با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما خواهر گرامی و محترم.
اینکه شما به دنبال گرم کردن زندگی مشترکتون هستید و بدنبال راهکاری میگردید که مسائلتون حل بشه و زندگی مشترک بهتری داشته باشید خیلی خوبه و نشون میده که شما بی خیال نیستید و میخواهید زندگی مشترک شما از چیزی که الان هست بهتر بشه و به سمت کمال و پیشرفت حرکت کنه.
نکته اول برای اینکه زندگی مشترک شادتری داشته باشید باید خود شما فرد شادتر و باانگیزه تری باشید، منظورم این نیست که خدای ناکرده الان شما شاد نیستید یا انگیزه کافی ندارید بلکه منظورم اینه که هرچه شما در این زمینه سرحال تر باشید اگر یک زمانی همسر شما هم کوتاهیهایی کرد شما کمتر اذیت میشید و اینکه گفتید اکثر اوقات تنها هستم، نکته مهمی هست که باید به اون توجه بشه، اگر زمانهایی که شما تنها هستید برای خودتون بجز برنامه های معمول و خانه داری، برنامه ای نداشته باشید و فقط منتظر برگشت همسرتون باشید، زمان براتون بکُندی میگذره و خدای ناکرده ممکنه کم کم دچار سستی و بی حالی و افسردگی بشید، وقتی ایشون هم برگشت اگر خسته باشه و به شما توجه کافی رو نکنه شما خیلی اذیت میشید، اما اگه برنامه داشته باشید و وقت خودتون رو پر کرده باشید در مدتی که همسرتون خونه نیست کمتر اذیت میشید و زمان زودتر میگذره و وقتی هم همسرتون برگشت روحیه بهتری دارید، پس این مسئله در قدم اول به خود شما بر میگرده که چقدر فعال باشید یا چقدر منفعل و بی برنامه، در واقع شما میتونید از این وضعیت شغلی همسرتون که نصف ماه رو شیفت شبانه روزیه، به عنوان یک فرصت برای پیشرفت خودتون استفاده کنید بجای اینکه ناراحت باشید که چرا همسر من نصف ماه شیفت شبانه روزیه، این برنامه هایی که متیونید داشته باشید شامل برنامه های داخل خونه یا خارج از خونه میشه، داخل خونه مثل داشتن جلسات دورهمی با دوستانتون، که از اونها دعوت کنید بیان خونه شما، شما هم برید خونه اونها یا انجام کارهای هنری که علاقه دارید، یا برنامه های خارج از منزل مثل شرکت در کلاسهای متنوع، باشگاه ورزشی یا سرکشی به اقوام، کسب اطلاع از جلسات خانم ها و شرکت در این جلسات؛ پس قدم اول برای بهتر شدن و گرم تر شدن زندگی مشترک فعال تر شدن خود شما در زندگی است، حتی اگر برخی از این برنامه ها هزینه ای هم داشته باشه مطمئن باشید بخاطر تاثیری که در روحیه شما میذاره، ارزش داره، فقط باید با فکر و دقت، برنامه ریزی و اجرا کنید.
نکته بعد در مورد اینکه گفتید «وقتایی که خونه س ساکتیم وخیلی باهم حرف نمیزنیم» به این مسئله هم باید توجه کنید، اولا اینکه، این موضوع به همسر شما اختصاص نداره و یکی از شکایتهای اصلی خانمها همینه که میگن شوهر ما کم حرف میزنه، یا به ما توجه نمیکنه، پس فکر نکنید فقط همسر شما هستند که این مسئله رو دارند، نکته بعد اینکه هیچگاه همسرتون رو مورد مواخذه و سرزنش قرار ندید که چرا حرف نمیزنی، یا نگید تو چرا حرف نمیزنی؟ در این صورت همسر شما هم پاسخ میده به تو چه؟ نمیخوام حرف بزنم؛ و بین شما و همسرتون تنش ایجاد میشه، بجای این کار اولا موضوعات مورد علاقه همسرتون رو کشف کنید و در مورد اونها اطلاعات نسبتا جامعی جمع کنید و اون موضع رو بندازید وسط و در مورد همون موضوع با همسرتون صحبت کنید، مثلا اگه به ماشین علاقمنده در مورد قیمت ماشینها یا ... با او صحبت کنید، و حرف حرف میاره و کم کم همسر شما یاد میگیره که با شما بیشتر صحبت کنه، ولی اگه شما بخواهید با فشار و زور مردها رو مجبور به حرف زدن کنید اونها ساکت میشن و حرفی نمیزنن.
اینکه گفتید «اگه من خونه نباشم زیاد براش مهم نیس نباشم خیلی کم خبرمومیگیره» من میدونم چقدر برای شما مهمه و دوست دارید که وقتی نیستید همسرتون به شما زنگ بزنه و از شما پرس و جو کنه، ولی این کم کاری همسرتون در این زمینه، میتونه بخاطر این باشه که به شما اعتماد داره، ولی باز هم در یک فضای صمیمی و مناسب همین موضوع رو به همسرتون بگید و بیان کنید که من خیلی دوست دارم که وقتی جایی میرم از من خبر بگیری و این کار تو خیلی منو خوشحال میکنه.
نکته پایانی اینکه برای گرم شدن زندگیتون مطالعه هم میتونه خیلی مفید و موثر باشه و یکی از برنامه های خودتون رو مطالعه در زمینه خانواده و مسائل همسران قرار بدید تا اطلاعات شما بیشتر بشه و بتونید برای بهتر شدن زندگیتون استفاده کنید.