ناشناس
خیلی بی انگیزه ام نمیدونم چجوری دوباره شروع کنم و زندگی مو تغییر بدم؟
سلام ممنون که به فکر مخاطباتون هستید من یه دختر 27 ساله هستم، خیلی مشکلاتم زیاده از نظر سطح مالی خانوادگی چندسالیه خیلی مشکل داریم و الان در حد زیر خط فقر هستیم بخاطر برشکستگی پدر م، الان در محله ی خیلی...
مشاور: اقای رضوانی
با سلام و تشکر ازضمن تشکر از لطف شما نسبت به این مجموعه، متأسفیم که در شرایط سختی به سر می برید و امیدواریم مشکلات شما هر چه زودتر رفع گردد. از آنچه بیان نمودید مشخص است که علاوه بر مشکلات مالی، با برخی مشکلات روحی نیز مانند احساس غم، بی انگیزگی و کم انرژی بودن، افزایش میزان خواب، کاهش عزت نفس و ... که از علائم افسردگی می باشند مواجه شده اید. مقابله با مشکلات و پستی و بلندیهای زندگی، انرژی بالا می خواهد پس لازم است این مشکلتان رفع گردد. درست است که عامل زمینه ساز یا آشکار ساز این مشکلات، وضعیت مالیتان بوده است اما افراد دیگری نیز هستند که دچار چنین وضعیت مالی می شوند اما دچار علائم افسردگی نمی شوند بلکه با انرژی و با تلاش به مقابله با مشکلات بر می خیزند. به نظرم چون شما فعلا نمی توانید تغییری در وضعیت مالیتان ایجاد نمایید و از طرفی زمینه ابتلا به افسردگی را دارید پس بهتر است تمرکزتان را روی برطرف کردن علائم افسردگی و یادگیری راهکارهای مقابله با آن قرار دهید تا در چنین موقعیتهایی که می تواند باعث افسردگیتان شود بتوانید مقاومت نمایید. برای شروعی دوباره در زمینه تحصیل و یا شروع به کسب درآمد، ناگزیرید که ابتدا علائم افسردگی را از خود دور نمایید. ابتدا توضیحاتی درباره افسردگی عرض می کنم، سپس به برخی راهکارهای مقابله با آن می پردازم. افراد افسرده بر خلاف دیگران در چند زمینه دچار نقص می باشند: • وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران دارند و عزت نفسشان را به شدت وابسته به تایید دیگران می دانند. • افراد مستعد افسردگی، بیشتر درون گرا و منزوی هستند و از سیستم حمایت اجتماعی برخوردار نیستند. یعنی در واقع خود را تنها حس می کنند و دوستان یا افراد نزدیکی برای گفتن حرف دلشان و درخواست کمک از آنها ندارند. • با مسائل منفی اشتغال ذهنی دارند و زمان زیادی را صرف یادآوری و نشخوار فکری درباره جنبه های منفی زندگی شان می کنند. • کمال گرایی افراطی دارند و چون بی نقص و کامل نیستند خود را بی ارزش و زندگی شان را بیهوده تلقی می کنند. • افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از کنترل آنهاست. برای مقابله با این حالت و پیشگیری از بازگشت افسردگی باید در زمینه های ذکر شده تغییراتی را در خود ایجاد نمایید. برای مقابله با افسردگی به این نکات دقت کنید: * ارزیابی خود از موقعیت تان را واقع بینانه کنید. موقعیتهای ناخوشایندی را که خارج از کنترل شماست بپذیرید. بسیاری از مسائلی که باعث احساس افسردگی در شما می شود در واقع خارج از کنترل شماست و شما فقط باید با آن سازگار شوید نه اینکه از ناتوانی در تغییر آن دلسرد گردید. * روابط بین فردیتان را تقویت کنید. گفتید که در جمع فامیل حاضر نمی شوید. این کار بر دامنه تنهایی و افسردگی می افزاید. اگر بتوانید فرد پاسخگویی باشید و نیازهای دیگران را در حد توان برآورده نمایید آنها نیز نیازهای شما را برآورده می نمایند. با یادگیری مهارتهایی مانند جراتمندی و مذاکره می توانید روابط بین فردی مناسبی را تجربه نمایید. * احتمال دارد که یکی از عوامل احساس افسردگی در شما این باشد که موقعیت خود را نامقبول و غیر قابل تحمل بدانید. این حس ناشی از افکار منفی اولیه است که یکی از مهمترین روشها برای تغییر مثبت، شناسایی این افکار اتوماتیک (که غالبا منفی و نادرست هستند) و به چالش کشیدن آنها می باشد. این کار را با کمک روانشناس و فرم مخصوص آن انجام دهید. * بسیاری از افراد با مشکلات بسیار سختی همچون مرگ نزدیکترین عزیزان و تنهایی ناشی از آن، قطع عضو، بیماری صعب العلاج، فقر مطلق و ... مواجه می شوند ولی چون رویکرد حل مساله دارند بدون گرفتاری در دام افسردگی و سرزنش خود و انفعال و تفکر آرزومندانه و عدم اعتماد به نفس، به توان خود اعتماد می کنند و به دنبال حل مشکلاتشان می باشند و در این راستا از حمایت اجتماعی نیز استفاده می نمایند. * به دنبال تقویت سیستم حمایت اجتماعی خود باشید. فرد یا افرادی را داشته باشید که بتوانید بی رودربایستی و احتیاط سخنان خود را به او بگویید. شخصی داشته باشید که بتوانید در مسائل خود از او کمک بگیرید. در یک کلام، فرد یا افرادی را داشته باشید که احساس تنهایی نکنید. اگر به هر دلیلی نتوانستید چنین افرادی در کنار خود داشته باشید از صحبت کردن و درد دل کردن با یک مشاور غفلت نکنید. * درست است که ممکن است مانند گذشته از انجام کارها لذت نبرید ولی تا می توانید خود را با کارهایی که برای شما لذت بخش و مفیدند سرگرم نمایید. اگرچه حوصله ندارید اما کتاب را بردارید و با دقت بخوانید و در واقع به افسردگی نه بگویید. اگر افکار مزاحمی دارید که مانع از تمرکز می شوند از مشاور درمانگر درخواست کمک کنید یا در مکاتبه بعدی بخواهید که تکنیکهایی به شما معرفی نماییم. * افسوس گذشته را نخورید. به آینده بیاندیشید. به اهداف خود بیاندیشید. و این را مطمئن باشید که آینده بهتری در انتظار شماست که اگر باور داشته باشید و تلاش نمایید، بدان می رسید. با رویکرد حل مساله و بارش افکار به راههای کسب درآمد متناسب با توانایی هایتان بیاندیشید. اگر مشکل مهارتی دارید به فکر آموختن مهارت و تخصص در شغلی باشید. * کمال گرا نباشید. ضعف های خود را (در کنار دیدن قوتهایتان) بپذیرید و بدانید کار هیچ کسی بی عیب و نقص نیست. مسلما هر کاری انجام داده اید نقاط مثبتی نیز داشته است. فقط در آرزوی موقعیتهای ایده آل نباشید. * کار را برای لذت بردن از انجام آن شروع نمایید و به پایان ببرید نه برای ارزیابی و رضایت دیگران. * یک پیشنهاد دیگر این است که از داشتن اهداف زیاد بپرهیزید. کثرت اهداف اغلب منجر به ناکامی می گردد. با توجه به انرژی کم فعلیتان، اگر به سمت یکی از تحصیل یا کسب درآمد بروید بهتر است تا اینکه بخواهید همزمان هم به تحصیل بپردازید و هم کسب درآمد. توصیه می کنم از مراجعه حضوری به یک روانشناس یا روانپزشک بهره ببرید و سعی نمایید هر چه زودتر انرژی لازم را پیدا نمایید. در صورت تجویز دارو، از داروهای تجویزی اجتناب نکنید.
برای مطالعه: مجموعه کامل مهارتهای زندگی، نوشته کریس ال. کلینکه، ترجمه شهرام محمدخانی، انتشارات رسانه تخصصی. موفق و سربلند باشید.
برای مطالعه: مجموعه کامل مهارتهای زندگی، نوشته کریس ال. کلینکه، ترجمه شهرام محمدخانی، انتشارات رسانه تخصصی. موفق و سربلند باشید.