ماه‌های حرام: فلسفه، تاریخچه و احکام

در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف ماه‌های حرام، از جمله فلسفه وجودی، تاریخچه و احکام فقهی آن خواهیم پرداخت
روز گذشته، ساعت 15:24
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
ماه‌های حرام: فلسفه، تاریخچه و احکام

 مقدمه:

فلسفه وجودى و تاریخى ماه‌هاى حرام چیست؟ در تاریخ آمده است که اعراب جاهلى در این ماه‌ها جنگ را ترک مى‌کردند و با آسودگى بت‌هاى خود را پرستش مى‌کردند.
 
آیا این ماه‌ها سنتى ابراهیمى بود که منحرف گشته، یا این که واضع آن اعراب جاهلى بودند؟ با توجه به عملکرد اعراب جاهلى در این ماه‌ها چرا قرآن این ماه‌ها را حرمت نهاده است؟
 
ماه‌های حرام، دوره‌ای از زمان است که در ادیان ابراهیمی و به ویژه اسلام، حرمت خاصی دارد. در این ماه‌ها، جنگ و خونریزی ممنوع بوده و به مردم فرصت داده می‌شود تا به عبادت، زیارت خانه خدا و تقویت روابط اجتماعی بپردازند. فلسفه وجودی این ماه‌ها، ایجاد صلح، امنیت و فرصتی برای بازسازی روابط انسانی است.
 
ریشه تاریخی ماه‌های حرام به دوران جاهلیت برمی‌گردد. اعراب جاهلی نیز به حرمت این ماه‌ها اعتقاد داشتند و از جنگ و خونریزی در این مدت خودداری می‌کردند. با ظهور اسلام، این سنت حفظ شد و بر اهمیت آن افزوده شد. قرآن کریم نیز بر حرمت این ماه‌ها تاکید کرده و هرگونه تعدی به آن را محکوم کرده است.
 
ماه‌های حرام، جایگاه ویژه‌ای در اسلام دارند. در این مقاله، به دلایل اهمیت این ماه‌ها، تاریخچه آن‌ها و احکام فقهی مرتبط با آن‌ها خواهیم پرداخت.
 

ماه‌های حرام: فلسفه، تاریخچه و احکام

1- فلسفه وجودى ماه‌هاى حرام

فلسفه وجودى ماه‌هاى حرام از سوى خدا و به خاطر دست کشیدن از قتل و خون ریزى وجدال است، تا دامنه آرامش و امنیّت فراگیر شود و آدمیان در این مدّت با آسایش خاطر بتوانند در سایه عبادت و بندگى خدا سعادت خویش را تأمین نمایند. [۱]
 
فلسفه وجودى ماه‌هاى حرام از سوى خدا و به خاطر دست کشیدن از قتل و خون ریزى وجدال است، تا دامنه آرامش و امنیّت فراگیر شود و آدمیان در این مدّت با آسایش خاطر بتوانند در سایه عبادت و بندگى خدا سعادت خویش را تأمین نمایند. [۲]
 
انسانى که مدتى نسبتاً طولانى سختى‌ها و گرفتارى‌هاى جنگ را پشت سر گذاشته، با خاموش شدن صداى چکاچک شمشیرها در اه‌هاى حرام فرصت پیدا مى‌کند به گذشته خود بیندیشد. اى بسا ترک جنگ دراین مدت عاملى براى برقرارى صلح و آرامش باشد؛
[۳]
تأیید آن در دین اسلام نشانه روح صلح ‌طلبی است. ناگفته نماند که اگر دشمن بخواهد از این قانون اسلامی سوء استفاده کند و حریم ماه‌هاى حرام را بشکند، اجازه مقابله به مثل داده شده است. [۴]
 

2 - جنگ در ماههای حرام، حرام است.

«یسـلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر..؛ [۴]
از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند بگو: جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی دارد) حتی از قتل بالاتر است.
 
 و مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، بر باد می‌رود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود
 
براءة من الله ورسوله الی الذین عـهدتم من المشرکین• فسیحوا فی الارض اربعة اشهر... • فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدوا لهم کل مرصد فان تابوا واقاموا الصلوة وءاتوا الزکوة فخلوا سبیلهم ان الله غفور رحیم؛ [5]
 
 (این، اعلام) بیزاری از سوی خدا و پیامبر او، به کسانی از مشرکان است که با آنها عهد بسته‌اید! • با این حال، چهار ماه (مهلت دارید که آزادانه) در زمین سیر کنید (و هر جا می‌خواهید بروید، و بیندیشید)! و بدانید شما نمی‌توانید خدا را ناتوان سازید، (و از قدرت او فرار کنید! و بدانید) خداوند خوارکننده کافران است• (اما) وقتی ماه‌های حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! هر گاه توبه کنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
 
ان عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا... منها اربعة حرم... • انماالنسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عامـا ویحرمونه عامـا لیواطـوا عدة ما حرم الله فیحلوا ما حرم الله زین لهم سوء اعمــلهم والله لا یهدی القوم الکـفرین؛ [6]
 
تعداد ماه‌ها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است که چهار ماه از آن، ماه حرام است (و جنگ در آن ممنوع می‌باشد.) این، آیین ثابت و پابرجا (ی الهی) است! بنابراین، در این ماه‌ها به خود ستم نکنید (و از هر گونه خونریزی بپرهیزید)! و (به هنگام نبرد) با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می‌کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!
 
 نسی‌ء (جا به جا کردن و تاخیر ماه‌های حرام)، افزایشی در کفر (مشرکان) است که با آن، کافران گمراه می‌شوند یک سال، آن را حلال، و سال دیگر آن را حرام می‌کنند، تا به مقدار ماه‌هایی که خداوند تحریم کرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تکمیل گردد) و به این ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی‌کند.
 
مگر مى توان در ماه حرام جنگ کرد که اسلام چنین دستورى را داده است؟
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ
 
ماه حرام، در برابر ماه حرام! و تمام حرام ها، (قابل) قصاص است. و (به طور کلى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدى کنید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید); و بدانید خدا با پرهیزگاران است! [7]
 
مشرکان «مکّه» مى دانستند جنگ در ماه هاى حرام (ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب) از نظر اسلام جایز نیست و به تعبیر دیگر اسلام این سنت را که از قبل وجود داشته امضاء کرده است، مخصوصاً در مسجد الحرام و «مکّه» این کار نارواتر است، و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به هر دو حکم احترام مى گذارد.
 
به همین دلیل، در نظر داشتند، مسلمانان را غافلگیر ساخته و در ماه هاى حرام به آنها حملهور شوند، و شاید گمانشان این بود، اگر آنها احترام ماه هاى حرام را نادیده بگیرند، مسلمانان به مقابله بر نمى خیزند، و اگر چنین شود به مقصود خود رسیده اند.
 
آیه مورد بحث، به این پندارها پایان داد، نقشه هاى احتمالى آنها را نقش بر آب کرد، و دستور داد: اگر آنها در ماه هاى حرام دست به اسلحه بردند، مسلمانان در مقابل آنها بایستند، مى فرماید: «ماه حرام در برابر ماه حرام است» (الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ).
 
یعنى اگر دشمنان احترام آن را شکستند و در آن با شما پیکار کردند شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.«زیرا حرمات، قصاص دارد» (وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ).
 
«حُرُمات» جمع «حرمه» به معنى چیزى است که باید آن را حفظ کرد و احترام آن را نگه داشت، و حَرَم را از این جهت حَرَم گفته اند: که جاى محترمى است و هتک آن جایز نیست، و اعمال نامشروع و قبیح را از این جهت حرام مى گویند: که ممنوعیت دارد، همان گونه که در مورد حرم، یا ماه حرام بعضى اعمال ممنوع است.
 
این جمله، در واقع پاسخ دندان شکنى است به آنها که اجازه جنگ در ماه هاى حرام را به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ایراد مى گرفتند. یعنى احترام ماه حرام، یا سرزمین «مکّه» حرم امن خدا، در برابر کسانى است که آن را محترم مى شمرند.
 
 ولى در برابر کسانى که احترام آن را زیر پا مى گذارند، رعایت آن لازم نیست، و مسلمانان حق دارند با آنها وارد پیکار شوند، و این در واقع یک نوع قصاص است، تا دیگر مشرکان به فکر سوء استفاده از احترام ماه حرام یا سرزمین محترم «مکّه» نیفتند.
 
آن گاه، به یک دستور کلى و عمومى که شامل موضوع مورد بحث نیز مى شود، اشاره کرده، مى فرماید: «هر کس به شما تجاوز کند، به همان اندازه بر او تجاوز کنید ولى از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید) و بدانید: خدا با پرهیزکاران است» (فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ).
 
اسلام، بر خلاف مسیحیت کنونى که مى گوید: «من به شما مى گویم با شریر مقاومت مکنید بلکه هر کس به رخساره راست تو تپانچه زند دیگرى را نیز به سوى او بگردان ـ و اگر کسى خواهد با تو دعوى کند و قباى تو را بگیرد عباى خود را نیز بدو واگذار ـ و هر گاه کسى تو را براى یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو».(8)
 
چنین دستورى را نمى دهد; چرا که این دستور انحرافى، باعث جرأت و جسارت ظالم و تجاوزگر است، حتى مسیحیان جهان امروز نیز هرگز به چنین دستورى عمل نمى کنند، و کمترین تجاوزى را با پاسخى شدیدتر، که آن هم بر خلاف دستور اسلام است، جواب مى گویند.
 
اسلام مى گوید: در برابر متجاوز، باید ایستاد، و به هر کس حق مى دهد اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز مساوى است با مرگ، و مقاومت مساوى است با حیات، این است منطق اسلام.
 
جالب این که: آیه مفهوم وسیعى دارد و منحصر به مسأله قصاص در مقابل قتل یا جنایات دیگر نیست، بلکه امور مالى و سایر حقوق را نیز شامل مى شود.
 
البته این موضوع با مسأله عفو و گذشت، که در مورد دوستان یا افراد شکست خورده یا نادم و پشیمان صورت مى گیرد، هیچ گونه منافاتى ندارد.
 
گاهى بعضى از عوام، تصور مى کنند معنى آیه این است: اگر کسى فرزند دیگرى را به قتل برساند، مقابله به مثل اجازه مى دهد که پدر مقتول فرزند قاتل را به قتل برساند، و اگر ضربه اى بر برادر او وارد کرد، او هم ضربه اى بر برادر جانى وارد کند، ولى این اشتباه بزرگى است;
 
زیرا قرآن مى گوید: شخص معتدى و تجاوزگر باید (به همان اندازه) مجازات شود، نه فرد بى گناه دیگر، باز مفهوم این سخن این نیست که اگر کسى خانه شخصى را آتش زد خانه او را آتش بزنند، بلکه مفهومش این است معادل قیمت خانه را از او بگیرند.
 
ضمناً تأکیدى که در ذیل آیه در مورد تقوا ذکر شده تأکیدى است بر عدم تجاوز از حدّ، و به تعبیر دیگر، مقابله به مثل نباید شکل انتقام جویى به خود گیرد، همان انتقامى که حدّ و مرزى براى خود نمى شناسد.
 
و این که مى گوید: «خدا با پرهیزکاران است»، اشاره به این است که: آنها را در مشکلات تنها نمى گذارد و یارى مى دهد; زیرا کسى که با دیگرى است در مشکلات به او کمک مى کند و در برابر دشمن او را حمایت مى نماید.(9)
  

3- آغاز پیدایش حرمت ماه‌هاى حرام

کلمات برخى از مفسّران حاکى از این است که اعراب جاهلى حرمت این ماه‌ها را رعایت کرده‌اند، به گونه‌اى که اگر قاتل پدر خود را در این فاصله زمانى مشاهده مى‌کردند، به او کارى نداشتند. [10]
 
حرمت چهار ماه از چه زمانى آغاز شده است؟ دو دیدگاه اصلی در مورد آغاز حرمت ماه‌های حرام وجود دارد:
1- شریعت حضرت ابراهیم
حرمت این ماه‌ها از شریعت حضرت ابراهیم(ع) است. [11] این دیدگاه بر اساس روایاتی است که به عمل حضرت ابراهیم (ع) در ساختن کعبه و تعیین حرمت اطراف آن اشاره دارند.
 
 با توجه به این روایات، می‌توان نتیجه گرفت که حضرت ابراهیم (ع) به عنوان خلیل‌الله، نقش مهمی در تعیین حرمت مکان‌ها و زمان‌های خاص داشته‌اند.
 
2- آغاز آفرینش
از برخى روایات استفاده مى‌شود سرآغاز حرمت ماه‌های حرام ، آغاز آفرینش آسمان‌ها و زمین است؛ در روایتى از امام باقر(ع) آمده است.
 
"به احترام کعبه ، خدا حرمت ماه‌هاى حرام را در کتاب خود، همان روزى که آسمان و زمین را آفرید، وضع کرد که سه ماه آن پشت سر هم و یک ماه آن جداگانه است". [12]
 
این دیدگاه بر اساس آیه قرآن و برخی روایات است که به ثبت حرمت ماه‌های حرام در لوح محفوظ از زمان آفرینش اشاره می‌کنند. این دیدگاه نشان می‌دهد که حرمت ماه‌های حرام از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و از آغاز خلقت تعیین شده است.
 
 
دراین باره قرآن مى‌گوید: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ»    
"تعداد ماه‌ها نزد خداوند در کتاب ( آفرینش ) الهى از آن روز که آسمان و زمین را آفرید، دوازده ماه است که از آن چهار ماه، ماه حرام است". [13]
 
تطبیق دو دیدگاه:
این دو دیدگاه لزوماً متناقض نیستند. می‌توان این‌گونه تفسیر کرد که:
1- آغاز تاریخی:
حرمت ماه‌های حرام از زمان حضرت ابراهیم (ع) به عنوان یک سنت و قانون الهی در میان انسان‌ها نهادینه شده است.
 
2-آغاز الهی:
 اما ریشه اصلی این حرمت به زمان آفرینش کائنات و ثبت آن در لوح محفوظ برمی‌گردد. یعنی حرمت ماه‌های حرام از ابتدا در اراده الهی بوده و حضرت ابراهیم (ع) به عنوان پیامبر خدا، این حکم الهی را به مردم یادآوری و تبیین کرده‌اند.
 

4- ماه های حرام کدامند؟

چهار ماه به نام ماههای حرام، در بین ماههای دوازده گانه، وجود دارد. «ان عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا... منها اربعة حرم..؛
 
بعضی از مفسران تحریم جنگ در این چهار ماه را از زمان "ابراهیم خلیل" می‌دانند که در عصر جاهلیت عرب نیز به عنوان یک سنت به قوت خود باقی بود، هر چند آنها طبق امیال و هوسهای خود گاهی جای این ماهها را تغییر می‌دادند.
 
 ولی در اسلام همواره ثابت و لا یتغیر است که سه ماه آن پشت سر هم "ذی القعده" و "ذی الحجه" و "محرم" و یک ماه جدا است و آن ماه "رجب" است و به قول عربها سه ماه "سرد" (یعنی پشت سر هم) و یک ماه "فرد" است. [14]
 
برخی از ماهها از آن جهت که انجام اموری در آنها حرام شده به ماههای حرام معروف شده‌اند. از دیدگاه مشهور، ماههای حرام عبارتند از: رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم. [15]
 
1-  ماه رجب به دلیل اهمیت تاریخی و دینی آن و برای حفظ امنیت زائران خانه خدا، به عنوان ماه حرام تعیین شده است
ماه رجب به همراه ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم، یکی از ماه‌های حرام اسلامی است. این بدان معناست که در دوران جاهلیت، جنگ و نزاع در این ماه‌ها ممنوع بوده و به مردم اجازه می‌داده است تا به زیارت خانه خدا بروند. با آمدن اسلام، این سنت حفظ شد و بر اهمیت آن افزوده شد. همچنین، در این ماه اعمال عبادی خاصی توصیه شده است که بر فضیلت آن می‌افزاید.
 
2- ماه ذی القعده به عنوان ماه امن و آرام برای زائران خانه خدا و تقویت روابط بین قبایل در نظر گرفته شده است.
 
 ذی القعده یکی از چهار ماه حرامی است که در اسلام حرمت خاصی دارد. دلیل اصلی حرمت این ماه‌ها، ایجاد محیطی امن و آرام برای زیارت خانه خدا و جلوگیری از جنگ و خونریزی در این ایام بوده است.
 
در گذشته، اعراب قبل از اسلام نیز به حرمت این ماه‌ها پایبند بودند. با آمدن اسلام، این سنت حفظ شد و حتی بر اهمیت آن افزوده شد. هدف از حرمت این ماه‌ها، ایجاد صلح، تقویت روابط اجتماعی و تسهیل زیارت خانه خدا بوده است.
 
3-  ماه ذی الحجه به دلیل اهمیت فراوانش در دین اسلام و نقش آن در ایجاد صلح و امنیت، به عنوان یکی از ماه‌های حرام شناخته شده است.
 
ماه ذی الحجه یکی از چهار ماه حرام اسلامی است. دلیل اصلی حرمت این ماه‌ها، ایجاد محیطی امن و آرام برای زائران خانه خدا و جلوگیری از جنگ و خونریزی در این ایام بوده است.
 
 به عبارت دیگر، در گذشته، عرب‌ها در این ماه‌ها به دلیل اهمیت زیارت خانه خدا و ایجاد صلح، از جنگ و نزاع خودداری می‌کردند. اسلام نیز این سنت را تأیید کرده و آن را به عنوان بخشی از شریعت خود پذیرفته است.
 
4- ماه محرم به عنوان ماه امن و آرام برای مردم و تقویت روابط اجتماعی شناخته شده است. ، در ماه محرم، مسلمانان از جنگ و خونریزی پرهیز می‌کردند تا بتوانند به عبادت و زیارت بپردازند و روابط اجتماعی خود را تقویت کنند.
 
ماه محرم یکی از چهار ماه حرامی است که در آن جنگ و خونریزی حرام شمرده می‌شود. هدف از این حرمت، ایجاد امنیت و آرامش برای زائران خانه خدا و تقویت روابط اجتماعی بین قبایل مختلف بوده است. در واقع، ماه محرم فرصتی برای آشتی و همدلی بین مردم بوده و به همین دلیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
 

5 - تغییر ماه‌های حرام در جاهلیت

تصرف و جابه‌جایی، در ماههای حرام، حرام است.
«انماالنسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عامـا ویحرمونه عامـا لیواطـوا عدة ما حرم الله فیحلوا ما حرم الله زین لهم سوء اعمــلهم والله لا یهدی القوم الکـفرین؛ [16]
 
نسی‌ء (جا به جا کردن و تاخیر ماه‌های حرام)، افزایشی در کفر (مشرکان) است که با آن، کافران گمراه می‌شوند یک سال، آن را حلال، و سال دیگر آن را حرام می‌کنند، تا به مقدار ماه‌هایی که خداوند تحریم کرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تکمیل گردد) و به این ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی‌کند
 
سنت غلط جاهلی
آیه مورد بحث اشاره به یک سنت غلط جاهلی یعنی مسئله "نسیء" (تغییر دادن جای ماههای حرام) کرده می‌گوید: تغییر دادن ماههای حرام کفری است که بر کفر آنها افزوده می‌شود (انما النسی ء زیادة فی الکفر) " و با این عمل افراد بی‌ایمان در گمراهی بیشتر قرار می‌گیرند (یضل به الذین کفروا).
 
آنها در یک سال ماهی را هلال می‌شمرند، و سال دیگر همان ماه را تحریم می‌کنند تا به گمان خود آن را با تعداد ماههایی که خدا تعیین کرده تطبیق دهند یعنی هر گاه یکی از ماههای حرام را حذف می‌کنند ماه دیگری را به جای آن می‌گذارند تا عدد چهار ماه تکمیل شود! (یحلونه عاما و یحرمونه عاما لیواطؤا عدة ما حرم الله).
 
در حالی که با این عمل زشت و مسخره فلسفه تحریم ماههای حرام را به کلی از میان می‌بردند و حکم خدا را بازیچه هوسهای خویش می‌ساختند، و عجب اینکه از این کار خود بسیار خشنود و راضی هم بودند. [[17]
 
مفهوم نسیء در قرآن کریم، به ویژه در آیه 37 سوره توبه، به تغییر ماه‌های حرام اشاره دارد. در زمان جاهلیت، برخی از قبایل عرب با هدف دستیابی به اهداف خاص، مانند آغاز جنگ در ماه‌هایی که جنگ در آن‌ها حرام بود، ماه‌های حرام را تغییر می‌دادند.
 
در اینجا به طور خلاصه به چند نکته مهم درباره نسیء اشاره می‌شود:
 
1-تعریف نسیء:
 نسیء به معنای به تأخیر انداختن یا تغییر حرمت ماه‌های حرام است. در زمان جاهلیت، برخی از قبایل عرب با تغییر ماه‌های حرام، به خود اجازه می‌دادند تا در هر زمانی که مایل بودند به جنگ بپردازند.
 
2-دلایل تاریخی نسیء:
 یکی از اصلی‌ترین دلایل نسیء، آغاز جنگ در ماه‌های حرام بود. قبایل عرب با تغییر ماه‌های حرام، می‌توانستند قبایل ضعیف‌تر را غافلگیر کرده و به آن‌ها حمله کنند. همچنین، این عمل به منظور تغییر توازن قدرت بین قبایل و دستیابی به اهداف خاص نیز انجام می‌شد.
 
3-محکومیت نسیء در قرآن:
 قرآن کریم در آیه 37 سوره توبه، به شدت از عمل نسیء نکوهش کرده و آن را حرام شمرده است. خداوند در این آیه می‌فرماید که برخی از افراد، ماه‌های حرام را به جای یکدیگر قرار می‌دهند و به این ترتیب، حدود الهی را زیر پا می‌گذارند.
 
4- پیامدهای نسیء:
نسیء باعث ایجاد بی‌نظمی، آشوب و بی‌اعتمادی بین قبایل می‌شد. همچنین، این عمل به تضعیف ارزش‌های اخلاقی و دینی منجر می‌شد.
 
پس نسیء یکی از انحرافات رایج در زمان جاهلیت بود که با هدف دستیابی به اهداف دنیوی و قدرت‌طلبی انجام می‌شد. قرآن کریم با محکوم کردن این عمل، بر اهمیت پایبندی به حدود الهی و حفظ ارزش‌های اخلاقی تاکید کرده است.
 

6- هتک حرمت ماههای حرام

هتک حرمت ماههای حرام، امری گناه و حرام است.
«یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام... ولا تعاونوا علی الاثم والعدون..؛ [18] ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شعائر و حدود الهی (و مراسم حج را محترم بشمرید! و مخالفت با آنها) را حلال ندانید! و نه ماه حرام را، و نه قربانیهای بی‌نشان و نشاندار را، و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او می‌آیند!
 
اما هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صیدکردن برای شما مانعی ندارد. و خصومت با جمعیتی که شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حدیبیه) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدی و تجاوز کند! و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است
الشهر الحرام» اگرچه مفرد است، ولی مراد از آن جنس است، بنابراین شامل تمامی ماههای حرام می‌شود
 
تک حرمت ماه‌های حرام، عملی مذموم و گناهی بزرگ است که در قرآن کریم به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است. این عمل به معنای بی‌احترامی به حدود و شعائر الهی و نقض قوانین الهی است.
 
آیه 37 سوره توبه به صراحت از عمل نسیء و تغییر ماه‌های حرام نهی کرده است. این آیه بیان می‌کند که کسانی که به این عمل دست می‌زنند، در واقع به خداوند و قوانین او بی‌احترامی کرده و مرتکب گناه بزرگی شده‌اند.
 
هتک حرمت ماه‌های حرام پیامدهای منفی بسیاری دارد:
تضعیف وحدت و انسجام جامعه:
این عمل باعث ایجاد تفرقه و اختلاف بین افراد و قبایل می‌شود و وحدت و انسجام جامعه را تضعیف می‌کند.
 
افزایش بی‌عدالتی:
 با تغییر ماه‌های حرام، برخی از افراد و قبایل به طور نامشروع به منافع بیشتری دست می‌یابند و این امر باعث افزایش بی‌عدالتی و تبعیض می‌شود.
 
ترویج خشونت:
 هتک حرمت ماه‌های حرام اغلب با هدف آغاز جنگ و خونریزی انجام می‌شد و به افزایش خشونت و ناامنی در جامعه منجر می‌شد.
 
در اسلام، ماه‌های حرام دارای حرمت خاصی هستند و تجاوز به این حرمت، گناهی بزرگ محسوب می‌شود. این حرمت به منظور ایجاد فرصتی برای آشتی و صلح بین افراد و قبایل وضع شده است. با رعایت حرمت ماه‌های حرام، افراد می‌توانند به هم نزدیک‌تر شوند و به صلح و آرامش دست یابند.
 
پس هتک حرمت ماه‌های حرام نه تنها از نظر شرعی حرام است، بلکه از نظر اجتماعی و اخلاقی نیز عملی مذموم و ناپسند است. این عمل باعث ایجاد آشوب و بی‌نظمی در جامعه شده و به ضرر همه افراد جامعه است.
  
جنگ در ماه‌های حرام: آیا همیشه حرام است؟
دفاع و مقابله به مثل، در ماههای حرام، جایز استالشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم..؛ [19]
 
ماه حرام، در برابر ماه حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابل) قصاص است. و (به طور کلی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است
 
همان‌طور که در آیه شریفه ۲ سوره بقره و تفسیر آن اشاره شده است، حرمت جنگ در ماه‌های حرام، شرطی دارد و آن رعایت حرمت این ماه‌ها توسط طرف مقابل است. به عبارتی دیگر، اگر دشمنان به این حرمت احترام نگذارند و در ماه‌های حرام به مسلمانان حمله کنند، دفاع از خود واجب می‌شود.
 
با توجه به مباحث مطرح شده در مورد حرمت ماه‌های حرام و شرایط دفاع مشروع، می‌توانیم به صورت زیر به این پرسش پاسخ دهیم:خیر، جنگ در ماه‌های حرام همیشه حرام نیست.
 
1- اگر کشوری یا گروهی به کشور یا گروه دیگری در ماه‌های حرام تجاوز کند، دفاع از خود واجب می‌شود و جنگ در این شرایط مجاز است.
2-  قرآن کریم در آیه 194 سوره بقره به اصل قصاص اشاره می‌کند و تاکید دارد که اگر کسی به دیگری ظلم کند، باید به همان اندازه مورد ظلم قرار گیرد. بنابراین، اگر دشمنان به حرمت ماه‌های حرام احترام نگذارند و به مسلمانان حمله کنند، مسلمانان نیز حق دارند در ماه‌های حرام از خود دفاع کنند.
 
3-  البته دفاع مشروع باید در چارچوب مشخصی صورت بگیرد و از حد تجاوز نکند. دفاع باید متناسب با حمله باشد و تنها به منظور دفع خطر انجام شود.
 
4-  تعیین حدود دفاع مشروع به عوامل مختلفی از جمله نظر فقها، شرایط زمان و مکان، و نظر کارشناسان نظامی بستگی دارد.
 
5- تفسیر صحیح آیه قرآن و روایات مرتبط با این موضوع بسیار مهم است تا از سوءاستفاده از آن برای توجیه جنگ‌های غیرقانونی جلوگیری شود.
 
در نتیجه، حرمت ماه‌های حرام یک اصل مهم در اسلام است، اما این حرمت به معنای تسلیم شدن در برابر تجاوز دشمنان نیست. در صورتی که دشمنان به این حرمت احترام نگذارند، دفاع از خود واجب است. این استثنا نه تنها با اصل حرمت ماه‌های حرام تناقض ندارد، بلکه به تقویت آن کمک می‌کند.
 

شبهه:

چرا امام حسین علیه‌السلام در ماه محرم جنگیدند؟
امام حسین علیه السلام در ماه محرم به جنگ با سپاه یزید بن معاویه رفتند. این تصمیم در ظاهر با حرمت جنگ در ماه‌های حرام تناقض دارد، اما با بررسی دقیق‌تر دلایل این اقدام، می‌توان به درستی و ضرورت آن پی برد.
 
1. دفاع از دین و شریعت در برابر انحراف گسترده: یکی از اصلی‌ترین دلایل قیام امام حسین علیه السلام، دفاع از دین اسلام و شریعت محمدی در برابر انحرافات گسترده‌ای بود که حکومت اموی به رهبری یزید بن معاویه ایجاد کرده بود. این انحرافات به حدی بود که ادامه حیات اسلام را تهدید می‌کرد.
 
از نظر امام، حفظ دین و شریعت حتی اگر با جنگ و خونریزی در ماه محرم همراه باشد، ارجحیت داشت. این عمل امام حسین علیه السلام در واقع یک استثنا بر قاعده حرمت جنگ در ماه‌های حرام بود، زیرا حفظ دین و شریعت به عنوان یک ضرورت بزرگتر مطرح می‌شد.
 
2. مقابله با ظلم فراگیر و حفظ کرامت انسانی: حکومت یزید بن معاویه، حکومتی ظالم و فاسد بود که مردم را تحت ستم قرار داده بود. امام حسین علیه السلام با قیام خود، می‌خواستند به این ظلم پایان دهند و عدالت را در جامعه اسلامی برقرار کنند.
 
حفظ کرامت انسانی و مقابله با ظلم، از دیگر دلایل مهم قیام ایشان بود. این نیز به عنوان یک ضرورت بزرگتر، باعث شد تا امام حسین علیه السلام استثنایی بر قاعده حرمت جنگ در ماه محرم قائل شوند.
 
3. جلوگیری از انحراف جامعه و حفظ دین: اگر امام حسین علیه السلام در برابر ظلم سکوت می‌کردند، مردم تصور می‌کردند که آنچه یزید انجام می‌دهد، مورد تأیید دین اسلام است.
 
 به همین دلیل، امام حسین علیه السلام با قیام خود، می‌خواستند از انحراف جامعه جلوگیری کنند و مردم را به سوی حق و حقیقت هدایت نمایند. حفظ دین و جلوگیری از انحراف جامعه، از دیگر دلایل مهم قیام ایشان بود که این عمل را به عنوان یک ضرورت بزرگتر توجیه می‌کرد.
 
4. دفاع مشروع در برابر تجاوز آشکار: یزید بن معاویه با تهدید و زور به دنبال نابودی امام حسین علیه السلام و خانواده ایشان بودند. این اقدام، یک تجاوز آشکار به حقوق انسانی و اسلامی امام حسین علیه السلام محسوب می‌شد.
 
 در چنین شرایطی، دفاع از خود و خانواده، یک حق طبیعی و شرعی است. این دفاع مشروع، به عنوان یک استثنا بر قاعده حرمت جنگ در ماه‌های حرم، قابل توجیه است.
 
تجاوز ممدوح  چه معنایی دارد؟
در اینجا این سؤال پیش می‌آید: که چگونه خدای تعالی با اینکه معتدین و متجاوزین را دوست نمی‌دارد، در این آیه به مسلمانان دستور داده به متجاوزین تجاوز کنند؟
 
 جوابش این است که اعتدا و تجاوز وقتی مذموم است، که در مقابل اعتدای دیگران واقع نشده باشد و خلاصه تجاوز ابتدایی باشد، و اما اگر در مقابل تجاوز دیگران باشد، در عین اینکه تجاوز است دیگر مذموم نیست،
 
چون عنوان تعالی از ذلت و خواری را به خود می‌گیرد، و اینکه جامعه‌ای بخواهد از زیر بار ستم و استعباد و خواری درآید خود فضیلت بزرگی است، همانطور که تکبر با اینکه از رذائل است، در مقابل متکبر از فضائل می‌شود، و سخن زشت گفتن با اینکه زشت است، برای کسی که ظلم شده پسندیده است. [20]
 
چرا ادعای دفاع مشروع اسرائیل با چالش مواجه است؟
 1- اشغالگری
 اسرائیل به عنوان یک قدرت اشغالگر شناخته می‌شود. طبق قوانین بین‌المللی، یک قدرت اشغالگر موظف است از امنیت و رفاه جمعیت تحت اشغال خود محافظت کند. بنابراین، استفاده از زور علیه این جمعیت، به راحتی نمی‌تواند به عنوان دفاع مشروع توجیه شود.
 
2- تناسب در واکنش:
 اصل تناسب در حقوق بین‌الملل بشردوستانه بسیار مهم است. یعنی واکنش به یک تهدید باید متناسب با آن تهدید باشد. بسیاری از منتقدان معتقدند که واکنش‌های اسرائیل به حملات فلسطینیان، اغلب نامتناسب بوده و منجر به تلفات غیرنظامیان زیادی شده است.
 
3- نقض حقوق بشر
: بسیاری از سازمان‌های حقوق بشری، اسرائیل را به نقض گسترده حقوق بشر فلسطینیان متهم می‌کنند. این نقض‌ها شامل تخریب خانه‌ها، آواره کردن مردم، دستگیری‌های خودسرانه و کشتار غیرنظامیان است. این اقدامات با اصل دفاع مشروع در تضاد است.
 
4- استانداردهای دوگانه:
برخی منتقدان معتقدند که جامعه بین‌المللی در قبال اسرائیل استانداردهای دوگانه‌ای را اعمال می‌کند. به عنوان مثال، حملات اسرائیل به غزه اغلب با واکنش‌های متفاوت نسبت به حملات مشابه در سایر نقاط جهان روبرو می‌شود.
 

نتیجه‌گیری:

حرمت ماه‌های حرام، ریشه در اعماق تاریخ و شریعت الهی دارد. این سنت کهن، با هدف ایجاد صلح، امنیت و تقویت روابط انسانی وضع شده است.
 
هرچند ریشه‌های تاریخی آن به زمان حضرت ابراهیم (ع) و حتی قبل‌تر از آن بازمی‌گردد، اما قرآن کریم نیز بر اهمیت این موضوع تأکید کرده و هرگونه تعدی به حرمت ماه‌های حرام را محکوم کرده است.
 
ماه‌های حرام، فرصتی برای تأمل، عبادت و نزدیکی به خداوند هستند و نقش مهمی در حفظ وحدت و انسجام جامعه ایفا می‌کنند. با شناخت بهتر فلسفه و احکام ماه‌های حرام، می‌توانیم از برکات این ایام بهره‌مند شویم و به تعالی نزدیک‌تر شویم.
 
غییر ماه‌های حرام در جاهلیت، یک سنت غلط و انحرافی بود که با هدف دستیابی به قدرت و منافع شخصی انجام می‌شد. این عمل، نه تنها حرمت الهی را زیر پا می‌گذاشت، بلکه باعث ایجاد بی‌نظمی، آشوب و بی‌اعتمادی در جامعه می‌شد. قرآن کریم به شدت این عمل را محکوم کرده و آن را افزایشی بر کفر و گمراهی دانسته است. با آمدن اسلام، این سنت نادرست از بین رفت و حرمت ماه‌های حرام به عنوان یک اصل ثابت و پابرجا در دین اسلام جای گرفت.
 
هدف از تعیین ماه‌های حرام، ایجاد صلح، امنیت و فرصتی برای عبادت و خودسازی است. این ماه‌ها، پل ارتباطی بین انسان‌ها بوده و به تقویت وحدت و انسجام جامعه کمک می‌کردند. با شناخت بهتر فلسفه و احکام ماه‌های حرام، می‌توانیم از برکات این ایام بهره‌مند شویم و به تعالی نزدیک‌تر شویم.
 
 
امام حسین علیه السلام با توجه به شرایط خاص زمان خود و با در نظر گرفتن ضرورت حفظ دین، مقابله با ظلم و دفاع از خود، به جنگ با سپاه یزید بن معاویه پرداختند. این تصمیم، با توجه به شرایط خاص و با استناد به اصول اسلامی، به عنوان یک استثنا بر قاعده حرمت جنگ در ماه‌های حرام قابل توجیه است.
 
در واقع، امام حسین علیه السلام با قیام خود، نه تنها از دین و شریعت دفاع کردند، بلکه به تمام آزادمردان جهان نشان دادند که برای حفظ حق و حقیقت باید از جان خود گذشت. ایشان با این اقدام، الگویی برای تمام کسانی شدند که در برابر ظلم و ستم ایستادگی می‌کنند.
 

پی نوشت:

۱.تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج ۹، ص ۳۵۸   
۲.تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج ۹، ص ۳۵۸   
۳.تفسیر مجمع البیان، طبرسی، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج ۵، ص ۵۰   
۴.تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ح ۷، ص ۴۰۹ - ۴۰۸   
6. توبه/سوره۹، آیه۱.
7.آیه 195 سوره بقره
8 .«انجیل متّى»، باب پنجم، شماره هاى 39 تا 42 (عهد جدید، ترجمه به همت انجمن پخش کتب مقدسه در میان ملل).
9. تفسیر نمونه ذیل آیه 25 سوره بقره .
10.تفسیر مجمع البیان، طبرسی، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج ۵، ص ۵۰   
11.تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج ۹، ص ۳۵۹   
12.اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۰   
13..توبه (۹) آیه ۳۶؛
۱4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴۰۶.   
۱5.طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۵۱۳.
16.توبه/سوره۹، آیه۳۷.   
17.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴۰۷.   
18.مائده/سوره۵، آیه۲.   
19.بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.   
20.طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۹۲.
  

منابع:

https://www.bonyadvokala.com/blog/what-are-the-forbidden-months-and-what-is-the-reason-for-these-being-forbidden/
https://old.makarem.ir/main.aspx?reader=1&pid=61894&lid=0&mid=26271&catid=0
28/893881 https://fa.wikifeqh.irاحترام ماه‌های حرام (قرآن)
https://www.mashreghnews.ir/news/615188
https://www.iribnews.ir/fa/news/3035923
ttps://hawzah.net/fa/Occation/View/66255
https://fa.wikifeqh.irاحترام ماه‌های حرام (قرآن)
https://www.isna.ir/news/92022818679
https://www.yjc.ir/fa/news/8343597/
https://kayhan.ir/fa/news/169335
https://wikiporsesh.irماه‌های حرام
https://hajj.ir/fa/37141


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط