ناشناس
سردرگمی برای ازدواج!
سلام خسته نباشید.بیشتر از یک ماهه که با ی دختر خانم با حجاب از طریق فضای مجازی اشنا شدم و اوایل رابمطمون رو محور درس و دین بود ولی به مرور هر دو حس کردیم از نظر فکری تفاهم زیادی داریم و حالا به هم علاقه مند شدیم اون خانم 4 ماه از من کوچیکتره ( میدونم که میگن بهتره همسر 5 سالی کوچیکتر باشه ولی خب تفکرات و عقاید من نسبت به هم سن و سالام خیلی متفاوت..) حالا ما به هم علاقه مند شدیم و قصدمونم ازدواج اصلی ترین مشکل اینه که من ساکن همدانم و ایشون ساکن ارومیه..اون حاضره که بیاد همدان زندگی کنه.. ولی بخاطر فاصلمون خیلی فکرم درگیره..درضمن من کنکورمو دادم ولی دوست دارم بازم بخونم تا نتیجه بهتری کسب کنم..( از نظر مالی هم خداروشکر خوبه ی خونه هست کارم پدرم مغازه داره ولی دوست دارم رو پای خودم باشم حتی خونه هم خودم بگیرم..) در ضمن بنده فرزند اول خانوادم ی خواهر دارم که 5 سال ازم کوچیکتره .. خیلیی ممنون میشم اگر لطف کنید جواب سوالمو تو تگلرام بگین اخه تا حالا تو سایتی سوال مطرح نکردم و نمیدونم وقتی جواب بدین از کجا مطلع شم.. ازتون خیلی ممنونم
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز ،این ازدواج ،ازدواج پر ریسکی خواهد بود و بنده توصیه نمیکنم .به چند دلیل . تفاوت فرهنگی دو شهر ،که به تبع آن خانواده ها تعارض ها ی فرهنگی زیادی خواهند داشت ،دور بودن راه مي تواند مشکلاتي را ايجاد کند و گاهي ممکن است دخترها به دليل وابستگي زياد به خانواده شان دچار مشکلات روحي نيز شوند.ازدواج با فردي که در شهر ديگري به همراه خانواده اش زندگي مي کند، مي تواند بعدها مشکلاتي ايجاد کند.هر گاه خانواده ها مي خواهند به ديدار يکديگر بروند، دور بودن راه مي تواند مشکلاتي را ايجاد کند و گاهي ممکن است در روند تحقیق و ارزیابی اولیه از یکدیگر دچار نقص شوند .و با عدم شناخت کافی ازدواج کنند که این شناخت در مراودات حضوری صورت میگیرد نه در فضای مجازی ، معمولاً علاقه هایی که از طریق فضای مجازی بدون دیدن طرف مقابل ایجاد می شود و قبل از اینکه به صورت منطقی تصمیم به ازدواج بگیرند ، ایجاد می شود و وابستگی ها و احساسات که در کنار علاقه ایجاد می شود ، باعث پنهان ماندن شخصیت اصلی می شود. در صورت ازدواج با این وضعیت احساسی بعد از ازدواج و آشکار شدن شخصیت اصلی هردو مشکلات و اختلافات شروع می شود. چت کردن نقطه شروع آشنایی اینترنتی است. ابزاری که از نظر خیلی ها وسیله مناسبی برای برقراری ارتباط با افراد مختلف به شمار می رود و حتی برای انتخاب شریک زندگی خود هم به آن متوسل می شوند. البته قرار نیست پیش داوری کنیم و پرونده شناخت چتی را از همین اول ببندیم چرا که خیلی ها معتقدند با تغییر جوامع و رایج شدن روش های ارتباطی جدید، چت کردن هم می تواند جایگاه خود را به عنوان یک روش ارتباطی پیدا کند. به هر حال حتی اگر این فرضیه هم درست باشد، باید دید که در زمان فعلی و جامعه امروزی ما، چت کردن چقدر برای برقراری رابطه مناسب است و مهم تر از آن چقدر می تواند برای هدفی مثل ازدواج به کار گرفته شود.مشکل اساسی این شیوه ی آشنایی این است که چون افراد در آن با هم ارتباط رو در رو و حضوری ندارند، شناخت، منحصر به گفته های افراد می شود. از آنجایی هم که اغلب نوجوانان و جوانان احساسی و عاطفی هستند به سخنان غیر واقعی فرد مقابل و تناقض های گفتاریش توجه نداشته و پس از گذشت مدتی به فرد مقابل علاقه مند می شوند.در اغلب موارد ارتباط از چت روم به ارتباط تلفنی مبدل می شود. این ارتباط همچنان ادامه مییابد و طرفین هر روز بیشتر شیفته ی گفتار و بیان یکدیگر می شوند بدون آنکه حتی بدانند ظاهر همدیگر را می پسندند؟ شیوه رفتاری طرف مقابل از نظرشان مورد قبول است یا حتی جایگاه اجتماعی آنها و خانواده شان تناسبی با هم دارد یا نه و معیارها و تناسبات دیگر که تنها با حرف زدن مشخص نمیشود بلکه به دیدارهای حضوری مکرر نیاز میباشد که این فاصله دو شهر تقریبا شرایط را بسیار سخت خواهد کرد و گاهی غیر ممکن ،شاید بگویید که روابط می تواند از این هم پیشرفته تر شده و وارد مرحله ارتباط رو در رو شود. به هر حال موارد زیادی اتفاق افتاده که دو طرف پس از ملاقات، با دیدن یکدیگر شوکه شده و متوجه می شوند که هیچ سنخیتی با هم ندارند. اما چون پیش تر دلبسته و عاشق هم شده اند یا در بهترین حالت به هم عادت کرده اند، پذیرش واقعیت برایشان سخت می شود. این افراد حتی گاهی به سبب ترحم و یا ترس از نفرین وتهدید فرد مقابل و ... به ازدواج با او تن می دهند. لذا آشنایی از طریق چت راه مطمئن و معقولی نیست.اینترنت محیطی مجازی است و خیلی ها به چشم سرگرمی به آن نگاه می کنند و زندگی ایده آل یا حتی فانتزی شان را در آن به تصویر می کشند. از معرفی خود با یک جنسیت دیگر گرفته تا ادعای تحصیلات و موقعیت خاص.معمولاً کسانی چت را انتخاب می کنند که به دلایلی نمی خواهند دیده و کاملاً شناخته شوند. بنابراین ارائه اطلاعات غلط توسط یکی از طرفین به دیگری، درصد بالایی را به خود اختصاص میدهد.افراد در این نحوه آشنایی چون فقط از فرد مقابل خوبی میشنوند او را کاملاً آرمانی و خوب تصور میکنند چون روابط در این نوع از آشنایی براساس احساسات است.چت اعتیادآور است و معلوم نیست شخص با چند نفر در ارتباط بوده و هست. پس فرد را در آینده دچار سوءظن و سلب اعتماد می کند.در این گونه ارتباطات، شناخت جدی امکان پذیر نیست. چون دو طرف مراقب خود هستند و طبیعی است که فهرستی از معایب خود را در اختیار دیگری قرار نمی دهند.این ارتباط که ماه ها بدون هیچ آشنایی واقعی به طول می انجامد، می تواند شما را درگیر توهمات و واقعیات ساختگی کند.معمولاً خانواده ها از این گونه آشناییها و ازدواجها حمایت نمی کنند.در صورتی که شما قطعا در آینده با توجه به سنتان به حمایت های پدر و مادرتان نیاز خواهید داشت ، به این نکته نیز توجه داشته باشید که بسیاری از طلاق ها نیز در ازدواج های زیر 20 سال و بالاتر از 30 سال دیده میشود. همچنین که تفاوت سنی شما در حالت ایده آل نیست و شاید بعد از 25 سالگی تفاوت سنی مهم نباشد ولی در حال حاضر این تفاوت سنی توصیه نمیشود ،سعی کنید ،الویت های زندگی خود را مشخص کنید و با یک انتخاب عجولانه، آینده و موفقیت های فردی و شغلی آینده خود را محدود نسازید . سعی کنید انتخاب های آینده خود را در فضاهای حقیقی و با شناخت بیشتری انجام دهید و در ازدواج که یک مقوله بسیار با اهمیت و تاثیر گذار در زندگی شما خواهد بود دچار ریسک نشوید . قبل از اینکه وابستگی تان از این بیشتر بشود ، ارتباط خود را قطع کنید ،چرا که اگر در حال حاضر دچار مشکل نباشید قطعا در آینده مشکلات و وابستگی های بیشتری پیدا خواهید کرد که مانع هر دو شما در جهت یک زندگی آرامش بخش خواهد بود ، و عقل سلیم این را قبول نخواهد کرد .برادر عزیزم ،شما ازدواج میکنید که به آرامش برسید اگر خود را وارد رابطه ای کنید که پر از ابهام و مسائل و مشقات فراوان باشد قطعا در نیمه راه دلسرد خواهید شد ،مخصوصا در مورد رابطه شما که از ابتدا دچار اشکال بوده و هیچ ضمانتی در صحت گفته های طرف مقابل وجود نخواهد داشت و از دو شهر متفاوت هستید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما