ناشناس
با سلاممن دختر 34 ساله ام فوق ریاضی محض دارم و بیکار...
با سلام
من دختر 34 ساله ام فوق ریاضی محض دارم و بیکار هستم این روزها متوجه شدم اصلا انگیزه ندارم هیچ چیز هیجان انگیزی در زندگیم نیست. مدتهاست حتی لبخند نزدم . هیچ چیزی نیست که خوشحالم کنه.مدتهاست درسم تموم شده نه دیگه دوستی برام مونده از دوران دانشگاه نه عشقی تو زندگیمه نه امیدی نه هیچی.اشتهامم اصلا تحت کنترلم نیست هر چقدر بخورم بازم میتونم بخورم متاسفانه یک هفت هشت کیلویی هم اضافه وزن پیدا کردم که هر چقدر پیاده روی هم میکنم کم نمیشه چون اشتهای زیادی دارم.بی حوصله ام حوصله خانوادمم ندارم.دلم مبخاد کسی اصلا صدام نزنه گوشه اطاقم بشینم و تنها باشم.دلم نمیخاد اینجوری ب زندگیم ادامه بدم میخوام انگیزه پیدا کنم انگیزه برا بیدار شدن و فعالیت داشتن.درسته تنهایی و بیکاری سخته منم میخام بااین عوامل مبارزه کنم.میخوام امسال تو دوره های بدون کنکور ثبت نام کنم و حقوق بخونم.میدونم دیره برای ی شروع ولی چاره ای ندارم چون ریاضی اصلا دوست ندارم حتی حاظر نیستم کتابام مرور کنم بدم میاد از اولشم دوست نداشتم چون درسم خوب بود نزاشتن برم ادبیات گفتن باید بری ریاضی.نتیجشم این شد کنکورمو خراب کردم چون برام مهم نبود از رشتم بدم میومد.خواهش میکنم منو راهنمایی کنین چکار کنم؟چجوری انگیزه و هیجان بیارم در وجودم.خودم فکر میکنم ی استعدادی در نوشتن دارم و میتونم داستان و فیلمنامه بنویسم یکمی خودم تمرین کردم ولی به کسی نشون ندادم بخونه مگر یکی دو نفر از دوستان که گفتن خوبه و دوست داشتن
مشاور: خانم صالحی
سلام خدمت خواهر عزیزم. از شرح حالی که گفتی به نظر میرسه دختر باهوشی هستی و پشتکار زیادی داشتی. گرفتن ارشد ریاضی برای جامعه ما که همه به نوعی از ریاضی وحشت دارن کار ساده ای نیست. چرا بیکار؟چرا تو خونه؟ به راحتی می تونی توی دانشگاه تدریس کنی یا تدریس خصوصی انجام بدی. با ذهن خلاقی که داری روشهای شیرین و جذابی برای یاد دادن ریاضی کشف کنی تا بتونی این درس سخت رو برای بقیه جذاب و دوست داشتنی کنی. اما اگر می بینی واقعا نمی تونی این علاقه رو در خودت ایجاد کنی برای شروع هیچوقت دیر نیست. یه رشته جدید شروع کن. عضو یه انجمن ادبی بشو. نوشته هات رو نشونشون بده، تو جلساتشون شرکت کن و بخواه داستان و فیلمنامه هاتو نقد و بررسی کنن. دوست که حتما نباید توی دانشگاه باشه. مطمئنا توی انجمن های ادبی هم جمع های گرمی رو پیدا می کنی. به این فکر کن که روزی یه فیلمنامه نویس بزرگ بشی و کارگردان های بزرگ روی فیلمنامه هات سرمایه گذاری کنن. اگه تنهایی و بیکاری اذیتت می کنه خودت باید قدم برداری شاید توی جمع هایی که شرکت می کنی بتونی شریک زندگی خوبی هم برای خودت پیدا کنی. افزایش وزن ات هم ناشی از اضطراب و خلق افسرده ات هستش که اشتهای کاذب میاره، حتما توی یه کلاس ورزشی ثبت نام کن، ایروبیک، شنا و یوگا گزینه های خوبی ان. تا هم باعث تناسب اندامت بشه هم خلق ات بهبود پیدا کنه هم دوستای جدید پیدا کنی. فیلم های کمدی ببین و با دوستای که ارتباط دارین قرار بذارین و تفریح کنین. یه سری مسایل و فکرهای بیهوده هست که انگیزه فرد رو ضعیف می کنه مثل • نداشتن هدف • ترس و تسلیم شدن در برابر آینده ای که هنوز نیامده • سرخوردگی از فرصت های از دست رفته گذشته ای که دیگر وجود ندارد • نداشتن خودباوری و اعتماد به نفس • تنبلی و نداشتن پشتکار • ترسیدن از شکست چند تا کار برای رهایی از این شرایط باید انجام بدی گام اول: فهرست کردن هدفها؛ فکرت را آزاد کن و به همه آنچه که می خواهی برسی فکر کن و آنها را فهرست کن. سعی که در زندگی بزرگ اندیش باشی و به اهداف بزرگ فکر کنی. گام دوم: زمان بندی هدفها؛ ( زمان لازم برای رسیدن به هدف). هدفها را در طول عمرت زمان بندی کن واینکه به هر هدف در چه مقطع زمانی می خواهی برسی گام سوم: اولویت بندی هدفها؛ بدون شک همه اهداف اهمیت یکسانی ندارند. با توجه به وقت محدودی که در اختیار داری آنهایی را که مهم ترند در صدر قرار بده. گام چهارم: ایجاد انگیزه برای هر هدف؛ سعی کن اهدافت را به وضوح تعریف کنی و حتی برای آنها یک اندازه ارائه بده. هرچه هدف واضح تر تعریف شود جهت گیری تو و سنجش تو از دوری و یا نزدیکی به آن دقیق تر خواهد بود. گام پنجم: برنامه ریزی برای رسیدن به هدفها؛ برای رسیدن به اهدافت یک برنامه ریزی دقیق انجام بده و برنامه عملت را مشخص کن. گام ششم: اقدام و شروع حرکت در مسیر هدف با پشتکار و همت بلند. در ادامه دو تا کتاب رو بهت پیشنهاد میدم که خوندنشون خالی از لطف نیست. مختصر و مفیدن و وقت زیادی ازت نمی گیرن کی پنیر من را جابه جا کرد. اسپنسر جانسون قورباغه ات رو قورت بده. برایان تریسی منتظر شنیدن خبرهای خوبی ازت هستم. موفق و شاد باشی