محمد
مخالفت والدین با رشته تحصیلی
بنده الان کلاس یازدهم انسانیم. به دوچیز علاقه فوق العاده داشتم ودارم 1 فنی 2 موسیقی و خیلی دوست داشتم رشتشونو برم و نزاشتن برم وپدرم و مادرم میگن برو حسابداری از این رشته ای که داری میخونی. من میدونم رشته حسابداری خوبه وبازار کارم داره ولی من اصلا ریاضیم خوب نیست و علاقه ایم به حسابداری ندارم و علت اینکه نمیزارن برم رشته موسیقی و فنی اینکه میگن اصلا موسیقی تو ایران بدرد نمیخوره و فنی ام پدرم میگه بازار کار نداره وریاضیم زیاد داره البته میدونم ریاضی داره ولی من چون بهش علاقه دارم میدونم میتونم از پسش بربیام. خیلی گیج شدم واقعا. دارم دیوونه میشم کمکم کنین. اگر میشه زنگ نزنین.و جواب رو بهم اس ام اس یا ایمیل کنین ممنون
مشاور: آقای احسان فدایی
پرسشگر گرامی؛ در پاسخ به دغدغه ای که مطرح کردید، نکاتی را خدمتتان عرضه می داریم که توجه به آن ها برای انتخاب ادامه مسیر تحصیلی تان مفید خواهد بود :
1. قبل از هر چیز بهتر است بدانید هر علم و رشته ای که به نوعی به زندگی انسان و تعالی آن کمک کند و مخالف شرع و دین نباشد و انسان را به خدا نزدیک کند، تقدیس شده، ارزشمند و مورد احترام است. اگر تلاش تان برای تحصیل علم و یافتن شغل، در این راستا باشد، بدون شک، کارتان ارزشمند و مورد رضایت خداست. همچنین گفتنی است، جامعه به تمامی علوم و تمامی تخصص ها نیازمند است؛ جامعه شیمی دان می خواهد، مدیر می خواهد، مهندس می خواهد، پزشک و داروساز می خواهد، کارشناس و مفسر قرآن و حدیث می خواهد، کشاورز می خواهد،کارشناس سیاست می خواهد، معلم می خواهد، مبلغ دینی می خواهد، تاجر می خواهد، مدیر می خواهد، کارگر می خواهد و ...؛ شما به هر کسوتی (لباسی) که در بیایید و هدفتان جلب رضایت خالق باشد، و در شغلی که دارید کوتاهی نکنید و سستی به خرج ندهید، کارتان بی هیچ شکی خدمت به جامعه و خلق خداست و اجر و پاداش فراوان دارد. نباید اینگونه فکر کرد که مثلاً کار یک پزشک ارزشمند تر و بهتر از کار یک مهندس است و ... ؛ این گونه صف بندی ها و این نوع مقایسه ها از پایه اشتباه و نادرست است. پس به تحصیل علم و کار کردن، نگاهی درست داشته باشید.
2. حکیم متأله و فرزانه عصر ما، آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) نظریه جامعی در ارتباط با علوم دارند؛ ایشان می گوید : ما علوم غیر دینی و غیر اسلامی نداریم. تمام علوم اسلامی هستند، چون مطالعه هستی نوعی خلقت شناسی است و خلقت شناسی نمی تواند دینی و غیردینی باشد. ما علم طبیعت نداریم؛ علم خلقت صحیح است. در حوزه های علمیه قول (حرف) خداوند بررسی می شود و در دانشگاه ها فعل (کار) خداوند. عالمان دینی می گویند خدا چنین گفت، دانشمندان (زمین شناس، هواشناس، جامعه شناس، روانشناس و ...) می گویند خدا چنین کرد. هر دوی این علوم دینی هستند. بنابراین علمی وجود ندارد که اسلامی نباشد، مگر اینکه کسی جهان بینی الحادی داشته باشد. دین ما چارچوب علوم را مشخص کرده است و خداوند عقل را به عنوان یک حجت در اختیار انسان قرار داده است تا به این علوم دست پیدا کند .انسانی که به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشد ، در هر علمی که مشغول به فعالیت شود و بداند که این جهان خالقی دارد، علمش دینی به حساب می آید. دانشجو باید بداند که همه چیز در ید مدیریت پروردگار است و میان باران و نماز باران ، بلایای طبیعی، معصیت و جهل انسانها و... رابطه وجود دارد. علومی که معروف به علوم سکولار شدند به این علت است که خالق بودن خدا و مبدأ و معاد را از آن ها زده اند و به جای علم خلقت، نام علم طبیعت بر آن گذاشته اند. این مطالب ذکر شد تا بگوییم شما در هر رشته تحصیلی (فنی و ...) مشغول باشید و بدانید سربند همه امور به دست خداست و این جهان مبدا و معادی دارد و حساب و کتابی در پیش است، در مدار دین حرکت کرده اید و ارزشمند است. هر علمی که انسان را به یاد خدا بیندازد مقدس است و علمی دینی به حساب می آید. (با توجه به تعریفی که ارائه شد).
3. شما برای انتخاب مسیر تحصیلی ، باید توجه اصلی خود را بر روی استعدادها، توانایی ها و علایقی که منطبق با توانایی هایتان است، متمرکز کنید و دست به انتخاب بزنید، ما بدون داشتن اطلاعات لازم از شما و علایق و استعدادهایتان، نمی توانیم رشته ای را به شما پیشنهاد بدهیم، چون به هیچ وجه منطقی و عقلانی نیست؛ بالاخره شما در طول تحصیلات ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و کارشناسی ، با علوم مختلفی آشنا شده اید (ریاضی، فیزیک، شیمی، تاریخ، جغرافیا، زیست، ادبیات و ...) و اگر کمی تفکر کنید، تا حدی متوجه خواهید شد که به چه رشته ای علاقه مندید؛ وقتی متوجه علاقه تان شدید، توانایی ها و استعدادهایتان را بررسی کنید و ببینید آیا منطبق با آن رشته است یا خیر. اگر متناسب نبود، عقل حکم می کند که به آن رشته ورود پیدا نکنید و رشته ای دیگر را انتخاب نمایید. این را هم بدانید که هر فردی در گذر زمان، تا حدی به استعدادهای خود واقف می شود. مثلاً وقتی فردی می بینید، مسائل ریاضی را به درستی متوجه نمی شود، معلوم است که استعداد ریاضی ندارد (حالا به هر دلیل، چون ممکن است آموزش های غلط باعث این بی علاقگی و از بین رفتن استعداد باشد). پس شما هم به خود و دیدگاه هایتان اطمینان داشته باشید و با تصورات مشوش و منفی، خود را در انتخاب رشته مستأصل نبینید و شکاکانه با این موضوع برخورد نکنید.
4. این نکته شایسته ذکر است که افراد فراوانی هستند که تنها به فکر بازار کار بوده اند و پس از انتخاب رشته، متوجه شده اند که یا علاقه ای به آن رشته ندارند و یا توانایی های لازم برای تحصیل در آن رشته ای که به نظر خودشان بازار کار خوبی داشته در وجودشان نبوده و آن ها را نیز نتوانسته اند در خود ایجاد کنند. خیلی اوقات این دانشجویان از تحصیل انصراف می دهند، یا به خاطر نمرات کم اخراج می شوند. اگر هم فارغ التحصیل شوند، فارغ التحصیلی بی علاقه یا کم دانش هستند و این بی علاقگی و کم دانشی، بازار کار مناسبی در آینده برای آن ها ایجاد نمی کند؛ اما اگر کسی به رشته ای علاقه مند باشد و توانایی های لازم را برای تحصیل در آن رشته داشته باشد و تلاش هایش هم هماهنگ با علایق و توانایی هایش باشد، فارغ التحصیلی متخصص خواهد شد و تا بالاترین مدارج تحصیلی هم پیش خواهد رفت؛ بازار کار برای فرد متخصص در هر رشته ای فراهم خواهد شد.
5. درست است که پدر و مادرتان اصرار بر رشته حسابداری دارند، ولی آنچه مهم است اینکه بدانید استعداد و علاقه شما در چیست؟ پس علاوه بر حفظ احترام والدین سعی کنید تمایل و استعداد خود را در رشته دیگر مخصوصا فنی که بازار کار مناسبی هم در کشور ما دارد، به ایشان ثابت نمایید. ضمن اینکه رشته موسیقی علاوه بر اینکه بازار کار مناسبی ندارد ممکن است ناخواسته شما را در موارد غیر شرعی استفاده از آن ببرد. پس مراقب باشید.
موفق باشید.