مترجم: حسن صفاری
قرن سیزدهم میلادی عهد سن لویی (1) Saint Louis و سن توماس داکن (2) Saint Thomas d'Aquin و نیز دوران پیغمبران بزرگ دانش تجربی از قبیل گروس تست Grosseteste و بیکون (3) Bacon و اوکام (4) Occam می باشد. و هم در این دوران بود که اسکولاستیک (5) Scolastique به حد اعتلای خود رسید و آلبیژوآها (6) Albigeois به وجود آمدند و دیوان تفتیش عقاید (7) ملحدین را شکنجه می کرد و در آتش بیداد می سوزانید.
ترمیم و احیاء قسمتی از شبکه ی راههای قدیم و پذیرش و اشاعه ی روش جدید مال بندی وسایط نقلیه و استحکام قدرت سلطنت که موجب تأمین بیشتری برای حفظ مسافران و وسایل حمل و نقل شده بود، برقراری مجدد روابط تجارتی را باعث گردید. در اطراف صومعه ها و دیرهای قدیم و از برکت محصول فراوانی که از زمینهای احیاء شده به دست می آمد شهرهای تازه ساخته شد و رو به توسعه گذاشت.
مردم شهرها اکنون قدری به حقوق خود پی برده و با یکدیگر جمعیت های اخوت و نیکوکاری تشکیل داده و یا اصناف و اتحادیه ها و شرکت ها تأسیس کرده بودند و در مقابل قدرت مطلق خوانین ملوک الطوایفی قدرتهایی به وجود آوردند اکنون ورق برگشته بود و خوانین و اربابان که احتیاج به پول داشتند برای آنکه بتوانند چیزی از رعایای خود تحصیل کنند مجبور بودند گاهی رضا به ایجاد قوانین و موازینی بدهند و برای تجار متمول امتیازاتی قائل شوند.
کشورهای چین و هند و روسیه و ممالک اطراف دریای بالتیک موجب ازدیاد ثروت سوداگران شدند. اینان از ممالک مزبور ابرایشم و انواع ادویه ی معطر و سنگهای قیمتی و عطریات و مواد رنگین و عاج و صمغ و لاک وارد می کردند. اسلحه ی دمشق و چرم روسیه و عنبر پروس بازار فروش داشت.
بازارهای مکاره ی بزرگی در ناحیه ی شامپانی Champagne در فرانسه و دره ی رودخانه ی رون ایجاد شده بود که ثروتهای مذکور را با شرابهای فرانسه و پارچه ی پشمی انگلستان و پارچه های نخی هلند و ماهوت فلاندر (8) Flandres معاوضه می کردند.
مدتها قبل از قرن سیزدهم یعنی در سال 1078 ترکان مسلمان در سواحل فلسطین مستقر شدند و این موضوع لطمه ی بزرگی به پیشرفت تجارت بین المللی زد.
متصرفان تازه موارد خیلی کمتر از اعراب که صاحبان قدیم این نواحی بودند حاضر به مصالحه می شدند و به هیچ وجه ایجاد تسهیلات نمی کردند. آنان راه ورود ابریشم را که از چین می آمد به کلی قطع کردند و مستبعد به نظر نمی رسید که به زودی اسلام تمام جریان تجارت را به نفع خود تغییر دهد. تجار اروپایی از این موضوع سخت متأثر بودند و عکس العمل ایشان این بود که به هر قیمت هست وسایلی فراهم آورند که قشونی به آن نواحی اعزام شود تا آزادی تجارت را تأمین نماید. حرکت اولین دسته های این قشون در سال 1096 انجام گرفت و آن جنگ اول صلیبی بود که کلیسای مسیحی به طور رسمی از دهان پر فصاحت پی یر لرمیت (9) Pierre L'Ermite نام «نجات مقبره ی مسیح» بر روی آن نهاد.
شرح آنکه جنگهای صلیبی چه نفوذ عظیمی در تمدن اروپای لاتن داشتند و موجب چه ترقیاتی شدند در اینجا ممکن نیست. به اختصار متذکر می شویم که این جنگها نه تنها موجب مبادلادت بزرگی مابین اروپا و خاورمیانه گشتند، نه فقط مصنوعات و اکتشافات و کتب اهل مشرق و قدمای یونانی را به اروپائیان شناساندند بلکه تهیه ی خوراک و پوشاک و اسلحه برای این جمع کثیر موجب شد که همه ی پیشه وران کار فراوان به دست آورند و اختراعات صنعتی تشویق شوند و شهرها توسعه ی بسیار یابند.
رستاخیز شهرها و پیروزی آزادی خواهان محلی که شرط لازم برای پیشرفت اختراعات فنی است از مشخصات ممتاز این عصر است. دهات همه در زیر یوغ استبداد مطلق اشراف و مالکین کل کمر خم کرده بودند. مملوکین و دهقانان بینوا و بدبختی که به تدریج آزاد می شدند اما هنوز بی سواد و تنها و متفرق بودند در مقابل قدرت بی منتهای اربابان خود چه می توانستند کرد؟
چاره ی آنان باز هم منحصر به آن بود که در انتظار لطف و ترحم ارباب باقی بمانند.
به عکس شهرنشینان در نتیجه ی سواد و اطلاعات خود، به واسطه ی اتحادی که داشتند و به علت ثروت بسیار و تصمیم نافذ قادر بودند که در مقابل خوانین سدی به وجود آورند. و ایشان را وادار سازند که برای اخذ مالیات و سایر حقوق آنان قواعد و قوانین کتبی وضع کنند و در واقع معاهده ای با ایشان ببندند. بسا اتفاق می افتاد که شهرها همچون دولتهای کوچک بر علیه هم به منازعه برمی خواستند، تجار و صنعتگران ثروتمند با هم متحد می شدند و از مجموعه ی آنها محیطی آزادی طلب و مبارز و پرهیجان به وجود می آمد که تا اندازه ای بی شباهت به محیط شهرهای یونانی در چهار قرن قبل از میلاد مسیح نبود. این محیط عیناً مانند دوره ی یونانیان برای پیشرفت و ایجاد اختراعات بسیار مفید واقع شد، اما با این اختلاف که در دوره ی یونانیان و مخصوصاً در عهد طلایی ایونی و آتن این اختراعات به کلی منطقی و استدلالی بوده است و حال آنکه در قرون وسطی به واسطه ی الزامات تجارت و استبداد و قدرت مطلق کلیسا که با هر نوع تظاهرات روح علمی مخالفت می کرد اختراعات منحصر به اختراعات صنعتی گردید.
اصلاح و پیشرفت آسایش خانگی
هر کس به خوبی می فهمد که مختصر پیشرفتی که نصیب زراعت قرون وسطایی گردید در مقابل ترقیات سریع شرایط زندگانی شهری بسیار ناچیز بوده است.در واقع حتی عادی ترین، ناچیزترین روزانه ترین شرایط زندگی شهری نیز تغییر یافت و ترقی کرد. در این مقام از پیشرفت های فن خانه سازی چیزی نمی گوییم زیرا همه ی کتب تاریخ به تفصیل از آن گفتگو کرده اند و همین قدر متذکر می شویم که ایجاد دودکش برای بخاری که در خانه ها از آن پس کار گذارده شد و محل اجتماعی برای تمام خانواده به وجود آورد قدم مهمی بوده است. پیدایش وسایل روشن کردن خانه ها به وسیله ی نور بی دود را نیز مرهون همین دوره می باشیم زیرا شمع دانهای پیه سوز یا با شمع مومی جای روغن دانهای قدیم و مشعلهای صمغی را گرفت.
این نکته را یادآور شویم که عادت خوردن آش یا آبگوشت گرم را قبل از غذای شب به احتمال قوی مرهون ژرمن ها می باشیم و در هر صورت عادی است که مهاجمین آسیایی به اروپا آورده اند.
ضمن گفتگو از مشروبات باید متذکر شویم که غیر از شراب عصاره ی میوه را فراوان به کار می بردند و مخصوصاً شراب سیب و عصاره ی سیب از قرن پنجم در فرانسه معمول بوده است. اما در مورد الکل باید گفت که روش تهیه ی آن را به وسیله ی تقطیر شراب در آخرین ادوار درخشش اسکندریه می دانسته اند، لیکن فن واقعی این کار فقط از قرن دهم میلادی در ایتالیا تحت قواعد در آمد. اما عرق مشروبی بود شیطانی که کیمیاگران آن را تهیه می کردند و اسرار تهیه ی آن را همانقدر که برای ساختن ماء الحیات ( آب زندگانی) و کیمیا روش اختفا به کار می بردند، از دیگران پنهان می داشتند.
شاید بتوان گفت که پیشرفت هنر تهیه ی پوشاک خیلی بیش از فن تهیه ی خوراک جالب توجه بوده است. همراه با کتان رقیب آن پشم جای خود را باز می کرد. از ابتدای قرن چهاردهم فن ماهوت سازی انگلستان در همه جا شهرت داشت و تقریباً در همین اوقات بود (سال 1340) که اعراب توانستند گوسفند مرینوس افریقای شمالی را با آب و هوای اسپانیا سازش دهند و این حیوان به زودی بزرگترین تهیه کننده ی پشم در جهان شد.
از شهرت ابریشم به هیچ وجه کاسته نشده بود اما دیگر مملکت چین انحصار آن را در اختیار نداشت زیرا روش تربیت کرم ابریشم از راه سوریه در بیزانس Bizance معمول شد و اعراب در قرن دهم میلادی آن را به کشور اسپانیا آوردند.
پنبه ی مشرق از راه ونیز به اروپا می آمد و مواد رنگین ذیقیمت را از آسیای صغیر وارد می کردند لیکن به تدریج این مواد جای خود را به مواد رنگی محلی از قبیل زعفران و روناس و وسمه دادند.
اختراع ماشین پیچیدن نخ ابریشم به قرقره (بولونی (10) Bologne-1278) و سپس اختراع چرخ نخ ریسی (اسپیر (11) Spire-1298) و بالأخره انتشار روزافزون دستگاه بافندگی چنان تنزلی در قیمت پارچه به وجود آورد که از آن پس حتی دهقانان نیز می توانستند ملبوس فراوان داشته باشند.
چنانکه ژورژ براتیانو Georges Bratianu می نویسد روش آرایش موی زنان که آن را هنن Hennin می نامیده اند و از روشی که زنان ظریف چینی به کار می بردند اقتباس شده است در قرن پانزدهم در اروپا متداول شد.
مسلم است که ما نمی توانیم در این مقام تاریخچه ی اسباب و ابزاری را که به تدریج ساخته شد یا انتشار یافت شرح دهیم، به این حال شایسته است درباره ی چرخ دستی (یا گاری دستی) که اختراعی حقیر اما مهم بود کلمه ای بگوییم. از زمان آبه بوسو L'abbe Bossut چنین معمول شده است که ابداع آن را به پاسکال نسبت دهند و این صحیح نیست. معمول چنان است که هر چیز را به بزرگان نسبت دهند ولی خدا را شکر که پاسکال عناوین افتخار بزرگتری دارد... در واقع در تابلوها و مینیاتورهای قرن چهاردهم و حتی ثلث آخر قرن سیزدهم می توان به خوبی چرخ خاک کش دستی را تمیز داد با این تفاوت که در آن اوقات صندوق چرخ را در زیر دسته ها قرار می دادند و حال آنکه امروزه آن را روی دو دسته می گذارند.
لیکن اکنون شایسته تر است کنجکاوی خود را متوجه اختراعی- و یا در واقع اختراع مجددی- کنیم که نتایج آن از لحاظ تأثیری که در فکر آدمی کرد حساب ناپذیر است.
صنعت در خدمت هنر
استعمال شیشه در رم بسیار متداول بود و رومیان حتی هنر تراش دادن شیشه و زینت دادن و حکاکی آن را نیز به خوبی می دانستند. با وجود آنکه طی قرون وسطی به دفعات بی شمار اوضاع زیر و رو شد ولی حیثیت این فن همواره محفوظ ماند. کارگاه های شیشه ریزی در مناطقی که چوب فراوان داشتند و در مجاورت صومعه ها یا شهرها برپا می شد. مابین سالهای 1207 و 1497 در فرانسه بیست و پنج کارگاه شیشه ریزی وجود داشت که از جمله ی آنها اولین کارخانه ی تهیه ی بطری در فرانسه است که در کیکن گرونی Quiquengrogne (در ایالت ان Aisne) واقع می باشد (تأسیس در سال 1290). از سال 1373 در نورمبرگ Nuremberg یک صنف شیشه گر وجود داشت و این صنعت از جمله ی معدودی صنایع بود که نجیب زادگان حق داشتند در آن فعالیت کنند. در واقع شیشه ی این اوقات بسیار خشن و خیلی کم حاکی ماوراء بود ولی این عدم شفافیت مانع از آن نگردید که انقلابی در منازل ایجاد شود.به جای پارچه های روغن آلود که سابقاً در پنجره ها قرار می دادند اکنون می توانستند شیشه را به کار برند و اولین بار بود که آدمی از پس آن جهان را به روشنی می دید.
واقعاً هم جهان را به روشنی می دیدند زیرا از همین اوقات نوعی عینک درشت اختراع شد که آن را بزیکل Besicles می نامیدند و موجب علاج چشمان مردم نزدیک بین شد. می توان بدون تردید این اختراع را به حدود سال 1280 منسوب کرد زیرا در مجموعه ی قوانین محلی جمهوری ونیز که متعلق به سال 1284 است در مواردی از سازندگان عینک گفتگو کرده اند.
گذشته از اینها انتشار شیشه موجب آن شد که نه تنها با چشمان خود جهان را روشن به بینند بلکه باعث روشن بینی فکری نیز گردید. در واقع از این موضوع اختراع دوربین های نجومی و میکروسکوپ نتیجه شد که مبداء عزیمت تمام روشهای تجربی و شرط لازم برای ایجاد علم می باشد: به راستی می توان گفت که تمام فکر علمی جدید از آن خارج گردید.
اما هنگامی که در مورانو Murano نزدیک شهر ونیز کارخانه های شیشه سازی که بعدها مشهورترین از نوع خود در جهان گردیدند بساط گستردند هنوز روژه بیکون Roger Bacon از مادر متولد نشده بود. از قرن سیزدهم تا قرن هیجدهم از این کارخانه ها آثار معجزه آسایی خارج شد که از لحاظ شفافیت بلورها، لطف اشکال، درخشش رنگ ها و تنوع انوار قوس و قزحی خود در جهان رقیب و مانند ندارند. استادان شیشه ساز ونیزی اسرار ساختمان مصنوعات خود را هرگز بروز نمی دادند لیکن چون آنان با کارگران خود آن قدر بدرفتاری می کردند که این بیچارگان همواره گرفتار فقر و بدبختی مطلق بودند مکرر اتفاق افتاد که کارگر در نتیجه ی تحریک دیگران تطمیع شد و کارخانه را ترک کرد و در جای دیگری دستگاه شیشه سازی «ونیزی» ایجاد کرد. این کار مخصوصاً از قرن پانزدهم به بعد بکرات انجام گرفت و بالمآل موجب انحطاط جمهوری گردید.
شیشه سازی و مخصوصاً شیشه سازی فرانسوی مبداء هنر دیگری گردید که از مشخصات قرون وسطی می باشد و می توانیم حتی امروز بعضی از ابداعات آنان را در کلیساهای بزرگ خودمان که به سبک گوتیک (12) ساخته شده اند. تحسین کنیم: این هنر عبارت از ساختن شیشه بندی کلیساهاست از قرون دوازدهم این هنر در غایت شکفتگی بود و راهب آلمانی تئوفیل Theophile (قرن یازدهم) یک دوره کتاب کامل درباره ی این فن تألیف کرده بود. هر یک از شیشه های مصور کلیسا تشکیل شده است از مجموعه ای از شیشه های کوچک رنگین که شبکه ای از سرب مجموعه ی آنها را محفوظ نگاه می دارد. ترکیب شیشه و روش تهیه ی مواد رنگین را با نهایت دقت مخفی نگاه می داشتند. فی المثل رنگ آبی را با اکسید کبالت می ساختند و سبز تیره از بی اکسید مس و انواع رنگ قرمز از بی اکسید منگنز درست می شدند. کوچک ترین تغییر رنگ ساختن قطعه شیشه ی مجزایی را ایجاب می کرد و بنابراین می بایست در شبکه ی سرب نیز خط حد فاصل جدیدی درست کنند. (13)
در اینکه استادان و هنرمندان این فن تا چه اندازه به تکامل کار خود نائل آمده بودند و با چه استادی و مهارتی خطوط رنگین نورانی را در مجموعه های بزرگی که ساخته اند با هم ترکیب می کردند، بهترین شاهد و فصیح ترین معرف همانا شیشه بندی های کلیسای نوتردام Notre- Dame در پاریس و کلیساهای شارتر Chartres (14) و بورژ Bourges می باشد. (15)
گذشته از فنون مزبور در هر یک از هنرهای دیگر قرون وسطایی نیز با همین کوشش در جستجوی تکامل مواجه می شویم. در همه ی موارد هنرمند در پی ایجاد اثر کاملی بود که نکته ای نتوان بر آن افزود و در ایجاد بدایع صبر و حوصله ای به کار برده می شد که گاهی به راستی باور نکردنی است. بهترین شاهد بر این مدعا هنر مینیاتور سازان و تذهیب کاران و صحافان قرون وسطی است که باکی از این موضوع نداشتند که ماهها و حتی سالها وقت خود را صرف تزیین و تجلید کتاب واحدی کنند.
یادآوری می کنیم که نقاشی روغنی که مردانی از قبیل وان ایک (16) Van Eyck (1402) از پیشوایان آن بودند و گراورسازی روی چوب که قدیم ترین نمونه ی اروپایی آن به نام «چوب پروتا Protat» متعلق به سال 1370 در سال 1898 در ناحیه ی سون ولو آر Saone- et -Loire کشف شد همه از آثار همین دوره از قرون وسطی می باشند.
در همه ی این زمینه ها که صنعت راهنما و کمک هنر گردید سهمی که از مشرق زمین به ما رسید اصلی و اساسی است. فی المثل در زمینه ی ساختمان ظروف و فخاری اهل مغرب فقط خاک رس معمولی را می شناختند و آن را در حرارت 1200 درجه می پختند به طوری که سطح رویی آن شیشه ای می شد و یا در حرارت کمتری می پختند به طوری که سطح خارجی آن شیشه ای نمی شد ولی این سطح را با ورقه ای از لعاب می پوشاندند تا خلل و فرج آن گرفته شود و به این طریق انواع بدل چینی را به دست می آوردند.
اما در دست فخاران و چینی سازان اسپانیولی قرن سیزدهم و سپس با پیدایش مجسمه ساز فلورانسی لوکادلاروییا Luce della Robbia در 1443 صنعت چینی سازی به درجه ای از ترقی رسید که ظروف زیبایی با رنگهای طلایی و یا لعاب مینایی به وجود می آوردند و این فن به خصوص در دوران تجدد هنری به نهایت تکامل رسید.
اما در کشور چین به طوری که نقل می می کنند خاک چینی از بیست و پنج قرن قبل از میلاد مسیح به کار می رفت. این خاک چون در حرارت 1400 درجه پخته می شد مجموعه ی آن شیشه ای می گردید و جسم شفاف و غیر متخلخلی به دست می آمد که همان چینی است از ابتدای قرن دهم به بعد هنرمندان فخارچینی شاهکارهایی به وجود آوردند که پرتقالیان و سپس هلندیان از قرن پانزدهم به بعد آن را به اروپائیان شناساندند و تجارت آن معمول گشت.
پیدایش و انتشار لاک را در اروپا نیز مدیون کشور چین می باشیم و بعضی از انواع آن که در مغولستان جنوبی و در کره پیدا شدند متعلق به دوره ی سلاطین هان می باشند. (از 206 سال قبل از میلاد مسیح). هزار سال بعد از آن تاریخ در زمان سلطنت پادشاهان سونگ Song هنرمندان چینی لاک نقره ای و طلایی درست می کردند و بسیاری از آنها را با نشاندن صدف در آن زینت می دادند.
اما لاک و صدف (در انتظار اقتباس صنعت چاپ از ایشان) تنها چیزهایی نبودند که کشور آسمانی چین از برکات خویش نصیب اهل مغرب زمین کرده باشد. از ابتدای دوران مسیحیت این کشور ابریشم را تقدیم جهانیان کرد که تجارت آن با مقیاس بسیار بزرگی به وسیله ی اعراب در تمام جهان معمول گردید.
دیگر از جمله ی صنایع «لوکس» که مشرق زمین همچون هدیه ای تقدیم به مغرب کرد باید صنعت تهیه ی فرش را نام برد. بافتن فرش اول بار به وسیله ی چادرنشینان آسیای مرکزی معمول شد و سپس آنان اسرار هنر خود را به ایرانیان سپردند حد اعتلای این صنعت در زمان استیلای عرب بود که فرشهای ذیقیمت را وارد در اسپانیا کردند و از آنجا در اروپا رواج یافت.
پی نوشت ها :
1- سن لویی یا لویی نهم (1270-1214) پادشاه فرانسه است که قدس و تقوای وی در تمام مدت زندگی و هم از این لحاظ که اولین دستگاههای واقعی قضاوت را در این مملکت تشکیل داد و آخرین جنگهای صلیبی را انجام داد احترام عموم مردم را به سوی او جلب کرد و لقب مقدس به وی دادند. (یادداشت مترجم)
2- سن توماس داکن عالم علوم الهی مذهب کاتولیک است (1274-1225) که برای اول بار کتب ارسطو و بطلمیوس را با مذهب مسیح تطبیق داد و فلسفه ی مذهبی او رسماً از طرف کلیسای کاتولیک پذیرفته شد و از این لحاظ بزرگترین نقش ممکن را در جلوگیری از توسعه ی علوم در قرون وسطی انجام داد و تمام دوران قرون وسطایی تحت تأثیر فلسفه ی او قرار گرفت. (یادداشت مترجم)
3- روژه بیکون (1294-1214) راهب انگلیسی از فرقه ی فرانسیسکن Franciscain از بزرگترین دانشمندان قرون وسطایی است که به شدت بر علیه فلسفه ی آن عهد قیام کرد. گاهی به غلط اختراع عینک را به او نسبت می دهند. (یادداشت مترجم)
4- گییوم دوکام (1347-1270) فیلسوف انگلیسی از فرقه ی فرانسیسکن و یکی از افتخارات فلسفه ی اسکولاستیک قرون وسطایی است وی از پیشوایان فلسفه ی نومی نالیسم بود که اختلاف انواع را فقط در اختلاف نام آنها می دانست و نیز از پیشقدمان مکتب تجربی است.
5- مقصود از اسکولاستیک عبارت از مجموعه ی تعلیمات نظری قرون وسطایی است که در مکاتب و دانشگاهها داده می شد و بر کتاب مقدس و فلسفه ی ارسطو و هیئت بطلیموس و طب جالینوس متکی بود، این تعلیمات هرگونه روش تجربه و مشاهده را نهی می کرد و حل هر گونه مسئله ای به وسیله ی مباحثه انجام می گرفت. تجارب گالیله و فلسفه ی دکارت اول بار شکست در بنیان اسکولاستیک پدید آورد. (یادداشت مترجم)
6- آلبیژوآ فرقه ی مذهبی بود که در قرون دوازدهم میلادی در جنوب فرانسه در حدود آلییی Alibi رواج یافت و به همین دلیل به این نام معروف شد و پاپ اینوسان سوم Innocent (1209) بر علیه آنها فرمان جهاد داد این فرمان جهاد منشاء یک سلسله جنگهای شدید شد که مدت 20 سال دوام داشت و به اضمحلال این فرقه منجر گردید. (یادداشت مترجم)
7- دیوان تفتیش عقاید lnquisition عبارت از محکمه ای بود که مابین قرن دوازدهم و شانزدهم میلادی در برخی از ممالک اروپایی وجود داشت و هدف آن جستجوی ملحدین و مجازات آنان بود. این محکمه که اول بار در حدود شهر ونیز در ایتالیا برای جلوگیری از کفار تشکیل شد در زمان پیدایش فرقه ی آلبیژوآ به فرمان پاپ و تحت نظر عده ای از کشیشان دومی نیکن در فرانسه نیز تشکیل شد و سپس به تدریج در تمام ممالک مسیحی برقرار گردید و گذشته از ملحدین، ساحران و بسیاری از کیمیاگران را نیز مجازات می کرد. عمل این محکمه از قرن سیزدهم میلادی مخصوصاً در اسپانیا و ایتالیا به منتهی درجه رسید و غالب رؤسای آن خورده حسابهای سیاسی را هم به این وسیله تصفیه می کردند و هزاران نفر از روشن فکران و آزادیخواهان و دانشمندان را در آتش سوزاندند و یا شکنجه و کور کردند. از قرن هفدهم نفوذ این دیوان رو به ضعف گذاشت اما انحلال قطعی آن به دست ناپلئون در سال 1808 انجام گرفت. (یادداشت مترجم)
8- فلاندر عبارت از تمام ناحیه ی ساحلی قاره ی اروپا می باشد که در کناره دریای شمال واقع است و قسمتی از آن متعلق به فرانسه و قسمت دیگر متعلق به بلژیک است از قرن نهم تا هفدهم این ناحیه کنت نشین نیمه مستقلی بود که با کشور فرانسه ارتباط داشت. (یادداشت مترجم)
9- پی یر لرمیت ( 1115-1050) راهبی از اهل پیکاردی بود که عده ی بسیاری از زائرین مسیحی را که عازم زیارت قبر مسیح بودند وارد در اولین جنگ صلیبی کرد، غالب این زائرین در بین راه تلف شدند و عده ی معدودی به فلسطین رسیدند. (یادداشت مترجم)
10- شهر بولونی در ایتالیای شمالی و نزدیکی فلورانس واقع است و یکی از مراکز تجارتی مهم آن کشور است. (یادداشت مترجم)
11- اسپیر با اشپایر شهر کوچکی است در آلمان در کنار رودخانه ی رن. (یادداشت مترجم)
12- گاتها قومی از نژاد ژرمن بودند که به دو دسته ی اوستروگات یا گاتهای شرقی و وزی گات یا گاتهای غربی تقسیم می شدند. خط وهنر و زبان و هر چیز دیگری را که با این قوم بستگی داشته باشد به صفت گوتیک مشخص می سازند. هنر گوتیک از قرن دوازدهم تا زمان تجدد ادبی و هنری در اروپا رواج بسیار داشت و از لحاظ ظرافت و تعادل ابداعات خود بر هنر رومی ترجیح دارد وجه اختلاف اصلی آن با سبکهای قدیم در ساختن کلیساها بود که هنر شیشه بندی مصور را جانشین نقاشی بر دیوار کردند. (یادداشت مترجم)
13- برای بریدن شیشه الماس به کار نمی بردند بلکه از آهن ملتهب استفاده می کردند.
14- شهر شارتر از شهرهای کوچک مرکز فرانسه و در 95 کیلومتری پاریس واقع است کلیسای آن که در قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی ساخته شد چه از لحاظ عظمت و چه از نظر سبک معماری و مخصوصاً به واسطه ی ظرافت و زیبایی خارق العاده ی شیشه بندی های مصور آن از مهمترین کلیساهای اروپایی است. (یادداشت مترجم)
15- شهر کوچک بورژ که در مراکز فرانسه و 250 کیلومتری پاریس واقع است از مراکز قدیم سیاسی و مذهبی این مملکت بوده است. کلیسای بزرگ آن که به سبک گوتیک است به واسطه ی ظرافت شیشه بندیهای مصور آن مشهور است. (یادداشت مترجم)
16- وان ایک (1441-1390) نقاش فلامان و پیشوای نقاشان فلامان قرن پانزدهم می باشد و به حق و واقع او را به وجود آورنده ی هنر فلامان نامیده اند وان ایک در عین حال به امور سیاسی نیز اشتغال داشت و مدتی در پرتقال و اسپانیا به مأموریتهای سیاسی رفت. (یادداشت مترجم)