نویسنده: دکتر شاهرخ امیری
علت پرخاشگری و خشونت نوجوانان چیست؟
پرخاشگری یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در نوجوانی است. در کنار ترس از خودکشی و سوء مصرف مواد، خشونت در نوجوان ها یکی از مهم ترین نگرانی های والدین است. از این واژه (پرخاشگری و خشونت)جهت بیان کردن مفهوم بسیاری از انواع رفتارها استفاده می شود. از جمله: بدخلقی، بحث و مشاجره کردن، زورگویی، خراب کردن لوازم شخصی و بی رحمی نسبت به حیوانات و هم چنین دعوا کردن.پرخاشگری عموماً یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه در طول زمان گسترش می یابد، رفتارهای پرخاشگرانه ی ضعیف تر در کودکان نوپا به شکل گریه و زاری کردن(شکستن وسایل، گاز گرفتن، لگد انداختن و اذیت کردن دیگران به طُرق دیگر)، که اکثراً در نتیجه ناکامی و عصبانیت به وجود می آید و عموماً در مقابل هم بازی ها و والدین بروز می کند- به ویژه آن هایی که پس از 6 سالگی نیز ادامه می یابد- کودکان را مستعد پرخاشگری در دوره ی نوجوانی می کند و می توان گفت کودکی که رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه را به نمایش می گذارد به احتمال زیاد این کار را در دوران نوجوانی هم انجام می دهد.
تفکر و رفتار کودکان پرخاشگر با سایر کودکان فرق دارد. اغلب آن ها یک باور کلی دارند که جهان سرشار از خشونت است و مردم همگی نسبت به این افراد خصومت دارند، بنابراین در محیط اطراف شان به دنبال شواهدی برای تأیید این باور می گردند و از رفتارهای دیگران برداشت منفی دارند و تصور می کنند مردم درصدد آسیب رساندن به آن ها هستند، بنابراین این ها اغلب ترجیح می دهند برای حل کردن مشکلات شخصی شان راه حل های پرخاشگرانه پیدا کنند.
یکی از عوامل مستعدکننده ی پرخاشگری، واقع شدن فرد در معرض خشونت است، از جمله: آزار جسمی و تنبیه بدنی شدن و مشاهده ی خشونت در خانه یا در رسانه ها و... نوجوانان رفتارهایی را که تجربه می کنند، تقلید می کنند و به علاوه قرار گرفتن در معرض خشونت، می تواند موجب تحریک سایر رفتارهای پرخاشگرانه بشود و وجود خشونت در رسانه ها بر شدت خشونت می افزاید.
پرخاشگری نوجوانان تحت تأثیر رفتار والدین هم هست، اکثر این نوجوانان در خانواده های خشن بزرگ شده اند. چنین والدینی توجهی به نوجوانان ندارند، نیازهای عاطفی آن ها را تأمین نمی کنند و برای کنترل کردن فرزندان شان از رفتارهای منفی مثل تنبیه کردن، سرزنش کردن یا داد زدن استفاده می کنند، بنابراین این نوجوانان فکر می کنند رفتار پرخاشگرانه بهترین راه حل مشکلات است. نوجوانانی که عادت دارند در خانه جنگ و نزاع ببینند، به احتمال زیاد در زندگی خودشان هم این رفتارها را به نمایش می گذارند.
پرخاشگری می تواند به واسطه ی برخی از اختلالات روانی و عصبی نیز ایجاد شود، نوجوانانی که با اختلالات خلقی از قبیل افسردگی اختلال دوقطبی(اختلالی است که دارای دوره ها یا نوبت هایی از افسردگی و برعکس آن شادی بیش از حد و شیدایی می باشد). رو به رو هستند در معرض خطر جدی پرخاشگری می باشند. آسیب دیدگی شدید مغز به واسطه ی ضربه یا عوامل عصبی دیگر یا داشتن هوش کم تر از متوسط از جمله عوامل مستعدکننده ی پرخاشگری در نوجوانان است.
عواملی که باعث افزایش ناکامی افراد می شود خطر پرخاشگری را افزایش می دهد، مثلاً ناتوانی های یادگیری بلندمدت، میل به پرخاشگری را در نوجوان ها افزایش می دهد. زندگی در موقعیت اجتماعی- اقتصادی پایین نیز می تواند منجر به ناکامی و ناتوانی فرد و در نتیجه موجب پرخاشگری شود.
گاه خشونت نشانه ی توجه جویی نوجوان است. به ویژه نوجوانان نسبت به نظر و توجه هم سالان خود اهمیت می دهند، همانندسازی با هم سالان یا وابستگی به آن ها عامل مهم دیگری در پرخاشگری نوجوانان است، به ویژه نوجوانانی که توسط والدین شان طرد شده اند برای کسب حمایت و تأیید شدن به سوی هم سالان کشیده می شوند، چنین نوجوانانی در مدرسه ضعیف هستند و به دنبال افرادی می گردند که مانند خودشان باشند. آن ها نیاز دارند با کسی سازگاری نشان دهند و به خودشان ثابت کنند که خوب هستند، چون همواره مورد ناکامی و بی مهری قرار گرفته اند، از این رو احتمال دارد دست به اَعمال خشونت بار بزنند و هم دیگر را برای این اَعمال مورد تشویق قرار دهند.
اغلب نوجوانان مبتلا به پرخاشگری، مهارت های اجتماعی خوبی ندارند، قادر به فهم افکار و احساسات دیگران نیستند، اغلب تصور می کنند دیگران پرخاشگرتر هستند و می خواهند به آن ها صدمه بزنند و دنیا یک مکان پرخاشگرانه است، در نتیجه در ارتباطات اجتماعی شان رفتار پرخاشگرانه دارند.
والدین باید در مقابل رفتار پرخاشگرانه ی نوجوانان چه کاری انجام دهند؟
اولاً والدین باید تشخیص بدهند که آیا پرخاشگری نوجوان شان یک رفتار گذرا و موقتی است یا احتمال تبدیل رفتار پرخاشگرانه به یک مشکل وجود دارد؟ یک توصیه ی مفید برای والدین این است که رفتار پرخاشگرانه وقتی که با رفتارهای ضداجتماعی دیگری مانند عدم پیروی از والدین یا معلمان، سرپیچی کردن از افراد صاحب قدرت، دروغ گویی یا دزدی، مدرسه گریزی، فرار از خانه و آتش بازی، همراه است می تواند علتی برای نگرانی بیش تر باشد. از دیگر نشانه های خطر این است که پسر یا دختر نوجوان شان بیش از پیش نمی تواند جلو خشم خودش را بگیرد. نوجوانانی که قبل از عمل کردن نمی توانند فکر کنند یا نوجوانانی که تحمل ناراحتی آن ها کم است با احتمال بیش تری اقدام به خشونت می کنند. از طرفی، هنگامی که پرخاشگری مدت زمان طولانی ای تداوم داشته باشد مشکل ساز در نظر گرفته می شود، بنابراین رخدادهای اتفاقی پرخاشگری یا دوره های کوتاه مدت رفتارهای پرخاشگرانه نگران کننده نیست. عموماً رفتارهای پرخاشگرانه ای که زود شروع می شود و طولانی تر باقی می ماند مشکلات جدی تری است.از آن جایی که والدین اغلب از خشم، ارزیابی درستی ندارند، نمی توانند با خشم نوجوانان شان برخورد درستی داشته باشند. ممکن است حتی منکر آن شوند که نوجوانان شان اصولاً عصبانی هستند، ممکن است خشم فرزندان شان را نادیده بگیرند، ممکن است با بدرفتاری و مجازات بخواهند این خشم را از بین ببرند، ممکن است با آن کنار بیایند، مثلاً به فرزندان خود رشوه بدهند و از محدودیت قایل شدن دست بردارند. این اقدامات سبب می شود که نوجوان ها نتوانند به پدر و مادرشان بگویند از چه ناراحت هستند. و وقتی والدین نمی توانند به درستی با خشم فرزندان شان برخورد کنند، خشم، تولید مسئله می کند.
ثانیاً والدین باید به نوجوانان خود کمک کنند تا احساسات و خشم آن ها به صورتی مناسب ظاهر شود و از انباشته شدن عصبانیت در آن ها جلوگیری به عمل آید. مؤثرترین روش برخورد این است که به آن ها کمک کنند تا احساس ناراحتی و رنجش خود را ابراز و علت عصبانیت خود را بازگو کنند. اگر نوجوانی هیجانات، ناراحتی ها و مخالفت های خود را ابراز می کند، نباید این کار او را نوعی بی ادبی یا بی احترامی تلقی کنند. به نوجوانان اجازه دهند آزادانه مخالفت و اعتراض خود را ابراز کنند، اما نه با تندخویی. این کار به نوجوانان کمک می کند که روش صحیح ابراز کردن خشم و برقراری ارتباط مناسب با دیگران را یاد بگیرند.
هدف اصلی والدین باید این باشد که به نوجوانان خود احساس بهتری در مورد خودشان بدهند و بدانند چه عواملی باعث عصبانیت آن ها شده است. والدین باید با مهر و محبت به حرف های نوجوان خود گوش کنند، باید بدانند که نصیحت کردن، مرعوب سازی یا بدزبانی راه حل نیست، بلکه باید سؤال کنند و بدانند نوجوان شان از چه خشمگین است، باید علت را پیدا کنند تا بتوانند راه حلی برای مشکل او ارائه بدهند و به او کمک کنند.
والدین باید به نقاط قوت نوجوانان بیش تر توجه کنند، از توهین کردن، تحقیر کردن و انتقاد کردن افراطی نوجوانان بپرهیزند. بیش تر از تشویق استفاده کنند و بدانند که تنبیه کردن روش اصلی کنترل کردن رفتار نوجوانان نیست و سرزنش کردن مداوم یک نوجوان در نهایت به عصبانیت، رنجش و رفتارهای تهاجمی منجر می شود. والدین باید در مورد چگونگی برخورد با نوجوانانِ خود اتفاق نظر داشته باشند و بدانند شیوه ی برخورد آن ها در مورد مسائل و مشکلات، در آینده الگوی فرزندان شان به شمار می آید، اگر والدین خشم و عصبانیت خود را با روش هایی چون داد و فریاد، پرتاب کردن وسایل یا کتک زدن ابراز کنند، فرزندان آن ها نیز احساسات خود را با همین روش ها نشان خواهند داد؛ پس والدین باید سعی کنند الگوی مناسبی برای فرزندان شان باشند.
اگر بر سر فرزندان تان داد بزنید آن ها نیز چنین خواهند کرد، اگر نوجوانان تان را تهدید کنید، این برخورد آن ها را عصبانی می کند و موجب پرخاشگری شان خواهد شد. در نهایت اگر والدین به یکدیگر احترام نگذارند بدیهی است که فرزندان آن ها نیز رفتار مشابهی خواهند داشت.
والدین باید با نوجوانان ارتباطی گرم و عاطفی برقرار کنند، برای نوجوانان ارزش قایل شوند و همچنین در حل کردن مسائل جاری نوجوانان به جای پرخاشگری رفتاری منطقی نشان دهند تا برای آن ها الگوی خوبی باشند.
در ضمن هر چند نوجوانان استقلال بیشتری را می طلبند ولی این به مفهوم عدم دخالت والدین نیست، والدین باید عواقب هر رفتاری را از قبل مشخص کنند و بعد از آن که آن رفتار اتفاق افتاد طبق تصمیم قبلی عمل کنند. دعوا، مشاجره و بگومگو با نوجوانان صحیح نیست، چون هرگاه والدین وارد مشاجره و اعمال فشار بر نوجوانان شوند بازنده ی اصلی آن ها خواهند بود، بنابراین باید قوانینی را وضع کنند و طبق آن با فرزندان خود رفتار کنند. بدین ترتیب به جای مشاجره ی دایمی با آن ها و مجبور کردن آن ها به اطاعت، بهتر است اجازه دهند رفتاری که از نظر والدین نادرست است انجام دهند اما در عوض پیامدهای آن را هم بپذیرند.به عنوان مثال: اگر به نوجوان خود که در حال صحبت کردن با تلفن است بگویید:«تا ده دقیقه ی دیگر تلفن را قطع کن و الا فردا اجازه ی استفاده کردن از تلفن را نداری»خیلی بهتر از این است که بگویید:«تا ده دقیقه ی دیگر تلفن را قطع کن و اگر گوش ندهی به زور تلفن را خواهم گرفت یا خودم آن را قطع خواهم کرد». استفاده از چنین شیوه هایی نیاز به کاربرد زور، فشار و عصبانیت نخواهد داشت.
والدین باید بر استفاده کردن از برنامه های رسانه ها توسط فرزندان شان نظارت نموده و طوری برنامه ریزی کنند که آن ها از تماشا کردن موضوعات خشونت آمیز(مثلاً فیلم سینمایی با صحنه های خشونت بار) دوری کنند. والدین باید امکان سرگرمی، استراحت و تفریحات سالم را برای نوجوانان شان فراهم کنند. شرکت کردن در مسابقات ورزشی، رفتن به پارک، رفتن به مکان های فرهنگی و... می تواند از بروز پرخاشگری جلوگیری کند.
منبع مقاله :
امیری، شاهرخ؛ (1389)، مشکلات نوجوانان(راهنمای والدین برای رفتار با نوجوانان)، تهران، نشر قطره