فکر زنده شدن، عریان بودن انسان ها در قیامت، عرضه شدن به محضر عدل الهی و ... او را در اندوه فرو می برد.
امیرمؤمنان، علی (علیه السّلام) می فرمایند:
«روزی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه (علیها السّلام) وارد شد و او را اندوهناک یافت.
فرمود: «دخترم! چرا اندوهگینی؟»
فاطمه (علیها السّلام) پاسخ داد: «پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد.»
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته می شوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب. پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو می فرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار می سازد.
آنگاه اسرافیل لباس های بهشتی برایت می آورد و تو آنها را می پوشی. فرشته ی دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت می آورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار می شوی و زوقائیل آن را هدایت می کند. در این حال، هفتاد هزار فرشته با پرچم های تسبیح، پیشاپیش تو راه می روند.
اندکی که رفتی، هفتاد هزار حورالعین، در حالی که شادمانند و دیدارت را به یکدیگر بشارت می دهند، به استقبالت می شتابند. به دست هر یک از حوریان، منقلی از نور است که بوی عود از آن برمی خیزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت می کنند.
فاطمه جان! هنگامی که به وسط جمعیّت حاضر در قیامت می رسی، کسی از زیر عرش پروردگار، به گونه ای که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد می زند: چشم ها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صدّیقه ی فاطمه، دخت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و همراهانش عبور کنند. هنگامی که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدی، مریم، دختر عمران، همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبالت می آید و بر تو سلام می گوید. آنها سمت چپت قرار می گیرند و همراهت حرکت می کنند. آنگاه مادرت خدیجه، اوّلین زنی که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچم های تکبیر در دست دارند، به استقبالت می آیند. وقتی به جمع انسان ها نزدیک شدی، حوّاء، با هفتاد هزار العین به همراه آسیه نزدت می آیند و با تو رهسپار می شوند.»(1)
«روز قیامت، دخترم، فاطمه بر مرکبی از مرکب های بهشت وارد عرصه ی محشر می شود، مهار آن مرکب از مروارید درخشان، چهارپایش از زمرّد سبز، دنباله اش از مُشک بهشتی و چشمانش از یاقوت سرخ است و بر آن گنبدی از نور قرار دارد که بیرون آن، از درونش و درون آن، از بیرونش نمایان است. فضای داخل آن گنبد، انوار عفوّ الهی و خارج آن، پرتوی رحمت خدایی است. بر فرازش تاجی از نور دیده می شود که هفتاد پایه از درّ و یاقوت دارد که همانند ستارگان درخشان، نور می افشانند.
در هر یک از این دو سمت راست و چپ آن مرکب، هفتاد هزار فرشته به چشم می خورد. جبرئیل مهار آن را در دست دارد و با صدای بلند ندا می کند: نگاه خود، فراسوی خویش گیرید و نظرها پایین افکنید. این فاطمه، دختر محمّد است که عبور می کند. در این هنگام، حتّی پیامبران، انبیا، صدّیقین و شهدا همگی از ادب، دیده فرو می گیرند تا فاطمه (علیها السّلام) عبور می کند و در مقابل عرش پروردگارش قرار می گیرد.»(2)
1- منبری از نور برای حضرت فاطمه (علیها السّلام)
در ادامه ی گفت و گوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دختر گرامی اش درباره ی چگونگی حضور وی در عرصه ی قیامت، چنین می خوانیم:«سپس منبری از نور برایت برقرار می سازند که هفت پله دارد و بین هر پله ای تا پله ی دیگر صف هایی از فرشتگان قرار گرفته اند که در دستشان پرچم های نور است. همچنین در طرف چپ و راست منبر، حورالعین صف می کشند.
آنگاه که بر بالای منبر قرار می گیری، جبرئیل می آید و می گوید: «ای فاطمه! آنچه مایلی از خدا بخواه.»(3)
اوّلین درخواست فاطمه (علیها السّلام) در روز قیامت، پس از عبور از برابر خلق، شکایت از ستمگران است.»
جابربن عبدالله انصاری از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل می کند:
«هنگامی که فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار می گیرد، خود را از مرکب به زیرانداخته، اظهار می دارد: «الهی و سیّدی! میان من و کسی که مرا آزرده و بر من ستم روا داشته، داوری کن. خدایا! بین من و قاتل فرزندم، حکم کن...»(4)
«دخترم فاطمه، در حالی که پیراهن های خونین در دست دارد، وارد محشر می شود. پایه ای از پایه های عرش را در دست می گیرد و می گوید: «یا عدل! یا جَبّار! اَحکَمَ بَینی وَ بَینَ قاتِلَ وَلَدی؛ ای خدای عادل و غالب! بین من و قاتل فرزندم داوری کن.»
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«فَیحَکَمُ لابِنتی وَ رَبُّ الکَعبَه؛ به خدای کعبه سوگند، به شکایت دخترم رسیدگی می شود و حکم الهی صادر می گردد.»(5)
2- دیدار امام حسن و امام حسین (علیهم السّلام)
دومین خواسته ی حضرت فاطمه (علیها السّلام) در روز قیامت از خداوند چنین است:«خدایا! حسن و حسین را به من بنمایان.»
در این لحظه، امام حسن و امام حسین (علیهم السّلام) به سوی حضرت فاطمه (علیها السّلام) می روند؛ در حالی که از رگ های بریده ی حسین (علیه السّلام) خون فوران می کند.(6)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«هنگامی که به فاطمه گفته می شود وارد بهشت شو، می گوید: «هرگز وارد نمی شوم تا بدانم پس از من، با فرزندانم چه کردند؟»
به وی گفته می شود: به وسط قیامت نگاه کن.
پس بدان سمت می نگرد و فرزندش، حسین را می بیند که ایستاده و سر در بدن ندارد. دخت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ناله و فریاد سر می دهد.
فرشتگان نیز (با دیدن این منظره) ناله و فریاد برمی آورند.»(7)
امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند:
«حسین بن علی (علیه السّلام) در حالی که سر مقدّسش را در دست دارد، می آید. فاطمه (علیها السّلام) با دیدن این منظره ناله ای جانسوز سر می دهد. در این لحظه، هیچ فرشته ی مقرّب، پیامبر مرسل و بنده ی مؤمنی نیست، مگر آنکه به حال او می گرید.(8)
در این موقعیّت، خداوند به خشم آمده، به آتشی به نام «هبهب» که هزار سال در آن دمیده شده تا سیاه گشته و هیچ آسودگی در آن راه نمی یابد و هیچ اندوهی از آن جا بیرون نمی رود، دستور می دهد: کشندگان حسین بن علی را برگیر و جمع کن... آتش به فرمان پروردگار عمل کرده، همه ی آنها را بر می چیند...»(9)
3- شفاعت برای دوستان اهل بیت (علیهم السّلام)
سومین درخواست حضرت فاطمه (علیها السّلام) در روز قیامت از پروردگار، شفاعت از دوستان و پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) است که مورد قبول حق قرار می گیرد و دوستان و پیروانش را مورد شفاعت قرار می دهد.امام باقر (علیه السّلام) می فرماید:
«هنگامی که فاطمه به در بهشت می رسد، به پشت سرش می نگرد.
ندا می رسد: ای دختر حبیب! اینک که دستور داده ام به بشهت بروی، نگران چه هستی؟
فاطمه (علیها السّلام) جواب می دهد: «ای پروردگار! دوست دارم در چنین روزی با پذیرش شفاعتم، مقام و منزلتم معلوم شود.»
ندا می رسد: ای دختر حبیبم! برگرد و به مردم بنگر و هر که در قلبش دوستی تو یا یکی از فرزندانت نهفته است، داخل بهشت گردان.»(10)
«در روز قیامت بر پیشانی هر فردی، مؤمن یا کافر نوشته شده است. پس به یکی از محبّان اهل بیت (علیهم السّلام) که گناهانش زیاد است، دستور داده می شود به جهنّم برده شود. در آن هنگام، فاطمه (علیها السّلام) میان دو چشمش را می خواند که نوشته شده است: دوستدار اهل بیت (علیهم السّلام). پس به خدا عرضه می دارد: «الهی و سیّدی! تو مرا فاطمه نامیدی و دوستان و فرزندانم را به وسیله ی من از آتش دور ساختی و وعده ی تو حق است و هرگز وعده ات را زیرپا نمی نهی.»
ندا می رسد: فاطمه! راست گفتی. من تو را فاطمه نامیدم و به وسیله ی تو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتش دور گردانیدم. وعده ی من حق است و هرگز تخلّف نمی کنم.
اینکه می بینی دستور دادم بنده ام را به دوزخ برند، بدین جهت بود که درباره اش شفاعت کنی و شفاعتت را بپذیرم تا فرشتگان، پیامبران، رسولان و همه ی مردم از منزلت و مقامت آگاهی یابند.
حال بنگر. دست هر که بر پیشانی اش مؤمن نوشته شده، بگیر و بهشت ببر.(11)
4- شفاعت دوستان حضرت فاطمه (علیها السّلام) از دیگران
عظمت و مقام حضرت فاطمه (علیها السّلام) در روز قیامت، چنان است که خداوند به خاطر ایشان به دوستان آن حضرت نیز، مقام شفاعت می دهد.امام باقر (علیه السّلام) به جابر فرمودند:
«جابر! به خدا سوگند، فاطمه (علیها السّلام) با شفاعت خود در آن روز، شیعیان و دوستانش را از میان اهل محشر جدا می سازد؛ چنان که کبوتر، دانه ی خوب را از دانه ی بد جدا می کند.
عظمت و مقام حضرت فاطمه (علیه السّلام) در روز قیامت چنان است که خداوند به خاطر فاطمه، به دوستان آن حضرت نیز، مقام شفاعت می دهد. هنگامی که شیعیان فاطمه (علیها السّلام) همراه وی به در بهشت می رسند، خداوند در دلشان می افکند که به پشت سر بنگرند. وقتی چنین کنند، ندا می رسد: دوستان من! اکنون که شفاعت فاطمه را در حقّ شما پذیرفتم، نگران چه هستید؟
آنان عرضه می دارند: پروردگارا! ما نیز دوست داریم در چنین روزی مقام و منزلت ما برای دیگران آشکار شود.
ندا می رسد: دوستانم! برگردید و هر که به خاطر دوستی فاطمه شما را دوست داشت و نیز هر که به خاطر محبّت فاطمه به شما غذا، لباس یا آب داده یا غیبتی را از شما دور گردانیده، همراه خود وارد بهشت کنید.»(12)
5- به سوی بهشت
حضرت فاطمه (علیها السّلام) پس از شفاعت دوستان خود و فرزندانش و رسیدگی به شکایتش در دادگاه عدل الهی به فرمان خدا، با جلال و شکوه خاصّی وارد بهشت می شود.پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«روز قیامت، دخترم، فاطمه در حالی که لباس هایی اهدایی خداوند را که با آب حیات آمیخته شده، پوشیده، محشور می شود و همه ی مردم از مشاهده ی این کرامت تعجّب می کنند.
آنگاه لباسی از لباس های بهشت بر وی پوشانده می شود. بر هزار حلّه ی بهشتی برای او با خطّ سبز چنین نوشته شده است: دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به بهترین شکل ممکن، کامل ترین هیبت، تمام ترین کرامت و بیشترین بهره وارد بهشت سازید. پس، فاطمه (علیها السّلام) را به فرمان پروردگار در کمال عظمت و شکوه، در حالی که پیرامونش هفتاد هزار کنیز قرار گرفته، به بهشت می برند.»(13)
6- استقبال حوریان بهشتی
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:«هنگامی که به بهشت می رسی، دوازده هزار حوریه که تاکنون به ملاقات کسی نرفته و نخواهند رفت؛ در حالی که مشعل های نورانی به دست دارند و بر شترانی از نور که جهازهایشان از طلای زرد و یاقوت سرخ و مهارهایشان از لؤلؤ و مروارید درخشان است، سوارند، به استقبالت می شتابند.
پس وقتی داخل بهشت شدی، بهشتیان به یکدیگر ورودت را بشارت خواهند داد و برای شیعیانت سفره هایی از گوهر (14)که بر پایه هایی از نور برقرار ساخته اند، آماده می سازند و در حالی که هنوز سایر مردم گرفتار حسابرسی اند، آنان از غذاهای بهشتی می خورند.(15)
7- اوّلین سخن حضرت فاطمه (علیها السّلام) در بهشت
سلمان فارسی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین روایت کرده است:«هنگامی که فاطمه داخل بهشت می شود و آنچه خداوند برایش مهیّا کرده، می بیند، این آیه را تلاوت می کند:
«اَلحَمدُللهِ الَّذِی أذهَبَ عَنَّا الحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ* الَّذِی أحَلَّنَا دَارَ المُقَامَةِ مِن فَضلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیها نَصَبٌ وَ لَا یَمسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ؛ (16)
ستایش و سپاس ویژه ی خدایی است که اندوهمان را زدود. همانا پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنده است. پروردگاری که در سایه ی بخشش خود، ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگی مان فرود آورد. ما در آنجا با رنج و ملالی رو به رو نمی شویم.»
8- زیارت انبیا از حضرت فاطمه ی زهرا (علیها السّلام) در بهشت
آنگاه که همه ی انبیا و اولیای خدا وارد بهشت شدند، آهنگ دیدار دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:«هرگاه اولیای خدا در بهشت مستقر گردیدند، از آدم گرفته تا سایر انبیا همه به دیدارت می شتابند.»(17)
9- عنایات خداوند به حضرت فاطمه (علیها السّلام) در بهشت
پروردگار منّان به حضرت فاطمه ی زهرا (علیها السّلام) در بهشت عنایاتی ویژه خواهد داشت. بخشی از آن عنایات چنین است:9-1- خانه های بهشتی
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«هنگامی که مرا به معراج بردند و داخل بهشت شدم، به قصر فاطمه رسیدم. درون آن هفتاد قصر بود که تمام در و دیوار و طاق هایش از دانه های مروارید سرخ ساخته و همه ی آنها به یک شکل زینت داده شده بود.»(18)
9-2- همنشینی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السّلام) فرمودند:«یا علی! تو و دخترم، فاطمه در بهشت در قصر من، همنشین من هستید.»(19)
سپس این آیه را تلاوت فرمود:«برادران بر تخت های بهشتی رو به روی هم می نشینند.»(20)
9-3- درجة الوسیله
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«فِی الجَنَّة دَرَجَةُ تُدعَی الوَسیَلةُ فَاِذا سَاَلتُم اللهَ فَاساَلُوا ِلیَ الوَسیِلَةَ قَالُوا یَا رَسُولَ اللهِ مَن یَسکُن مَعَک فِیها؟ قَالَ عَلیً و فاطمةٌ و الحَسَنُ وَ الحُسَین؛(21)
در بهشت درجه ای به نام «وسیله» است. هرگاه خواستید، هنگام دعا چیزی برایم بخواهید، مقام وسیله را از خداوند خواستار شوید. گفتند: یا رسول الله! چه کسانی در این درجه(مخصوص) با شما همنشین خواهند بود؟ فرمود: علی، فاطمه، حسن و حسین.»
از مناقب حضرت زهرا (علیها السّلام) همراه بودن او با پدر، همسر و فرزندانش در درجه ی وسیله است. آنجا پایتخت عظمت حضرت حق، تبارک و تعالی است و جز پنج تن (علیهم السّلام) هیچ یک از انبیاء اولیاء، مرسلین، صالحان، فرشتگان مقرّب، کسی بدان راه نمی یابد.(22)
9-4- سکونت در حظیرة القدس
سیوطی در «مسند» می نویسد:«إِنَّ فاطِمَةَ وَ علیاً و الحسنَ و الحسینَ فِی حَظِیرَةِ القُدسِ فِی قُبَّةٍ بَیضَاء سَقفُها عَرشَ الرَّحمنِ؛(23)
فاطمه، علی، حسن و حسین در جایگاهی بهشتی به نام «حظیرة القدس» در زیر گنبدی سفید به سر می برند که سقف آن عرش پروردگار است.»
«در قیامت، جایگاه من، علی، فاطمه، حسن و حسین سرایی زیر عرش پروردگار است.»(24)
نویسنده ی «خصایص فاطمه»، ضمن بیانی مفصّل درباره ی حظیرة القدس، می نویسد:والاترین جایگاه ها در بهشت، حظیرة القدس است.(25)
9-5- بخشیدن چشمه ی تسنیم به حضرت فاطمه (علیها السّلام)
طبری از همام بن ابی علی چنین نقل می کند:به کعب الاحبار گفتم: نظرت درباره ی شیعیان علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) چیست؟
گفت: ای همام! من اوصافشان را در کتاب خدا می یابم. اینان پیروان خدا، پیامبرش و یاران دین او و پیروان ولیّ اش شمرده می شوند.
اینان بندگان ویژه ی خدا و برگزیدگان اویند. خدا آنها را برای دینش برگزید و برای بهشت خویش آفرید.
جایگاهشان در فردوس اعلای بهشت است. در خیمه ای که اتاق هایی از مروارید درخشان دارد، زندگی می کنند. آنان از مقرّبین ابرارند و سرانجام از جام «رحیق مختوم» می نوشند.
رحیق مختوم چشمه ای است که به آن «تسنیم» گفته می شود و هیچ کس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهد کرد. تسنیم، چشمه ای است که خداوند آن را به فاطمه (علیها السّلام)، دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و همسر علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) بخشید و از پای ستون خیمه ی فاطمه جاری می شود. آب آن چشمه چنان گواراست که به سردی کافور و طعم زنجبیل و عطر مُشک شباهت دارد... .(26)
خدایا ما را از شفاعت آن دُرّ گرانبها بی نصیب مگذار.
نمایش پی نوشت ها:
1. بحارالأنوار، ج43، ص 225.
2. فاطمة الزّهرا، ص 74؛ امالی صدوق، ص 16.
3. بحارالأنوار، ج43، ص 225.
4. امالی صدوق، ص 16.
5. مناقب علیّ بن ابی طالب(ع)، ص 63.
6. بحارالأنوار، ج43، ص 220.
7. همان، ص 221.
8. همان.
9. همان، ص 222.
10. تفسیر فرات کوفی، ص 114.
11. بحارالأنوار، ج43، ص 15.
12. تفسیر فرات کوهی، ص 114.
13. ذخائر العقبی، ص 48.
14. کنایه از غذاهای بسیار خوب است.
15. بحارالأنوار، ج43، ص 277.
16. القطره، ص 192؛ سوره ی فاطر(35)، آیات 34-35.
17. بحارالأنوار، ج43، ص 227.
18. همان، ص 76.
19. فاطمة الزّهراء، ص 99.
20. سوره ی الانسان(76)، آیه 13.
21. فاطمة الزّهراء، ص 99.
22. همان، ص 113.
23. مسند فاطمة، ص 45؛ کفایة الطّالب، ص 311.
24. فاطمة الزّهراء، ص 100.
25. خصایص فاطمة، ص 341.
26. بشارة المصطفی، ص 50.
/م