ل
بی توجهی همسر
من ۲۲سالمه دوتا فرزند پسر دارم شوهرم ب زندگیم اهمیت نمیده کار میکنه خرجی خونه هم میده ولی باهام رو راست نیست مثلا بهش میگم چقد کار کردی یا پولتو چیکار کردی منو با حرفاش میپیچونه بهم دروغ میده حتی بهش شک...
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، اینکه به شما خیانت شده و از لحاظ روحی صدمه ی بزرگی دیدید،هیچ شکی نیست و شما مستحق زندگی بهتری هستید ولی اینکاری که الان دارید میکنید رو خیلی ها انجام دادند و در اکثر مواقع منجر به درگیری های خانوادگی و قتل شده...و هیچ گاه به هدفشون نرسیدند ، در بهترین شرایط وقتی زن به دلیل شدت علاقه زیادش به دوست پسر که به مرور ایجاد میشه طلاق میگیره بعد از طلاق دیگه اون پسر مثل سابق نیست و کامل تغییر میکنه چون از زنی که به راحتی به شوهرش خیانت میکنه هیچ ضمانتی نمیتونه بگیره که این زن به اون هم خیانت نکنه و اینکه خانواده پسر هیچگاه به پسرشون اجازه نمیدند با یک زن مطلقه که دارای دو فرزند هست ازدواج کنه و هزاران دلیل دیگر. آیا رفتار زشت همسرتان دلیل بر این میشود که شما به فرزندان و پدر آنها خیانت کنید ؟! رفتارهای انسان زمانی سالم، مثبت و سازنده است که با راهنمایی «عقل» صورت گیرد. عقل، پیامبر باطنی و حجت نورآفرین و روشنگر خداوند است عقل برخلاف احساس، انسان را به جای پیروی از خواهش گذرای زمان حال، به مصلحت دیرپای آینده رهنمون میشود. خواهش گذرا میتواند لذت و هوس جسمی، عاطفی و جنسی باشد یا فرو نشاندن خشمی تند. مهمترین عامل بیچارگی و سقوط درماندگان دنیا و دوزخیان آخرت این است که هوای نفس را امیر و عقل راهگشا را اسیر میسازند. این کلام تابناک پروردگار در قرآن «و گفتند اگر میشنیدیم یا خرد خود را به کار میبردیم اینک از یاران آتش سوزان نبودیم.» (ملک/10)، تنها زبان فرو افتادگان در کام آتشناک جهنم نیست، بلکه بیان تیرهروزان دنیا نیز هست. شما با وجود همسر و فرزند باپسری جوان آشنا میشوید به او کشش پیدا میکنید، هشدارهای عقل خود را نادیده میگیرد، رفت و آمدها و نشست و برخاستهایتان را با او افزایش میدهید تا جایی که هوای نفس که آمیزهای است از میل جنسی و دلبستگی عاطفی بر هر دو شما چیره میشود و نمیگذارد آینده را ببینید. عقل میپرسد:تو از این رابطه دزدکی چه بهرهای میبری که همسرت به طور رسمی و آشکار اگر از او میخواستی و تلاش میکردی به تو آنها را نمیبخشید؟! چه توجیه شرعی و عرفی و انسانی برای کاری داری که به خاطر آن مجبور میشوی حقوق همسرت و فرزندانت را پایمال کنی، او را برنجانی و در ازای یک عشق مسموم ، به دهها گناه بزرگ از قبیل دروغ، غیبت و گاه پرخاشگری، دشنام دادن، قسم یاد کردن و تهمت زدن آسوده شوی؟!اگر روزی موضوع ارتباط تو با این پسر که او نیز مادر دارد و تو نیز مادر هستی و میدانی آن مادر برای پسرش رویاهایی دارد و نمیخواهد دل به دختری با دوفرزند دهد ،همان گونه که توبرای آینده فرزندانت این را نمیخواهی..... واگر روزی خیانت تو به همسرت و فرزندانت معلوم شد-که دیر یا زود میشود- ظرف بلورین اعتمادی را که شکسته است چگونه بازسازی میکنی؟! فرزندانت که در بحران خشم، افسردگی مادر و تحقیر و طرد همسرت و شما قرار میگیرند چه سرنوشتی پیدا میکنند؟ به دوستان و آشنایانت چگونه مسئله را توجیه میکنی؟میبینیم اگر شما در گوشهای تنها مینشستید و کمتر از یک ساعت به این پرسشها میاندیشیدید میتوانستید خود را از سقوط در منجلاب هوس و رسوایی دور سازید.قربانی حادثه خیانت ممکن است بگوید من هم خیانت کنم!این کار نیز از روی هوای نفس است زیرا هیچ کدام از آنها مورد پسند عقل دوراندیش نیست. هیجانهای تند اجازه نمیدهند که به آینده خود، فرزندان و خانواده توجه شود. طبق مسایل شخصیتی امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته باشد و به سختی بتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد و به انها محبت کند گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با جنس مخالف خود پر کنند البته این مسیله برای آقایان هم قابل ذکر است.بسیاری از افرادی که جهت مشاوره مراجعه می کنند بر روی روابط خود با جنس مخالف القابی مثل سوشال فرند و یا جاست فرند می گذارند و معتقدند رابطه آنها چیزی بیشتر از یک همکاری یا دوستی صمیمی نیست اما باید به آنها گفته شود همین که کمی ارتباط آنها پیش رود مطمینا به یک رابطه عاطفی منجر می گردد که آسیبهایی را برای خانواده و خود طرفین ایجاد می کند و در نهایت ممکن است به خیانت فرد نسبت به همسرش تبدیل شود.و این دغدغه شما و اضراب شما دلیلش جز این ارتباط مسموم نیست و شک شما به این پسر بی جا نیست .بلکه باید باشد .در زندگی های دیروز زن و مرد با وجود مشکلات اقتصادی ، عاطفی، اجتماعی، جنسی و.. قانع تر بودند و خود را برای رفاه همسر و فرزندشان با شرایط وفق می دادند تا مشکلات رفع شود اما در اکثر زندگی های امروزی دیگر شاهد صبر و سازش و مقابله با مشکلات نیستیم و تا مشکلی در ارضای نیازها رخ می دهد زن یا مرد از هم فاصله میگیرند و برای رسیدن سریع به نیازهایشان چه علنی و چه پنهان وارد رابطه ای دیگر می شوند.بسیاری از باورها و تعاریف ما از زندگی ،افسانه وار ،لیلی و مجنونی و شیرین و فرهادی است .تعریف اکثریت ما از زندگی درست نیست. انتظاراتی که به خصوص جوانان ما از زندگی و روابط زناشویی و عشق و عاشقی دارند اشتباه است چون هیچ مرد یا زنی در حالت ایده آل کامل که تمام نیازها و آرزوهای بلند طرف مقابلش را بر آورده کند وجود ندارد و وقتی طرفمان را اینگونه پیدا نمی کنیم وارد رابطه دوگانه یا حتی چندگانه می شویم به این امید که به عشق رویایی مان دست یابیم.وقتی مشکلات خانوادگی و برطرف نشدن نیازها ، دسترسی راحت به جنس مخالف در فضای مجازی و کمرنگ شدن باورهای مانع ساز دست به دست هم می دهند شاهد روابط چندگانه افراد خواهیم بود که در حالت شدیدتر دیده می شود که فرد برای رسیدن به خواسته های خود و روابط نامشروع حاضر به پرداخت پول و تامین مایحتاج طرف مقابل است. از آنجایی که آن پسر هیچ تعهد، مسسیولیت وفشار و استرسی ندارد و راحتی ابراز احساسات کرده و نیازهای او را برآورده می سازد، زن هم معتقد است که آن پسر همان مرد ایده آلی است که عمری به دنبالش بوده است.این زن باید بداند که اگر این پسر هم در موقعیت های سخت و پراسترس و تعهد زندگی مانند همسرشان قرار بگیرند دیگر آن ایده آلی کامل را ندارند.خیانت به همسر هر چند آسیبی دردناک است که باورهای انسان را درباره جهان و همسر ویران میسازد و بر افکار، احساسات و رفتار به شدت اثر میگذارد اما میتوان با راهنمایی خواستن از مشاوری خردمند، آگاه، رازدار و پارسا راهحلی مثبت و سازنده برای بازسازی زندگی آسیب دیده پیدا کرد. زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمی کنند دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است زنان بیاموزند که برای مردان مهم ترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به او احترام می گذارند و او را توانمند می دانند.بهترین راهکار برای جلوگیری از شیوع روابط نادرست در بین خانواده باید اکر مشکل و اختلافی وجود دارد در چارچوب خانواده مورد بحث و تجزیه و تحلیل گذاشته شود و از خود بپرسند که چی و چه کسی باعث مشکلات و برآورده نشدن نیازها شده است و سپس به اصلاح روابط و رفتارهای خود اقدام کنند و نه به دنبال تلافی کردن . اصلاح یک رابطه با مشکلات مختلف و زیاد خیلی بهتر از راه یافتن و قطعی کردن یک رابطه جدید است.خواهر عزیزم دلسوز زندگی خود باشید و بدانید علت همه این بی قراری ها و افکارهای منفی و وسواس گونه شما ،خیانت آشکار شما به شوهر و فرزندانتان و مادر و خود آن پسر و مهمتر از همه به خودتان میباشد ،قطعا شما هم یکسری کم کاری هایی در مقابل شوهر خود داشته اید ،انها را رفع کنید و برای بهتر شدن زندگیتان به جای فرار ،با یکدیگر صحبت کنید و انرژی عاطفی و وقت خود را صرف زندگی ای که به شما تعلق دارد سازید نه به فرد غریبه که با وجود دانستن اینکه شما شوهر و فرزند دارید بدون توجه به شرایط با شما پیوند دوستی برقرار کرده ،شک شما به این فرد قطعا به جاست . و باید با او قطع ارتباط سازید حتی لگر برایتان سخت باشد ولی شما اینکار را برای خدای خود میکنید خدایی که صلاح زندگی شما را میدانسته که این جور ارتباط ها را حرام دانسته و میدانسه آرامش شما از بین خواهد رفت .خودتان نیز میدانید اگر تمام تلاش خودتان را برای زندگیتان و شوهر و فرزندان بگذارید و کانون خانواده خود را با برنامه ریزی و فراهم کردن تفریحات خانوادگی و اجرای تکنیک هایی که قطعا در مراجعه به مشاور به صورت حضوری دریافت میکنید و یا در مکاتبات بعدی ،میتوانید شوهر خودتان را شیفته خود بکنید و از خیانت های بعدی ان هم جلوگیری کنید ،شوهر شما قطعا شما را خیلی دوست دارد که از شما دو فرزند پیدا کرده ،پس از این شرایط به نفع آرامش زندگیتان استفاده کنید و به جای تجسس در گوشی همسرتان به ارتباط خود با او رسیدگی کنید تا نگران خیانت او نیز نباشید .بذر محبت را زن در درون خانواده میپاشد ، و بعد چندین برابر دریافت میکند ،پس در مراحل اولیه از شوهرتان توقع نداشته باشید .حتما مهارت های زندگی زناشویی خود را گسترش دهید تا ارتباط شما با همسرتان روز به روز بیشتر شود ،با دور شدن از گناه آرامش دوباره را تجربه کنید .و برای اوقات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید و به ورزش و تحصیل خود نیز اهمیت دهید و به مطالعه و کارهای هنری بپردازید و از درجا زدن در زندگی و نداشتن اهداف فردی جدا خودداری کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسر و فرزندانتان