N

طلاق از همسرم

من26 سالمه پیش مشاورم رفتم ولی اون حاضر نشد بیاد،من نمیدونم هیچ حرفی رو درست نمیتونه بزنه همش دعوا داره،همه چی سر چیزای کوچیک و بی اهمیته ولی انقد به من بی احترامی میشه،همه چی باید به میل اون باشه،هرچی میشه به من میگه یه صبح تا ظهر طول میکشه بیا بریم تمومش کنیم بعدش دو دقیقه بعد احساساتش فوران میکنه عزیزم جونماش شروع میشه،من هیچ حرفی رو راحت نمیتونم بهش بزنم،هرچی میگم اخرش دعواس،ادم ازدواج میکنه ارامش داشته باشه زندگیش صدپله بهتر از قبل بشه مال من برعکس شده اصن زندگی من قابل توصیف نیست مهمونی میخوایم بریم مهمون میخواد بیاد مسافرت... هرچی که شما فکرشو بکنید با دعواس البته فقط بدرفتاریش بامن نیس با مادرشم همینطوریه وجالبه بدونید تو مردم خودشو بسیاربسیار خوب نشون داده که هیچکس باورش نمیشه همچین ادمی باشه واینکه ایشون ازدواج دومشه ازدواج اولشو گفت من از اول نمیخواستم بخاطر مادرم که برادرم فوت کرده بوده وحال خوبی نداشته قبول کردم اما باهم تفاهم نداشتیم وتوافقی جدا شدیم گفت دختره روانی بوده ماهم تحقیق کردیم کسی درموردش هیچ چیز بدی نگفت و وقتی از فامیل زن قبلش سوال پرسیدیم سکوت کردن و گفتن ماهیچی نگیم بهتره،ماهم این سکوتو گذاشتیم پای اینکه پس حتما مقصر خودشونن که حرفی نزدن یاحتی بدی از شوهرمن نگفتن مثلا رانندگیش اصلا خوب نیست همه هم میگن بعدکه بهش میگی میگه همینی که هست میخواستی با یکی ازدواج کنی که رانندگیش خوب باشه
سه‌شنبه، 20 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

N

طلاق از همسرم

N ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 26 ساله )

من26 سالمه پیش مشاورم رفتم ولی اون حاضر نشد بیاد،من نمیدونم هیچ حرفی رو درست نمیتونه بزنه همش دعوا داره،همه چی سر چیزای کوچیک و بی اهمیته ولی انقد به من بی احترامی میشه،همه چی باید به میل اون باشه،هرچی میشه به من میگه یه صبح تا ظهر طول میکشه بیا بریم تمومش کنیم بعدش دو دقیقه بعد احساساتش فوران میکنه عزیزم جونماش شروع میشه،من هیچ حرفی رو راحت نمیتونم بهش بزنم،هرچی میگم اخرش دعواس،ادم ازدواج میکنه ارامش داشته باشه زندگیش صدپله بهتر از قبل بشه مال من برعکس شده
اصن زندگی من قابل توصیف نیست
مهمونی میخوایم بریم مهمون میخواد بیاد مسافرت... هرچی که شما فکرشو بکنید با دعواس
البته فقط بدرفتاریش بامن نیس با مادرشم همینطوریه وجالبه بدونید تو مردم خودشو بسیاربسیار خوب نشون داده که هیچکس باورش نمیشه همچین ادمی باشه
واینکه ایشون ازدواج دومشه ازدواج اولشو گفت من از اول نمیخواستم بخاطر مادرم که برادرم فوت کرده بوده وحال خوبی نداشته قبول کردم
اما باهم تفاهم نداشتیم وتوافقی جدا شدیم گفت دختره روانی بوده
ماهم تحقیق کردیم کسی درموردش هیچ چیز بدی نگفت و وقتی از فامیل زن قبلش سوال پرسیدیم سکوت کردن و گفتن ماهیچی نگیم بهتره،ماهم این سکوتو گذاشتیم پای اینکه پس حتما مقصر خودشونن که حرفی نزدن یاحتی بدی از شوهرمن نگفتن
مثلا رانندگیش اصلا خوب نیست همه هم میگن بعدکه بهش میگی میگه همینی که هست میخواستی با یکی ازدواج کنی که رانندگیش خوب باشه


مشاور: خانم دکتر طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، درگیری ها و دعواهایی که در روابط زوجین پیش می آید از جای دیگر آب می خورد، به عنوان مثال چنانچه احساس کنید که همسرتان ماه ها شما را نادیده گرفته است ناخودآگاه از دست او عصبانی هستید و چنانچه به وجود این تنش پیش آمده اذعان کنید و آن را به همسرتان ابراز کنید تا آن را برطرف کند مدام بر سر موضوعات کوچک با او دعوا میکنید. مثلا کافی است همسرتان ده دقیقه دیر به خانه بیایدتا دعوایی را با او شروع کنید. مشکل این است که بر خلاف آنچه خیال می کنید هرگز بر سر آن موضوع ظاهری دعوا نمی کنید، شما به این دلیل دعوا می کنید که مدتی است نادیده گرفته شده اید. حتی اگر دیرآمدن همسرتان عامل دعوا باشد و سپس با هم آشتی کنید چون هنوز عامل اصلی دعوا را حل و فصل نکرده اید، تا یک موضوع کوچک دیگر پیش می آیددوباره با هم دعوایتان می شود . به هر حال تنش درونی احساسی شما باید راهی بیابد تا خودش را ابراز کند. این دعوا ممکن است یک ساعت بعد، یک روز بعد یا یک هفته بعد صورت گیرد. این موارد در مورد همسرتان نیز کاملا صادق است . پس به همین دلیل است که همانطور که گفتید می شود به نظر می رسد که تمام وقت با هم دعوا دارید آن هم بر سر مسائل همیشگی ، اگر چه به توافق هایی در مورد آن مسائل رسیده اید و راه حل هایی هم پیدا کرده اید، همچنان باهم دعوا می کنید و این باز هم گواه این موضوع است که قضیه از جای دیگری آب می خورد. پس برای آرام کردن اوضاع لازم است خواسته های اصلی خود و شوهرتان را بشناسید، واقعا بدانید از چه چیزهایی ناراحت می شود به آنها احترام بگذارید تا مسائل کوچک جایگزین آنها نشوند. در این مسیر می توانید از کمک تخصصی نیز بهره مند شوید تا ابراز صحیح احساسات را به شما و همسرتان بیاموزند. جدا از حرف زدن درمورد موضوع، پذیرفتن طرف مقابل همانطور که هست، حل مشکلات زناشویی جلوگیری از بحث‌های آتی را هم شامل می‌شود. می‌دانم که کنترل کردن احساسات کار سختی است اما سعی کنید حرفی نزنید یا چیزی نگویید که بعدها پشیمان شوید. فقط به این دلیل که عصبانی هستید به این معنی نیست که عشقتان به همسر کمتر شده است. بدون داد و فریاد کردن سر همدیگر درمورد موضوعات مختلف با هم حرف بزنید. درصورت امکان آرامش خودتان را حفظ کنید و همیشه یادتان باشد که احترام در رابطه اهمیت زیادی دارد. مناسب ترین شیوه برای آشتی کردن و پایان دادن به مشاجره های زناشویی استفاده از روش دیالکتیک است. پیش فرض این روش آن است که یک فکر یا یک جمله هم می تواند هم درست باشد و هم غلط. به کار بردن قیدهای احتمالی مانند گاهی، برخی اوقات و... در این روش بسیار دیده می شود و از قیدهای مطلق مثل همیشه، هیچ وقت پرهیز می شود. در روش دیالکتیک، مطلق اندیشی و باید و نباید ها وجود ندارد. در دل این شیوه همدلی وجود دارد و احترام به تفاوت های فردی در آن نهفته است. این روش به ما می گوید همسر ما حتی بعد از دعوا هم انسان بدی نیست و مسلما دارای برخی ویژگی های مثبتی است که باعث برتری او نسبت به دیگران در انتخاب مان شده که می توان با تکیه روی آن خصوصیات پیشقدم آشتی کردن شد. مثلا اگر زوجی در باره مسئله پیش پا افتاده ای مثل اینکه عید امسال اول باید به خانه کدامیک از والدین بروند مشاجره کنند، به راحتی با این دیدگاه می توانند مسئله را حل کنند. مثلا عید امسال اول به منزل خانواده تو می رویم و عید سال آینده به دیدن خانواده من می رویم. برای آرام کردن همسر عصبانی بعد از پایان مشاجره چند راهکار وجود دارد که به کاربردن آنها ثمربخش است. تکنیک آینه یکی از این راهکارهاست. در این روش ما فقط نقش یک مشاهده گر که فعالانه گوش می دهد را اجرا می کنیم. به بیان دیگر در این شیوه شما احساسات همسرتان را تایید می کنید بدون آنکه به آن چیزی را اضافه یا کم کنید. با استفاده از این تکنیک به شریک زندگی مان این مسئله را گوشزد می کنیم که او را درک می کنیم. استفاده از تکنیک آینه جلوی تشدید عصبانیت را می گیرد. این در حالی است که اگر شروع کنیم به انتقاد کردن از همسرمان، او را تحریک کرده ایم که بیشتر عصبی شود و در این حالت او موضع دفاعی می گیرد و دفاع کردن باعث می شود که فرد عصبانی از گذشته ها و خاطرات برخی مسائل ناخوشایند را بیرون کشد و دوباره جر و بحث شدیدتر شود. شاید مهم‌ترین عامل در هر رابطه، تحمل است. تحمل، توانایی‌ای است که به ‌سادگی می‌توان به دست آورد و به دیگران نیز منتقل کرد. همچنین، تحمل، به معنای احترام به نیازهای یکدیگر است. برای اجرای موفقیت‌آمیز این نکته باید خودخواهی و غرور را کنار گذاشت و از همدلی و درک متقابل استفاده کرد.خشم زمانی نمایان می‌شود که افراد، احساس قدرشناسی و رضایت نکنند. آنها در این زمان، عصبی، فرسوده و افسرده می‌شوند. همسران باید برای پیشگیری از بروز چنین علائم و نشانه‌هایی، روش‌های نشان دادن محبت و برقراری ارتباط دوستانه را بیاموزند. با دادن هدیه، دسته‌گل، کارت تبریک و به زبان آوردن جمله کوتاه «دوستت دارم» می‌توان محبت را بروز داد و زمینه برقراری ارتباط دوستانه را فراهم کرد.خواهر عزیزم ،درخواست‌ها باید در زمان مناسب بیان شوند. اگر یکی از زن و شوهر، از همسر خود که مشغول کار است، درخواستی کند، پاسخ او به ‌احتمال ‌زیاد از روی حوصله و خوشایند نخواهد بود. همسران باید زمان مناسبی برای بیان درخواست‌های خود انتخاب کنند.مخزن سوخت عاطفی افراد باید با اعتماد به‌نفس و احساس‌های مثبت پر شود تا انرژی لازم برای زندگی فراهم شود. زن و شوهرها، باید برای پر نگه‌داشتن این مخزن به یکدیگر احترام بگذارند، همدیگر را تشویق و کلمه‌های محبت‌آمیز نثار هم کنند.به همان میزان که همسر خود را می‌شناسید، ممکن است از افکار او هم بی‌اطلاع باشید. هرگز نباید تصور کنید از تمام نیازهای همسرتان آگاهید و آنها را برآورده می‌کنید. این موضوع به شما کمک می‌کند درباره نیازهایش از او بپرسید. نتیجه این کار، القای احساس امنیت و احترام به همسر است.حفظ احترام همسر و حریم خانواده و ابراز احساس‌های مثبت به همسر در حضور دیگران مهم است. این کار می‌تواند باعث رفع کدورت و استحکام رابطه زن و شوهرها شود. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسرتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.