پیدایش توپخانه

بارها قرضی را که مدنیت مغرب زمین مرهون کشور چین، یعنی مادر بسیاری از اختراعات اساسی می باشد گوشزد کرده ایم. باروت توپ که استعمال آن در اروپا طی قرن سیزدهم میلادی معمول شد بار دیگر میزان این دین را بالا می
شنبه، 9 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیدایش توپخانه
 پیدایش توپخانه

نویسنده: پی یر روسو
مترجم: حسن صفاری



 

بارها قرضی را که مدنیت مغرب زمین مرهون کشور چین، یعنی مادر بسیاری از اختراعات اساسی می باشد گوشزد کرده ایم. باروت توپ که استعمال آن در اروپا طی قرن سیزدهم میلادی معمول شد بار دیگر میزان این دین را بالا می برد. با این حال این نکته را متذکر شویم که مردم چین که صاحب این همه اکتشافات و اختراعات بدیع بودند و نبوغ خلاق داشتند نمی توانستند از این ابدعات خود بهره بردارند و حال آنکه اروپائیان حداکثر سود را از آن بردند. شاید بمون کمک اروپائیان هنر اشیای لاکی و ابریشم سازی و فنون ساختن باروت توپ و چاپ که همه از ابداعات چینی هستند تا قرن بیستم به همان حال باقی می ماند!
در واقع بر سرزمین امپراتوری چین جوانه ای ایجاد می شد و حال آنکه این جوانه فقط در اروپا تبدیل به درختی می گردید و میوه ای می داد زیرا اگر به خصوص استعمال باروت توپ را از قرن دوازدهم در کشور چین می دانسته اند و حال آنکه ممالکی که امروزه متمدن نامیده می شوند فقط نوعی تیر آتشی به نام آتش گره ژوآ (1) Feu Gregeois را می شناختند در عوض در همین ممالک متمدن بود که توانستند همه ی موارد استعمال آن را معین کنند.
آتش گره ژوآ نوعی اسلحه برای ایجاد حریق بود که از دوران عتیق در جنگها به کار می رفت. آشوریان و ایرانیان قدیم برای آتش انداختن به مواضع دشمن تیرهایی آغشته به نفت سیاه به طرف آنها پرتاب می کردند. یونانیان طی جنگ پلاته (2) Platee از قیر مشتعل استفاده کرده و رومیان نیز سلاح های آتش اندازی به کار می بردند که از مواد نفتی درست می شد.
با این حال همه ی ترقیات مهمی که نصیب این سلاح گردید مرهون اهالی بیزانس است زیرا این مردم نه فقط صاحب همه ی سنن مربوط به ساختمان این سلاح بودند و مبادی آن را در اختیار داشتند بلکه منابع نفت را نیز صاحب بودند. آتش یونانی که آنان به کار می بردند ترکیبی داشت که با نهایت دقت مخفی نگاه داشته می شد و نفت و متشقات آن و شوره و گوگرد و آهک زنده از اجزای مهم آن بوده اند. این تیرها گاه به صورت مایع مشتعل پرتاب می شد و گاهی نیز آن را در ظرفی قرار می دادند و مانند خمپاره های امروزی با دست پرتاب می کردند. در بسیاری موارد این خمپاره ها محتوی مخلوط جامدی بود که از مردم چین اقتباس کرده بودند و شامل شوره و گوگرد و زغال چوب بوده است.
آتش یونانی مدتها منحصراً در اختیار مردم بیزانس بود و از این لحاظ مردم مزبور شکست ناپذیر شده بودند اما کم کم اسرار آن به خارج نفوذ کرد و به گوش اعراب و ترکان رسید. طی جنگهای صلیبی جنگجویان اروپایی از تأثیر مخوف آن به خوبی آگاه شدند و چون به هیچ وجه منابع نفت در اختیار نداشتند نمی توانستند درصدد تلافی برآیند به طوری که توجه آنها بیشتر به سوی خمپاره ها معطوف شد که شامل مخلوط جامدی بود که تهیه ی آن آسان تر می نمود.
این مخلوط جامد همان است که امروزه باروت توپ می نامیم و بعد از طی راه های فراوان به این ترتیب به دست اهالی مغرب زمین رسید و از قرن سیزدهم میلادی مورد استعمال اساسی آن به وسیله ی قوم اخیر معین شد: وقتی که مقداری از آنها را در انتهای لوله ای از آهن قرار می دادند و آتش می زدند می توانستند به وسیله ی آن قطعات سنگ یا فلز را به مسافات دور پرتاب کنند. اما چند سالی طول نکشید که توانستند قطر و ضخامت لوله را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش دهند و به این وسیله قدیم ترین انواع توپ به وجود آمد که آن را بمبارد Bombarde می نامیدند و آن از لوله ای تشکیل یافته بود که بر تکیه گاهی قرار داشت. می گویند که سه دستگاه از این آلت در جنگ کره سی (3) به کار رفت (سال 1346) اما وحشتی که در دشمن ایجاد کرد خیلی بیش از زحمتی بود که به ایشان داد.
با وجود آنکه قدرت تحرک سلاح جدید و دقت آن بسیار کم و خرج آن بسیار زیاد بود مردانی پیدا شدند که اعتقاد بسیار به آن داشتند و مشهورترین ایشان عبارتست از پی یر بسونو Pierre Bessonneau رئیس کل توپخانه ی شارل هفتم پادشاه فرانسه و جانشین اوگاسپاربورو Gaspard Bureau. در نتیجه ی مساعی این اشخاص بومبارد صابح قنداق و چرخ و محور تحرک لوله گردید که تغییر زاویه ی تیر را ممکن می ساخت از آن پس لوله را از مفرغ ساختند و می توانستند به وسیله ی آن گلوله هایی را که وزنشان تا 200 لیوور (4) می رسید پرتاب کنند.
یک قرن بعد از جنگ کره سی توپخانه ی فرانسوی بهترین توپخانه ی دنیا بود. برد گلوله ی توپ به 2000 قدم می رسید یعنی ده بار بیش از برد تیر و کمان بود و به کمک آن می توانستند هم گلوله های وزین و هم مجموعه ای از قطعات کوچک فلز را به سوی دشمن پرتاب کنند به طوری که به وسیله ی این اسلحه هم صفوف قشون و مردان و زنانی را که در پی قشون می آمدند و هم دیوار شهرهای مستحکم را از هم می پاشیدند برای آنکه تصوری از ابعاد و وزن این توپها داشته باشیم کافیست بدانیم که در سال 1404 توانستند در کشور اطریش توپی بریزند که طول آن سه متر و نیم و وزن آن بیش از 4500 کیلوگرم بود. (5)
اگر وجهه ی همت فرماندهان توپخانه آن است که قدرت را با قابلیت تحرک یکجا گرد آورند باید بگوییم که آلات مزبور به هیج وجه این منظور را تأمین نمی کرد و بنابراین درصدد برآمدند که سلاحهایی ایجاد کنند که بیشتر قابلیت استفاده داشته باشند و قبل از همه به فکر اسلحه ی دستی افتادند. به این طریق از بمبارد و ظریف ترین همه ی فرزندان آن «زنبورک» Couleuvrine یک سلسله اخلاقی به وجود آمد که عبارت از انواع و اقسام تفنگ های فتیله ای قدیمی می باشند و در قرن شانزدهم موجب پیدایش نوعی تفنگ شد که آن را موسکه Mousquets می نامیدند.

پیشرفت فلزکاری

اگر تصور کنیم که اختراع و انتشار سلاحهای آتشی فقط در توسعه ی فن جنگ مؤثر واقع شد دچار اشتباه شده ایم. در واقع برای ساختمان توپ و تفنگ فتیله ای و انواع گلوله های بزرگ و کوچک توپ و تفنگ احتیاج به فلز داشتند و بنابراین تقاضا برای انواع فلز افزایش می یافت و برای ریختن توپهای بزرگ مجبور بودند روش هایی کاملتر از دستورهای قدیمی که صنعتگران کوچک برای ریخته گری به کار می برده اند ابداع کنند. خلاصه ی مطلب این که شلیک سلاحهای آتشی در میدانهای جنگ موجب ترقی فن فلزکاری گردید.
اگر بخواهیم به تصور در آوریم که وسعت تقاضا برای انواع فلز دارای چه اهمیتی بوده است باید در نظر گیریم که تا آن زمان همه چیز را از چوب می ساختند. برای ساختن خانه و برای تهیه ی کشتی چوب به کار می رفت. انواع قرقره و جراثقال (که اولین نوع آن در سال 1330 در لونبورگ Lunebourg واقع در پروس ساخته شد) و لوله های آب و چرخهای نساجی و همه ی لوازم ساختمان و زراعت و تلمبه ها و چرخ و دنده های آسیای آبی یا بادی و غیره را فقط از چوب درست می کردند. فلزات فقط موارد استعمال کوچکی داشته اند: قسمتهای برنده ی ابزار کار و اسلحه های و زره و نرده ها و قفل ها را از فلز درست می کردند.
برای تهیه ی فلز بعضی روشهای قدیمی و مقدماتی را که از قدما بارث رسیده بود به کار می برده اند از این قرار: چون مواد معدنی آهن در طبیعت عموماً به صورت اکسیدا وجود دارند بنابراین لازم می آمد که به کمک کربن آن را تصفیه کنند. به این منظور زغال چوب به کار می بردند که غالباً در جنگلهای مجاور به سهولت تهیه می شد و به این تدبیر در انتهای کوره توده ای از آهن یا فولاد گرد می آمد. آنگاه می بایست این توده را به شدت بکوبند تا بتوانند حداکثر مقدار فلز سوخته یا کف فلز را که همراه آن جمع می شد خارج سازند. کوبیدن فلز عموماً به وسیله ی چکش بزرگ یا پتکی به عمل می آمد که خود آن با کمک نیروی آب متحرک بود.
اکنون صحبت از فولاد به میان آوردیم. در واقع از زمانهای بسیار قدیم می دانستند که اگر مقدار ناچیزی زغال بر آهن بیفزایند فلزی به نام فولاد به دست می آید که سخت تر و دارای قابلیت و مقاومت بیشتری است. به احتمال قوی باید مالکیت این اختراع را به مردم هند نسبت داد زیرا اگر ستون فلزی را که در فصل گذشته از آن صحبت شد به خاطر آوریم معلوم خواهد شد که فلزکاری در نزد آنان تا چه پایه ترقی کرده بود. مراکز اصلی فلز کاری در کشور هند عبارت بود از میسور و حیدرآباد. روش هندیان این بود که مواد معدنی آهن را با چوب مخلوط می کردند و این مخلوط را در بوته ای از خاک رس قرار می دادند و مجموعه ی آنها را در کوره می گذاشتند. فولادی را که با این روش به دست می آمد از نو گرم می کردند و در روغن کرچک آب می دادند. به این تدبیر فولاد موج دار مخصوصی به دست می آمد که شایستگی شهرتی را که دارا بود داشت.
این فولاد هندی به خارج صادر می شد و ایرانیان آن را در همه جا شایع کردند و این همانست که اروپائیان به نام فولاد دمشق می شناختند. کارگاههای شهر دمشق همچون کارگاههای بغداد و اصفهان از این فولاد شمشیرهای آبدار خارق العاده ای را ساختند که در همه جا شهرت یافت و پیروزی مسلمانان را در جهان تأمین کرد. آنگاه فن جدید فلزکاری در اروپا رواج یافت و فولاد های معروف زولینگن Solingen و پاسو Passau و سویل (اعراب آن را اشپیلیه می نامیدند) Seville و تولد Tolede (یا طلیطله به اصطلاح اعراب) به وجود آمد.
در کشور فرانسه سن برونو (6) Saint Bruno باعث پیشرفت فن فلزکاری گردید زیرا در سال 1084 میلادی به رهبانانی که زیر دست او بودند دستور داد که کوره های کوچک ریخته گری را که در ناحیه ی دوفینه (7) واقع بود اصلاح و مرمت نمایند.
پیشرفت شایسته ای که در بهره برداری از نیروی آب به عمل می آمد. بیش از پیش در ترقی مداوم تهیه ی آهن مؤثر واقع شد. این نیرو نه فقط چکش های بزرگ و پتکها را به حرکت در می آورد بلکه دستگاه های دمیدن را اعم از آنها که متعلق به کوره یا به ریخته گری بود به کار وا می داشت و به این وسیله حرارتهای بزرگتری به دست می آمد که عمل جذب ذغال را تشدید می کرد...
... و این تشدید تا آنجا ادامه یافت که روزی از کوره نه آهن و نه فولاد بلکه چدن خارج شد. برای اولین بار چدن در قرن سیزدهم میلادی در زیگن Siegen از شهرهای ناحیه ی روهر Ruhr تهیه شد.
این حادثه اهمیت اساسی در تاریخ فلزکاری دارد، زیرا به وسیله ی فلز جدید ممکن بود که قطعات فلزی را به وسیله ی قالب گیری به دست آورند و حال آنکه تا این زمان این قطعات را به وسیله ی کوبیدن فلز در کوره تهیه می کردند.
آنگاه فلزکاران به بنا نهادن کوره ها پرداختند: این کوره ها که در ابتدا به وسیله ی دم کار می کردند و سه متر ارتفاع داشتند در آخر قرن طولشان به 5 متر رسید و کم کم تبدیل به «کوره ی مرتفع» گردید که می توانست 750 کیلوگرم چدن در هر روز تولید کند. این ترقی کیفی و کمی نه تنها موجب رواج فوق العاده ی اسباب و ابزار معمولی گردید بلکه موجب ایجاد سلسله ای از ادوات و ماشین های جدید گردید و از مجاری آب گرفته تا اولین نمونه از لباس غواصی (سال 1405) به وسیله ی فلز ساخته شد.

پی نوشت ها :

1- طبق لغت نامه ی لیتره Littre اقوام یونانی که امروزه اروپائیان آنان را grecs می نامند در گذشته gregeois نامیده می شدند از این لحاظ ممکن است تیرهای آتشی مزبور را آتش یونانی ترجمه کرد. طبق همین لغت نامه (که بزرگترین کتاب لغت فرانسوی است) علت این تسمیه آن است که این سلاح در قرن هفتم میلادی به وسیله ی کالی نیک مهندس یونانی در سوریه اختراع گردید، این تیرها را به خصوص برای آتش زدن کشتیهای دشمن به کار می بردند. (یادداشت مترجم)
2- پلاته یکی از شهرهای ناحیه ی بوئسی Boetie در یونان است ناحیه ی بوئسی در یونان قدیم استقلال داشت و گاه با مردم آتن و گاه با اسپارتها و زمانی با ایرانیان متحد می شد. جنگ پلاته جنگی است که در 479 قبل از میلاد مسیح مابین ایرانیان و یونانیان روی داد. (یادداشت مترجم)
3- کره سی شهر کوچکی است واقع در ایالت سوم Somme در فرانسه و طی جنگی در این شهر فیلیپ دووالوآ پادشاه فرانسه از ادوارد سوم پادشاه انگلستان شکست خورد. (یادداشت مترجم)
4- لیوریک واحد قدیمی وزن در اروپاست که میزان آن بر حسب نواحی مختلف بود. امروزه گاهی 500 گرم را یک لیوور می نامند. (یادداشت مترجم)
5- رجوع شود به کتاب «صنعت و مدنیت» تألیف لویس دوممفورد L. Mumford مؤسسه انتشارات Seuil در پاریس سال 1950.
6- سن برونو که نباید او را با سن برونوی دیگری که در نزد پیروان مذهب اورتدکس مشهور است اشتباه کرد از زهاد مذهب کاتولیک و واضع فرقه ی شارترو Chartreux می باشد (1035 تا 1101 میلادی). (یادداشت مترجم)
7- ناحیه ی Dauphine در جنوب شرقی کشور فرانسه واقع و مرکز آن شهر زیبای گرنوبل Grenoble است. (یادداشت مترجم)

منبع: روسو، پی یر، تاریخ صنایع و اختراعات، حسن صفاری، تهران: امیر کبیر، چاپ هشتم، 1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط