احسان
با سلام وعرض خسته نباشید.من از بچگی از خودم به شدت...
با سلام وعرض خسته نباشید.من از بچگی از خودم به شدت متنفر بودم!!همش به فکر خودکشی بودم.از خوانوادم بدم میومد از مردم از معلمام.حتی از خدا.وقتی بزرگ شدم نه تنها بهتر نشدم بدترهم شدم.خواستم خودمو درست کنم به مدت 1سال وقتی کنکور داشتم به جای درس خوندن به تحقیق درمورد خدا و دین برداختم.به نتیجه هم رسیدم فهمیدم خدا هست بهشت جهنم هم هست ولی بازم از خدا بدم میاد.بازم ی چهره ی بدی تو ذهنم هست.تازگی ها به سیگار رو اوردم.همش درحال فکر کردن هستم.همش استرس دارم. نمیدونم چرا توی تموم ادما ضعف میبینم...با اینکه دوست زیاد داشتم همشونو بیخیال شدم.الان همش تو خودم هستم.هیچ انرزی شور شوقی ندارم....بیش چندتا مشاور رفتنم هم مذهبی هم غر مذهبی همشون گفتن افسردگی داری.باید قرص بخورب خوب بشی.ولی فایده نداشت...الان من کاملا میفهمم جهنمی هستم.حتی دارم خودمو براش اماده میکنم.اخرین امیدم شما هستید.میشه به من یک راه حل به جز قرص بدین!!!
مشاور: خانم صفری
با سلام دوست عزیز بفرمایید چند وقت است که دارو مصرف می کنید؟آیا مشاوره حضوری رفته اید؟ شما برچه اساسی میفهمید جهنمی هستید؟ دوست عزیزشما در سنی هستید که تا حدی این افکار طبیعی است ولی بیش از حد که ادامه پیدا کند مشکل ساز می شود.برام بنویس بهترین چیزی که دوست داری چیه؟ دلت میخواد یا میخواست چه کارهای به غیر خودکشی یا رفتن به جهنم انجام بدی؟ حتما برام بنویس اگه قرار بود یک معجزه اتفاق بیفته دلت میخواست اون معجزه چی باشه؟یا اگه یه غوله چراغ جادو داشتنی دلت میخواست چه چیزی برات بیاره ؟ چه کاری برات بکنه ؟البته به غیر از خودکشی