م
ازدواج مجدد با فرد مجرد کوچکترازخود
من ی سابقه سه ماهه ازدواج داشتم حدود ی هفته پیش اقائی به من ابراز علاقه کرده برای ازدواج که البته ایشون هم محلی ومیشناسمشون ولی از من 6سال کوچکترن ومجرد از نظر اخلاقیات خیلی به هم شبیه هستیم هر دو برونگرا خونگرم وشاد وعاطفی و همشهری وسطح خانواده ها شبیه به هم هست مادرشون از من خیلی خوششون میاد ولی در جریان نیست وایشون گفتن ی مدتی با هم اشنائی بزاریم اگر به تفاهم رسیدیم به خانواده ها اعلام کنیم ولی مطمئن باش خانواده من من رو برای انتخاب همسر ازاد گذاشتن ومسئله سن رو کاری ندارنوالبته خود من فعلا راجع به ازدواج سه ماهه که داشتم چیزی نگفتم وایشون اطلاعی ندارن به خاطر درصد کمی که اصلا شاید قصد ازدواج نباشه چیزی نگفتم ولی در مورد سن که گفتم ایشون من رو ده سال کوچکتر تصور میکردن وگفتن اگه تفاوتمون ده سال هم بود من بازم هیچ مشکلی نداشتم به نظر شما با این توصیفات ایا اوکی وولیه رو برای اشنائی بدم یا نه کلا جواب نه بدم ؟
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،ازدواج شما ازدواج پر ریسکی خواهد بود ولی به صرف اینکه ایشان 6 سال از شما کوچکتر هستند نباید پاسخ رد به ایشان بدهید ، بلکه باید بررسی های لازم را انجام دهید و نکات مثبت و منفی ازدواج با ایشان را بررسی کنید ، هیچ قانون کلی نمیتوان در ازدواج افراد صادر کرد هرچند که به طور کلی ما روانشناسان به بزرگ تر بودن پسر اتفاق نظر داریم ولی در انتخاب مهمی مانند ازدواج ما مجموعه فاکتورها را در ازدواج لحاظ میکنیم و اینها را بارم بندی میکنیم و مانند ترازو ویژگی های خوب و منفی ازدواج با طرف مقابل را در دوکفه جداگانه قرار میدهیم وهر کدام از کفه ها که سنگینی کرد با در نظر گرفتن جوانب کار و یادگیری مهارت های متناسب با موقعیت ، تصمیم نهایی را خواهیم گرفت . از گذشته تا به امروز تفاوت سنی در ازدواج به گونه ای بوده که مرد چندسالی بزرگ تر از زن بوده است. مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخرزدن را تعریفی از خود می داند. از سوی دیگر بزرگ تر بودن مرد نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان در حال تغییر و دگرگونی است. اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمی توانیم برای همه افراد، نسخه های واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگ تر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیده ای نیست. کسانی که مخالف بزرگ تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیرا برمی شمارند: ترس از اینکه این ازدواج ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه موردتوجه است. زنی که چندسال بزرگ تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می شود، این فاصله را بیشتر درک می کند.از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ تر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و... درحالی که این احتمال ها تنها مختص به زن هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد. چنین ازدواج هایی جنبه های مثبتی هم دارد؛ ازجمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چراکه تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند. می توان خانواده های زیادی را یافت که با بزرگ تر بودن زن از شوهر، زندگی هایی شاد و زیبا دارند. این مساله درصورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند مشکل ساز نخواهد شد. درست است که اگر حتی همه اصول نیز رعایت شود باز هم ممکن است مشکلاتی پیش آید لذا مذاکره و گفتگو در این زمینه و جمع بندی نهایی را در دستور کار خودتان قرار دهید.اگر چنانچه برای ایشان سن شما و همچنین شرائط شما مهم نیست بهتر است شما نیز تکلیفتان را با خودتان روشن نمائید.شغل پسر و همچنین شرائط اجتماعی ایشان را در نظر بگیرید .بگذارید جریان خوستگاری مسیر طبیعی خود را پیدا کرده و صحبت هایی رد و بدل شود چه بسا که درک این آقا همان درکی است که شما متوقع هستید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما