ناشناس

مشکلات بعد از قطع رابطه

با سلام ممنون از اینکه سوال قبلی من رو پاسخ دادید شما در جواب سوال قبلی من که در رابطه با مشکلات بی میلی دختر مورد علاقه با ازدواح من بود گفتین که سعی کنم قطع رابطه کنم چون پافشاری بیشتر فایده ای نداره من به گفتار شما عمل کردم اما مشکلی که برای من پیش امده این است که مثل انسان های شکست خورده شدم و توانایی انجام کار از من سلب شده واقعا نمیدونم چیکار کنم از درون دارم نابود میشم نه درس میتونم بخونم نه کار کنم نمیدونم باید در اینطور موارد چیکار کنم اگر ممکنه منرو راهنمایی کنید
چهارشنبه، 16 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشکلات بعد از قطع رابطه

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 24 ساله )

با سلام
ممنون از اینکه سوال قبلی من رو پاسخ دادید شما در جواب سوال قبلی من که در رابطه با مشکلات بی میلی دختر مورد علاقه با ازدواح من بود گفتین که سعی کنم قطع رابطه کنم چون پافشاری بیشتر فایده ای نداره من به گفتار شما عمل کردم اما مشکلی که برای من پیش امده این است که مثل انسان های شکست خورده شدم و توانایی انجام کار از من سلب شده واقعا نمیدونم چیکار کنم از درون دارم نابود میشم نه درس میتونم بخونم نه کار کنم نمیدونم باید در اینطور موارد چیکار کنم اگر ممکنه منرو راهنمایی کنید


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی این واقعیت را فراموش نکنید که ما قرار است در جریان زندگی مان خیلی افراد را از دست بدهیم. انسان از زمانی که به دنیا می آید تا زمانی که از دنیا می رود، قرار است بسیاری از نزدیکانش را از دست بدهد و روند طبیعی زندگی است. اما اگر این روند، شما را بیش از اندازه عذاب می دهد، باید از خود بپرسید «چرا من نمی توانم این از دست دادن را فراموش کنم و از سوگواری بیرون بیایم؟» طبیعی است که شما تا مدتی برای این فقدان ناراحت و پریشان باشید اما سوگواری طولانی مدت، آرام آرام تبدیل به افسردگی می شود و همه زندگی شما را در بر می گیرد.اتفاقی که افتاده است را بپذیرید و حتی به خاطرش ناراحت باشید. این حق شماست که برای از دست دادن فردی که در زندگی تان تاثیرگذار بوده است، غمگین باشید.بعد از شناختن نیازهایی که در آن رابطه ارضا می شدید، باید به دنبال راهی دیگر برای برطرف کردن آن نیازها بگردید. اگر آن نیازها واقعی بوده است، باید در جای دیگری راهی برای پاسخ گفتن به آنها را جست وجو کنید و اگر کاذب بوده است، باید در خودتان دلیل این نیازهای غیرمنطقی و تغییر را جست و جو کنید.دیگر در این رابطه نیستید, و مجبور هم نیستید که یک شبه با این قضیه کنار بیایید. اگر به خودتان فشار بیاورید تا با این مسئله کنار بیایید, ممکن است بیشتر بجای اینکه خوب باشد به خودتان صدمه بزنید. برای کنار آمدن با هر چیزی به زمان نیاز است, و رابطه هم از این قاعده مستثنی نیست.می توانید اوقات بیشتری را با دوستانتان سپری کنید. از این زمان برای تعامل سازنده و لذت بردن استفاده بکنید. خودتان را مجددا صرف علاقه مندی هایتان بکنید ،بجای صحبت هایی که در ارتباط سابق تان، داشتید کتاب خواندن را جایگزین کنید. از این فرصت برای کشف علاقه مندی هایتان و تبدیل شدن به کسی که قبلا بودید استفاده کنید.فعال باشید ،هیچ چیزی مانند ورزش کردن ذهن تان را از مشکلات دور نمی کند. (حتی اگر هر قدمی که می دوید بگویید “من از ورزش متنفرم, من از ورزش متنفرم.”) هر موقع بعد از ظهر که از سر کار به خانه بر گشتید برای پیاده روی یا ورزش بیرون بروید. یا قبل از اینکه صبح ها به سر کار بروید باشگاه بروید. اگر باشگاه بروید, بدنتان خوش فرم تر می شود, و شانس اینکه با فرد جدیدی آشنا بشوید بالاتر می رود (البته وقتیکه کاملا دوباره آمادگی اش را داشتید)!ارزش های شخصی تان را بشناسید .این نکته از همه نکات مهم تر است. شاید رابطه تان به پایان رسیده باشد, اما بخاطر این امر بازنده محسوب نمی شوید. هر کسی داستانی برای روابط شکست خورده اش دارد, و همه این مرحله را پشت سر گذاشته اند. فقط به یاد داشته باشید که شما یک فرد منحصر بفرد و شگفت انگیز هستید. یک رابطه نمی تواند خدشه ای به این امر وارد کند, انسان های زیادی بیرون هستند که دلشان می خواهد با فردی مثل شما ارتباط برقرار کنند. پس امیدوارانه و با انگیزه بیشتر برای رسیدن به یک عشق دو طرفه سالم و یک زندگی سعادتمندانه گام بردارید . با آرزوی موفقیت و شادکامی در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.