ناشناس
عشق یک طرفه
با سلام...
امیدوارم بتونین تو این موضوع کمکم کنین
اخه خیلی ضروریع😢
ب ی پسر علاقه مند شدم...زیاد دوسش دارم
ولی میدونین مشکل چیه...عشق من یک طرفس
و فقط ب دنبال راهی هستم ک بتونم اونو ی جوری ب خودم...
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت خواهر گرامی دختر گلم همان طور که خودتان اشاره فرمودید شما دچار عشق و علاقه یک طرفه شده اید. البته شما دچار هیجان زود گذر هستید و با توجه به سن شما، نباید وارد این ارتباطات شوید ، این نوع ارتباطات باعث مشغله فکری زیاد برای شما و جا ماندن از درس و موفقیت های پیش رو برای شماست . متأسفانه مشخص نیست شما در سن 16 سالگی ، زمانی که باید با شور و هیجان با درس خواندن و پیشرفت تحصیلی انتظارات خود، خانواده و جامعه را برآورده می کردید ، چگونه در وادی عشق و محبت این گونه ای قرار گرفته اید . در این موقعیت سنی شما می بایست مانند اکثر دختران 16ساله که در دوره نوجوانی با تمرکز بر کسب تجربه و افزایش مهارت های خود و تربیت خویش به سوی کمال و اهداف انسانی پیش بروید ؛ هم احساس خودارزشمندی ، احترام و کارآمدی و غرور و افتخار در میانسالی خواهید داشت و هم در آینده با آرامش ، قدرت انتخابی عاقلانه را تجربه می کنید . باید خدمت شما عرض کنم الان در سن 16سالگی بر اساس غریزه تصمیم گرفته اید و تصمیم بر اساس مسایل زیستی دوران نوجوانی نگاه بسیار پایین و دست کم گرفتن مهمترین اتفاق زندگی شما خواهد بود. قطعا شما باید برنامه ای برای اینکه چگونه این وضعیت را کنار بگذارید و ترک ذهنی و بیرونی داشته باشید باید اجرا کنید؛ زیرا طبق گفته روان شناسان وابستگی و عشق به طور کلی نشانه افسردگی و وسواس است ودر سن پایین تر از 21 سال تنها و تنها حالت بیولوژی و جنسی داشته و فرد در این سنین فقط به این بعد جنسی فکر می کند. البته کمبودهای دوران کودکی که در کنار پدر و مادر باید برآورده شود هم در این وابستگی دخالت دارد . - سعی کنید بر روی ترک این رابطه فکر کنید.ابتدا با نوشتن دلایل ترک سعی کنید شناختی نسبت به اینکه " چرا من ترک کنم" داشته باشید.- آسیب هایی که تا کنون داشته اید و در آینده خواهید داشت را بنویسید.- با خودتان لحظه ای فکر کنید و بگویید "چرا من باید گدای محبت فردی باشم؟".- سعی کنید با ریشه یابی وضعیت خودتان ترجیحا با یک متخصص علت این احساس و کمبود محبت تان را کشف و درمان کنید.- سعی کنید برای زندگیتان هدف های دراز مدت و کوتاه مدت ترسیم کنید و منطقی و عاقلانه زندگی کنید. (درس ، شغل ، ازدواج)- تمام محرک های بیرونی و آثاری که ایشان را در ذهن شما زنده می کند و تداعی می کند حذف کنید.(شماره ،تصویر ، اس ام اس ، مکان و زمان رفت و آمد)- با خود بگویید" اگر ازدواج در سن 16 سالگی منطقی بود پس چرا اکثر افراد در این سن مشغول ساخت پشتوانه تحصیلی ، اقتصادی و اجتماعی و جایگاه خودشان هستند ؟" پس وجود فشارهای جنسی و عدم تخلیه هیجان و عواطف در خانواده باعث شده شما اینگونه شتاب زده رفتار کنید .قطعا و قطعا بدانید این احساس در این سن برای شما مضر است و نشانه کمبود محبت والدینی است و باید در آنجا برآورده شود و سعی کنید با تلاش و کوشش به ذخیر سازی مهارت های زندگی ، مفید بودن برای خود ، خانواده و جامعه و برآورده کردن انتظارات خود ، خانواده و جامعه مشغول شوید . از طرفی این را نیز بدانید که شما تا سن حداقل 20 سالگی هر سال احساسات و عواطف متنوع و گوناگونی خواهید داشت! سعی کنید تا زمان مناسب و منطقی به آن فکر نکنید و با خود بگویید " باید آن زمان احساسم را ببینم ، ممکن است در آینده دیگر چنین احساس کنونی را نداشته باشم ."عشق یک طرفه عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است. یعنی عاشق درافکار و پیش فرضهایش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او ازاحساسات معشوقش بی اطلاع است.حتما شما هم داستان عاشقان ناکام تاریخ که معشوق شان دوستشان ندارد را شنیده اید و یا در زمان معاصر قصه ی ماجراهای عاطفی یکطره که منجر به اسید پاشی و انواع رفتار های جنون آمیز شده است ، به گوشتان خورده است .عشق های یک طرفه نوعی بیماری روانی محسوب می شود. در برخی موارد اشخاصی وجود دارند که دیوانه وار به کسی علاقه مند هستند و تصور می کنند که آن شخص نیز آنها را دوست دارد. اما اینها تنها در مخیله او وجود دارد زیرا در مواقعی ممکن است شخص دیگر یا او را دوست نداشته باشد و یا در مواقعی حتی او را نشناسد!این حالت حالت عادی و معمولی نیست زیرا در حالت عادی اگرکسی به شخص دیگر علاقه مند شود ولی بداند که عشق و علاقه اش یک طرفه است بی شک از آن عشق دست بر می دارد. اگر میل عاشق پس ازاجابت نشدن خواسته اش دوباره مطرح شود. ممکن است در نهایت منجر به سرخوردگی شود.بسیاری از روانکاوها معتقد هستند که عشق و تنفر دو روی یک سکه هستند. زمانی که عاشق به معشوقش می رسد همه چیز می تواند ختم به خیر شود اما اگر این اتفاق صورت نگیرد ممکن است با بوجود آمدن بی وفایی و خشم کار منجر به تنفر می شود و در این شرایط قسمت دیگر عشق خودنمایی نمی کند.البته در رسیدن به معشوق هم ممکن است بعد از وصال در اثر اختلافات ،عشق از بین برودو تبدیل به نفرت شود. با توجه به اینکه سن شما برای ازدواج کم است . در حال حاضر شرایط لازم را جهت ازدواج ندارید پس بنابراین وقت و انرژی خود را صرف این نوع ارتباطات نکنید و زمان خود را صرف ادامه تحصیل وبالا بردن مهارتهای زندگی در آینده بکنید . و این دوستی ها جز اینکه آسیب های روحی زیادی به شما وارد کند، چیزی به بار نمی آورد .عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کردهاید و به نظر میرسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا میشوید که میتواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.البته در زمان مناسب و با نظارت و اطلاع خانواده ها ، تا یک زندگی شاد و بدون هیچ استرسی را تجربه کنید . با آرزوی خوشبختی و سعادت و انتخاب آگاهانه برای شما