باسلام برادر گرامی تا حدی از این افکار طبیعی است البته تا جایی که عملکرد شما را مختل نکند یعنی سبب نشود نسبت به انتخابتان احساس نا امیدی و پشیمانی داشته باشید. ولی در کل هر تغییر بزرگ در زندگی که کنکور سراسری و انتخاب رشته یکی از آنهاست با مقداری استرس، اضطراب و فکر همراه است و اتفاقا گاهی همین افکار منجر به تلنگری می شوند که سبب می شود شما به تکاپو بیافتید و به جای آنکه خود را منفعل احساس کنید به این باور برسید که می توانید با تلاش، مطالعه و کسب مهارت در زمینه ای که انتخاب کرده اید جزء بهترین ها باشید پس یکی از انتخاب های شما می تواند این باشد که به جای انکه به این افکار پاسخ دهید و مدام با خود نشخوار ذهنی داشته باشید که نکنه اشتباه کردم با خود روراست باشید و ببینید چه راه هایی وجود دارد که میتوانید امتحان کنید تا مهارت هایتان را در دروس دانشگاهی و شغل آینده تان بالا ببرید. و اتفاقا جای بسی امیدواری است که در این مرحله و در این سن نگران شغل اینده تان هستید. اما در کل توجه جامع و همزمان به سه نكته می تواند تصميم گيري شما را تسهيل نمايد: 1- علاقه 2- استعداد 3- پرهيز از كمال گرايي افراطي. موارد اول و دوم احتمالاً براي شما آشنا هستند ولي شايد با اصطلاحي كه در مورد سوم اشاره شد، آشنايي نداشته باشيد. منظور از پرهيز از كمال گرايي افراطي اين است كه انتظار نداشته باشيد كه يك شغل، تمام آرمان هاي شما را محقق كند و كاملاً مطابق ميل و سليقه ي شما باشد. اين را در نظر داشته باشيد كه در شرايط زندگي واقعي، دسترسي به چنين شغلي تقريباً غيرممكن است. هر شغلي كه شما انتخاب كنيد بلاخره نقاط قوت و ضعفي دارد؛ جنبه هايي از آن براي شما خوشايند و جنبه هايي نيز ناخوشايند است؛ دركنار مزايا معايبي هم دارد. بنابراين براي انتخاب خود فقط سعي كنيد به مورد اول و دوم قناعت كنيد. يعني اگر حداقل به جنبه هايي از يك حرفه علاقه داريد، در خود استعداد آن حرفه را نيز مي بينيد و همچنين دنبال كردن آن حرفه با شرايط زندگي شما سازگاري دارد، آن را انتخاب نماييد. منظور از سازگاري با شرايط زندگي، اين است كه دنبال كردن آن حرفه براي شما مقرون به صرفه باشد