نویسنده: آیت الله سیّدعلی حسینی میلانی
ظهور حضرت امام مهدى علیه السلام به فراهم شدن شرایط مناسب بستگى دارد و به همین جهت در روایات شیعه مى خوانیم که حضرتش مى فرماید:
إنّما أمرنا بغتة؛(1)
امر ما قطعاً ناگهانى خواهد بود.
چگونگى داورى امام مهدى علیه السلام
نکته ی دیگر آن که: در روایات شیعه(2) آمده است که قضاوت و داورى امام مهدى علیه السلام همانند قضاوت و داورى پیامبر خدا داوود علیه السلام است، حال به شرح این موضوع مى پردازیم:در حدیثى آمده رسول خدا صلى الله علیه وآله مى فرماید:
إنّما أقضى بینکم بالبیّنات والأیمان، وبعضکم ألحن بحجّته من بعض، وأیّما رجل قطعت له قطعةً فإنّما أقطع له قطعة من نار؛(3)
من در میان شما تنها از روى بیّنه و سوگند، قضاوت مى کنم. برخى از شما در آوردن بینه و حجّت ظاهرى از دیگران تواناتر و چیره دست تر هستند و هر کدام از شما که بدین وسیله چیزى از مال دیگرى را براى او جدا سازم در واقع پاره اى از آتش را برایش جدا نموده ام.
در شرح این روایت باید گفت:
هر گاه دو نفر بر سر مالکیت یک چیزى با هم اختلاف مى کردند به نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله مى رفتند و ایشان از شاکى درخواست دلیل و بینه مى کرد؛ حال اگر شاکى، بینه اى اقامه مى کرد، رسول خدا صلى الله علیه وآله آن چیز را از طرف مقابل مى گرفت و به شاکى مى داد.
به عبارت دیگر، مبناى قضاوت ایشان بر اساس بینه و دلیل ظاهرى، استوار بود. رسول خدا صلى الله علیه وآله مى فرماید: «من تنها از روى دلیل و بینه میان شما قضاوت مى کنم، امّا اگر بینه شاکى، کذب باشد و از این طریق، چیزى را تصاحب نماید، باید بداند که پاره اى از آتش جهنم را از آنِ خود کرده است».
معناى سخن رسول خدا صلى الله علیه وآله این است: وظیفه ی من قضاوت بر اساس بینه و دلیل ظاهرى است، اما اگر شاکى بداند که چیز مورد اختلاف از آنِ او نیست، نباید آن را بگیرد.
بنابراین، داورى و قضاوت اسلامى در مورد اختلافات مردم چه در زمان پیامبر و چه بعد از ایشان، بر پایه ی قواعد و اصول مورد اتّفاق، صورت مى گیرد و این قواعد از حدّ ادلّه ی عادى و مرسوم ظاهرى، فراتر نمى رود.
در حالى که امام مهدى علیه السلام پس از ظهور، بر طبق این قواعد و احکام ظاهرى حکم نمى کند و تنها بر اساس واقعیت بیرونى در میان مردم، قضاوت مى کند.
براى مثال، اگر ایشان ملاحظه نماید که فلان کتاب از آنِ «زید» است و شخص دیگرى به نام «عَمْرو» آن را تصاحب کرده، کتاب مذکور را مى گیرد و به وى باز مى گرداند و هر گاه مشاهده نماید که شخصى در خانه ی فردى دیگر، منزل گزیده است، آن را از او مى گیرد و به صاحب اصلى خانه، بازمى گرداند، گرچه این غاصب، ادله ی محکمه پسند ظاهرى نیز در اختیار داشته باشد.
بنابراین، در پرتو حکومت امام زمان علیه السلام بر اساس واقعیت امر، عمل مى شود و کلیه ی حقوق به صاحبان آن بازمى گردد.
انتظار و وظیفه ی منتظران
حال که ظهور امام زمان علیه السلام ناگهانى است و ایشان بر اساس واقعیات و حقایق، قضاوت خواهند کرد، تکلیف ما در مورد مسائل شخصى و اجتماعى، حقوق خداوند بر ما و حق الناس چیست؟اهمیت این تکلیف، زمانى روشن مى شود که به دو نکته توجه کنیم:
یکى این که هر لحظه ممکن است امام مهدى علیه السلام ظهور فرمایند.
دیگر آن که امام مهدى علیه السلام به هنگام ظهور، نه بر اساس قواعد ظاهرى، بلکه بر پایه ی واقعیات و حقایق، حکومت خواهند کرد.
با این تفاصیل، تکلیف فرد فرد ما چیست؟
بله، اینک روشن مى شود وجه و معناى روایتى که مى فرماید:
أفضل الأعمال انتظار الفرج؛(4)
بهترین اعمال، انتظار فرج است.
با دقّت در این حقایق متوجّه مى شویم که چرا ائمه علیهم السلام اصحاب را از شتاب زدگى در طلب ظهور امام زمان علیه السلام باز مى داشتند و تنها براین نکته تأکید مى کردند که انسان باید از پروردگار خود اطاعت نموده و براى ظهور آن حضرت، آماده باشد.
به عبارت دیگر، مسأله ی انتظار و لحظه شمارى براى حاکمیت حکومت حق، بهترین وسیله براى اصلاح فرد و جامعه است و اگر اصلاح شویم، به تحقیق زمینه ی ظهور امام مهدى علیه السلام را فراهم آورده ایم و در شمار یاران و اصحاب ایشان قرار خواهیم گرفت.
انتظار و دعا براى ظهور
از همین روست که به ما گفته اند: براى فرج معصومین علیهم السلام، بسیار دعا کنید و در انتظار ظهور آنان باشید.انتظار بدین معناست که انسان پیش از ظهور امام علیه السلام به خویشتنِ خویش بازگردد و خود را با واقعیات و حقایقى که حضرت بر اساس آن حکومت خواهند کرد، وفق دهد؛ قبل از آن که حضرت تشریف آورد و او را به اجبار بر قبول واقع وادار نماید؛ چه بسا در میان ما افرادى باشند که با امام زمان علیه السلام روبه رو شوند و ایشان همه ی دارایى هاى آن ها را ـ که در واقع، از آنِ آنان نیست ـ مصادره و به مالکان حقیقى آن بازگرداند.
بنابراین، با مراقبت از نفس و پایبندى عملى به اعتقادات در عرصه ی مسائل شخصى و اجتماعى مى توان در زمره ی کسانى قرار گرفت که زمینه ی لازم را براى ظهور امام مهدى علیه السلام، فراهم مى آورند.
در پایان به سخنى از امیر مؤمنان على علیه السلام که به همین موضوع، مربوط مى شود، اشاره مى کنیم، حضرتش در نهج البلاغه مى فرمایند:
ولا تستعجلوا بما لم یعجّله الله لکم، فإنّه من مات منکم على فراشه وهو على معرفة حقّ ربّه وحقّ رسوله وأهل بیته، مات شهیداً؛(5)
براى چیزى که خداوند در تحقق آن براى شما، شتاب ننموده، عجله نکنید؛ زیرا هر کس در بستر خود بمیرد، اما از حق پروردگار، رسول او و اهل بیت ایشان، آگاه باشد، شهید به شمار مى رود.
در روایات شیعى آمده است:
هر کس خصوصیات فوق را داشته باشد و پیش از ظهور امام زمان علیه السلام از دنیا برود، پاداش او همانند کسى است که در خدمت حضرت امام مهدى علیه السلام باشد و در رکاب ایشان، شمشیر بزند.
در روایتى امام علیه السلام مى فرماید:
فإنّه من مات منکم على فراشه وهو على معرفة حقّ ربّه وحقّ رسوله وأهل بیته مات شهیداً، ووقع أجره على الله، واستوجب ثواب ما نوى من صالح عمله، وقامت النیّة مقام إصلاته لسیفه، فإنّ لکلّ شیء مدّة وأجلاً؛(6)
هر کس در بستر خود بمیرد اما از حق پروردگار، رسول خدا و اهل بیت ایشان، آگاه باشد شهید و اجرش از طرف خدا تضمین شده است؛ چنین معرفتى سبب مى شود که خداوند متعال ثواب اعمال صالحى را به او بدهد که فقط نیّت انجام آن ها را داشته، ولى به انجام آن ها موفق نگردیده است و نیّت چنین شخصى جایگزین بر کشیدن شمشیر از نیام مى شود. به راستى که هر چیزى، مدّت و سرآمد خاص خود را دارد.
انتظار و آمادگى براى ظهور
ما در عین حال که موظفیم براى تعجیل فرج، دعا کنیم، مى بایست خویشتن را براى خدمت به حضرت امام مهدى علیه السلام نیز به طور کامل آماده سازیم؛ اگر فرد فرد شیعیان به وظیفه ی خود عمل کنند و حق پروردگار بزرگ، حق رسول خدا صلى الله علیه وآله و حق اهل بیت علیهم السلام را بشناسند زمینه ی مناسب براى ظهور حضرت امام مهدى علیه السلام، فراهم مى شود و دست کم این است که شیعیان در این حالت، به تکالیف و وظایف خود در قبال امام عصر علیه السلام عمل کرده اند.پی نوشت ها :
1- کتاب المزار، شیخ مفید: 9، الاحتجاج: 2 / 324.
2- بصائر الدرجات: 259، کتاب الغیبة، نعمانى: 314، بحار الأنوار: 52 / 319.
3- الکافى: 7 / 414، حدیث 1، با اندکى اختلاف در الفاظ.
4- الخصال، صدوق: 616.
5- نهج البلاغه: 282 ـ 283، خطبة 190.
6- تأویل الآیات: 642، بحار الأنوار: 52 / 144، حدیث 63.
حسینی میلانی، علی؛ (1390)،موعود آسمانی (پژوهشی در امامت حضرت امام مهدی(علیه السلام) از دیدگاه مسلمانان)، قم: الحقایق، چاپ اول