شوهرم کلا منو اصلا نمیبینه هرحرفی برنم دعوا میکنه ...،توروخدا راهنماییم کنید.

ببخشید من الان٤ساله ازدواج کردم بعدازعقدم همسرم گفت که رابطه جنسی شروع کنیم باکلی زوربالاخره انجام داد بعدازچندماه که عقدبودم من متوجه شدم که همسرم با کسی دوست هست پیاماشو دیدم البته همسرم مرقع خواستگاری گفت بچه دارنمیشه من هم بدون اطلاع خواندام قبول کردم بعدم که متوجه شدم با چندنفر ارتباط داره خیلی معذرت خواهی کرد من هم قبول کردم ٤ساله داریم زندگی میکنیم اما خیلی اختلاف نظر داریم حتی من یک لباس هم بخوام بخرم باید همسرم برام انتخاب کنه مم اجازه ندارم اون چیزی که دوست دارم بخرم اگه هم بخرم همش داره بدنگاش کنه تیکه بندازه خون به جیگرم میکنه البته من هم بااین اتفاقی که توزندگیم برام افتاده خیلی حساس شدم یکم روی زن و دخترا حساسم میبینم شوهرم نگاه میکنه من اعصابم داغون میشه نمیدونم واقعا اینا نمیتونم بنویسم حرف راحتترم لطفا راهنماییم کنید الان دیگه شوهرم خیلی عصبی شده کلا منو اصلا نمیبینه هرحرفی برنم دعوا میکنه مهمونی دعوت میشیم اجازه من ندارم که قبول کنم توروخدا راهنماییم کنید شوهرم هر وقت خودش بخوادرابطه جنسی انجام میده من بخوام اصلا محل نمیذاره اصلا توی روزو ماه و سال نمیاد بشینه پیشم قشنگ باهام حرف بزنه بگه بخنده وقتیم نیادخونه همش جلو تلویززیونه کمکم کنید میخوام یکم اخلاق شوهرم و حتی خودم ارام بشه
دوشنبه، 18 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

شوهرم کلا منو اصلا نمیبینه هرحرفی برنم دعوا میکنه ...،توروخدا راهنماییم کنید.

( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

ببخشید من الان٤ساله ازدواج کردم بعدازعقدم همسرم گفت که رابطه جنسی شروع کنیم باکلی زوربالاخره انجام داد بعدازچندماه که عقدبودم من متوجه شدم که همسرم با کسی دوست هست پیاماشو دیدم البته همسرم مرقع خواستگاری گفت بچه دارنمیشه من هم بدون اطلاع خواندام قبول کردم بعدم که متوجه شدم با چندنفر ارتباط داره خیلی معذرت خواهی کرد من هم قبول کردم ٤ساله داریم زندگی میکنیم اما خیلی اختلاف نظر داریم حتی من یک لباس هم بخوام بخرم باید همسرم برام انتخاب کنه مم اجازه ندارم اون چیزی که دوست دارم بخرم اگه هم بخرم همش داره بدنگاش کنه تیکه بندازه خون به جیگرم میکنه
البته من هم بااین اتفاقی که توزندگیم برام افتاده خیلی حساس شدم یکم روی زن و دخترا حساسم میبینم شوهرم نگاه میکنه من اعصابم داغون میشه نمیدونم واقعا اینا نمیتونم بنویسم حرف راحتترم
لطفا راهنماییم کنید الان دیگه شوهرم خیلی عصبی شده
کلا منو اصلا نمیبینه هرحرفی برنم دعوا میکنه مهمونی دعوت میشیم اجازه من ندارم که قبول کنم
توروخدا راهنماییم کنید
شوهرم هر وقت خودش بخوادرابطه جنسی انجام میده من بخوام اصلا محل نمیذاره اصلا توی روزو ماه و سال نمیاد بشینه پیشم قشنگ باهام حرف بزنه بگه بخنده وقتیم نیادخونه همش جلو تلویززیونه
کمکم کنید میخوام یکم اخلاق شوهرم و حتی خودم ارام بشه


مشاور: آقای دکتر علی محمد صالحی

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما خواهر گرامی و متشکراز اعتماد شما.

به نظر میرسه اصلی ترین مشکلی که شما و همسرتان دارید، مربوط به حریم شخصی شماست، یعنی حریم ها و مرزهای شخصی بین شما و همسرتان به هم ریخته، و به صورت مناسب رعایت نمیشود. به منظور روشن شدن موضوع حریم شخصی میان همسران، چند صفحه  نخستین کتاب «رمز و راز دلبران» تألیف خودم، که در مورد حریم شخصی همسران هست را خدمت شما تقدیم میکنم: «حریم شخصی چیست؟ آیا وجود حریم شخصی بین زن و شوهر هم لازم است؟

متخصصان امور خانواده به نکته مهمی اشاره می­کنند: آنها می­­گویند اگر دو گل را در یک گلدان بگذارند، چون ریشه آنها مزاحم یکدیگر است، ضعیف می­شوند؛ زیرا بین آنها مرزی وجود ندارد. ولی اگر آنها را در دو گلدان بگذارند، هر دو به خوبی رشد می­کنند.

این مسئله در مورد زن و شوهر هم صدق می­کند، پس نبود حریم شخصی بین زن و شوهر مشکل ساز است و برای بهبود اوضاع و رشد آنها باید حریم و مرز مناسبی برای همسران تعریف شود و هرکدام در باغچه زندگی، از یک گلدان مجزا برخوردار شوند.

در هرصورت، یکی از نکته­های بسیار مهمی که رعایت نکردن آن از سوی هر یک از همسران، می­تواند آسیب­هایی را به همراه داشته باشد، مراعات نشدن حریم شخصی است. برداشت و شناخت نادرست سبب می­شود تا  بعضی از همسران تمام رفت و آمدها و عملکردهای طرف مقابل را تحت کنترل و مجوز خویش در بیاورند.

انسانی که با ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، فردیت و حریم شخصی خود را از دست بدهد، مرد باشد یا زن، رضایت چندانی از زندگی مشترکش نخواهد داشت.

در واقع، رعایت حریم شخصی همسر وظیفه هر فردی است؛ زیرا فردی که به حریم شخصی­اش تعدی شده باشد در زندگی با اختلال، محرومیت و مزاحمت­هایی مواجه شده و به نوعی، از بعضی امور مهم و اساسی محروم می­شود و به تبع آن، همه افراد خانواده از این بابت متضرر می­شوند و ممکن است پی­آمدهای ناخوش­آیندی برای آنها داشته باشد.

تعریف مرزها و رعایت حریم شخصی، به معنای حاکمیت فضای خشک و بی­روح بین اعضای خانواده نیست، بلکه به معنای ضابطه­مند بودن و داشتن بایدها و نبایدها در روابط، در کنار روابط صمیمانه و عاشقانه­ اعضا با یکدیگر است که سبب ایجاد رضایت و آرامش خاطر طرفین و روابط پایدارتر و سازنده­تری میان افراد خواهد شد.

در واقع ما برای خودمان مرز ایجاد می­کنیم نه برای دیگران. پس از فضای خشک و بی­روح خبری نیست؛ به عنوان نمونه، وقتی بین همسران مشاجره پیش می­آید و یکی با صدای بلند و با تندی با همسرش صحبت می­کند، اگر همسر دیگر بگوید «تو» نباید با من این طور حرف بزنی یا «تو»  نباید صدایت را روی من بلند کنی، تأثیری ندارد؛ زیرا این تلاشی ضعیف، برای مسلط شدن بر همسر است که هیچ وقت هم مؤثر واقع نمی­شود. اما اگر همسر برای خودش بخواهد مرز ایجاد کند، می­تواند بگوید اگر دوباره این طور حرف بزنی «من» از اتاق بیرون می­روم. این بیان مؤثرتر است؛ چون به خودش مربوط می­شود.

آن کشیدم ز تو اى آتش هجران که چو شمع /////////جز فناى خودم از دست تو تدبیر نبود

ما باید برای کسی مرز تعیین کنیم که بر او مسلطیم، و آن کسی نیست جز خودمان. سلطه جویی، غر زدن و ملامت کردن هیچ کمکی به رشد همسر ما و تغییر وی نمی­کند. اما در صورتی که ما محدوده­ای برای خود قائل شویم، همسرمان آزاد است که انتخاب کند و با این انتخاب به رشد برسد.

نخستین مؤلفه، برای برخورداری از حریم و مرز مناسب بین زن و شوهر، توانایی دیدن همسر به صورت فردی با نیازها و احساس شخصی مستقل از ماست. به عبارت دیگر، وی برای ارضای نیازهای ما زنده نیست. یک کودک به مادرش چنین احساسی دارد. کودک احساس می­کند که هر میل او، فرمانی برای مادر است. هرگز به ذهنش نمی­رسد که شاید مادر زندگی مستقلی داشته، یا از نیاز آن لحظه او احساس متفاوتی داشته باشد. این قالب ذهنی برای افراد خردسال یا کودک نوپا پذیرفتنی است. اما برای فرد بالغ، می­تواند مخرب رابطه باشد.

اى‌که دایم به خویش مغرورى! ///////// گر تو را عشق نیست، معذورى

مستى عشق نیست در سرِ تو ///////// رو که تو مستِ آب انگورى

در حالی­که، این نهایت خودخواهی ماست که همسر را تنها برای رفع نیازهایمان بخواهیم و او را تا سرحد ابزار برآوردن خواسته­هایمان پایین بیاوریم و به نیازها و خواسته­های وی هرگز توجهی نداشته باشیم و برایمان مهم نباشد که خود او هم خواسته­هایی دارد.

دیدى که یار جز سرِ جور و ستم نداشت //////// بشکست عهد و، ز غم ما هیچ غم نداشت

توجه نداشتن به این موضوع که خودخواهی ما تا چه اندازه در طرف مقابل اثر منفی می­گذارد، معمولاً ریشه بروز اختلاف­های زناشویی است و همین امر به روابط همسران آسیب جدی می­رساند. عشق زمانی شکوفا و عمیق می­شود که همسران، همدل باشند و از طریق همدلی اوضاع را روبه­راه کنند.

امام جواد علیه­السلام در حدیثی ارزشمند، می­فرمایند: «هم­دردی در سختی­ها، موجب جلب محبت می­شود».

پذیرفتن مسئولیت و اقرار­ داشتن به بخشی از مشکل، به همسر ما کمک می­کند که احساس محکومیت یا خفّت نکند؛ زیرا تقریباً هیچ مشکل زناشویی نیست که تنها یکی از همسران مقصر باشد و دیگری هیچ تقصیری نداشته باشد. شاید زمانی که باید مسئله را علنی بیان می­کردیم، بیان نکردیم، و شاید مشکل خود با همسرمان را به دیگران گفتیم، اما به طور مستقیم با خود وی در میان نگذاشته­ایم و... .».

پس برای اینکه مشکل شما به صورت اساسی حل بشه همسر شما باید با مسئله حریم شخصی هر یک از زوجین آشنا بشه و بفهمه که ازدواج دو نفر باهم، باعث نمیشود که حریم شخصی آنها کاملا از بین بره و دیگه هیچکدام حریم شخصی نداشته باشند، و هر دو نفر باید به حریم شخصی طرف مقابل احترام بگذارند تا زندگی مشترک رضایتمندی داشته باشند. و اگه خود شما نمیتونید این کار رو انجام بدید باید از یک مشاور خانواده کمک بخواهید تا همسر شما رو توجیه کند. و در مورد اینکه گفتید «واقعا اینا نمیتونم بنویسم حرف راحتترم» اگر به صورت مشاوره حضوری تشریف ببرید کمک بیشتری میتونید دریافت کنید و اگر امکانش نیست میتونید با شماره 096400 (مرکز ملی پاسخگویی) بخش مشاوره روانشناسی، یا مراکز تلفنی دیگه تماس بگیرید.

نکته بعد اینکه، یکی از مسائل مهم در زندگی زناشویی موضوع روابط زناشوییه که به نظر میرسه شما در این زمینه رضایت کافی رو ندارید که هم در شروع صحبت و هم در پایان، به اون اشاره کردید و ممکن است ناراحتی های دیگه شما هم بی ارتباط به این موضوع نباشه، چون این مسئله در زندگی مشترک، نقش مهم و اساسی داره و اگر هر دو طرف یا یکی، در این زمینه رضایت کافی نداشته باشه، بر مسائل دیگه زندگی هم تاثیر میزاره، بنابراین شما به صورت شفاف با همسر خودتون در این زمینه صحبت کنید و بگید همانطور که اگه من به خواسته تو بی توجهی کنم تو احساس بدی پیدا میکنی و ناراحت میشی، زمانی هم که من نیاز دارم و تو توجهی نمیکنی، من واقعا احساس بدی پیدا میکنم. به هرحال خودتون ببینید مشکل از کجاست و تلاش کنید به کمک همسرتون حتما این مسئله رو حل کنید.

موفق و شاد و پیروز باشید

. «اى آتش فراق چنان در تو گداخته شدم که براى رهایى از آن جز اینکه مانند شمع بسوزم و تمام شوم راهى برایم نمانده بود». شرح جلالى بر حافظ، ج‌2، ص 1127.

. ر.ک: مرزهای زناشویی، صص 33-34.

. بحارالأنوار، ج75، ص82.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.