R

آسیب جنسی همسر

من ٣٠ سال با شوهرم زندگي كدم تا حالا همسرم مشكلات جنسي داره من وقتي متوحه شدم كه از ايشون دو فرزند داشتم چون ميدونستم اگه بخوام جدا بشم اين دو فرزندم رو از من ميگيره و امكان داره به انها اسيب برسونه براي همين به زندگي با هاش لدامه دادم و هميشه حواسم به بچه ها بود گذشت تا ده سال پيش فهميدم با زنهايي رابطه داره شروع كرد به معذرت خواهي گذشت همين اواخر فهميدم كه يكي لز مسافرانش اقايي كه رفت و امدنشون فراتره از اينهاست با پيگيريهايي كه كردم فهميدم اين اقا هم زنشو طلاق داده و تنها زندگي ميكنه توي گوشيش فايلهاي همجنس بازي ديدم ديگه نميدونم بايد چي كار كنم بهم كمك كنيد من ٥٠ سالمه و شوهرم ٦٣ سالشه تا قبل از ده سال پيش هيچ كمي نذاشتم خيلي خوب بود ولي وقتي فهميدم كه خيانت كرده بهم عقب كشيدم خودم رو ولي بازهم البته از لحاظ احساسي خيلي به جدايي فكر كردم ولي به خودم ميگم حالا هم جدا بشم نه تمكين مالي دارم نه سني براي دوباره زندگي كردن من بچه هاي خيلي موفقي دارم
سه‌شنبه، 13 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

R

آسیب جنسی همسر

R ( تحصیلات : لیسانس ، 50 ساله )

من ٣٠ سال با شوهرم زندگي كدم تا حالا
همسرم مشكلات جنسي داره
من وقتي متوحه شدم كه از ايشون دو فرزند داشتم
چون ميدونستم اگه بخوام جدا بشم اين دو فرزندم رو از من ميگيره و امكان داره به انها اسيب برسونه براي همين به زندگي با هاش لدامه دادم
و هميشه حواسم به بچه ها بود

گذشت تا ده سال پيش فهميدم با زنهايي رابطه داره
شروع كرد به معذرت خواهي
گذشت همين اواخر فهميدم كه يكي لز مسافرانش اقايي كه رفت و امدنشون فراتره از اينهاست
با پيگيريهايي كه كردم فهميدم اين اقا هم زنشو طلاق داده و تنها زندگي ميكنه
توي گوشيش فايلهاي همجنس بازي ديدم
ديگه نميدونم بايد چي كار كنم
بهم كمك كنيد
من ٥٠ سالمه و شوهرم ٦٣ سالشه
تا قبل از ده سال پيش هيچ كمي نذاشتم خيلي خوب بود
ولي وقتي فهميدم كه خيانت كرده بهم
عقب كشيدم خودم رو ولي بازهم البته از لحاظ احساسي
خيلي به جدايي فكر كردم
ولي به خودم ميگم حالا هم جدا بشم نه تمكين مالي دارم
نه سني براي دوباره زندگي كردن
من بچه هاي خيلي موفقي دارم


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،با توجه به سن همسر شما امکان تاثیر گذاری بر روی ایشان در حد بسیار کم میباشد ،پس نباید توقع داشته باشید که بتوانید به راحتی رفتار زشت ایشان را اصلاح کنید و شما نباید میدان را خالی کنید و سهم خود را از این زندگی نادیده بگیرید ،شما در جایگاه مادرو همسر خانواده باید در این خانه حضور داشته باشید و به دلیل گناه شوهرتان که آن راغیرعلنی انجام میدهد و سعی دارد که شما متوجه نشوید، احساسی تصمیم بگیرید و شما یک خانواده آبرو دار و با اصل و نسبی هستید که آینده فرزندان خود را دستخوش هوس بازی شوهرتان نمیکنید . شما نباید با تجسس در کارهای او ذهنیت خود را نسبت به او منفی سازید شما هیچ گونه وظیفه در تجسس در کارهای همسرتان ندارید ، به قسمت های خوب زندگی خود فکر کنید که دو فرزند موفق دارید و پدر این فرزندان ،شوهر شماست ،پس باید در عین رعایت احترام و تجسس نکردن در رفتارهای همسرتان زندگی خود را شیرین کنید، همسر شما قطعا عاشق زنگی با شما و فرزندانش میباشد وگرنه این هوس بازی ایشان باعث میشد همه چیز را رها کند ، خیلی از زوج‌ها نسبت به همسرشان احساس مالكیت می‌كنند، مثلا این‌كه « او شوهر من است» به همین دلیل مرتب او را چك می‌كنند، به او زنگ می‌زنند، او را كنترل می‌كنند، از او می‌خواهند رفتارش را عوض كند مثلا فلان كار را بكند‌، فلان گونه نباشد و... این مورد حتما به رابطه آسیب می‌رساند، رابطه دو زوج مثل دو ستون زیر یك سقف است، اگر این دو ستون از یك حدی بیشتر به هم نزدیك شوند سقف می‌ریزد و اگر از حدی بیشتر از هم دور شوند باز هم سقف می‌ریزد. ازدواج یک امتحان الهی میباشد که هرکسی به نحوی در زندگی مشترک به وسیله طرف مقابل امتحان خواهد شد پس سعی کنید تا اکنون که از امتحان الهی سربلند بیرون امدید در ادامه نیز سعی در آشکار کردن گناه پنهانی شوهر خود نداشته باشید و زندگی خود را با ارتباط با خداوند شیرین تر سازید . شما می توانید او را نبخشید و با قلبی پر از کینه به خانه ی پدری بروید و با زندگی 30 ساله تان قماری بزرگ کنید. قماری که مطمئنا برنده ای نخواهد داشت و نه تنها همسرتان بلکه فرزندانتان و حتی خود شما هم بازنده این قمار هستید . چون از بین بردن پایه های زندگی می تواند آواری .و سیلی به راه اندازد که همه را با خود به جهنمی ببرد که انتهایش معلوم نیست... شما می توانید انتقامی سخت از همسرتان بگیرید اما مطمئن باشید که این اتش زیر خاکستر می تواند خیلی ها را با خود بسوزاند .پس خواهرعزیزم از شما می خواهم همانطور که 30 سال در سخت ترین سختی های زندگی تان بهترین تصمیم ها را گرفته اید اینبار به آن بخشی از احساسات خود که می خواهد زندگی تان حفظ شود، اهمیت دهید و منطقی تصمیم بگیرید...منطقی که شما را بزرگ خواهد کرد.همانطور که تا الان بزرگی خود را نشان دادید دستتان را روی قلبتان بگذارید و از خداوند گشایش قلبتان را بخواهید . از خدا بخواهید که قلبتان بزرگ شود. به بزرگی و رحمانی خداوندی که تمام عمر ستار العیوب ما بوده و هیچ گاه ما را نه تنها رسوا نکرده بلکه همیشه بخشیده و فرصت جبران داده ...پس شما هم می توانید همسرتان را ببخشید . می توانید بخاطر 30 سال زندگی و 30 سال عشقی دو طرفه از گناهی بگذرید که شاید مقصر صد درصد نبوده ! شاید برایش دام پهن شده ! شاید خودش هم هنوز باورش نمی شود که با زندگی اش و عشق شما چه کرده و به دام هوای نفس گرفتار شده که همه ما به جوری گرفتار هوای نفس میشویم و تنها توبه میتواند مارا نجات دهد ،پس لازم است که خود را آرام کنید . شما می توانید با فکر کردن به حکمت های نهان این قضیه خود را آرام کنید... اما خداوندی که تا امروز نگهبان زندگی و قلب همسرتان بوده بهتر می داند... پس بر احساسات خود غلبه کنید و نگذارید وجهه خوب و سی سال فداکاریتان شکسته شود. نشان دهید که در سخت ترین شرایط هم شما حرمت ها را حفظ می کنید و او را شرمنده خوبی های همیشگی تان می کنید. الته این نکته را هم بگویم که نباید انتظار داشته باشید او همیشه جلوی شما سرشکسته و سر به زیر باشد! واقعیت این است که اگر غرور مرد را بشکنید و اصرار داشته باشید که او را خوار کنید و بخواهید او را در مقابل خود بشکنید شاید موفق شوید اما چیزی که به آن می رسید مرد دلخواهتان نخواهد بود زیرا غرور و عزت را از مرد بگیرید دیگر مردانگی ندارد و دیگر به بند کشیدنش افتخاری نخواهد بود!من نمی گویم که ناراحت نباشید می گویم احساس خود را مدیریت کنید یعنی مثل همیشه خوب باشید و در مقابل فرزندانتان پدرشان را بستایید اما در خلوت هایتان به آرامی در حالیکه سرتان را بر سینه اش گذاشته اید از رنجتان بگویید بگویید که چقدر روزهای تلخی برایتان بود بگذارید اشک های شما را با گرمی دستانش پاک کند . بگذارید و به او فرصت دهید تا قلبتان را دوباره بدست اورد. خود را از محبتش و از آرامش زیر یک سقف بودن محروم نکنید.زن باید آنقدر آزاده باشد که حتی به علاقه همسرش نیز وابسته نباشد و خداوند دنیا را محل امتحان قرار داده نه محل تغذیه نفس سیری ناپذیر، و باید تا لحظه ای که زنده ایم یادمان نرود که حکم الهی را بر خواسته دل خود ترجیح دهیم وتسلیم امر الهی باشیم.شاید پاداشی بزرگ انتظار شما را می کشد پاداشی به بزرگی قرب او .... پس این فرصت را از خود نگیرید که پیش خداوند با گذشتتان و حفظ زندگیتان عزیز شوید و از بندگان مقربش باشید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در کنار همسر و فرزندانتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.