خاندان علم و تقوا
علامه بزرگ شیخ ابو الحسن شعرانی، از شخصیتهای برجسته دانشمندان کم نظیر اسلامی قرن چهاردهم هجری است. او بازمانده خاندانی از خاندانهای علم و دانش و تقوا و معنویت بود. و اینک یادی از نیاکان پاک او:
1. ملا فتح الله کاشانی سلسله نسب میرزا ابو الحسن شعرانی، به دانشمندی بزرگ و قرآن شناسی فرزانه یعنی علامه «ملا فتح الله کاشانی» (م 988 ق.) مفسر معروف عصر صفویه میرسد. تفسیر «منهج الصادقین» وی به زبان فارسی شهره آفاق است.
2. ابو الحسن مجتهد تهرانی جد اعلای میرزا ابو الحسن شعرانی، شیخ ابو الحسن مجتهد تهرانی (1200ـ1272 ق.) است. در تهران و سپس اصفهان به تحصیل پرداخت آن گاه عازم عراق شده و در حوزههای علمیه آن دیار نزد بزرگانی چون سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) ادامه تحصیل داد و با اجازه اجتهاد به تهران مراجعت کرد.
3. آخوند غلامحسین: پدر بزرگ میرزا ابو الحسن شعرانی، آخوند غلامحسین، یکی از علمای متقی و فاضل تهران بود.
آخوند در سال 1313 ق. در نجف اشرف به خاک سپرده شد.[1]
4. حاج شیخ محمد تهرانی: حاج شیخ محمد تهرانی، پدر میرزا ابو الحسن شعرانی عاملی متقی بود. در سال 1346 ق. از دنیا رفت.[2]
تولد و تحصیل
میرزا ابو الحسن شعرانی در سال 1320 ق. در تهران و در خانوادهای روحانی و دانش پرور، به دنیا آمد و پرورش یافت.سواد قرآنی را نزد پدر عالمش، شیخ محمد تهرانی، آموخت و در حقیقت پدرش نخستین معلم او بود. بعدها که کمی بزرگ شد وارد مدرسه مروی تهران گشته، به تحصیل پرداخت. ادبیات عرب، فارسی، منطق، فقه، اصول، فلسفه، ریاض، و ... را طی سالها آموخت.
از معروفترین اساتید او در حوزه علمیه تهران، میتوان از آیه الله حاج میرزا مهدی آشتیانی نام برد. هم چنین حکیم محقق میرزا محمود قمی از اساتید او بود که مردی زاهد و دانشمند بود.[3]
حبیب الله ذو الفنون[4] نیز استاد ریاضی میرزا ابو الحسن شعرانی در حوزه تهرانی بود.
میرزا ابو الحسن شعرانی، در دوره جوانی که حوزه علمیه قم تازه تأسیس شده بود، سفری به آن دیار کرد و در محضر اساتیدی مانند آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه) حاج شیخ عبد النبی نوری به ادامه تحصیل پرداخت.
شعرانی 26 ساله بود که پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد. این حادثه برای او بسیار سنگین بود ولی هرگز اراده او را در راه سالها کسب دانش و سیر در آفاق و انفس برای تحصیل علم و سیر و سلوک، سست نکرد.
این بود که پس از سالها تحصیل در حوزه تازه تأسیس قم، آهنگ حوزه کهن و پر خاطره نجف اشرف کرد و مدتها در آن جا موفق به بهرهگیری از محضر اساتید بزرگ شد. در بین اساتید حوزه علمیه نجف، سید ابوتراب خوانساری (متوفای 1346 ق.) بیشتر از دیگران، شعرانی را مجذوب خود کرد. سید ابوتراب خوانساری در بین علماء شخصیت بر جستهای داشت و علاوه بر فقه و معارف شیعه، با فقه اهل سنت نیز آشنا بود.[5]
بازگشت
شیخ ابو الحسن شعرانی پس از تکمیل تحصیلات علمی و سیر و سلوک عرفانی و عملی، در اوج استبداد رضا خانی، به تهران بازگشت و شروع به تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه سیر و سلوک کرد. او خود در این باره مینویسد:«چون عهد شباب به تحصیل علوم و حف اصطلاحات و رسوم بگذشت ... از هر عملی بهره بگرفتم و از خرمنی خوشه برداشتم. گاهی به مطالعه کتب ادب از عجم و عرب، و زمانی به دِراست (تدریس) اشارات (ابن سینا) و اسفارِ (ملاصدرا) و زمانی به تتبع تفاسیر و اخبار، وقتی به تفسیر و تحشیه کتب فقه و اصول و گاهی به تعمق در مسائل ریاضی و معقول تا آن عهد به سر آمد ...
سالیان دراز، شب بیدار و روز تکرار همیشه ملازم دفاتر و کراریس (همراه دفترها و جزوهها) و پیوسته موافق اخلام و قراطیس (همدم قلمها و کاغذها) ناگهان سروش غیب در گوش، این ندا داد که علم برای معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بیاخلاص نشود و این همه میسر نگردد مگر به توفیق خدا و توسل به اولیا، مشغولی تا چندها.
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
شتاب باید کرد و معاد را زادی فراهم ساخت، زود برخیز که آفتاب برآمد و کاروان رفت، تا به قیمتی باقی است و نیرو تمام از دست نشده، توسلی جوی و خدمتی تقدیم کن.»[6]
آشنایی با زبانهای متعدد
علامه شعرانی علاوه بر مهارت کافی در فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و ریاضی و عرفان و کلام و ...، با چندین زبان ـ غیر از فارسی و عربی ـ آشنا بود:
1. فرانسه: شعرانی به زبان فرانسه، کاملاً تسلط داشت و بسیاری از کتب علوم اسلامی ترجمه شده به زبان فرانسه را خود مطالعه و با متن اصلی تطبیق میکرد و صحت و سقم ترجمه را تعیین مینمود.
2. ترکی: زبان ترکی را مثل زبان مادری میدانست و میخواند و مینوشت.
3. انگلیسی: وی به زبان انگلیسی نیز به قدر متعارف و لازم آشنایی داشت.
4. عبری: شاید شگفت انگیز باشد که عالمی دینی با آن همه وسعت اطلاعات و اشتغالات در علوم مختلف، به زبان عبری هم تسلط داشته باشد! ایشان این زبان را از یک روحانی یهودی فرا گرفته بود.[7]
شاگردان فرزانه
1. آیه الله میرزا هاشم آملی (1322ـ1413 ق.)
او در شهرستان آمل متولد شد و پس از گذراندن دوره ابتدایی و مقدمات، عازم تهران شد و در نزد شهید مدرس، سید محمد تنکابنی و شعرانی ادامه تحصیل داد. در سال 1345 ق. به قم رفت و دوره عالی فقه و اصول را از آیه الله شیخ عبدالکریم حائری و آیه الله سید محمد حجت کوه کمری فرا گرفت و به درجه اجتهاد رسید. مدتی نیز در نجف در محضر میرزا حسین نایینی، آقا ضیاء عراقی و سید ابو الحسن اصفهانی ادامه تحصیل داد. او سالها در حوزه علمیه قم به تدریس فقه و اصول پرداخت و شاگردانی بزرگ و دانشمند تربیت کرد.[8]
2. آیه الله شیخ عبدالله جوادی آملی
از فقها، مفسران و فلاسفه بزرگ معاصر و از اساتید حوزه علمیه قم دارای دهها اثر علمی و فقهی و تفسیری است.[9]
3. آیه الله شیخ حسن حسن زاده آملی
حکیم الهی، فقه، ریاضیدان، ادیب، شاعر و متبحر در نجوم و هیئت، و عارف سالکِ معاصر، که در آسمان دانش و معرفت هم چون خورشید میدرخشد. ایشان سالها در تهران ازمحضر علامه شعرانی در زمینه فقه و تفسیر و ریاضی و حکمت و عرفان و ... استفاده کرده و بهرههای فراوان برده است و خاطراتی شیرین و شنیدنی از آن استاد الهی به یاد دارد.
4. استاد شیخ محمد حسن احمد فقیه یزدی
استاد شیخ محمد حسن احمدی فقیه یزدی، از شاگردان موفق علامه شعرانی و از اساتید حوزه علمیه قم است.
5. علی اکبر غفاری[10]
استاد دانشمند علی اکبر غفاری از شاگردان فرزانه علامه شعرانی است که در زمینه تصحیح، تحقیق و طبع آثار حدیثی شیعه خدمات ارزندهای انجام دادند.
6. محدث اُرمُوی (1323 ق ـ1358 ش) [11]
استاد علامه مرحوم میر جلال الدین محدث ارموی از شاگردان علامه شعرانی بود. در شهر ارومیه دیده به جهان گشود و پس از عمری تحصیل و تحقیق و تألیف و تصحیح آثار علمی و دینی گذشتگان، در سال 1358 شمسی در تهران درگذشت. او بیش از هفتاد اثر گران قدر را تصحیح یا تألیف کرده است.
یادگارهای ماندگار
آثار قلمی علامه شعرانی، بهترین وسیله شناخت وسعت و عمق علم و دانش و تفکر اوست:الف. تفسیر و علوم قرآنی: 1. حاشیه بر مجمع البیان (در ده جلد) 2. تصحیح کامل تفسیر صافی (در دو جلد) 3. حواشی و تعلیقات بر تفسیر منهج الصادقین (در ده جلد) 4. مقدمه و حواشی و تصحیح کامل تفسیر ابو الفتوح رازی (در دوازده جلد) 5. نثر طوبی، دائره المعارف اصطلاحات قرآن، از الف تا حرف صاد 6. تجوید قرآن 7. طبع و چاپ بیش از 60 نسخه قرآن در اندازههای مختلف.
ب. حدیث و روایت: 1. جمع حواشی و تحقیق و تصحیح کتاب وافی اثر مرحوم فیض کاشانی (در سه جلد) 2. تعلیقات بر شرح اصول کافی اثر ملا صالح مازندرانی، (در دوازده جلد) 3. تعلیقات بر وسائل الشیعه (از جلد 16 تا 20) 4. حاشیه بر ارشاد القلوب دیلمی 5. ترجمه و شرح دعای عرفه سید الشهداء ـ علیه السلام ـ، ضمیمه کتاب فیض الدموع 6. ترجمه و شرح مفصل صحیفه کامل سجادیه 7. تحقیق و تصحیح جامع الرواه 8. رساله در علم درایه.
ج. فقه و اصول: 1. المدخل الی عذاب المنهل، در اصول 2. شرح کفایه الاصول ـ آخوند خراسانی ـ 3. شرح تبصره علامه حلی 4. حاشیه کبیره بر قواعد 5. رساله در شرح شکوک صلاه در عروه الوثقی 6. فقه فارسی و مختصر برای تدریس در مدارس 7. مناسک حج با حواشی 9 نفر از مراجع تقلید.
د. فلسفه و کلام: 1. شرح تجرید در علم کلام 2. حاشیه بر فصل الخطاب محدث نوری 3. کتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات یهود و نصارا 4. ترجمه کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» با نقدِ لغزشهای نویسنده (جرق جرداق) 5. تعلیقاتی بر کتاب «محمد پیامبر و سیاستمدار» نوشته مونتگمری وات 6. اصطلاحات فلسفی 7. مقدمه و حواشی محققانه بر اسرار الحکم سبزواری
هـ. هیئت و نجوم: 1. شرح عمل به زیج (جدولی که از روی آن به حرکات سیارات پی میبرند) مبتنی بر هیئت جدید 2. تعلیقه و مستدرک تشریح الافلاک با اشاره به هیئت جدید 3. هیئت فلاماریون، ترجمه از زبان فرانسه 4. تقاویم (تقویمهای) شبانه روزی.
و. تاریخ: 1. ترجمه «نفس المهموم» اثر حاج شیخ عباس قمی 2. مقدمه، تصحیح و تحقیق کشف الغمه 3. مقدمه و تصحیح منتخب التواریخ 4. مقدمه کتاب وقایع السنین خاتون آبادی 5. مقدمه، تصحیح و تعلیقات بر کتاب «روضه الشهداء».
ز. فنون دیگر: 1. تصحیح کامل و مقدمه و حاشیه بر جلد اول و سوم کتاب «نفایس الفنون فی عرابس العیون» اثر محمود آملی از دانشمندان قرن هشتم.[12]
وفات
علامه میرزا ابو الحسن شعرانی در اواخر عمر دچار ضعف و بیماری قلب و ریه شد و زیر نظر پزشک بود. وقتی بیماریاش شدت یافت برای معالجه به آلمان برده شد و در بیمارستانی در شهر هامبورگ بستری گردید. اما معالجات سودی نبخشید و شاید تقدیر چنین بود! ...سرانجام این عالم عامل و دانشمند کم نظیر، پس از هفتاد و سه سال زندگی پر افتخار، در شبِ یک شنبه، هفتم شوال 1393 (12/8/1352) جان به جان آفرین تسلیم کرد و دعوت حق را لبیک گفت.
روز چهارشنبه، جنازهاش به تهران و قبل از ظهر روز پنج شنبه تشییع گردید و در جوار ملکوتی حضرت عبدالعظیم حسنی، روبروی باغ طوطی، به خاک سپرده شد.[13]
پینوشتها:
[1] . همان، ص 24، به نقل از نفس المهموم.
[2] . مجله نور علم، شماره 50ـ51، ص 76.
[3] . روزنامه جمهوری اسلامی، 28/11/1371.
[4] . دهخدا، ذیل: حبیب الله؛ برای آشنایی با آثار او. ر.ک: الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، 4/4396 و 401 و 403؛ 8/219.
[5] . ر.ک: علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی، ص 139ـ143؛ معارف الرجال، محمد حرز الدین، ج 3، ص 310.
[6] . ترجمه نفس المهموم، ص 2.
[7] . مجله نور علم، ش 50ـ51، ص 94.
[8] . روزنامه جمهوری اسلامی، 8/12/71؛ مجله نور علم، ش 52ـ53، ص 195.
[9] . درباره زندگی ایشان، مراجعه شود به کیهان فرهنگی، ش 9، سال دوم.
[10] . ر.ک: کیهان فرهنگی، سال 1365، ش 3.
[11] . آثار محدث ارموی در کیهان فرهنگی، آبان ماه 1364، معرفی شده است.
[12] . کیهان اندیشه، شماره 45، ص 82؛ چهره درخشان، دکتر قوامی واعظ، ص 30.
[13] . مجله نور علم، ش 50ـ51، ص 86 به بعد.
جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج 2، ص 749
http://www.andisheqom.com/
/م