عوامل نفرت از یهود (8)
کارل مارکس بنیان گذار مکتب مارکسیسم که خود در اصل یک یهودی بوده است، در کتاب مختصر خویش، با عنوان درباره ی مسئله ی یهود(1) می گوید:پول، خداوند رَشک ورز اسرائیل است که هیچ خدای دیگری تاب مقاومت در برابر آن را ندارد...
خداوند واقعی یهودیان، اسکناس است. خدای او چیزی نیست جز پنداری از اسکناس... ملّیت خیالی یهودیان، همان ملّیت تاجر، ملّیت انسان پول پرست، در کل است.
این خوی پول پرستی، موجب شده است که یهودیان، همه چیز را از منظر منافع مادّی بنگرند و در به دست آوردن مال و ثروت، هیچ گونه حدّ و مرزی را معتبر نشناسند.
فعّالیت های این طایفه در عرصه ی فحشا و ارائه ی لذّت های بی قید و شرط، با توجّه به وجود تقاضای روز افزون در فضای مستعد و ضدّ ارزش جوامع غربی، یکی از گسترده ترین و سود آورترین حوزه های تجاری یهود به شمار می رود.
تجارت در این عرصه، طبیعی است که با پدیده ی برده داری بی ارتباط نیست. در گذشته که ثروتمندان، برای انباشتن ثروت بیش تر به برده داری و برده فروشی می پرداخته اند، معمولاً از اجاره دادن کالای انسانی خویش، یعنی زنان و کودکان برده، به منظور اجابت اغراض جنسی مشتریان، روی نمی گردانده اند.
«مورّخ یهودی، ادوارد بریستو (Bristow.E) در کتاب روسپیگری و استثمار، از شبکه ی جهانی فحشا نام می برد و آشکارا نقش یهودیان را در این تشکیلات مورد تأکید قرار می دهد».(2)
آمارهای صادره از سوی دولت روسیه حاکی است که در سال 1889/م، 389 باب مرکز فحشا در این کشور وجود داشته است که دویست مورد آن را یهودیان اداره می کردند. 22% از دختران و زنانی که در این مرکز اقدام به خودفروشی می کردند، یهودی بودند.
از سوی دیگر، تاجران یهودی بندر «اودیسا» واقع در ساحل دریای سیاه، اقدام به فروش دختران و زنان کرده و این تجارت را در انحصار خود داشتند. آنان بنا به سفارشات واصله نیز کالاهای خود را به خانه های مورد نظر می فرستادند!
در منطقه های فقیر نشین لهستان، یهودیانی که در سوداگری عفّت و شرف به فعّالیت می پرداختند، چنان فزونی یافتند که مصلحان اجتماعی، صدای اعتراض سر دادند و پرچم مخالفت برافراشتند.
در سال 1911/م، خانم برثابپنهایم، رئیس «سازمان زنان یهودی» طی آماری اعلام کرد: 30% از زنان فاحشه ی گالیسیا در لهستان یهودی اند؛ امّا نسبت دلّالان یهودی این پدیده ی زشت، بسیار بیشتر است.
در سال 1909/م، اداره ی مهاجرت نیویورک با انتشار آماری اعلام کرد که طی چهار ماه گذشته، تعداد دو هزار روسپی خلاف کار تسلیم مقامات قضایی شده اند که سه چهارم آنان، زنان یهودی اند.(3)
دیوید دیوک، نماینده ی اسبق کنگره ی آمریکا می نویسد:
یهودیان، نه تنها در گذشته، بلکه هم اینک در عرصه ای بس گسترده تر از پیش، در تجارت فحشا به فعّالیت می پردازند.
وی می افزاید: روزنامه ی تایمز پیکایون (در شهر نیواورلئان) طی مقاله ای در شماره مورّخ یازدهم ژانویه 1998/م، با عنوان «فریب زنان اسلاو(4) از سوی برده فروشان» به قلم میشل سپکتور (Spector.M)، با تکیه بر اسناد و مدارک، از اقدامات گسترده برده فروشان یهود در این روزگار، پرده برداشته است.
مقاله، با گزارشی از سرگذشت اسف بار یک دختر زیبای اوکراینی آغاز می شود.
این دختر بور که 21 بهار را پشت سر گذارده است، می گوید: در یک روزنامه ی محلی در شهر خود، اطلاعیه ای خواندم که در آن از فرصت های شغلی فوق العاده برای دختران، در خارج از کشور خبر داده بود. من این امر را یک فرصت استثنایی برای نجات خویش از فقر و تنگ دستی انگاشتم و احساس کردم که از این راه می توانم به دنیای خوش بختی راه یابم.
... امّا طی یکی دو هفته پس از ورود به اسرائیل، همه چیز برایم روشن شد و دریافتم که مرا به عنوان یک کنیز به روسپی خانه ای فروخته اند.
رئیسه مرکز روسپیان در مقابل چشمانم گذرنامه ام را پاره کرده، گفت: «صاحب تو منم و تو مال منی، باید این جا کار کنی تا مخارجت را درآوری. پس در فکر فرار نباش؛ زیرا هیچ گذرنامه ای نداری و زبان عبری هم نمی دانی. در صورت فرار، تو را دست گیر و به همین جا باز می گردانند.»
دیوک اضافه می کند که اسرائیل تنها مقصد انتقال زنان اروپای شرقی نیست. باندهای یهودی روسیه، در ارتباط نزدیک با باندهای سازمان یهود در سراسر جهانند و به موجب اظهارات وزیر کشور اوکراین، در دهه ی گذشته، حدود چهارصد هزار نفر زن کم تر از سی سال، فریب خورده و به خارج از اوکراین منتقل شده اند.
سپکتور، نویسنده مقاله سابق الذکر اعلام کرده است که در هر سال حدود نیم میلیون از بلوک شرق به اروپای غربی منتقل و از آن جا به سراسر جهان توزیع می شوند.
مجله ی مومنت (Moment) که حاوی فرهنگ و آرای یهودیان است، در شماره ی آوریل 1988/م، ص 44، مقاله ای با عنوان «روسپیان در سرزمین مقدس» آورده و ضمن آن از گسترش فحشا و روابط نامشروع با دختران روسی سخن گفته و می افزاید که (در اسرائیل) بخشی از مشتریان این دختران، حاخام های یهودی اند که سوار بر دو چرخه های خویش، به خانه های فساد می روند.(5)
باری، در نظر این سوداگران، اشتغال در زمینه ی تجارت کالایی به نام «لذّت جنسی»، مادام که در بردارنده ی سود کلان اقتصادی است، امری مطلوب و مجاز تلقّی می شود. گرچه با برخی از موازین سازگار نباشد. ایشان برآنند که این کالا، به سبب این که افراد جامعه بدان نیازمندند، تفاوتی با نان، لبنیات و نوشابه ندارد. آنان به دست آوردن ثروت را از راه اجابت تمایلات جنسی متقاضیان، امری طبیعی می شمارند و فاحشه گری را یک فعّالیت اقتصادی محض می شمارند و حتّی فرد روسپی را یک کارگر رفتار جنسی(6) می شناسند. از این رو، مانند دیگر بازرگانان حرفه ای می کوشند تا محصولات ویژه خود را با تبلیغات جذّاب و شیوه های محرّک و هزینه کم تر در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند.
انبوه نوارهای ویدیویی، سی دی های مبتذل، پایگاه های فراوان اینترنتی، سیل مجله ها، نشریه ها و کتاب ها، صدها و بلکه هزاران فرستنده ماهواره ای و کانال های تلویزیونی و به ویژه فیلم های سینمایی ...(7) از جمله ابزارهایی است که در این راه به کار می رود.
در فاصله ی سال های 1880-1930/م، بسیاری از سرمایه داران یهود، در زمینه فحشا به فعالیت و تجارت بین المللی پرداختند. در این دوره مناطق یهودی نشین روسیه، به ویژه شهر گالیشیا از مهمترین مراکز صدور فواحش در جهان به شمار می آمد. پس از آن شبکه فروش زنان از شرق اروپا به مناطق مرکزی و غربی این قاره و از آن جا به جنوب آفریقا، مصر، هند، سنگاپور و چین گسترش یافت.(8)
در آمریکا نیز محله ی یهودیان نیویورک، مرکز انجام این معاملات بود. انجمن «ماکس هوشستیم(9)»
نخستین مؤسّسه سازمان یافته فروش زنان در آمریکا به شمار می آمد. البته این موسسه، تنها سازمان شناخته شده در نوع خود نبود، بلکه تشکیلات دیگری به نام «انجمن خیریّه ی مستقل نیویورک(10)» در سال 1896/م از سوی گروهی از یهودیان که در امر خرید و فروش زنان فعالیت می کردند، تأسیس شده بود.(11)
مرکز اصلی فعالیت این بازرگانان، سالن های رقص ویژه ای بود که تحت پوشش نام انجمن خیریه، در محله شرقی نیویورک، با مدیریت گروهی از تاجران یهود، به کار خود ادامه می دادند. زمانی که دولت ایالات متحده، کمیته ای را برای تحقیق و تفحص درباره این انجمن ها مأمور کرد، نتایج ارائه شده، فجایع و رسوایی هایی را آشکار ساخت که شنیدن آن لرزه بر پیکر انسان می افکند.
چنان که ملاحظه می شود، ای طایفه در دست یابی به بهره های اقتصادی، اغراض، قومی و اهداف سیاسی خویش، از هیچ اقدامی دریغ نمی ورزد و در این راه هیچ مانعی و مرزی را معتبر نمی شناسد. گاه نمایش نامه ی «هیر» را ابتدا در لندن و سپس در پاریس، نیویورک، هامبورگ و استکهلم به روی صحنه آورده و بازی گران کاملاً برهنه ی آن را در برابر انبوه تماشاگران به انجام رفتارهای شنیع وامی دارد، و زمانی اشلو موبار لشتان از رهبران بزرگ این قوم و عضو حزب «مابام» طی تنها یک سال (1960/م) سه هزار دختر یهودی را تسلیم مراکز فساد می کند و مجلّه های مبتذل و بی پروای جنسی، هم چون پلی بوی و سان را در میلیون ها نسخه تیراژ روانه ی بازار شر می کند. (12)
اقدامات بی حدّ و حصر یهود در این زمینه، چنان هرزگی و بی عفتی را در غرب دامن زد که بسیاری از زنان فعال در این عرصه، به کار خود به عنوان یک منبع مشروع برای کسب درآمد نگاه می کنند.
شولم اش، نویسنده ی یهودی، در نمایش نامه «انتقام» کوشیده است تا این واقعیت تلخ را به تصویر درآورد. قهرمان نمایش نامه، در طبقه ی اول منزل خود اقدام به تأسیس یک روسپی خانه کرده و آن را اداره می کند. او می کوشد که این کار به باورها و ارزشهای اخلاقی خانواده ی یهودی اش لطمه ای وارد نسازد؛ اما ناگهان دختر او از منزل گریخته و در عشرت کده ای دیگر، تن به خودفروشی می دهد؛ ولی چون از این کار احساس ندامت کرده و به خانه خود باز می گردد، پدرش او را نمی بخشد و وی را برای ادامه ی کار به طبقه ی اول منزل خویش می فرستد!
آمار زنان هرزه ی یهود در اروپا رفته رفته چنان فزونی یافت که در اتریش، از چند هزار نفر در نیمه ی قرن نوزدهم، به 150 هزار نفر در پایان همان قرن رسید. (13)
پیش از پایان بردن این مقاله، باید اضافه کرد که رژیم اشغالگر فلسطین برای باج گیری سیاسی و تسلیم ساختن مخالفان خود، از روش های مبتذل جنسی و شیوه های ضدّ اخلاقی و پست، به فراوانی بهره می گیرد.
حوفی- که طی سال های 1974-1982/م، رئیس سازمان جاسوسی اسرائیل «موساد» بود- اعتراف کرده است: زمانی که انورسادات در سفر به اراضی اشغالی، در قدس به سر می برد، بنا به توضیح و اصرار مناخیم بگین و موشه دایان، با کارگذاردن ریزترن دستگاه های استراق سمع و دوربین های میکروسکوپی در تمام قسمت های محل اقامت وی، در هتل ملک داود، قصد فیلم برداری از رفتارها و حرکات وی، حتّی در حمام، توالت و اتاق خواب را داشته است؛ امّا به ظاهر مأموران امنیّتی مصر که سادات را در این سفر همراهی می کردند، با درایت و هوشمندی، این قضیّه را کشف و دستگاه ها را از کار انداختند.
قصد سران اسرائیل از این رفتار شنیع، دست یابی به صحنه هایی بود که بتوانند از آن بهره های لازم را ببرند.
پیش تر نیز همین برنامه را در مورد احمد سوکارنو، رئیس دولت اندونزی، در سفری که به اروپا داشت، به اجرا گذاردند و عکس های پیکر برهنه ی او را که در حمام محل اقامتش به دست آورده بودند، در ساخت یک فیلم سکسی مورد استفاده قرار داده و تلاش کردند از این راه، از سوکارنو باج گیری کنند؛ امّا سوکارنو که خود یک سیاستمدار کهنه کار و با تجربه بود، پس از آن که مقاصد صهیونیست ها را دریافت، طرح آنان را نقش بر آب کرد و با خون سردی تمام و تسلّط کامل بر اعصاب، به آنان پیام داد که نسخه های بیشتری از این فیلم را تهیّه کنند تا او بتواند به دوستانش هدیه دهد.
صهیونیست ها، همین برنامه را در مورد یاسر عرفات و سیاستمداران دیگر نیز به کار بسته اند.(14)
پی نوشت ها :
1. ترجمه مرتضی محیط، ص 48-49.
2. دیوید دیوک، الصحوة، النفوذ الیهودی فی الولایات المتحده الامریکیه، تعریبِ ابراهیم یحیی الشهابی، ص 273-274.
3. محمد جلال عنایت، القوه الیهودیه فی امریکا، ص 22-23.
4. نژاد «اسلاو» از شعبه های نژاد هند و اروپایی اند که عمدتاً در روسیه و اروپای شرقی مقیمند.
5. ر.ک: دیوید دیوک، الصحوة، النفوذ الیهودی فی الولایات المتحده الامریکیه، تعریبِ ابراهیم یحیی الشهابی، ص 274-276.
6. Sex Worker.
7. هم اینک بیش تر مدیران، تولید کنندگان و کارگردانان هالیوود، یهودی اند. از استودیو پارامونت (Paramount Studio) تا استودیو یونیورسال (Universal Studio) و ام جی ام (MGM) و والت دیزنی (Walt Disney) و استودیوهای سینمایی واقع در دیگر شهرها، نظیر بربنک (Burbank) و استودیو سیتی (Studio city) ...
تهیه و تولید فیلم های مبتذل و مخرّب از سوی فیلم سازان هالیوود، چنان افکار عمومی آمریکا را برانگیخته است که آنان ناچار به توجیه عملکرد خود شده اند. در این مورد مجلّه ریدرز دایجست (Reader's Digest) در شماره اکتبر 1995/م مقاله ای تحت عنوان «سه دروغ بزرگ هالیوود» منتشر کرد. در این مقاله آمده است که هالیوود در پاسخ به اعتراض مردم نسبت به تهیّه و پخش این گونه فیلم ها، سه دروغ بزرگ، به شرح زیر گفته است:
1- «این ها فقط یک سرگرمی است و کسی را تحت تأثیر قرار نمی دهد.»
2- «ما تنها حقیقت را منعکس می کنیم، ما را مورد سرزنش قرار ندهید، جامعه را سرزنش کنید.»
3- «ما به مردم چیزی را که می خواهند می دهیم. اگر مردم آن را دوست ندارند، همیشه می توانند تلویزیون را خاموش کنند.»
این در حالی است که بنا به نقل همان مقاله، پلیس فدرال آمریکا (F.B.I) اعلام کرده است که 81% از کسانی که مرتکب قتل شده اند، می گویند که این فیلم ها را نگاه می کرده اند، و پژوهشگرانی نظیر دکتر ویلیام مارشال گفته است 86% از متجاوزان جنسی، تحت تأثیر این فیلم ها بوده اند. (ر.ک: سید هاشم میرلوحی، آمریکا بدون نقاب، ص 119 و 113-133).
8. عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه، ص 233.
9. The max Hochstim Association.
10. The New York Independent Benevolent Association.
11. دو تن از سرمایه داران یهودی ایالات متحده، به نام مارتل انجل و ماکس هوشستیم تصمیم گرفتند که فعّالیت های خود را در عرصه تجارت فحشا، به شیوه عملکرد همتایان خود در بوئنوس آیرس در آرژانتین و سائوپولو در برزیل ساماندهی کنند. از این رو، «انجمن خیریه ی مستقل نیویورک» را با اهداف متعدّد تأسیس کردند تا اوّلاً، از این راه بتوانند به زنان فاسد و شاغل در تشکیلات خود، خدمات درمانی ارائه کنند و ثانیاً، به منظور جلوگیری از توقّف فعّالیت آنان، همواره بتوانند برای شان گواهی بهداشت و سلامت نسبت به بیماری های خاص صادر نمایند. و ثالثاً، از پوشش این انجمن بتوانند برای پرداخت رشوه های پنهانی به برخی سیاسیون، قضات و فرماندهان پلیس بهره گیرند. (ر.ک: محمد جلال عنایت، القوه الیهودیه فی امریکا، ص 24).
12. سناء عبداللطیف حسین صبری، الجیتو الیهودی، ص 113.
13. عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه، ص 232-234.
14. یحیی العریضی، اسرائیل رقص علی هضاب العجز، ص 96-98.