ناشناس

شوهرم مخفیانه ازدواج دایم و مجدد انجام داد، حالم از شوهرم به هم میخوره

سلام بیست ساله ازدواج کردم حدود سیزده سال پیش شوهرم مخفیانه ازدواج دایم و مجدد انجام داد و هنوز هم از اقوام مخفی نگه داشته البته من هم بعد متوجه شدم و به خاطر بچه‌ها م تحمل کردم دو تا فرزند دارم دخترم 17وپسرم10ساله هستند و متاسفانه شوهرم چند وقت یکبار صیغه هم میکنه بطور مخفیانه که من متوجه میشم با یه همچین مرد ی چطور رفتار کنم خیلی دلم میخواد طلاق بگیرم ولی حضانت پسرم به اون می رسه و من از پسرم جدا بشم باید صبر کنم پسرم پانزده ساله بشه ولی تا اون موقع چه جوری اینهمه فشار را تحمل کنم حالم از شوهرم به هم میخوره هیچ اعتمادی بهش ندارم هرروز بحث و گریه
شنبه، 30 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد دهقان
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم مخفیانه ازدواج دایم و مجدد انجام داد، حالم از شوهرم به هم میخوره

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 40 ساله )

سلام بیست ساله ازدواج کردم حدود سیزده سال پیش شوهرم مخفیانه ازدواج دایم و مجدد انجام داد و هنوز هم از اقوام مخفی نگه داشته البته من هم بعد متوجه شدم و به خاطر بچه‌ها م تحمل کردم دو تا فرزند دارم دخترم 17وپسرم10ساله هستند و متاسفانه شوهرم چند وقت یکبار صیغه هم میکنه بطور مخفیانه که من متوجه میشم با یه همچین مرد ی چطور رفتار کنم خیلی دلم میخواد طلاق بگیرم ولی حضانت پسرم به اون می رسه و من از پسرم جدا بشم باید صبر کنم پسرم پانزده ساله بشه ولی تا اون موقع چه جوری اینهمه فشار را تحمل کنم حالم از شوهرم به هم میخوره هیچ اعتمادی بهش ندارم هرروز بحث و گریه


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و ارادت خدمت شما خواهر گرامی

من شما رو درک میکنم واقعا برای یک خانم تحمل این مسائل سخت و دشواره، و شما تحت فشار روانی شدیدی هستید، مردها اگر میدونستند که وقتی چنین کارهایی انجام میدن زنها چقدر ناراحت و غمگین میشن و از جهت روحی، چقدر تحت فشار قرار میگیرن و نسبت به همسرشون چه احساسی پیدا میکنن و چقدر از اونا دور میشن، کمتر سراغ چنین کارهایی میرفتند.

 ازدواج مجدد و ازدواج موقت هرچند در شرع مقدس اجازه داده شده ولی این موضوع برای شرایط خاص است نه اینکه با ازدواج مجدد یا موقت یک زندگی مشترک دیگه از هم گسسته بشه و خدای ناکرده از بین بره. من متوجه احساس شما نسبت به همسرتون هستم و خانم های مشابه شما رو دیدم و میدونم که چه احساسی نسبت به شوهرتون دارید و بقول خودتون حالتون از او به هم میخوره، ولی بنابر فرمایش خود شما در حال حاضر چاره ای جز تحمل اون ندارید و برای اینکه بتونید همسرتون رو تحمل کنید یک راه اینه که بر روی ویژگیهای مثبت او متمرکز بشید، چون حتی شیطان هم با تمام بدیهایش اندکی خوبی داره. یعنی همین مردی که هیچ حس خوب و اعتمادی به او ندارید بازهم با وجود این، برخی ویژگیهای مثبت هم داره و شما برای اینکه بتونید اونو تحمل کنید بجای اینکه دائم فکر خودتون رو بر روی کارها و رفتارهای نامناسب او متمرکز کنید که اذیت میشید بر روی ویژگیهای مثبت او تمرکز کنید، میدونم شاید به نظر سخت برسه ولی در حقیقت این کار برای آرامتر شدن خود شماست و اینکه بتونید اونو تحمل کنید، هر شب قبل از خواب فکر کنید و چند ویژگی مثبت اونو یادداشت کنید.

در قدم بعد اینکه وقتِ خودتون رو با کارهای متعدد و حتی المقدور سرگرم کننده و جذاب پر کنید تا فکر شما دائم مشغول این موضوع نباشه، با دوستان صمیمی دیدار کنید، ورزش کنید، کارهای هنری انجام بدید، به منزل اقوام و نزدیکان سر بزنید و تا اونجایی که ممکنه و کاری ندارید در خانه نمانید و برای آرامش خودتون وفرزندانتون با همسرتون بحث و مشاجره نکنید.

یک کار دیگه ای که اگر انجام بدید خوبه و ممکنه بر روی همسرتون تاثیر بذاره اینه که با حالت آرامش و بدون تندی و دعوا، از احساس خودتون به او بگید، یعنی همون جملاتی که من در ابتدا گفتم رو به همسرتون بگید تا او از احساس شما مطلع بشه، یعنی بیان کنید که چقدر با این کار اون احساس بدی پیدا میکنید و تحت فشار قرار میگیرید و از او دور میشید، بگید بخاطر بچه ها هم که شده دور این کارها خط بکش تا دوباره به هم نزدیک بشیم و... .

موفق و پیروز باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.