1. اقدامات آیت اللّه کاشانی برای ملی شدن صنعت نفت
در تمامی مراحلی که ملی شدن صنعت نفت طی کرده، آیت اللّه کاشانی نقش محوری و رهبری داشته است. وی با فشارهای سیاسی ای که به پشتوانه قوی مردمی خود داشت، باعث می شدتا سایرطرفداران ملی شدن صنعت نفت ـ از مصدق و یارانش گرفته تا مردم عادی ـ از ادامه راه بازنمانند و استقامت ورزند و هم مخالفان ملی شدن صنعت نفت ـ چه رجال سیاسی داخلی و چه سفارت های بیگانه ـ نتوانند کاری از پیش ببرند. آیت الله کاشانی از تبیین مفاسد اقتصادی کارگزاران دولتی و وضعیت اسفبار اقتصادی جامعه شروع کرد و کم کم طرح ملی شدن صنعت نفت را مطرح نمود.
به عنوان مثال؛ وی در تاریخ (19/10/1326)، در یک مجلس عزاداری که به مناسبت اربعین حسینی(ع)برگزار شده بود، با گفتن مطالبی درخصوص وضعیت اسفبار اقتصاد، از قبیل «وضع فعلی ما غیرعادی است، مملکت رو به ویرانی می رود، ثروت مملکت را زمامداران مامی ربایند... متأسفانه تجارت مسلمانان به دست چند نفر یهودی اجنبی افتاده است»، مردم را به شدت نسبت به وضعیت اقتصاد مملکت وفساد اقتصادی زمامداران، نفوذ یهودی ها و... تحریک نمود. پس از این تاریخ، تا زمان واقعه (15/11/1327)، که ناصر فخرآرایی (خبرنگارروزنامه پرچم اسلام)به سوی شاه تیراندازی کرد و به تبع آن آیت الله کاشانی به لبنان تبعید شد، به مناسبت های مختلف، علیه دولت، مفاسد اجتماعی، کارگزاران فاسد و بیگانگان به افشاگری می پرداخت. وی مجددا در تاریخ (29/3/1329)درحالی که غیابا از جانب مردم تهران به نمایندگی مجلس شانزدهم انتخاب شده بود، وارد ایران شد ومورد استقبال بی نظیری قرار گرفت(1). وی کمی بعد، بیانیه ای علیه قرارداد گس ـ گلشائیان صادر کرد که در آن آمده بود:«نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار می کند و قراردادی که با اکراه و اجبار تحمیل شود، هیچ نوع ارزش قضایی ندارد». (2)
در(5/4/1329)یعنی 7 روز پس از ورود آیت الله کاشانی به ایران، منصوراستعفا داد و رزم آرا روی کار آمد. آیت الله کاشانی در(8/10/1329)و (6/11/1329)جلساتی(3)علیه رزم آرا ـ که به دلیل اینکه معتقد بود ملت ایران شایستگی ساختن لولهنگ را هم ندارد به شدت با ملی شدن صنعت نفت مخالف بود ـ برگزار کرد و در قطعنامه پایانی آنها، از «ملی کردن صنعت نفت به عنوان یک خواسته عمومی»یاد نمود(4). وی حتی طی بیانیه ای مبسوط به شرح زیر، اعلام کرد:
1. کشورهای اسلامی دریافته اند که میراث غرب برای آنها چیزی جز«بی دینی، نفاق، ظلم، فساد، فحشاء و... »نبوده است، از این رو، دیگرادامه سلطه کشورهای غربی ـ از طریق حمایت از خیانتکاران وطن فروش، انتخابات فرمایشی و تحمیلی، حکومت های نظامی و... برجهان اسلام ممکن نیست.
2. زعمای دینی به این نتیجه رسیده اند که باید نفت ایران ملی شود تامنافع آن به عموم مردم برسد. ملی کردن منابع، کاری است که خودکشورهای اروپایی، از جمله انگلیس، برای بهره برداری بیشتر آنها به نفع شهروندانشان انجام می دهند.
3. استعمارگران دربرابرخواست ملی شدن صنعت نفت ما هیچ مقاومتی نمی توانند بکنند، همچنان که در برابر آزادی طلبی های هندوستان، پاکستان، برمه، مصر، ایرلند و... دولت جبار انگلیس ازظلم و ستمکاری خود اضطرارا دست برداشته و دریافته که اگر به مظالم استعماری خود خاتمه ندهد، نتایج وخیم آن مستقیما عاید خود اوخواهد شد.
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به صلح جهانی، همه افراد مملکت بخواهند که صنعت نفت ایران در مناطق کشور، بدون استثنا ملی اعلام شود... وازآقایان نمایندگان وطن پرست... جز این انتظاری نیست که در وصول به این مقصود بذل وجود نمایند. (5)
محتوای این اعلامیه از جانب دکتر بقایی(6)، در قالب طرحی تقدیم به مجلس شد، اما چون دارای 11 امضا بود و به حد نصاب 15 امضا نرسید، مطرح نشد. در (16/12/1329)رزم آرا توسط خلیل طهماسبی، از اعضای جمعیت فداییان اسلام ترور شد و آیت الله کاشانی طی یک مصاحبه مطبوعاتی با دلمر(خبرنگار روزنامه دیلی اکسپرس)ضمن دفاع از قاتل رزم آرا(7)در پاسخ به این سئوال که «آیا این عمل ترور ادامه خواهد یافت ؟»، اعلام کرد:«تا وقتی که خیانتکاری از طرف هیئت حاکمه ادامه داشته باشد و کسانی در هیئت حاکمه بخواهند به نفع اجانب و به ضررملت ایران اقدام کنند، ملت ایران هم از تنبیه و مجازات خائنین قصورنخواهد ورزید».
آیت الله کاشانی در این مصاحبه درپاسخ به پرسش خبرنگار که «اگراعلیحضرت شاهنشاه در اعمال رزم آرا با جانشینان او شرکت و دخالت داشته باشند، نسبت به ایشان چگونه قضاوت
می کنید و چه خواهید کرد؟»، به صورت دو پهلو و کلی جواب می دهد:«به طور کلی، شاه درحکومت ملی مسئول نیست»؛ آیت الله کاشانی با این پاسخ خود، برخوردی مشابه با برخورد رزم آرا را در خصوص شاه منتفی نمی داند.
وی در پاسخ به این سئوال که «آیا در ضمن ملی شدن صنایع نفت جنوب، آن جناب موافقت دارند که مهندسین و کارمندان انگلیسی شرکت نفت برای استخراج نفت جنوب با ایرانی ها همکاری کنند؟»می گوید:
سرچشمه اکثر بدبختی های ملت ایران از عمال شرکت نفت است که در شئون مختلف مملکت ما دخالت های ناروا می کنند. من معتقدم اگرانگلیسی ها حاضر شوند دو برابر آنچه از نفت ایران می برند، به ما بدهند، باز هم باید دست آنها حتما از صنایع نفت ایران قطع شود... ما با دولت انگلستان جنگ نداریم و اوضاع دنیا و موقعیت بین المللی هم به دولت انگلستان دیگر فرصت و اجازه نخواهد داد که کشتی های جنگی خود رابه ایران بیاورد و مملکت ما را تهدید کند.
آیت الله کاشانی در خصوص ارجاع پرونده ایران به دیوان لاهه ـ امری که بعدها اتفاق افتاد ـ می گوید:
مدتی است کاپیتولاسیون الغا شده است واگر در داخل کشور ایران دعوا یا اختلافی میان خارجیان و ایرانی هاپیشامد کند، آن دعوا باید در محاکم ایرانی مطرح شود و مورد قضاوت قرار گیرد. آنچه هم که در قرارداد (1933)م آمده که در صورت دعوا،
پرونده باید به دیوان لاهه ارجاع داده شود، به دلیل غیرقانونی بودن و تحمیلی بودن این قرارداد، که هم صریح کلام امضا کننده آن که الان رئیس مجلس سنا می باشد (تقی زاده)و هم اعترافات مکرر خود انگلیسی ها درخصوص دیکتاتوری بودن رضاشاه بر این امر دلالت دارد ـ قابل اجرانخواهد بود.
آیت الله کاشانی درپاسخ به این سئوال که «چه مقدار کمونیسم برای ایران خطرناک است؟»پاسخ می دهد:
اگرخطربلشویکی و کمونیزم هم متوجه مملکت ما بشود یا شده باشد، تقصیر انگلیسی هاست برای این که عمال شرکت نفت در انتخابات دخالت می کنند و در تعیین و انتخاب اعضا و رؤسای موثر ادارات دولتی و پست های حساس دخالت دارند و از وزیران و زمامداران نفع طلب خائن حمایت می کنند و در نتیجه روز به روزتحمیل و فشار به طبقات زحمتکش و اصناف و بازرگانان شریف زیادترمی شود، فقر و فساد
اخلاقی توسعه می یابد و فقر و فساد اخلاق هم زمینه را برای ایجاد رشد افکار و اعمال بلشویکی و کمونیستی مهیا وآماده می سازد. (8)
درحقیقت، این مصاحبه آیت الله کاشانی ـ به ویژه حمایت قاطع وی ازقاتل رزم آرا ـ تیر خلاصی بود بر سر شرکت نفت انگلیس و آخرین حلقه ازسلسله عللی بود که منجر به ملی شدن صنعت نفت گردید. مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، در خصوص نقش آیت الله کاشانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت می فرماید:
در مورد حادثه سی ام تیر باید عرض کنم که این حادثه مورد یک تحریف بزرگ تاریخی قرار گرفته است؛ روزی که درحقیقت باید روز کاشانی اسم پیدا می کرد و روز حضور فقاهت اسلام و حضور مظهریت دین و عواطف دینی درصحنه مبارزات سیاسی می بود... ماجرای نهضت ملی ایران را... باید تقریبا وابسته به مرحوم آیت الله کاشانی دانست... مردم که در ماجراهای مصدق و قبل از روی کار آمدن مصدق، اجتماعات بزرگی را تشکیل دادند... با یک انگیزه ای آمده بودند و آن، انگیزه دینی بود. اگر مرحوم آیت الله کاشانی را از نهضت ملی کنار می گذاشتیم... یقینا چیزی به نام نهضت ملی در کشور ما به وجود نمی آمد... اگر مرحوم آیت الله کاشانی نبود، اگر نمایندگان مرحوم آیت الله کاشانی در سال (1330)نبودند که آنها را به تمام شهرها یا اغلب شهرها می فرستاد... یقینا این اجتماعات تشکیل نمی شدند؛ این نقش مرحوم آیت الله کاشانی بود... اگر مرحوم کاشانی نبود، مصدق یک گوشه ای نشسته بود و در صحنه سیاست هم نبود و کاری
هم به سیاست نداشت. (9)
پی نوشت ها :
1-برای اطلاع بیشتر از شرح این استقبال تاریخی، نک:گروهی از هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، همان، سند ش 6، ص 49 و 50.
2-مدنی، همان، ص 348.
3-میتینگ هایی که آیت اللّ کاشانی برگزار می کرد به شدت شلوغ می شد؛ چرا که وی علاوه بر نفوذی که در توده مردم داشت، ب علت شجاعتی که از خود نشان می داد، جوانان لات زورخانه ها نیز مریدش بودند. آیت اللّه مرتضی مستجابی در این خصوص می نویسد:« آدم هایی مثل مهدی قصاب، مصطفی دیوانه، علی تک تک، اکبر جیر جیری، رمضان یخی... تمام اینها عیارهای تهران [بودند که]به خاطر همین خصوصیت شجاعت، مرید آقای کاشانی بودند و روزی که آقای کاشانی میتینگ داشت ما تلفن می کردیم مثلا به مصطفی یدوانه... عمدتا هر نفر اینها 400 الی 500 نفر و گاهی تا 1000 نفر آدم می آوردند... . دولت هم از اینها می ترسید. »(آیت اللّه مرتضی مستجابی (گفتگو)، «از هیچ چیز واهمه نداشتیم، »کتاب ماه فرهنگی یادآور، س1، ش 2(تیر و مرداد 87):ص 13. )
4-روحانی، همان، ص90.
5-گروهی از هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، همان، سند ش8، ص 54 و 55.
6-دکتر بقایی شخصیتی تودار داشته است. شاه درباره توداری وی گفته بود:«بقایی مثل سگ نازی آباد می ماند»، یعنی به جز وقت ضرورت پارس نمی کند. از طرف دیگر، به دلیل ملاقاتی که بقایی به هنگام تبعید در زاهدان با آمریکایی ها داشته، برخی وی را متهم به ارتباط با آمریکا می کنند.
(نک:حسین مکی، آمریکا و انگلیس زمینه ساز آمدن قوام بودند، همان، ص 11. )
7-آیت اللّه کاشانی در دفاع از خلیل طهماسبی (قاتل رزم ارا)می گوید:«این عمل به نفع ملت ایران وارد آمد و این گلوله و ضربه عالی ترین و مفید ترین ضربه ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ایران وارد آمد. قاتل رزم ارا باید آزاد شود؛ زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش عملی شده است. و چون در حکومت ملی، قضاوت افکار عمومی محترم است و رزم آرا را افکارعمومی ملت ایران محکوم کرده است، در حقیقت، حکم اعدام رزم آرا را افکار عمومی ملت ایران صادر کرده است و شما می دانید که هیئت حاکمه و قوانین اجتماعی هر کشور مولود افکار عمومی مردم آن کشور می باسد و خلیل طهماسبی مجری اراده قاطبه ملت ایران بوده است. »
8-گروهی از هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، همان، سند ش16، ص 65؛ جسنین هیکل که 2 روز پس از ترور رزم آرا با آیت اللّه کاشانی ملاقات داشته است، می نویسد که آیت اللّه به وی گفته است:«ما می خواهیم انگلیسی ها ی سگ، مملکت ما را ترک کنند... سگ های انگلیسی استقلال را از ما گرفتند همان طور که قرآن را از ما گرفتند... . به زودی یاران خیانتکار انگلیس می میرند و دستشان کوتاه می شود. همین 2 روز پیش، دست یکی از آنها را کوتاه کردیم و بقیه باید منتظر باشند. قتل رزم آرا به توفیق و الهام ازخداوند صورت گرفت... به زودی نفت ملی می شود. »(حسنین هیکل، ایران؛ کوه آتشفشان، ترجمه:سید محمد اصفیایی، ص 87-84، نقل از:مدنی، همان، ص 355 و 356. )
9-روزنامه جمهوری اسلامی (20/4/62).