باسلام.برادر گرامی چندنكته ي اساسي در مورد شما قابل طرح است كه شايد تأمل در آن ها براي شما كمك كننده باشد. اولاً بايد اين موضوع را براي خودتان روشن كنيد كه تعريف شما از عاشق شدن چيست؟ شايد واقعاً يك اسم اشتباه را براي يك حالت هيجاني زودگذر و سطحي، انتخاب مي كنيد. البته درك مي كنم كه بعضي وقت ها اين احساسات، جدي مي شوند ولي احتمالاً در بسياري از اوقات، زودگذر هستند. اينكه جوان مجردي به سن شما كه هم به لحاظ روانشناختي و هم به لحاظ جنسي، نياز جدي به ازدواج دارد، با ديدن يك فرد جذاب از جنس مخالف، دچار برانگيختگي هيجاني شود، امري كاملاً طبيعي است. البته من اصل نگاه هاي خاص شما به جنس مخالف را تأييد نمي كنم ولي پيامد طبيعي چنين نگاه هايي همين حالت هيجاني داغ از جمله همين تپش قلبي است كه گفتيد. ممكن است اشتباهاً اسم آن را عشق بگذاريد. اتفاقاً يكي از دلايل پايدار شدن درگيري شما با اين هيجان، همين نامگذاري اشتباه مي تواند باشد. امروزه اين يكي از اصول تأييد شده ي علم روانشناسي است كه افكار و باورها و تعبيرهاي ما از رويدادهاي بيروني يا تجارب شخصيمان، تأثير مستقيمي در ايجاد و تداوم هيجانات دارند. بر اين اساس، هنگامي كه شما يك دختر جذاب را مي بينيد، دچار يك برانگيختگي هيجاني و جنسي موقت مي شويد، اگر در ذهنتان نام يك حالت پيچيده و معنادار به نام عشق را به اين هيجان، نسبت بدهيد، مطمئناً اين طرز تلقي شما منجر به پايدار شدن آن هيجان، خواهد شد. زيرا يك معناي عميق به آن هيجان داده ايد كه خود اين معنا و فكر، منجر به تداوم اين هيجان برانگيخته شده، خواهد شد. اما اگر با نگاهي عيني تر به قضيه نگاه كنيد و در نظر بگيريد كه براي فردي در موقعيت شما اين هيجانات، خواه ناخواه ايجاد مي شود و معنايي جز آنچه كه در سطور قبل، مطرح شد، ندارد، آنگاه خواهيد ديد كه تداوم اين هيجانات نيز كمتر خواهد بود. در كل، بينش شما به مسئله تان براي حل آن، بسيار اساسي است. مسئله ي شما الان اين است كه يك نياز طبيعي عاطفي و جنسي داريد، و اين حالات هم پيامد طبيعي اين نياز است اما مطمئناً كنترل شما به تجربه ي اين هيجانات، نيز در حد صفر نيست. شما در دو وهله مي توانيد اين حالات را كنترل كنيد: در وهله ي اول، با كنترل تحريكات بيروني. خود شما هم حتماً اين موضوع را درك مي كنيد كه نگاه به جنس مخالف مي تواند انواع و اقسام مختلفي داشته باشد. مطمئناً نوع خاصي از نگاه، به برانگيختگي هاي هيجاني و جنسي منجر مي شود. بنابراين گام اول اين است كه با توجه به اينكه گفتيد مذهبي هم هستيد، در كنترل نگاهتان تلاش بيشتري به خرج دهيد. اگر احساس مي كنيد نمي توانيد به صورت خنثي و عادي به جنس مخالف نگاه كنيد، شايد بهتر باشد كه تا حد ممكن و معقول، از نگاه هاي غيرضروري خودداري كنيد. در وهله ي دوم، پس از اينكه دچار اين هيجانات مي شويد، به خودتان يادآوري كنيد كه مكانيزم اين هيجانات در واقع چيست و سعي كنيد از معنادهي هاي سنگين و پيچيده به اين هيجانات، همچون ناميدن آن تحت عنوان عشق و امثال آن، خودداري كنيد.