من به نخوردن صبر می‌کنم

قصابی به مشتری گفت: «گوشت خوب آورده‌ام.» مشتری اظهار بی‌پولی کرد. قصاب گفت: «صبر می‌کنم.» مشتری گفت: «من به نخوردن گوشت صبر می‌کنم».(1)
چهارشنبه، 28 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
من به نخوردن صبر می‌کنم
من به نخوردن صبر می‌کنم

 





 

زمینه پیدایش

قصابی به مشتری گفت: «گوشت خوب آورده‌ام.» مشتری اظهار بی‌پولی کرد. قصاب گفت: «صبر می‌کنم.» مشتری گفت: «من به نخوردن گوشت صبر می‌کنم».(1)

پیامها

این ضرب‌المثل برای زمانی است که بخواهیم خود یا کسی را به بی‌نیازی از دیگران تشویق کنیم.

ضرب المثل های هم مضمون

ـ بهتر است آدم به جای وعده دادن به قصّاب و بقّال، به شکم خود وعده دهد.(2)
ـ به کشکینه و پشمینه خود بساز.(3)
ـ مادر که نیست، به زن پدر باید ساخت.(4)
ـ قانع بنشین و هر چه داری بپسند.(5) (عنصری)
ـ لب، هر چه نوشید، تن هر چه پوشید.(6)
ـ نفس را وعده دادن به طعام، آسان‌تر که بقال را به درم.(7) (سعدی)

اشعار هم مضمون

ـ به کم خوردن کسی را تب نگیرد.(8) (نظامی)
ـ چون بالش زر نیست، بسازیم به خشتی.(9) (حافظ)
ـ قناعت کن، بدان یک نان که داری.(10) (نظامی)
ـ نان جوین خویش، بهْ از گندم کسان.(11) (صائب)

ریشه های قرآنی حدیثی

امام علی(علیه السلام): «اِذا حُرِمْتَ فَاقْنَعْ؛ وقتی نداری، قناعت کن.»(12)
امام صادق(علیه السلام): «اِقْنَعْ بِما قَسَّمَهُ اللهُ لَکَ؛ به آن چه خدا قسمت تو کرده است قناعت کن.»(13)
لغات

 

کشکینه: نان تریت شده در آب کشک.
پشمینه: جامه بافته شده از پشم.

پی‌نوشت‌ها:

1. داستان‌های امثال، ص 798.
2. فرهنگ‌نامه امثال و حکم ایرانی، ص 820.
3. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 276.
4. امثال و حکم دهخدا، ج 3، ص 1382.
5. امثال و حکم دهخدا، ج 2، ص 1154.
6. همان، ص 848.
7. همان، ج 4، ص 1821.
8. دوازده هزار مثل فارسی، ص 276.
9. همان، ص 395.
10. دوازده هزار مثل فارسی، ص 761.
11. همان، ص 931.
12. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج 3، ص 119.
13. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 283.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال