بخش های دستگاه عصبی

جدای از تقسیم بندی دستگاه عصبی به قسمت های مرکزی و پیرامونی، این دستگاه از لحاظ عملکرد به دو بخش دستگاه عصبی خودمختار و تنی تقسیم می شود.
دوشنبه، 30 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بخش های دستگاه عصبی
 بخش های دستگاه عصبی

 

نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی



 

نکات کلیدی

دستگاه عصبی:

جدای از تقسیم بندی دستگاه عصبی به قسمت های مرکزی و پیرامونی، این دستگاه از لحاظ عملکرد به دو بخش دستگاه عصبی خودمختار و تنی تقسیم می شود.

دستگاه عصبی مرکزی:

دستگاه عصبی مرکزی، مشتمل بر مغز و نخاع شوکی است. مغز یک ساخت پیچیده ای است که به طور مناسبی به سه منطقه ی اصلی تقسیم شده: مغز جلویی، (نیمکره های مغز، تالاموس، هیپوتالاموس، دستگاه کناری یا لیمبیک)؛ مغز میانی (تشکیلات شبکه ای و مراکز مختلف کنترل حرکت) و مغز عقبی (مخچه، پل مغز، پیاز مغز تیره (بصل النخاع). بیشتر مغز به وسیله ی حائل خونی - مغزی از تأثیر موادی که در خون وجود دارد، محافظت می شود.

دستگاه عصبی پیرامونی:

اعصاب دستگاه عصبی پیرامونی، سیستم های حسی و اندام های عمل کننده را به دستگاه اعصاب مرکزی متصل می کنند.

دستگاه عصبی خودمختار:

دستگاه عصبی خودمختار، محیط داخلی و کارکردهای اساسی بدن را کنترل می کند. این دستگاه به دو بخش سمپاتیک و پاراسمپاتیک تقسیم می شود که معمولاً مخالف یکدیگر عمل می کنند. این دستگاه دارای بخش های مرکزی در هیپوتالاموس است.

دستگاه عصبی

دستگاه عصبی را از لحاظ عملکرد می توان به دو صورت مختلف تقسیم کرد. نخست، دستگاه عصبی مرکزی (1) (CNS) از دستگاه عصبی پیرامونی، (2) متمایز می شود. به طور کلی، دستگاه عصبی مرکزی (CNS) به هماهنگی و کنترل فعالیت های تمام اندام های بدن ارتباط دارد. دستگاه عصبی پیرامونی، پیام ها را از دستگاه عصبی مرکزی (CNS) به اندامی های عمل کننده (3) گوناگون، منتقل می کند و اطلاعات حسی را به دستگاه عصبی مرکزی می فرستد. تقسیم بندی دیگر، متمایز کردن دستگاه عصبی خودمختار (4) (CNS) از دستگاه عصبی تنی (5) است که هر یک از آن ها دارای دو بخش پیرامونی و مرکزی است. به طور کلی، دستگاه عصبی خودمختار (CNS) در کنترل کارکرد اندام های داخلی دخالت دارد، در حالی که دستگاه عصبی تنی، فعالیت های عضلات ارادی (6) را کنترل می کند و دریافت اطلاعات از حس های اختصاصی (7) را به عهده دارد.

دستگاه عصبی مرکزی

دستگاه عصبی مرکزی (CNS) مشتمل بر مغز (8) و نخاع شوکی (9) است، و هر کدام از نورون ها و بافت های مختلف دیگری تشکیل شده اند. بیشتر کارکردهای کنترلی و سازماندهی (CNS) به وسیله نورون ها انجام می شود. نخاع شوکی عمدتاً اطلاعات حسی را به مغز ارسال می کند و پیام های حرکتی را از مغز به ماهیچه ها منتقل می کند. به علاوه بر، بازتاب های (10) زیادی وجود دارد که از مسیرهای عصبی استفاده می کنند که مشتمل بر یک نورون حسّی و یک نورون حرکتی است و محل سیناپس آن ها در نخاع قرار دارد. این بازتاب های نخاعی (11) حتی اگر نخاع شوکی هم قطع شده باشد، اتفاق می افتد؛ در حیوانات سالم این بازتاب ها را مغز تعدیل و یکپارچه می کند.
مغز به گونه ای مفید به سه بخش کوچکتر تقسیم می شود (به شکل 1 نگاه کنید): مغز قدامی، (12) مغز میانی، (13) و مغز عقبی. (14) مغز قدامی دو نیمکره مغز (15) تالاموس (16)، هیپوتالاموس (17) و دستگاه کناری (18) (لیمبیک) را در برمی گیرد. لایه های بیرونی نیمکره های مغز، قشر مُخ (19) است. که محلّ آگاهی از درون دادهای حسّی، اعمال ارادی، و فعالیت های نمادین مانند زبان می باشد. بخش های قرینه قشر چپ و راست مخ به وسیله ی یک نوار عصبی موسوم به جسم پینه ای (20) به هم وصل می شوند. تالاموس، یک ایستگاه تقویت کننده در بیشتر راه های حسّی درون مغز است. هیپوتالاموس در کنترل رفتار انگیزشی، اهمیت حیاتی دارد. هیپوتالاموس فعالیت دستگاه عصبی خودمختار (ANS) را هماهنگ می کند و کنترل کننده ی مهمّ دستگاه غدد درون ریز می باشد. دستگاه کناری (لیمبیک) در فرآیندهای حسی وابسته به هیجان و در حافظه، نقش دارد. شکل 2، محلّ بعضی از نواحی را که به آن ها اشاره شد، نشان می دهد.
نمودار 1- قسمت های اصلی مغز با برخی از مراکز مهم مغز
مغز میانی مشتمل بر مراکز عصبی است که بازتاب ها را به صورت فعالیت های منسجم هماهنگ می کند؛ همچنین بخشی از تشکیلات شبکه ای (21)، یعنی مجموعه ای از نورون ها را که در حفظ برانگیختگی CNS اهمیت دارد، دربر می گیرد.
مغز عقبی شامل مخچه (22) (که هماهنگی و تعادل حرکتی را تنظیم می کند)، پل مغز (23) (که شامل هسته های کنترل کننده ی حرکت، و نیز درون دادهای حسّی از بعضی از اعصاب مربوط به جمجمه است) و پیاز مغز تیره یا بصل النخاع (24) (که مغز را به نخاع شوکی متصل می کند) می باشد. تشکیلات شبکه ای از مغز میانی تا پیاز مغز تیره ادامه دارد. اصطلاح ساقه ی مغز به تمام ساخت های مغز میانی و مغز عقبی - به غیر از مخچه - اطلاق می شود.
شکل 2- برش عرضی مغز انسان، نشان دهنده ی محل های اجزای اصلی مغز.
در سراسر قسمت های مرکزی CNS مجراها و محفظه های منظمی وجود دارد که بطن های (25) مغز نامیده می شوند و از مایع مغزی نخاعی (26) (CSF)‌ پُر شده اند. این مایع مغزی نخاعی به عنوان یک محافظ ایمنی برای جلوگیری از آسیب به مغز در خلال حرکت کردن عمل می کند و راهی را که بعضی از هورمون ها بر روی مراکز مغز اثر می گذارند، هموار می سازد. مویرگ های خونی که بیشتر نیازهای مغز را تأمین می کنند، نفوذپذیری کمتری نسبت به مویرگ ها در دیگر بخش های بدن دارند،‌ و حایل خونی - مغزی (27) را فراهم می کنند. اکسیژن، دی اکسید کربن و آب از این حایل بلافاصله عبور می کنند، گلوکز به راحتی، یون هایی شبیه سدیم و پتاسیم آهسته تر، و پروتئین ها و هورمون های زیادی به مقدار خیلی محدود از این حایل عبور می کنند. این امر مغز را از انتشار موادی که بر اندام های پیرامونی اثر می گذارند، محافظت می کند و محیط شیمیایی ثابتی را حفظ می نماید.

دستگاه عصبی پیرامونی

دستگاه عصبی پیرامونی، از عصب هایی تشکیل شده که به صورت آکسون های جداگانه ی نورون ها در کنار هم قرار گرفته اند. این عصب ها، دستگاه حسی و اندام های عمل کننده (مثلاً ماهیچه ها) را به دستگاه عصبی مرکزی (CNS) متصل می کنند. این عصب ها پیام ها را از CNS به اندام های مختلف (سیگنال های وابران = محیط رو) ارسال می کنند و اطلاعات را از دستگاه های حسی (سیگنال های آوران = مرکزرو)، هم از اندام های اختصاصی (مانند چشم ها و گوش ها) و هم از گیرنده های حسی در پوست، ماهیچه ها، مفاصل، و غیره به CNS برمی گردانند. کارکردهای حرکتی دستگاه عصبی، عمدتاً تحت کنترل ارادی هستند. موارد استثنا، بازتاب های نخاعی هستند؛ مانند پرش زانو و آن هایی که حالت های متضاد انقباض و انبساط ماهیچه ها را در نظیر راه رفتن که در سطح نخاع انجام می گیرد، هماهنگ می کنند.

دستگاه عصبی خودمختار

دستگاه عصبی خودمختار (ANS)، محیط داخلی بدن و کارکردهای بدنی را که برای ادامه ی حیات اساسی هستند، کنترل و هماهنگ می کند، و دارای اجزای آوران و وابران می باشد، این دستگاه به صورت غیرارادی و عمدتاً بدون آگاهی ما عمل می کند. دستگاه عصبی خودمختار دارای اجزایی در دستگاه عصبی مرکزی، یعنی هیپوتالاموس، ساقه مغز، و نخاع شوکی است و به دستگاه عصبی سمپاتیک (28) (SNS) و دستگاه عصبی پاراسمپاتیک (29) (PNS) تقسیم می شود. بیشتر اندام های بدن دارای هر دو شاخه هستند و معمولاً این دو دستگاه عکس یکدیگر عمل می کنند؛ به طوری که، - برای مثال - حالت انقباض یا انبساط رگ های خونی به وسیله ی تعادل و موازنه ی فعالیت های CNS و PNS کنترل می شود. این امر اجازه می دهد که ذخایر بدن با نیازهای مختلف آن برابری کند. به طور کلی دستگاه عصبی پاراسمپاتیک، بدن را در حالت ثابت نگه می دارد؛ در حالی که فعالیت دستگاه عصبی سمپاتیک، بدن را برای واکنش به موقعیت های اضطراری آماده می کند.
رشته های آورانِ دستگاه عصبی خودمختار، اطلاعاتی درباره ی وضعیت اندام های درونی به دستگاه عصبی مرکزی ارسال می کند؛ جایی که آن ها پاسخ های تعدیل کننده را یا در سطح نخاع یا در سطح هیپوتالاموس شروع می کنند. معمولاً پاسخ های هیپوتالاموسی نسبت به بعضی از اندام های دیگر، پاسخ های هماهنگ تری هستند. اطلاعات درد از اندام های داخلی به طور جداگانه در قشر مُخ مشخص نمی شوند. رشته های عصبی درد درونی با رشته های عصبی درد بدنی در همان سطحی که وارد نخاع شوکی می شوند، سیناپس برقرار می کنند؛ مثلاً رشته های عصبی درد از قلب با رشته هایی عصبی که از بالای دست چپ و قفسه ی سینه می آید، وارد نخاع شوکی می شوند. آسیب به قلب به صورت درد در قسمت بالای دست چپ و قفسه ی سینه احساس می شود. این درد موسوم به «درد بازگشتی» (30) است.
تقریباً تمام رشته های عصبی وابرانِ دستگاه عصبی خودمختار، دارای یک ارتباط سیناپسی بین نخاع شوکی و اندام های عمل کننده هستند. رشته های عصبی پیش گرهی (31) دستگاه عصبی سمپاتیک (SNS)، از نخاع شوکی در ناحیه ی عقبی و کمری خارج شده و به گره های عصبی نزدیک نخاع شوکی وارد می شوند. پس از سیناپس های کولینرژیکی (32) در گره های عصبی، رشته های پس گرهی (33) به اندام های عمل کننده می روند که با آن ها به وسیله ی سیناپس های نور آدرنرژیکی (34) ارتباط برقرار می کنند. رشته های پیش گرهی PNS، ساقه ی مغز و ناحیه ی مربوط به استخوان خاجی، از نخاع شوکی خارج می شوند و مستقیماً به سیناپس های نزدیک به اندام های مورد نظر می روند و از راه سیناپس های کولیزژیکی روی آن ها اثر می گذارند.

پی نوشت ها :

1. centeral nervous system (CNS).
2. Peripheral nervous system.
3. effector organs.
4. autonomic nervous system (ANS).
5. somatic nervous system.
6. voluntary muscles.
7. special.
8. brain.
9. spinal cord.
10. reflexes.
11. spinal reflexes.
12. forebrain.
13. midbrain.
14. hindbrain.
15. cerebral hemispheres.
16. thalamus.
17. hypothalamus.
18. limbic system.
19. cereberal cortex.
20. corpus callossum.
21. reticular formation.
22. cerebellum.
23. Pons.
24. medulla.
25. cerebral ventericles.
26. cerebrospinal fluid.
27. blood - brain barrier.
28. sympatheic.
29. parasympathetic.
30. referred pain.
31. preganglionic fibers.
32. نورون هایی که کیسه های ترشحیِ انت های اکسون آن ها حاوی استیل کولین است - و از این ماده به عنوان واسطه ی شیمیایی استفاده می کنند - کولیزژیک نامیده می شوند.
33. postganglionic fibers.
34. نورون های ترشح کننده نوراپی نفرین را نور آدرنژریک می نامند.

منبع مقاله :
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط