1- انواع شناخت و ابزارهای آن از دیدگاه محقق اردبیلی
محقق اردبیلی به عنوان یک فقیه و متکلم، با الهام از فرهنگ قرآنی، به هر سه شناخت مورد نظر قرآن، یعنی شناخت حسّی، شناخت عقلی و شناخت شهودی، توجه و تکیه کرده است.الف) شناخت حسّی
شناخت از طریق ح.اس ( باصره، سامعه، ذائقه، لامسه و شامه) که اولین مرحله ی شناخت محسوب می شود و در محدوده ی حواس، کارساز و مفید است، مورد توجه محقق بوده و به عنوان یکی از طرق شناخت، به آن تمسّک جسته است. هر چند این مسئله، یک امر بدیهی است و نیاز به اثبات ندارد، اما برای اثبات آن، به شواهدی در آثار او می توان اشاره کرد:وی در بحث خداشناسی اولین مرحله ی شناخت خداوند تبارک و تعالی را از همین طریق حسی دانسته و در تفسیر عبارت « من عرف نفسه فقد عرف ربه» می گوید: « یعنی هر که آن مقدار عقل دارد که علم به وجود خود پیدا کند و داند که او هست به یقین، و شک در وجود خود نکند، علم به وجود خدای تعالی پیدا می کند بی شک.».(1)
در جای دیگر ایشان معلومات حسی را نیز داخل علم خداوند دانسته و می گوید خداوند نیز « درمی یابد و می داند چیزهایی را که ما به آلات و حواس می دانیم و درمی یابیم، پس سمیع و بصیر باشد.» آن گاه وی مراد از سمیع و بصیر بودن خدا را توضیح داده می گوید: « یعنی آن چه ما به گوش می شنویم و به چشم می بینیم و آن چه تواند بود که بشنویم و ببینیم، خدای تعالی علم به آن دارد و آن را می داند نه آن که آن را می شنود و می بیند و بر این تقدیر این ها داخل علم می شوند ... .»(2)
آن چه از این عبارت و استدلال محقق برای ما قابل استفاده است این که یکی از طرق معرفت، شناخت از طریق حواس پنج گانه است که مقدمه ی شناخت عقلانی است. وی از این طریق شناخت در مباحث فقهی نیز استفاده کرده است. لذا در بحث اوقات نماز می نویسد:
« ... و لیس وقت المغرب غیبوبة الشمس من شرق الارض حقیقهً عند القائلین باستتار القرص، بل غیبوبتها من الحس و نزولها فی الافق الحسی و هو موجود فی اخبار کثیرا صحیحه.»(3)
ب) شناخت عقلی
علاوه بر شناخت از طریق حس، انسان با ذهن خود، به آن چه که به صورت جزیی حس کرده، تعمیم و کلیّت داده و به قوانین و قواعد کلی دست می یابد که آن را از طریق عقلیِ شناخت می نامیم.پس از شناخت حسی، مدرکات عقلی، کارساز و مفید است و انسان را به همه ی سعادت ها نائل می سازد: « لب الانسان عقله و به یفوز بالسعادات کلّها».(4)
محقق اردبیلی بر این اساس، تعیین حسن و قبح در اشیا را بر عهده ی عقل نهاده و می گوید: « عقلی دانستن حسن و قبح اشیا، فرع هوش و عقل است و کسی که هوش و عقل داشته باشد، می داند که حسن و قبح، عقلی است نه شرعی».(5)
بنابراین، محقق در روش علمیِ خود به علوم عقلی توجه خاصی داشته و هنگامی که در ایران بوده، علوم عقلی را در شیراز، نزد مولانا محقق، جمال الدین محمود شیرازی، یکی از بزرگ ترین شاگردان مولانا جلال الدین دوانی، فرا گرفت.(6) توجه وی به علوم عقلی، در آثار کلامی و فقهیِ او نیز مشهود است. وجود مباحث عمیق فلسفی و کلامی در الحاشیه علی الهیات الشرح الجدید للتجرید و اصول دین، مؤید این مطلب است.
تبحّر وی در حکمت نظری و عملی و تمسک به فلسفه، حتی در آثار فقهیِ او، در حدی است که برخی از فقهیان، وی را قدح کرده اند که در شیوه ی تصنیف کتب فقهی، از طریقه ی سلف خارج شده و بیش تر به فلسفیات رو آورده است.(7)
وی هم چنین برای مراجعه ی مردم در مسائل عقلی و فلسفی، وصیت کرد که به امیر فضل الله، که یکی از شاگردان خاص وی بود، رجوع شود، در حالی که فقها در مورد مسائل عقلی، مرجعی را معیّن نمی کردند.(8)
ج) شناخت شهودی
یکی دیگر از طرق شناخت از نظر فرهنگ قرآنی، شناخت از راه دل است که ابزار آن، تزکیه ی نفس است. محقق اردبیلی نیز یکی از طرق رفع شبهات علمی را از همین طریق دانسته و معتقد است که برای رسیدن به درجات عالیه ی علمی، الطاف خداوندی در شفاعت اهل شفاعت و انقطاع کلی، درپنهان و آشکار، به سوی ذات الهی، تنها وسیله است. برای رسیدن به این درجات، « باید برای نفس تشویش و اضطراب و انکسار حاصل شود.» پس « ناچار باید گناه و سستی وکسالت و سایر مهلکات پست، همه را ترک کرد: تا بتوان به این شبهات علمی غالب آمد.(9)او که بدان چه آمد، ایمان یقینی داشت، در عین نیل به مدارج عالیِ علمی و عملی، به محض پیش آمدی، از قبیل ابهام و دشواری های علمی و فقهی، به استان صاحبان دل می شتافت و با اعتکاف در مسجد کوفه، با روحی ملهم و ایمانی نیرومند، با ائمه(ع) به بازگویی راز دل می پرداخت و از مقام و سجده گاه آنان الهام می گرفت.(10) وی مصداق بارز پویندگان راه شهودیِ دل در تزکیه ی نفس، پدر زهد و تندیس پارسایی بود.
2- روش علمیِ مرحوم اردبیلی
وی که یکی از مجتهدان بزرگ جهان تشیع در عصر خود بود، در بیش تر علوم، به خصوص در علم فقه، تفسیر علوم قرآن و کلام، تخصص و تبحّری کم نظیر داشته و در زمینه ی این علوم، کتاب ها و رسائل مفیدی تدوین کرده است. او در هر یک از علوم یاد شده، با ارائه ی آرای دقیق و نظریات عمیق، روح تازه ای را در آن ها دمیده و مسائل آن ها را رونق و جلوه ی خاصی داده است. از ویژگی های روش علمیِ او می توان به موارد زیر اشاره کرد:1- اقتصار در مباحث مهم و ضروری(11) و بیان مسائل اجتهادی و استنباطی به گونه ای فشرده ولی گویا؛
2- پرهیز از مجادله در بحث و انکار حق، پس از آن که در دست خصم قرار گیرد(12)؛
3- آزاد اندیشی و بی باکی در فتوا دادن، در عین احترام به نظر گذشتگان(13)؛
4- استدلال به سهله و سمحه بودن شریعت(14)؛
5- نقد و بررسیِ آؤا و نظریات علما، اعم از قدما و متأخران(15)؛
6- رعایت منطقیِ سیر بحث، در طرح اصل مسئله و بیان اقوال و دلایل آن ها و سپس بیان نظریه ی خود و پرهیز از خلط بین آن ها(16)؛
7- نقل روایات متعارض و بیان چگونگیِ رفع تعارض آن ها از راه جمع موضوعی و عرفی ( که این جمع، در روایات متعارض، بر جمع حکمی از نظر علما مقدم است).(17)
به اعتقاد آیت الله جناتی، شیوه ی اجتهادیِ محقق اردبیلی در فقه، مبتنی بر « ظاهر نصوص» از یک سو، و « تفریع و تطبیق» ، از سوی دیگر بوده است، و وی در بیان احکام، پیرو شیوه ی شیخ طوسی و پیروان وی بوده که بر اساس این روش، مسائل دینی، به صورت پرسش و پاسخ، در ضمن کتاب های فقهی بیان می شد.(18)
روش محقق، در استفاده از منابع فقهی
1- کتاب:
محقق، توجه خاصی به این منبع اساسی و معتبر داشته و بیش از سایر منابع، از آن استفاده کرده است. کتاب زبدة البیان ایشان، که با اسلوب و روش ویژه ای با استفاده از آیات قرآنی، در تبیین مسائل فقهی، نگارش یافته، مؤید این مسئله است؛2- سنت:
محقق، یکی از ویژگی های علمای اهل بیت را نقل روایات از منبع اصلیِ آن بیان کرده و می گوید:« اصحاب ما می گویند» و عن فلان عن فلان، و اسامیِ هر یک از روات را با پدران ایشان و وصف ایشان ذکر می کنند به اشتراط عدالت در ایشان تا به اهل بیت می رسانند و ایشان از پیغمبر نقل می کنند و پیغمبر از جبرئیل و جبرئیل از خدای تعالی.»(19)
بر این اساس، او ارزش خاصی برای روایات معصومین قائل شده و در مباحث علمی و فقهیِ خود، پیوسته از احادیث آنان مؤید می آورد؛
3- اجماع:
محقق، اجماع حاکی از قول معصوم را نیز یکی از منابع فقهی معتبر می داند و در استنباط احکام شرعی، از آن بهره جسته و در فتوای خود، به آن استناد می کند؛(20)4- عقل:
محقق، با تأکید بر وجوب اجتناب از تقلید صرف، از آرای دیگران، به خلاقیت و دقت نظر در استنباط احکام سفارش می کند. برداشت عقلی از منابع، یکی از ویژگی های اساسیِ کار تحقیقی وی است و به طور گسترده، از عقل استفاده می کند، تا آن جا که برخی از فقها به این روش اعتراض کرده و برخی، کتاب فقهیِ مجمع افائدة و البرهان او را به جهت فراوانیِ استدلال های عقلیِ آن، قدح نموده و آن را خارج از طریقه ی سلف دانسته اند.(21)پی نوشت ها :
1- محقق اردبیلی، اصول دین، ص 235.
2- همان، ص239.
3- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج2، ص22.
4- محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص348.
5- محقق اردبیلی، اصول دین، ص250.
6- علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج4، ص412.
7- خوانساری، روضات الجنات، ص23- 24.
8- عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج5، ص117.
9- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج2، ص364.
10- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص174- 175؛ و سید جزلیری، انوار النعمانیه، ج2، ص303.
11- عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج1، ص90.
12- محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص447- 451.
13- سید حسین مدرسی طباطبایی، مقدمه ای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، ص56- 57.
14- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج1، ص282، 335، 338، 361 و ج2، ص350- 355 و ج3، ص189.
15- آیت الله ابراهیم جناتی، « مقدس اردبیلی در عرصه اجتهاد»، مجموعه آثار کنگره مقدس اردبیلی، ج10، ص111.
16- همان.
17- همان.
18- همان.
19- محقق اردبیلی، اصول دین، مجموعه آثار کنگره مقدس اردبیلی، ج4، ص297.
20- برای نمونه مراجعه شود به مقاله احمد عابدینی، تحت عنوان « جایگاه اجماع در روش فقهی محقق اردبیلی» فقه، ش 9، پاییز 1375، ص211- 232.
21- خوانساری، روضات الجنات، ج1، ص83.
خالقی، علی؛ (1345)، اندیشه سیاسی محقّق اردبیلی، قم: موسسه بوستان کتاب( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم