ناشناس
خواهرم بخاطر مسائل کاری شوهرش خیلی داره اذیت میشه،اما وقتی خودشون چیزی نمیگند چطور کمکشون کنم ؟
با عرض سلام و خسته نباشید.
خواهری دارم 36 ساله که حدود 8 سال هست که ازدواج کرده و یک پسر 5 ساله داره. شوهر اون از نظر اخلاقی آدم نرمالی هست ولی از نظر کار کردن آسیب های زیادی به زندگی اش وارد کرده . اهل کار هست ولی فکر صحیحی نداره و تو همه کارهاش شکست میخوره هرروز اوضاع مالی شون خراب تر میشه . اهل مشورت با دیگران نیست و حرف کسی را قبول نداره. خواهرم خیلی داره اذیت میشه و اعصاب خودش و پسرش را داره نابود میکنه . ظاهرشونو جلوی همه حفظ کردند و حتی به ما هم نمیگند ولی من بواسطه مادرم از همه پیز خبر دارم ولی نمیدونم وقتی خودشون چیزی نمیگند چطور کمکشون کنم ؟ نگران خواهرم و آینده پسرش هستم . لطفا راهنمایی گنید
مشاور: علی محمد صالحی
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما خواهر گرامی.
خیلی خوبه که شما به فکر خواهر و همسرشون هستید و میخواهید برای آنها کاری انجام بدید و کمکشون کنید، و این نشونه دلسوزی شما نسبت به آنهاست. اما قبل از اینکه من به اصل مسئله شما بپردازم، بد نیست برخی از ویژگیهای مردها رو خدمت شما بگم تا بتونید رفتارهای شوهر خواهرتون رو بهتر درک کنید:
«مردها هنگامی که احساس کنند کسی به آنها نیاز دارد و افراد مفیدی برای دیگران هستند، انگیزه پیدا میکنند و سرشار از انرژی و آرزو میشوند و اگر تصور کنند که دیگران از آنها بینیازند یا برای انجام درست کارها به آنها اعتماد ندارند، از شور و شوق میافتند و دلسرد میشوند. در واقع، مرگ تدریجی مرد هنگامی است که تصور کند کسی به او نیازی ندارد.
مرد میخواهد برای همسرش، مانند یک قهرمان باشد و احساس کند که همسرش به او اعتماد دارد. اما زمانیکه زن در مورد مسئلهای ناراحت و ناامید میشود، مرد احساس شکست خوردگی میکند. ناخشنودی زن، تأیید کننده این نگرانی عمیق شوهر است که او مردی قابل قبول و شایسته نیست. امروزه، بسیاری از زنان درک نمیکنند که مردان تا چه اندازه آسیبپذیر و به چه میزان نیازمند عشق و محبت اند. عشق و محبت به مرد کمک میکند تا احساس کند که شایستگی لازم برای برآورده ساختن نیازهای دیگران را دارد؛ برای نمونه؛ وقتی مرد در حال برش زدن گوشت است و همسرش مرتب به او توصیه میکند که چگونه و چطور آن را برش بزند، در این حالت مرد احساس بی اعتمادی میکند. مرد در برابر توصیه همسرش مقاومت میکند و به همان شکلی که خودش میخواهد، گوشت را برش میزند. از سوی دیگر، چنانچه مرد در بریدن گوشت به همسرش توصیه و یا کمک کند، همسرش احساس میکند که مورد محبت و توجه او قرار گرفته است. یا وقتی زن به همسرش پیشنهاد میکند که توصیههای کارشناسان را به کار بندد، مرد ممکن است آن را توهین قلمداد کند.»
منطور من از آوردن این جملات، که از یک کتابِ مرتبط با مسائل خانواده اینجا قرار دادم، این بود که بگم ویژگی مردها اینه که تمایل زیادی دارند کارها رو خودشون انجام بدن و تا اونجائیکه امکان داره از کسی کمک نگیرن، چون کمک گرفتن از دیگران رو برای خودشون یک نقص میدونن، پس تصور نکنید که شوهر خواهر شما در این زمینه استثائیه یا خیلی با دیگران فرق داره، اما به هرحال برخی از مردها با وجود این ویژگی، موفق تر هستند و برخی کمتر موفق، حتما خود شما هم قبول دارید که این آقا در برخی زمینه ها هم موفق بوده یا حداقل در گذشته موفقیتهایی داشته و اینگونه نیست که در همه کارهاش شکست میخوره، ولی الآن بخاطر شرایط سخت و مشکلات زیاد، اوضاع مالی اونها بقول شما خراب تر شده.
و اینکه اونها بقول شما «ظاهرشونو جلوی همه حفظ کردند و حتی به ما هم نمیگند» نشون دهنده اینه که اولا چقدر نگران قضاوت و سرزنش دیگران نسبت به خودشون هستند که مبادا اگه دیگران بفهمند ما رو سرزنش کنند و مشکل اونها دوتا بشه، یکی خود مشکلات مالی، دوم سرزنش و بقول معروف حرف مردمه که سختی و ناراحتی اون کمتر از اولی نیست. ثانیا نشون دهنده حرمت و کرامتی هست که برای خودشون قائل هستند و نمیخوان کسی از مشکلات اونها باخبر بشه. پس شما هم به خواسته اونها احترام بذارید و تا وقتی از شما کمک نخواستند مداخله ای در زندگی اونها نکنید و فقط به صورت کلی با خواهر خودتون صحبت کنید و در زمینه فرزندشون توصیه کنید که سلامت جسمی و روانی اون از همه چیز مهمتره، و نباید خدای ناکرده اون آسیبی ببینه، و لازمه حفظ سلامت پسرت اینه که خودت سالم باشی، میدونید که اکثر بیماریهای جسمی بخاطر فشارهای عصبی و روانی هست، وقتی کسی مثالا بخاطر مسائل مالی دچار فشار عصبی بشه همزمان یا بعد از مدت کمی دچار سر درد، معده درد، کمر درد یا... میشه، یعنی مهمترین کاری که شما برای خواهرتون انجام میدید اینه که اهمیت مسائل مالی رو براش کم کنید، چون این شکستها و موفقیتها و بالا پائین ها در زندگی همه هست و شما مطمئن باشید که همه این ها میگذره، و در مقابل حفظ سلامتی خودش و خانوادهش را براش مهم کنید و بگید که هیچ چیز مهمتر از سلامتی نیست، و بگید که ما قصد دخالت در زندگی شما رو نداریم و هرکاری که خودتون صلاح میدونید انجام بدید فقط بدونید که سلامتی شما از همه چیز برای ما مهمتره، وقتی بفهمند که شما قصد دخالت ندارید خود اونها بیشتر به شما اعتماد میکنن و با شما صحبت میکنن.
در مورد شوهر خواهرتون هم اگه میخواهید کمکشون کنید اول باید اونو همانطور که هست بپذیرید و خوبیها و ویژگیهای مثبتی که داره و موفقیتهای ولو کوچک اونو بیان کنید، بویژه در مقابل خودش یا خواهرتون و بعد که حسن ظن شما رو دیدند کم کم به شما نزدیکتر میشن و میتونید روی اونها تاثیر بذارید و مثلا اونو تشویق کنید که برای برخی کارهای مهمش با چند نفر خُبره مشورت کنه.
موفق و شاد و پیروز باشید.