمی از دین و ملت محمدی صلّی‏الله علیه و سلم ـ باقی نگذارند. بحمدالله دست غیب آمد و برسینه نامحرم زد.
نظر عنایت الهی و شفاعت حضرت حجت‏اللهی واسطه وسیله اعلای لوای بحمده شریعت گردید. مردم عراق و آذربایجان به یک زبان مجلس شورای ملی خواستند. و قلم مبارک اعلی‏حضرت شهریاری خلدالله تعالی ملکه مرآت تجلی حقایق گردیده، ملهم شدند برای تسجیل و اثبات این امر و به اختیار خود سعی و جهد فرمودند. و نام بزرگشان را در قرون و اعصار و ممالک و امصار به اعلی مدارج بزرگواری باقی گذاردند. ملاحظه بفرمایید محاسن مجلس شورای ملی و مشروطیت را به هزار کتاب نمی‏توان گنجاند. و از بدو اسلام که معدودی اعراب بیش ایمان نیاورده بودند، به همین ترتیب شورا و مشروطیت که اساس دین ما بر آن است، در ظرف ده بیست سال قصور قیاصره و کنوز اکاسره را دارا شدند. نور اسلام در تمام روی زمین ساطع گردید. و اگر معاویه آن تیغ خلاف را در بین مسلمین نینداخته بود، تا ده سال دیگر متنفسی نمی‏ماند، جز آنکه اسلام اختیار می‏نمود. باری فعلاً مختصری از منافع آن را عرضه می‏دارم تا بعد به تفصیل جسارت شود:
اول ـ سابقا در مقابل دول خارجه که دندان طمع تیز نموده بودند، اعلی‏حضرت ظل‏اللهی چند فوجی معدود بی‏استعدادی بیش نداشتند. اما امروز بحمدالله سی کرور لشکر مستعد متفق مجاهد در مقابل می‏توانند بنمایانند. یعنی مجموع ملت محامی و مدافع خواهند بود.
ثانیا ـ قبل از این اوقات دولت در معارضه ملت و ملت در مقاومت با دولت می‏گذشت.و هر دو به تضارع یکدیگر را ضعیف نموده و دشمنان خارجی هر دو را مقهور و مأکول می‏نمودند. امروز هر دو هم پشت یکدیگر شده، دزد بیرونی را از خانه می‏دوانند. ملاحظه بفرمایید اگر دزدی به خانه فرود آید که همه خواب باشند، کسی هم اگر بیدار شده از ضعف حرکت ننماید، جز آن است همه متاع خانه را به غارت و آنها را به قتل می‏رساند. ولی اگر همه از خواب بیدار و معاضد باشند، دزد وارد نمی‏شود و اگر هم وارد شده ، فوراًبیرون می‏رود، خجل و منفعل.
ثالثا ـ مسلم است در اصلاح مقاصد و ترقیات ملت و دولت هزار رأی مستقیم که منتخب و منعقد از ده کرور آراء مخلوق باشد، بهتر است از یک رأی مبتلا و اسیر در دست اهوای فاسده و اغراض باطله و دوست گذاری و دشمن نوازی که تمام اوقات خود را اگر به حفظ خود بپردازد مکفی نیست چه رسد ملت و مملکتی را نگاهدارد.
رابعا ـ وقتی اختیار امور و احکام و آراء در دست یک نفر باشد، اختیار مطلق را آنچه موجب مخاطرات و مهلک ممالک اسلامی باشد باکی ندارد؛ زیرا رقیبی در مقابل نمی‏بیند و خود را فعال مایشاء می‏داند. مثل سابقین برای جلب نفع شخصی، دین و ایمان و ناموس و دولت و ثروت خلایق را به باد می‏دهد. و به رشوه که از داخله و خارجی می‏گیرد، مخلوق را فانی صرف می‏نماید. اما وقتی مجلس وکلای و جماعت باشد چون فرد فرد مجلس مراقب یکدیگر هستند ممکن نیست دیگر به رشوه و ملاحظه و اغراض فاسده کسی خیانتی در دین و دولت کند. فلان وزیر دریای خزر را نگوید یک قاشق آب گندیده چه قابل است بخشیدیم . دیگر «مرو» و «سرخس» را قمار شب و خمار صبح به‏باد ندهد و هکذا.
خامسا ـ هر روز از این جمعیت آراء برای اصلاح فاسدی مسلم است، بدعتی را رفع می‏نمایند و سنتی را وضع می‏کنند. و تجارت و زراعت و فلاحت و صناعت ایران را رواج می‏دهند. و سالی صد کرور مکنت این خلق گدا را که خارجه می‏برد، به ترویج صنایع داخله نخواهند گذارد، بیرون برود. بلکه عوض صد کرور هم هر ساله از خارج به داخل می‏آورند. به علاوه کشف معادن و اصلاح طرق و ابداع کارخانجات خواهد شد. امور زندگی و مسافرت و تجارت خیلی آسان و این مردم که نصف آنها به گدایی می‏گذرانند، همه دارای شغل و کار و تموّل می‏شوند. و مثل سایر ممالک گدا اکسیر خواهد شد.
ششم ـ سابقا اشخاص که واسطه حلّ و عقد امور بودند، محض نفع شخصی خود دولت را از ملت منزجر و بری ساخته و ملت را از دولت ترسانده و به اصطلاح آب را گل می‏نمودند، ماهی بگیرند. و فایده‏ای از این رهگذر می‏بردند که رعایا را کرورها خراب نمایند تا خانه خود را آباد کنند. ولی امروزه وکلای مجلس موظف به وظایف ملت هستند و می‏دانند اگر خیانتی به موکلین خود بنمایند هم معزول و هم بدنام می‏شوند حتی‏المقدور سعی در آبادی ملت و مملکت و رعیت خواهند نمود.
هفتم ـ قبل از این ارکان دولت خود را در این فی‏الواقع عاریه نشین و موقتی می‏دانستند و اطمینان به ثبات و دوام سکونت خویش نداشتند. و تصور می‏نمودند عنقریب از ملکیت و ید آنها خارج می‏شود. لهذا هر چه مقدورشان بود از سنگ و چوب بنیان خانه کنده و بریده و می‏بریدند؛ که این نتیجه عاجل است و واقعا خانه خود را به دست خود خراب می‏نمودند. امروز می‏فهمند این خانه ملک طلق ابدی خودشان است، لابد سعی در آبادی و تعمیر آن خواهند فرمود.
هشتم ـ کارگزاران ایالات سابقه چون اختیار امور را به دست یک نفر می‏دیدند، بستگی و روابط خود را با آن یک نفر حتی‏المقدور محکم می‏نموده و در محل فرمانفرمایی خود هرچه اداره می‏کردند، می‏بردند و می‏خوردند و ظلم جاری بود، و مطمئن بودند از مؤاخذه. زیرا وقتی هزار یک اعمال آنها بعد از عمری به گوش آن یک نفر وزیر می‏رسید، او را به تعارف و هدیه مختصری راضی و ساکت می‏نمود. ولی وقتی مجلس وکلا باشد، هر ساعت خبر اعمال کارگزاران ایالات کوچک اقصی بلاد و قراء هم به عرض مجلس خواهد رسید. و دیگر زبان دویست نفر و پانصد نفر را محالِ عادی است به رشوه ببندند. و باب ظلم بالطبع مسدود خواهد شد.
نهم ـ غالب تنزلات این مدت ما از نا امنی بود که فلان تاجر یا زارع یا صاحب پول یا صاحب علم یا هنر آنچه را داشت، از خوف رؤسای دولت و متقلبین مملکت مکتوم می‏داشت. و چه ثروتها بیکار و بی‏فایده اندک اندک از مایه خورده و تلف می‏شد. ولی امروز که تأمین داده خواهد شد، هر کس آنچه مال و هنر دارد به کار انداخته، روزبه‏روز در نما و تزاید می‏شود. این را مخصوص نمایم که فرضا مثل سابق نخواهد بود که از شخص اول دولت تا ادنی طبقه خلایق آنچه داشته باشند، به بانکهای خارجه بدهند و از ایران بیرون نمایند. و اصل و نفع آن را دیگران بخورند و در دست آنها جز کاغذی نباشد. نقاشی به خط فرنگی که یک صندوق از آن کاغذها را به ما بدهند و مملکت را تصاحب نمایند. و چه تلفات و اتلافات در میان خواهند بود. بلکه امروزه که تأمین حاصل شده، اگر افراد رعیت نفری بیست تومان هم روی هم گذارند، پانصد کرور پول خدا می‏داند در ایران چه خرابیها آباد، و چه تجارتها وسیع ، چه صنایع دایر، چه معادن کشف، چه ابواب خارجی مسدود و طرق نفع مفتوح خواهد شد. یا در هر بلدی شاید بیست هزار نفر هستند که اوقات عمرشان را صرف این می‏نمایند برای حفظ خود یا بردن مال دیگری سالی را مراقب باشند، تا یک روز در کوچه فلان امیر را ببینند، تعظیمی کنند، به این نحو تلف عمر عزیز می‏نمایند. ولی وقتی تأمین شد، دنبال آن می‏روند برای شغلی و صنعتی پیش گیرند و درستکاری جلوه دهند و ترقی بدهند خود و ابناء وطن خود را. مکنتی به راه حسابی زیاد نمایند و معرفتی کامل کنند.
دهم ـ دول بزرگ خارجه تمام همتشان را صرف می‏نمایند جهت جامعی برای اتحاد کلمه و اتفاق آرای رعایای خود تحصیل نمایند. بعد از کرورها تجربت و حک و اصلاح وطن را که امر اعتباری است، جسته‏اند و چه اندازه حبّ وطن را در انظار عظیم نموده و می‏دهند، شهید وطن را به نام نیک ابدی می‏ستایند. و علت آن است که اولاً: آنها چندان ثبات و قوامی در دین خود ندارند و اهمیتی به‏دین و مذهب نمی‏دهند، مابین خودشان. ثانیا: در مملکت آنها ادیان مختلف و مذاهب متشتته از گبر و یهود و بت پرست و نصاری و غیر... بسیار است. هرگاه دین را مصدر نمایند، به اختلاف مذاهب اختلاف در امورشان پیدا خواهد شد، کلمه متفقه جمعی نمی‏شود. ولی ایران که نعمت خداداد دارد و تمام به یک دین هستند و قوامی هم دارند و کتابی مثل قرآن و احکام منقی از شرع مطهر در دست، اگر این مشروطیت و مجلس شورای ملی کاملاً جاری گردد و میزان شرع پیش آید، دولت و ملت ایران طفلی است یک شبه ره صد ساله می‏رود. ترقی را به جایی می‏رساند که هزار سال دیگر خارجه آرزوی آن را به گور خواهند برد. باری مجال بیش از این ندارم (تلک عشرهْ کامله)، متوقعم به وصول عریضه حضرت عالی هم زودتر در صدد تشکیل مجلس و انتخاب منتخبین برآمده که از دیگران عقب نیفتید.»
منبع :ایرانیانhttp://www.iichs.org

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط