نویسنده: توران تقدیمی (1)
ذوالقرنین: ذوالقرنین واژه ای است عربی به معنی دارنده دو شاخ، دو سده یا صاحب دویست سال. ذوالقرنین یکی از اولیای خدا بوده که خدا مستقیم با او صحبت می کرد « قُلنا یاذالقرنَین» سوره کهف شامل سه قصه می باشد.
( ذوالقرنین، کهف، موسی و خضر). در این سوره به ویژگی های شخصیت و اعمال ذوالقرنین اشاره شده است و از ذوالقرنین تجلیل می کند.
شأن نزول این آیات در این است که از جانب معاصران حضرت رسول (ص) درباره وی طرح سوال شده است. قریش به تحریک یهود راجع به چند موضوع از جمله شخصیت ذوالقرنین سوال کردند.
ذوالقرنین یکی از شخصیت های قرآن و کتاب مقدس است که سالها در تشخیص هویت او نظریات متفاوتی از سوی مفسران قدیم مطرح بوده و می باشد و بنا به استوارترین نظریه ای که اخیرا» تاکنون درباره او داده شده، با کوروش هخامنشی (539-560 ق. م) یکی دانسته شده است. مولانا ابوالکلام آزاد هویت و شخصیت ذوالقرنین را آشکار کرده است. او همان کوروش کبیر است که بر اساس قرآن سه لشکرکشی مهم داشته: به غرب، به شرق، و منطقه ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، در قرآن از وی به دو صفت مهرورزی و دادگستری یاد شده و در احادیث جنبه های دیگری از شخصیت او آشکار شده است.
او مرد مؤمن و موحد و مهربانی بود و از طریق عدل و داد منحرف نمی شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است.
یکی از حقایقی که قرن ها در حجاب بوده است و بسیاری افراد جهت آشکار شدن روی آن کار کرده اند حقیقت شخصیت ذوالقرنین می باشد. سالها بود که چه در ایران و چه در کشورهای دیگر اسلامی ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونی می پنداشتند. کسی درصدد نشده بود این مسأله را با قراین و جهات دیگر تطبیق کرده و حقیقت را بجوید و عرضه دارد. این مشکل هزار واند ساله را نخست مرحوم سراحمدخان هندی و اخیرا» دانشمند نامی جناب علامه ابوالکلام آزاد وزیر معارف و فرهنگ و دانشور هندوستان حل کرده است. و سپس مفسر نامدار قرآن در روزگار ما، مرحوم علامه طباطبائی، طی شرحی در تفسیر المیزان بر آن صحه نهاد. حضرت مولانا ابوالکلام آزاد در سال 1888 میلادی در سرزمین مکه به دنیا آمد و در سن هفتاد سالگی در گذشت. وی خدمت شایانی به معارف اسلامی کرده که جای بسی سپاس دارد اما چیزی که بر سپاس گذاری ایرانیان می افزاید این است که با دلایل متقن و تردید ناپذیر ثابت کرده است که مراد قرآن شریف از ذوالقرنین، کورش بزرگ شاهنشاه نامی هخامنشی است. این فخر را امروز با کمال سربلندی می توان بر مفاخر دیگر ایران افزود که قرآن شریف مداح شاهنشاه بزرگ ایران است و این نعمت علمی و ادبی را مدیون به مولانا ابوالکلام آزاد هستیم. این افتخار ملت ایران است که اسم یک ایرانی ( کوروش کبیر» ذوالقرنین) در سه کتاب مقدس ( تورات و انجیل و قرآن) آمده است پس همه افتخار کنیم.
از تو درباره ی ذوالقرنین می پرسند، بگو: اکنون درباره ی او با شما سخن خواهم گفت: او را در زمین پادشاهی دادیم و همه ی وسایل حکمرایی را برایش فراهم کردیم، بدین وسیله تا آنجا راند که محل غروب خورشید است و چنان می نماید که خورشید در چشمه ای که آب تیره رنگ دارد فرو می رود، در آنجا قومی یافت. به او گفتیم اکنون می توانی درباره ی آنها به عذاب و ستم رفتار کنی و یا اینکه به رفتار نیکوگرایی. گفت کسی که بیداد کرد زود خواهد بود که عذاب بیند و پس از آنکه به سوی خدا رفت باز عذابی شدید دامن گیر اوست، اما کسی که ایمان آورد و رفتار نیکو کرد سزای او نیک است و از طرف خدای نیز در کار او گشایشی حاصل.
سپس راهی پیش پای او گذاشتیم و او تا بدانجا رفت که خورشید طلوع می کند و قومی در آنجا یافت که میان ایشان و آفتاب حجابی و پوششی نبود، بدین طریق بدانچه لازم بود از او آگاه شدیم. باز همچنان رفت تا رسید به جایی که میان دو دیوار عظیم بود و در آنجا قومی یافت که زبان نمی فهمیدند، آن قوم گفتند یا ذوالقرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین دست بر فساد و خرابکاری زده اند، پول و مال لازم در اختیار تو می نهیم تا میان ما و ایشان سدی بنا کنی. گفت: خدای آنقدر به من توانایی داده که از مال شما بی نیازم فقط به نیروی بازو مرا یاری کنید تا بین شما و آنها دیواری به پای کنیم. تخته های آهن بیاورید آنقدر که بتوان با آن دو کوه را به هم بر آورد، پس گفت آنقدر در آن دمیدند تا همچو آتش گردید و بعد به کمک آب مس آن را به شکل مطلوب در آورده سد را ساختند، که آن قوم - یاجوج و ماجوج - نمی توانستند از آن بگذرند یا در آن رخنه ایجاد کنند. ذوالقرنین گفت: این خواست و رحمت خدا بود و چون خواست خدای فرا رسد، آن را ویران خواهد ساخت. خواست و وعده ی خدا حق است.
منابع :
1- قرآن کریم.
2- تفسیر المیزان
3- تفسیر نمونه
4- کتاب کوروش کبیر ( ذوالقرنین) - تالیف ابوالکلام آزاد - ترجمه: باستانی پاریزی
5- دهخدا، علی اکبر. لغت نامه. تهران: سازمان لغتنامه دهخدا
6- منبع: سعید نفیسی 10 تیر ماه 1330
7- منبع: پیکی از پارس - پیشینیه ای از ایران زمین.
پی نوشت ها :
1. کارشناس فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب.
منبع مقاله :