![آسان گيري در تربيت آسان گيري در تربيت](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/0051731.jpg)
نويسنده: علي محمد رفيعي محمدي
يکي از اصول مهم تربيت، عدم سخت گيري در امر تعليم و تربيت است. البته مفهوم اين اصل اين نيست که اولياء و مربيان محترم در مقابل تربيت فرزندان خود بي تفاوت باشند، بلکه در تربيت هم بايد حد وسط را رعايت کرد. افراط و تفريط در هر چيزي ناپسند است، به خصوص در تربيت که تأثيري مخرب دارد.
« تسهيل » و « تيسر » به معناي آسان کردن و سهل گردانيدن است.(1) مراد از اين دو واژه آن است که در هر حرکت تربيتي، راه هاي آسان و ميسر به روي متربي گشوده شود تا ميل و رغبت به رفتن به سوي فرمانها در او فراهم شود. همچنين بايد با متربي از سر ملايمت و مدارا رفتار شود تا بتواند راه را بر خود هموار سازد و طي طريق کند و به مقصود دست يابد.
سنّت الهي در تربيت بر پايه تسهيل قرار گرفته است. خداي رحمان راه خير و سعادت انسان را هموار و آسان کرده است ولي با اين وجود انسان حق را مي پوشاند و به راه حق نمي رود.
کتاب هدايت و سعادت انسان ( قرآن کريم) نيز آسان قرار داده شده است تا حرجي بر مردمان در فهم و دريافت آن نباشد.
(وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ )؛(2)
و هر آينه قرآن را براي يادآوري و پند گرفتن آسان ساختيم، پس آيا ياد آرنده و پند گيرنده اي هست؟
خداي رحمان کتاب عزيزش را به گونه اي قرار داده است که فهم مقاصدش براي خاص و عام آسان باشد و هر کس به اندازه فهم و ادراک خود از آن بهره ببرد. سنت الهي چنين است و خداي مهربان شريعت خود را سهل و آسان قرار داده است.(3)
(يُرِيدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِکُمُ الْعُسْرَ )،(4)
خداوند براي شما آساني مي خواهد و براي شما دشواري نمي خواهد.
(وَ مَا جَعَلَ عَلَيْکُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ )؛(5)
در دين بر شما سختي قرار نداده است.
هيچ چيز بسان ملايمت، رحمت، آسان گيري و نرمش، در تربيت آدمي و رشد صحيح عواطف انساني مؤثر نيست؛ زيرا بدين وسيله است که عواطف آدمي تلطيف و تعديل شود. از اين رو بهترين راه ورود به قلب ها و تربيت انسان ها ايجاد ميل و رغبت است که جز بر اساس آييني ملايم فراهم نمي شود. امام صادق (عليه السلام) از قول پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) نقل فرمودند:
« خداوند رحمت کند کسي را که فرزند خود را در نيکي و نيکوکاري ياري کند »
اينکه چگونه به فرزند خود نيکي کنيم را در جوابي که از امام معصوم در چهار مورد نقل شده است، بيان مي کنيم.(6) حضرت فرمود:
1-« يقبَلُ ميسورَه؛ آنچه را که در توان اوست از او بپذيرد »
در ايام سال تحصيلي متأسفانه بعضي از والدين و مربيان بدون آنکه توانايي و توانمندي فرزند خود را در نظر بگيرند، از او انتظار نمره بالا دارند. متأسفانه در نظام تعليم و تربيت ما نمره 20 به عنوان يک مسئله مشکل ساز درآمده است. در حالي که اگر فرزند شما در حد توان کاري را انجام داد و شما او را تشويق و ترغيب کرديد، ممکن است:
الف) خود را در همان سطح حفظ کند.
ب) باعث رشد و پيشرفت او گردد.
مثلاً اگر کودک شما در هر هفته 3 بار مسواک مي زند و شما از او براي اين کار تشکر کنيد و يا او را در جمع تشويق کنيد؛ باعث مي شود ميزان مسواک زدن او در هفته بيشتر گردد.
2- « و يتجاوَز عن مَعسوره؛ آنچه برايش طاقت فرساست از او نخواهد. »
گاهي بعضي از کودکان و نوجوانان طاقت انجام بعضي از امور که ساير همسالان او قادر به انجام آن هستند را ندارند؛ لذا مربيان به صورت نسنجيده اقدام به تحقير و مقايسه او با ديگران مي کنند.
3- « و لايرهِقُهُ؛ او را به طغيان وادار نکنيد. »
به طور حتم وقتي والدين سخت گيري را شروع کردند، اعصاب کودک يا نوجوان را به هم ريخته و او را وادار به طغيان مي کنند.
4-« و لا يخرُقَ بِه؛ به او دروغ نگويد و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشود. »
شهيد مطهري (رحمه الله) در کتاب داستان و راستان اين داستان را مي آورد که مردي نصراني در همسايگي مرد مسلماني بود که به علت سخت گيري فرد مسلمان، مرد نصراني بعد از اسلام آوردن گفت: من از دين شما استعفا دادم، برو فرد بيکارتر از من را پيدا کن که کاري نداشته باشد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: « من جوان بودم و در عبادت مستحب بسيار کوشا، پدرم به من فرمود: فرزندم از اين کمتر عمل کن. وقتي بنده اي محبوب خدا باشد، خدا با عمل کم نيز از او راضي مي شود ».(7)
بسياري از نوجواناني که به تکليف رسيده اند خود علاقه مندند که نماز بخوانند، ولي بعضي از والدين با اعمال فشار و سخت گيري سعي در وادار کردن نوجوان به خواندن نماز اول وقت دارند. توصيه ما به اولياء محترم اين است که شما خودتان اول وقت نماز بخوانيد ولي فرزندتان را وادار به خواندن نماز اول وقت نکنيد. ولي او را براي خواندن نماز در اول وقت تشويق کنيد. براي دروني کردن ارزش هاي ديني واخلاقي بايد کار کرد و صبر داشت؛ نوجوان به مرور زمان ياد خواهد گرفت که اول وقت نماز بخواند. اگر بخواهيد با اعمال فشار او را وادار کنيد، چه بسا نسبت به نماز بي توجه گردد. به طور مثال، موقع ديدن تلويزيون و پخش سريال مورد علاقه اش، شما اصرار بر خواندن نماز اول وقت نکنيد، بلکه شما در ضمن اينکه براي او چاي و ميوه مي گذاريد. به او بگوييد « مي روم نماز بخوانم ». با اين حرکت او متوجه مي شود که شما به او گفته ايد چاي و ميوه را بخور و بعد نماز بخوان. نوع پيام خيلي مهم است؛ پيام با محبت او را به نماز علاقه مند کرده در حالي که هيچ سخت گيري هم نکرده ايد، ولي اگر مرتب پيام داديد که نماز بخوان و گاهي با عصبانيت اين پيام را داديد، مفهوم آن براي نوجوانان اين است که تو نمي فهمي، تو نمي داني، اين منم که جاي تو تصميم مي گيرم، تو اراده نداري و.. لذا فرزند شما ناراحت شده و مي گويد اصلاً نماز نمي خوانم. بنابراين اولياء و مربيان محترم با توجه به اصل تسهيل در تربيت، سخت گيري نکنند.
پي نوشت ها :
1-فرهنگ معين، ج1، ص 1083.
2-قمر، آيه 17.
3- سيري در تربيت اسلامي، مصطفي دلشاد تهراني، ص 168.
4- بقره، آيه 185.
5- حج، آيه 78.
6- تعليم و تربيت اسلامي، شماره 1000، ص 39.
7-کافي، ج2، ص 87.
رفيعي محمدي، علي محمد (1392)، بيست اصل در تربيت: اصول برقراري ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم