ناشناس

مشکل در ارتباط برقرار کردن

با عرض سلام و خسته نباشید من در حال حاضر دانشجوی ارشد هستم ولی همچنان در ارتباط برقرار کردن با دیگران و دوستیابی دچار مشکل هستم با اینکه آدم سازگاری هستم و همیشه سعی میکنم بهترین دوست باشم ولی مردم خیلی سخت با من ارتباط برقرار میکنند البته دوستانی که در حال حاضر دارم ارتباط خوبی با من دارند ولی همیشه در برقراری ارتباط مشکل دارم خواهش میکنم راهنمایی کنید که چطور میتوانم ادمی اجتماعی باشم و روی دیگران تاثیر خوبی بگذارم و مشکل اصلی من در ارتباط با دیگران چیست ممنون
پنجشنبه، 27 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشکل در ارتباط برقرار کردن

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 24 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید
من در حال حاضر دانشجوی ارشد هستم ولی همچنان در ارتباط برقرار کردن با دیگران و دوستیابی دچار مشکل هستم
با اینکه آدم سازگاری هستم و همیشه سعی میکنم بهترین دوست باشم ولی مردم خیلی سخت با من ارتباط برقرار میکنند
البته دوستانی که در حال حاضر دارم ارتباط خوبی با من دارند ولی همیشه در برقراری ارتباط مشکل دارم
خواهش میکنم راهنمایی کنید که چطور میتوانم ادمی اجتماعی باشم و روی دیگران تاثیر خوبی بگذارم و مشکل اصلی من در ارتباط با دیگران چیست
ممنون


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خدمت شما مهارت برقراری ارتباط مؤثر یکی از مهمترین مهارتهای ارتباطی می باشد که برای داشتن یک زندگی خوب و مطلوب لازم است همگان این مهارت را کسب نمایند. ز ویژگی های افراد موفق می توان مهارت و توانایی آنها دربرقراری ارتباط موثر با دیگران را دانست. برای ایجاد احساس خوب نسبت به خود در دیگران نکات مهمی را باید بدانید و بتوانید در راستای عمل به آنها اقدام کنید.به جای نادیده گرفتن احساسات و عواطف خود سعی کنید آنها را بدرستی شناخته و در موقعیت های مختلف مهار کنید.اولین گام این است که شما بتوانید در ابتدا خود را به طور کامل بشناسید و ارتباط موثر داشته باشید. هنگامیکه بتوانید ارتباط موثر برقرار کنید، دیگران به شما احترام می گذارند و اعتماد دارند و اگر در برقراری ارتباط چندان موثر عمل نکنید، زندگی تان را در یک یا چند بعد ناقص خواهید دید. در حقیقت، ارتباط موثر زندگی را ثمربخش می کند، اما به شرطی که مهارت های این ارتباط را بیاموزیم. در اینجا هفت گام برقراری ارتباط مؤثر را برای شما دوست عزیز ذکر نموده و به شرح آن می پردازیم: گام اول: گوش دادن درحالی که به نظر می رسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده فن گوش دادن را نتواند به درستی به کار ببندد ارتباط دچار مشکل می شود. گوش دادن فقط شنیدن کلامی که طرف مقابل به زبان می آورد نیست، بلکه شامل برخی موارد به شرح زیر است: - اینکه گوینده کیست؟ - دیدگاه او نسبت به مساءله مطرح شده چیست؟ - چه مسائلی او را نگران می کند، احساساتش چگونه است و چه انتظاری از ما دارد؟ علاوه به اینها یک شنونده موفق به خوبی می تواند هماهنگی لازم بین ارتباط کلامی و غیرکلامی برقرار نماید، قادر است به کلیه ژستها و حالات بدنی گوینده توجه کند و خود نیز به هنگام گوش دادن از ژستها و حالات بدنی مناسب جهت تایید و اعلام درک طرف مقابل استفاده کند. او هیچ گاه با خمیازه کشیدن و یا با نگاه کردن به سرعت و به اطراف، نگاه خود را از گوینده نمی گیرد و دائما درصدد است تا با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل نماید که علاقمند است به حرفهای او گوش دهد. به خاطر داشته باشید تا زمانی که شما به جای تمرکز و دقت در سخنان دیگران به افکار درونی خود گوش می دهید، قادر نخواهید بود شنونده خوبی باشید. گام دوم: صریح و صادق بودن صراحت و صادق بودن فرایندی است که در ارتباطات انسانی به شکل نامحسوس اما بسیار موثر نقش بازی می کند. تاکید می شود این فرآیند قابل دیدن یا شنیدن نمی باشد. بلکه دو طرف درگیر ارتباط، آن را حس می کنند. اگر ارتباطی فاقد صراحت و صداقت باشد، بدون شک، یا قطع خواهد شد و یا به شکل مخدوش، مبهم و ناسالم ادامه می یابد. اگر نتوانیم یا نخواهیم منظور خود را با صراحت بیان نماییم طرف مقابل به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد. به خاطر داشته باشیم ابهام و عدم صداقت در ارتباطات انسانی سرمنشاء بسیاری از مسائل و مشکلات در ارتباطات فردی است. گام سوم: همدلی و همدردی اغلب ما زمانی که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم همواره افکار، آرزوها ، تمایلات، نگرانیها و ترسهای خود را آشکار می سازیم. بدین جهت نیاز داریم که دیگران اولا درک درستی از ما داشته باشند و ثانیا با ما در زمینه نگرانیها، ترسها و مشکلاتمان همدلی و همدردی کنند. همدردی تلاشی است برای درک و فهم نیاز ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس کنیم. در همدلی شما می توانید سخن طرف مقابل را تکرار کنید تا بداند که شما منظور او را دریافته اید. مثال: دوستتان به شما می گوید: هم اتاقی ام اعصاب من را خرد کرده است به هیچ وجه نمی توانم او را تحمل کنم. با استفاده از طرز رفتار همدلانه می توانید به او بگویید: مثل اینکه از دست او خیلی عصبانی هستی، این طور نیست؟ به خاطر داشته باشید که در برخورد همدلانه مجبور نیستید در جهت موفقیت با طرف مقابل خود حرف بزنید. به جای آن با تکرارصحبت او احساساتش را تصدیق کنید. در ضمن لازم نیست در مقابل حرفهای طرف مقابل قضاوت و نتیجه گیری کنید. نکته قابل ذکر اینکه میان همدلی و همدردی تفاوت وجود دارد، در همدردی شنونده سعی می کند با احساسات و عواطف گوینده همنوایی داشته باشد. بدین معنی که خوشحال شدن به خوشحالی او و متاسف شدن به ناراحتی او منجر می شود. ولی همانطور که اشاره شد در همدلی، شما الزاما درصدد تایید و موافقت با طرف مقابل خود نمی باشید. همدلی و همدردی هر دو در تداوم ارتباط نقش بازی می کنند، با این تفاوت که در همدلی نقش منطق قویتر از احساس است و شنونده با همدلی به خوبی به حرفهای گوینده گوش می دهد تا بتواند برای حل مساءله به او کمک کند، ولی در همدردی صرفا با تخلیه هیجانات و عواطف منفی به او کمک می کند. گام چهارم: حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آنها برمی آییم و گاه فکر می کنیم یا باید نظرات و احساسات آنها را رد کنیم و یا به نوعی (مستقیم و غیرمستقیم) نظرات و احساسات خودمان را به آنها تحمیل نماییم. ارتباطاتی که بر پایه این روش شکل می گیرد غالبا تداوم نمی یابد و هر دو طرف درگیر در ارتباط را دچار مشکل می سازد. همانطور که قبلا نیز اشاره شد، ما بدین دلیل با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم تا از طریق آن به حل مسائل و مشکلات، رفع تضادها و تعارضات، رد و بدل کردن اطلاعات ، درک بهتر خود و رفع نیازهای اجتماعی دست یابیم، در روابطی که " ارزیابی دیگران" عنصر اصلی آن می باشد نه تنها اهداف مذکور تحقق نمی یابد، بلکه آرامش لازم در ارتباطات انسانی نیز از بین می رود. باید به خاطر داشته باشیم همه ما می خواهیم دیگران با نظرات ما موافقت کنند و یا حداقل به افکار و احساسات ما احترام بگذارند و آنها را تایید کنند، زیرا عقاید و نظرات ما برای خودمان کاملا اهمیت ندارند. اگر در ارتباط با دیگران این تصور پیش آید که به نظرات آنها احترام نمی گذاریم، ارتباط روند مناسب و هدفمند خود را طی نمی نماید. در نظر گرفتن این نکته که اغلب مردم مانند ما فکر نمی کنند، احساس نمی کنند و به روش خود به دنیا نگاه می کنند بسیار اساسی است. گام پنجم: مخالفت کردن به شیوه مناسب اگر بتوانیم بپذیریم که دیگران مانند ما نیستند آن وقت می توانیم به شیوه مناسب با نظرات و عقاید آنها که به نظر ما صحیح نیستند مخالفت کنیم. به عبارت دیگر بدون بحث و جدل مخرب که غالبا همراه با بلند کردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب است می توانیم به نتیجه مناسب دست یابیم. یکی از مناسبترین شیوه ها برای مخالفت کردن با نظرات و عقاید دیگران روش خلع سلاح است. در این روش، فرد در سخنان طرف مقابل حقیقتی را پیدا می کند، حتی اگر با مجموعه سخنان او موافق نیست. و سپس در مقام موافقت و تایید آن حرف می زند. این روش بر طرف مقابل تاثیر آرام بخش عجیبی می گذارد.ممکن است روش خلع سلاح را نپذیرد ولی جدل، بی فایده و همیشه بی سرانجام است. با این شیوه در واقع شما پیروز از بحث خارج می شوید و طرف مقابل نیز احساس پیروزی می کند و با آمادگی بیشتری به حرفهای شما گوش می دهد. مثال: همکلاسی شما می گوید: اصلا حرفهای تو را قبول ندارم! پاسخ شما: بله حق با توست، ما همیشه نباید دربست و به صورت صد درصد حرفهای دیگران را نپذیریم. باید به خاطر داشت که لحن پاسخ شما نیز مهم است. اگر پاسخ تحقیرآمیز باشد این روش اثر مطلوب را نخواهد داشت. گام ششم: خودشناسی و افزایش آگاهی شناسایی دنیای ذهنی دیگران، همدلی و همدردی کردن با آنها و یا به نتیجه رسیدن بحثهای ما با دیگران نیازمند خودشناسی و تلاشی برای افزایش اطلاعات و آگاهیهای خود جهت شناسایی دیگران و محیط زندگی است. آگاهی از نقاط قوت و ضعف، ترسها، امیال،آرزوها و نیازهای خود و پذیرش صادقانه آنها، کمک می کند ویژگیها و وخصوصیات دیگران را واقع بینانه تر ببینیم و آنها را بپذیریم. در خودشناسی پاسخ دادن به سؤالاتی نظیر پرسشهای زیرکمک کننده است: -دوست دارم دوستان و افرادی که با آنها ارتباط نزدیک دارم چه ویژگیهایی داشته باشند؟ -آیا می توانم رابطه صمیمانه و بدون قید و شرط را با دیگران برقرار نمایم؟ -از درگیر شدن در یک رابطه دوستانه چقدر لذت می برم؟ -میزان تعهد من در ارتباطات اجتماعی چقدر است؟ -در مواقع ضروری چقدر می توانم به دوستانم کمک کنم؟ -آیا در دوستی و ارتباط با دیگران پیش قدم می شوم؟ -زمانی که مساله یا مشکلی در ارتباط با دیگران پیدا می کنم چگونه عمل می کنم؟ -آیا انتظارات من از دیگران واقع بینانه است؟ باید به خاطر داشت خودشناسی و افزایش آگاهی مستلزم صرف وقت، صبوری و تلاش در جهت تغییر ویژگیهای منفی خود است. علاوه بر عوامل فوق کمک گرفتن از افراد متخصص نظیر روانشناسان و مشاوران نیز ضروری است که به شما دوست گرامی توصیه می گردد. با آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.